پرش به محتوا

عبدالرحمن بن مخنف بن سلیم ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵۵: خط ۵۵:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
وی مردی [[شجاع]] و [[شریف]] و از [[شیعیان]] [[مخلص]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود که در [[جنگ جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. و سرانجام به سال ۳۸ [[هجری]] در زمان [[حکومت]] [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[جنگی]] که بین گروهی از [[خوارج]] با [[مهلب بن أبی صفره]] که مدت مدیدی به طول انجامید، و [[خوارج]] ضربه‌های سنگینی از مهلب خوردند، اما [[خوارج]] به [[فرماندهی]] [[صالح بن نحراق]] در شبی‌خونی به قرارگاه [[لشکر]] عبدالرحمان [[فرزند]] مخنف حمله بردند و [[جنگ]] [[سختی]] تا صبح بین [[خوارج]] و عبدالرحمان و همراهانش شد تا آنکه خود عبدالرحمان بن مخنف با هفتاد نفر از [[قاریان قرآن]] که جمعی از آنان از [[اصحاب حضرت علی]] {{ع}} و جمعی [[اصحاب]] [[عبدالله بن مسعود]] بودند به دست [[خوارج نهروان]] به [[شهادت]] رسیدند. وقتی این خبر به اطلاع مهلب رسید و [[جعفر]] [[فرزند]] عبدالرحمان هم آن [[شب]] نزد او بود بلافاصله [[جعفر]] با نیروهای مهلب حملۀ شدیدی به [[خوارج]] کردند و در معرکه مجروح شد و مهلب پسر خود را با نیروهایی به [[جنگ]] [[خوارج]] فرستاد و آنها را عقب راند و مهلب بر جنازه عبدالرحمان [[نماز]] خواند و سپس با لشکری آماده به [[جنگ]] [[خوارج]] رفتند<ref>ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۴، ص۱۸۸. </ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۵-۸۳۶.</ref>
وی مردی [[شجاع]] و [[شریف]] و از [[شیعیان مخلص امیرالمؤمنین]] {{ع}} بود که در [[جنگ جمل]] و [[صفین]] و [[نهروان]] [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. و سرانجام به سال ۳۸ [[هجری]] در زمان [[حکومت]] [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[جنگی]] که بین گروهی از [[خوارج]] با [[مهلب بن أبی صفره]] که مدت مدیدی به طول انجامید، و [[خوارج]] ضربه‌های سنگینی از مهلب خوردند، اما [[خوارج]] به [[فرماندهی]] [[صالح بن نحراق]] در شبی‌خونی به قرارگاه [[لشکر]] عبدالرحمان [[فرزند]] مخنف حمله بردند و [[جنگ]] [[سختی]] تا صبح بین [[خوارج]] و عبدالرحمان و همراهانش شد تا آنکه خود عبدالرحمان بن مخنف با هفتاد نفر از [[قاریان قرآن]] که جمعی از آنان از [[اصحاب حضرت علی]] {{ع}} و جمعی [[اصحاب]] [[عبدالله بن مسعود]] بودند به دست [[خوارج نهروان]] به [[شهادت]] رسیدند. وقتی این خبر به اطلاع مهلب رسید و [[جعفر]] [[فرزند]] عبدالرحمان هم آن [[شب]] نزد او بود بلافاصله [[جعفر]] با نیروهای مهلب حملۀ شدیدی به [[خوارج]] کردند و در معرکه مجروح شد و مهلب پسر خود را با نیروهایی به [[جنگ]] [[خوارج]] فرستاد و آنها را عقب راند و مهلب بر جنازه عبدالرحمان [[نماز]] خواند و سپس با لشکری آماده به [[جنگ]] [[خوارج]] رفتند<ref>ر. ک: شرح ابن ابی الحدید، ج۴، ص۱۸۸. </ref>.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۵-۸۳۶.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۸٬۳۵۲

ویرایش