پرش به محتوا

دادخواهی: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


'''دادخواهی''' عبارت است از [[شکایت]] [[مظلوم]] نزد [[حاکم]] یا [[قاضی]] از [[ستم]] دیگری. خداوند همه توانمندان را به فریادرسی فریادخواهان فراخوانده و انسان‌هایی را که نسبت به اینان [[احساس مسئولیت]] نمی‌کنند [[نکوهش]] کرده است. این عنوان در [[قرآن کریم]] صریحاً به کار نرفته است؛ اما معنای واژگان و اصطلاح [[دادخواهی]] را از برخی آیات می‌توان استفاده کرد. [[قرآن کریم]] [[دادخواهی]] را [[حق]] افراد ستمدیده دانسته و به [[مظلوم]] اجازه می‌دهد با بدگویی از [[ظالم]] و رسوا کردن وی برای احقاق [[حق]] خویش گام بردارد.
'''دادخواهی''' عبارت است از [[شکایت]] [[مظلوم]] نزد [[حاکم]] یا [[قاضی]] از [[ستم]] دیگری. خداوند همه توانمندان را به فریادرسی فریادخواهان فراخوانده و انسان‌هایی را که نسبت به اینان [[احساس مسئولیت]] نمی‌کنند [[نکوهش]] کرده است. این عنوان در [[قرآن کریم]] صریحاً به کار نرفته است؛ اما معنای واژگان و اصطلاح دادخواهی را از برخی آیات می‌توان استفاده کرد. [[قرآن کریم]] دادخواهی را [[حق]] افراد ستمدیده دانسته و به [[مظلوم]] اجازه می‌دهد با بدگویی از [[ظالم]] و رسوا کردن وی برای احقاق [[حق]] خویش گام بردارد.


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
"[[دادخواهی]]" به معنای عمل دادخواه و درخواست برداشتن [[ظلم]] از [[حاکم]] است. [[شکایت]] [[مظلوم]] نزد [[حاکم]] یا [[قاضی]] از [[ستم]] دیگری در حقش را [[دادخواهی]] نامند<ref>فرهنگ فارسی، ج ۲، ص ۱۴۷۹؛ لغت‌نامه، ج ۶، ص ۸۹۹۳، «دادخواهی».</ref>.
"دادخواهی" به معنای عمل دادخواه و درخواست برداشتن [[ظلم]] از [[حاکم]] است. [[شکایت]] [[مظلوم]] نزد [[حاکم]] یا [[قاضی]] از [[ستم]] دیگری در حقش را دادخواهی نامند<ref>فرهنگ فارسی، ج ۲، ص ۱۴۷۹؛ لغت‌نامه، ج ۶، ص ۸۹۹۳، «دادخواهی».</ref>.


معادل عربی آن تظلّم، به معنای [[شکایت]] از [[ستم]] دیگری است<ref>لسان العرب، ج ۱۳، ص ۳۷۴، «ظلم»؛ مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج ۲، ص ۱۲۶۲.</ref>. اشتکا به معنای اظهار [[اندوه]] و [[گله]]<ref>لسان العرب، ج ۱۴، ص ۴۳۹، «شکا»؛ نیز نک: مفردات، ص ۲۶۶، «شکا».</ref> و وصف آنچه به او رسیده<ref>ترمینولوژی حقوق، ارجمند، ص ۲۲۸.</ref> نیز بیشتر به معنای [[دادخواهی]] است.
معادل عربی آن تظلّم، به معنای [[شکایت]] از [[ستم]] دیگری است<ref>لسان العرب، ج ۱۳، ص ۳۷۴، «ظلم»؛ مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج ۲، ص ۱۲۶۲.</ref>. اشتکا به معنای اظهار [[اندوه]] و [[گله]]<ref>لسان العرب، ج ۱۴، ص ۴۳۹، «شکا»؛ نیز نک: مفردات، ص ۲۶۶، «شکا».</ref> و وصف آنچه به او رسیده<ref>ترمینولوژی حقوق، ارجمند، ص ۲۲۸.</ref> نیز بیشتر به معنای دادخواهی است.


در اصطلاح [[حقوقی]]، به ادعای مدّعی در [[دادگاه]]<ref>ترمینولوژی حقوق، جعفری، ص ۲۹۰.</ref> برای خواستن چیزی به زیان دیگری<ref>دانشنامه حقوقی، ج ۳، ص ۴۹۷.</ref>، نوشتاری باشد یا گفتاری، [[دادخواهی]] گفته می‌شود<ref>ترمینولوژی حقوق، ارجمند، ص ۲۲۹.</ref>. بر این اساس، [[دادخواهی]] طرح دعوا در [[دادگاه]] برای احقاق [[حق]] است<ref>فرهنگ فقه، ج ۳، ص ۵۶۷.</ref>.<ref>[[محمود گودرزی|گودرزی، محمود]]، [[دادخواهی (مقاله)|دادخواهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>
در اصطلاح [[حقوقی]]، به ادعای مدّعی در [[دادگاه]]<ref>ترمینولوژی حقوق، جعفری، ص ۲۹۰.</ref> برای خواستن چیزی به زیان دیگری<ref>دانشنامه حقوقی، ج ۳، ص ۴۹۷.</ref>، نوشتاری باشد یا گفتاری، دادخواهی گفته می‌شود<ref>ترمینولوژی حقوق، ارجمند، ص ۲۲۹.</ref>. بر این اساس، دادخواهی طرح دعوا در [[دادگاه]] برای احقاق [[حق]] است<ref>فرهنگ فقه، ج ۳، ص ۵۶۷.</ref>.<ref>[[محمود گودرزی|گودرزی، محمود]]، [[دادخواهی (مقاله)|دادخواهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۲ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۲.</ref>


== [[دادخواهی]] در [[قرآن]] ==
== دادخواهی در [[قرآن]] ==
دادخواهی در [[قرآن کریم]] صریحاً به کار نرفته است؛ اما معنای اصطلاح [[دادخواهی]] از برخی آیات قابل برداشت است:
دادخواهی در [[قرآن کریم]] صریحاً به کار نرفته است؛ اما معنای اصطلاح دادخواهی از برخی آیات قابل برداشت است:
# '''[[حکم]] و مشتقات آن:'''{{متن قرآن|مَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد چگونه تو را به داوری می‌گیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی می‌گردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۲-۴۳.</ref>؛
# '''[[حکم]] و مشتقات آن:'''{{متن قرآن|مَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد چگونه تو را به داوری می‌گیرند در حالی که تورات نزد آنهاست که در آن حکم خداوند (آمده) است! سپس، بعد از آن، روی می‌گردانند و آنان مؤمن نیستند» سوره مائده، آیه ۴۲-۴۳.</ref>؛
# '''اشتکا و برخی مشتقات آن:''' {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref>؛
# '''اشتکا و برخی مشتقات آن:''' {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref>؛
خط ۲۹: خط ۲۹:
از تعبیر [[امام]] {{ع}} به {{متن حدیث|وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ}} به خوبی استفاده می‌‌شود که [[حق]] در هر حال گرفتنی است و نه دادنی. پس هر فردی از افراد [[بشر]] اگر مورد [[ستم]] و تظلم واقع شود، [[وظیفه شرعی]] و [[اسلامی]]‌اش ایجاب می‌‌کند تا در مقابل [[ظالمین]] تنها نظاره‌گر صحنه نباشد و بلکه از خود واکنش نشان بدهد و ساکت ننشیند. [[مستضعفان]] و [[ستمدیدگان]] و محرومان [[جهان]] باید از این [[کلام]] [[زیبا]] و نغز [[امام]] {{ع}} نهایت استفاده را نموده و درس بگیرند و برای احقاق حقشان از [[جامعه جهانی]] [[متحد]] و یک‌دل شوند و به پاخیزند و [[قیام]] نمایند، به [[یقین]] بدانند که [[نصرت الهی]] شامل حال آنان خواهد شد.
از تعبیر [[امام]] {{ع}} به {{متن حدیث|وَ لَا يُدْرَكُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِدِّ}} به خوبی استفاده می‌‌شود که [[حق]] در هر حال گرفتنی است و نه دادنی. پس هر فردی از افراد [[بشر]] اگر مورد [[ستم]] و تظلم واقع شود، [[وظیفه شرعی]] و [[اسلامی]]‌اش ایجاب می‌‌کند تا در مقابل [[ظالمین]] تنها نظاره‌گر صحنه نباشد و بلکه از خود واکنش نشان بدهد و ساکت ننشیند. [[مستضعفان]] و [[ستمدیدگان]] و محرومان [[جهان]] باید از این [[کلام]] [[زیبا]] و نغز [[امام]] {{ع}} نهایت استفاده را نموده و درس بگیرند و برای احقاق حقشان از [[جامعه جهانی]] [[متحد]] و یک‌دل شوند و به پاخیزند و [[قیام]] نمایند، به [[یقین]] بدانند که [[نصرت الهی]] شامل حال آنان خواهد شد.


[[رسیدگی به مشکلات]] [[مردم]] از امور بسیار مهمی است که [[علی]] {{ع}} بر آن تاکید داشت و نهایت [[سعی]] خود را به کار می‌‌برد تا در قلمرو [[حکومت]] او بر کسی ظلمی نرود. اگر اطلاع پیدا می‌نمود، فردی و یا افرادی مورد [[ستم]] واقع شده‌اند، فوراً [[اقدام]] می‌‌کرد و عاملین آن را مورد [[عتاب]] و [[سرزنش]] قرار می‌‌داد و حتی از [[قدرت]] [[عزل]] می‌‌کرد. این نحوه از [[برخورد امام]] {{ع}} با افرادی که در پیرامونش گرد آمده بودند، حاکی از [[عشق]] و علاقه بیش از حد در نهاد [[علی]] {{ع}} برای تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]] و از بین بردن [[ستم]]، [[تبعیض]]، [[حق‌کشی]] و اجحاف بود. [[رفتار]] [[علی]] {{ع}} با توده [[مردم]]، شاکیان و [[ستمدیدگان]]، الگوی [[عدل]] [[اسلامی]] است؛ زیرا هیچگاه [[بینوایی]] را از در خانه‌اش نراند و بلکه باوقار و [[متانت]] به درد [[دل]] تک تک افراد و [[مظلومان]] گوش فرا می‌‌داد و آنگاه برای [[دادخواهی]] و [[رسیدگی به مشکلات]] آنها شخصاً وارد میدان می‌‌شد. هرگاه می‌‌شنید ستمی توسط یکی از عُمّالش بر مظلومی روا داشته شده، سخت برمی‌آشفت و از غصه اینکه در [[حکومت]] آن حضرت بر [[مسلمانی]] یا [[اهل]] کتابی، [[جور]] و [[تعدی]] صورت گرفته است [[گریه]] می‌‌کرد.
[[رسیدگی به مشکلات]] [[مردم]] از امور بسیار مهمی است که [[علی]] {{ع}} بر آن تاکید داشت و نهایت [[سعی]] خود را به کار می‌‌برد تا در قلمرو [[حکومت]] او بر کسی ظلمی نرود. اگر اطلاع پیدا می‌نمود، فردی و یا افرادی مورد [[ستم]] واقع شده‌اند، فوراً [[اقدام]] می‌‌کرد و عاملین آن را مورد [[عتاب]] و [[سرزنش]] قرار می‌‌داد و حتی از [[قدرت]] [[عزل]] می‌‌کرد. این نحوه از [[برخورد امام]] {{ع}} با افرادی که در پیرامونش گرد آمده بودند، حاکی از [[عشق]] و علاقه بیش از حد در نهاد [[علی]] {{ع}} برای تحقق [[عدالت]] در [[جامعه]] و از بین بردن [[ستم]]، [[تبعیض]]، [[حق‌کشی]] و اجحاف بود. [[رفتار]] [[علی]] {{ع}} با توده [[مردم]]، شاکیان و [[ستمدیدگان]]، الگوی [[عدل]] [[اسلامی]] است؛ زیرا هیچگاه [[بینوایی]] را از در خانه‌اش نراند و بلکه باوقار و [[متانت]] به درد [[دل]] تک تک افراد و [[مظلومان]] گوش فرا می‌‌داد و آنگاه برای دادخواهی و [[رسیدگی به مشکلات]] آنها شخصاً وارد میدان می‌‌شد. هرگاه می‌‌شنید ستمی توسط یکی از عُمّالش بر مظلومی روا داشته شده، سخت برمی‌آشفت و از غصه اینکه در [[حکومت]] آن حضرت بر [[مسلمانی]] یا [[اهل]] کتابی، [[جور]] و [[تعدی]] صورت گرفته است [[گریه]] می‌‌کرد.


[[نقل]] کرده‌اند، روزی "[[سوده]]" دختر عماره [[همدانی]] به [[شکایت]] از مردی که [[علی]] {{ع}} او را [[مأمور]] جمع‌آوری مالیاتش کرده بود، به [[خدمت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} رسید. حضرت با یک [[دنیا]] [[عطوفت]] و مهر از او پرسید: کاری داری؟ [[سوده]] [[شکایت]] خود را مطرح ساخت. [[علی]] {{ع}} بر ستمی که بر آن بانو رفته بود، بگریست و گفت: "بارخدایا! من آن را [[فرمان]] نداده‌ام تا به بندگانت [[ستم]] روا دارد و حقت را ترک گوید".آنگاه کاغذی از جیب خود درآورد و نامه‌ای بدین مضمون نوشت: "پیمانه و [[میزان]] را کامل کن و به [[مردم]] چیزی را کم نفروش و در [[زمین]] [[فساد]] برپا ننما؛ چون این [[نامه]] من به تو برسد، آنچه را که در [[اختیار]] داری، نگهدار تا کسی که آن را از تو تحویل خواهد گرفت، بیاید"<ref>بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۱۹.</ref>.<ref>[[غلام سخی حلیمی|سخی حلیمی، غلام]]، [[فرهنگ کوثر (نشریه)|فصلنامه فرهنگ کوثر]]، [[امام علی و دفاع از مظلوم (مقاله)|امام علی و دفاع از مظلوم]]، ص۳۰.</ref>
[[نقل]] کرده‌اند، روزی "[[سوده]]" دختر عماره [[همدانی]] به [[شکایت]] از مردی که [[علی]] {{ع}} او را [[مأمور]] جمع‌آوری مالیاتش کرده بود، به [[خدمت]] [[امیرمؤمنان]] {{ع}} رسید. حضرت با یک [[دنیا]] [[عطوفت]] و مهر از او پرسید: کاری داری؟ [[سوده]] [[شکایت]] خود را مطرح ساخت. [[علی]] {{ع}} بر ستمی که بر آن بانو رفته بود، بگریست و گفت: "بارخدایا! من آن را [[فرمان]] نداده‌ام تا به بندگانت [[ستم]] روا دارد و حقت را ترک گوید".آنگاه کاغذی از جیب خود درآورد و نامه‌ای بدین مضمون نوشت: "پیمانه و [[میزان]] را کامل کن و به [[مردم]] چیزی را کم نفروش و در [[زمین]] [[فساد]] برپا ننما؛ چون این [[نامه]] من به تو برسد، آنچه را که در [[اختیار]] داری، نگهدار تا کسی که آن را از تو تحویل خواهد گرفت، بیاید"<ref>بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۱۹.</ref>.<ref>[[غلام سخی حلیمی|سخی حلیمی، غلام]]، [[فرهنگ کوثر (نشریه)|فصلنامه فرهنگ کوثر]]، [[امام علی و دفاع از مظلوم (مقاله)|امام علی و دفاع از مظلوم]]، ص۳۰.</ref>
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش