حضرت زکریا علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۳: خط ۶۳:
[[حضرت زکریا]] بیشتر اوقات خود را به [[عبادت]] [[حق تعالی]] و [[موعظه]] و [[اندرز]] [[بندگان خدا]] می‌گذرانید تا وقتی که به دستور [[پادشاه]] [[جبار]] آن [[زمان]] فرزندش [[یحیی]] را به [[قتل]] رساندند. [[زکریا]] از [[ترس]] وی از [[شهر]] خارج و در یکی از باغ‌های اطراف [[بیت‌المقدس]] پنهان شد. مأموران شاه در تعقیب او وارد باغ شدند. درختی در آنجا بود و زکریا میان آن درخت رفته و پنهان گردید. مأموران به [[راهنمایی]] [[شیطان]] -که به صورت [[انسانی]] در آمده بود - به کنار آن درخت آمدند و با اره آن درخت را دو نیم کردند و زکریای [[پیغمبر]] نیز در وسط درخت به دو نیم شد.
[[حضرت زکریا]] بیشتر اوقات خود را به [[عبادت]] [[حق تعالی]] و [[موعظه]] و [[اندرز]] [[بندگان خدا]] می‌گذرانید تا وقتی که به دستور [[پادشاه]] [[جبار]] آن [[زمان]] فرزندش [[یحیی]] را به [[قتل]] رساندند. [[زکریا]] از [[ترس]] وی از [[شهر]] خارج و در یکی از باغ‌های اطراف [[بیت‌المقدس]] پنهان شد. مأموران شاه در تعقیب او وارد باغ شدند. درختی در آنجا بود و زکریا میان آن درخت رفته و پنهان گردید. مأموران به [[راهنمایی]] [[شیطان]] -که به صورت [[انسانی]] در آمده بود - به کنار آن درخت آمدند و با اره آن درخت را دو نیم کردند و زکریای [[پیغمبر]] نیز در وسط درخت به دو نیم شد.
در پاره‌ای از نقل‌هاست که علت خروج زکریا از شهر بیت‌المقدس آن بود که [[یهودیان]] آن بزرگوار را متهم به زنای با [[مریم]] کردند؛ زیرا کس دیگری جز او نزد مریم رفت‌و‌آمد نمی‌کرد و مریم نیز بدون داشتن شوهر حامله شده بود. [[یهود]] گفتند: این [[کودک]] از زکریاست و شیطان نیز به این [[شایعه]] کمک کرد و یهود را بر [[ضد]] زکریا تحریک نمود و آن حضرت ناچار شد از شهر خارج شود و به آن باغ [[پناه]] ببرد، ولی یهودیان به تعقیب آن حضرت آمدند و چنان که ذکر شد، در آن باغ میان آن درخت او را [[شهید]] کردند و طبق [[نقلی]] آن درخت نزد یهود [[مقدس]] بود و حاضر به قطع آن نبودند، اما به [[اصرار]] شیطان سرانجام آن را قطع کردند<ref>علل الشرائع، ص۳۸؛ کامل التواریخ، ج۱، ص۱۷۰ - ۱۷۵.</ref>.
در پاره‌ای از نقل‌هاست که علت خروج زکریا از شهر بیت‌المقدس آن بود که [[یهودیان]] آن بزرگوار را متهم به زنای با [[مریم]] کردند؛ زیرا کس دیگری جز او نزد مریم رفت‌و‌آمد نمی‌کرد و مریم نیز بدون داشتن شوهر حامله شده بود. [[یهود]] گفتند: این [[کودک]] از زکریاست و شیطان نیز به این [[شایعه]] کمک کرد و یهود را بر [[ضد]] زکریا تحریک نمود و آن حضرت ناچار شد از شهر خارج شود و به آن باغ [[پناه]] ببرد، ولی یهودیان به تعقیب آن حضرت آمدند و چنان که ذکر شد، در آن باغ میان آن درخت او را [[شهید]] کردند و طبق [[نقلی]] آن درخت نزد یهود [[مقدس]] بود و حاضر به قطع آن نبودند، اما به [[اصرار]] شیطان سرانجام آن را قطع کردند<ref>علل الشرائع، ص۳۸؛ کامل التواریخ، ج۱، ص۱۷۰ - ۱۷۵.</ref>.
سپس [[خداوند تعالی]] برای [[انتقام]] [[خون]] یحیی و زکریا خبیث‌ترین [[مردم]] را بر آنها مسلط کرد و جمع بی‌شماری از آنها را به انتقام ریختن خون [[پاک]] آن دو پیغمبر بزرگوار به [[دیار]] نابودی فرستاد و [[بیت المقدس]] را ویران کرد، به شرحی که ان‌شاء‌اللّه پس از این خواهد آمد. جنازه آن بزرگوار در بیت‌المقدس [[دفن]] شد و [[قبر]] آن حضرت در آن جاست.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۶۶.</ref>
سپس [[خداوند تعالی]] برای [[انتقام]] [[خون]] یحیی و زکریا خبیث‌ترین [[مردم]] را بر آنها مسلط کرد و جمع بی‌شماری از آنها را به انتقام ریختن خون [[پاک]] آن دو پیغمبر بزرگوار به [[دیار]] نابودی فرستاد و [[بیت المقدس]] را ویران کرد، به شرحی جنازه آن بزرگوار در بیت‌المقدس [[دفن]] شد و [[قبر]] آن حضرت در آن جاست.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۶۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۳٬۰۹۴

ویرایش