پرش به محتوا

حضرت یحیی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۴: خط ۳۴:
== عصمت ==
== عصمت ==
== فضایل و مناقب ==
== فضایل و مناقب ==
دیلمی در کتاب [[ارشاد القلوب (کتاب)|ارشاد القلوب]] گوید: [[یحیی]]{{ع}} جامه‌اش از لیف<ref>پوست درخت خرما و نارگیل را - که به شکل طورهای سیمی است - لیف گویند.</ref> و خوراکش برگ درختان بود [[ابن اثیر]] در [[کامل التواریخ (کتاب)|کامل التواریخ]] گوید: [[خوراک]] یحیی از علف‌های صحرا و برگ درختان تأمین می‌شد. برخی گفته‌اند: نان جو می‌خورد و جامه‌اش پشمین بود و هیچ درهم و دیناری و [[خانه]] و مسکنی هم که در آن سکونت گزیند، نداشت. در هر جا که شب فرا می‌رسید به سر می‌برد و همان نقطه سرای او بود.
در [[حدیثی]] که [[کلینی]] از [[امام هفتم]]{{ع}} [[روایت]] کرده، آن حضرت فرمود: یحیی{{ع}} پیوسته می‌گریست و [[خنده]] نمی‌کرد<ref>اصول کافی، ج۲، ص۶۶۵.</ref>.
درباره [[عبادت]] او و گریه‌های زیادی که می‌کرد، داستان‌ها نوشته‌اند. در حدیثی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده که یحیی{{ع}} آن قدر گریست که گوشت‌گونه‌اش آب شد. پدرش [[زکریا]] بدو گفت: فرزندم! من از [[خدای تعالی]] درخواست کردم تو را به من ببخشد تا دیده‌ام به وجود تو روشن گردد.
یحیی گفت: پدر [[جان]]! در دوزخی که [[خدا]] دارد، پرت‌گاه‌هایی است که جز آن مردمانی که از [[ترس]] خدا بسیار [[گریه]] می‌کنند، دیگری از آن نمی‌گذرد و من ترس آن را دارم که از آنجا نگذرم. در این وقت زکریا{{ع}} آن قدر گریست که بی‌هوش شد<ref>بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۶۷ به نقل از کتاب زهد الصادق.</ref>.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۷۱.</ref>
== سیره ==
== سیره ==
== اصحاب ==
== اصحاب ==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش