پرش به محتوا

حدیث فاطمة بضعة منی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
[[بخاری]] در نقل این داستان آن را به دو نفر منسوب می‌کند که به شرح حال هر یک می‌پردازیم:
[[بخاری]] در نقل این داستان آن را به دو نفر منسوب می‌کند که به شرح حال هر یک می‌پردازیم:


'''الف: [[ابن شهاب زهری]]'''<ref>درباره‌ ابن شهاب زهری راوی شاخص جوامع حدیثی اهل سنت از سوی رجالیان فریقین داوری‌های متعارضی رسیده است. وی که در سند تعدادی از روایات جوامع شیعه هم قرار دارد توسط شیخ طوسی در رجال، یک بار «عدو» و بار دیگر تابعی خوانده و مهمل گذاشته شده است. (طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص119 و 294) رجالیان متأخر چون علامه حلی و ابن داوود هم او را عدو شمرده‌اند. (حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ص392 و ابن داوود، رجال ابن داوود، ص184) در برابر، دانشمندانی چون محقق بهبهانی و میرزای نوری او را شیعه و احیاناً رازدار امام سجاد{{ع}} معرفی کرده‌اند. (وحید بهبهانی، تعلیقة علی منهج الرجال، ص313 و 329 و نوری، حسین، خاتمة المستدرک، ج4، ص300) رجالیان معاصری چون مرحوم خویی در معجم رجال الحدیث و تستری در قاموس الرجال نیز نسبت عداوت به او را رد کرده و در جهت اثبات ادعای خود ضمن توجیه و تحلیل اخبار دال بر عداوت زهری تلاش کرده‌اند او را فردی عامی و متوسط نشان دهند. اختلاف نظر درباره‌ زهری در میان دانشمندان اهل سنت هم کم نیست.</ref>.
'''الف: [[ابن شهاب زهری]]'''<ref>درباره‌ ابن شهاب زهری راوی شاخص جوامع حدیثی اهل سنت از سوی رجالیان فریقین داوری‌های متعارضی رسیده است. وی که در سند تعدادی از روایات جوامع شیعه هم قرار دارد توسط شیخ طوسی در رجال، یک بار «عدو» و بار دیگر تابعی خوانده و مهمل گذاشته شده است. (طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص119 و 294) رجالیان متأخر چون علامه حلی و ابن داوود هم او را عدو شمرده‌اند. (حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ص392 و ابن داوود، رجال ابن داوود، ص184) در برابر، دانشمندانی چون محقق بهبهانی و میرزای نوری او را شیعه و احیاناً رازدار امام سجاد{{ع}} معرفی کرده‌اند. (وحید بهبهانی، تعلیقة علی منهج الرجال، ص313 و 329 و نوری، حسین، خاتمة المستدرک، ج4، ص300) رجالیان معاصری چون مرحوم خویی در معجم رجال الحدیث و تستری در قاموس الرجال نیز نسبت عداوت به او را رد کرده و در جهت اثبات ادعای خود ضمن توجیه و تحلیل اخبار دال بر عداوت زهری تلاش کرده‌اند او را فردی عامی و متوسط نشان دهند. اختلاف نظر درباره‌ زهری در میان دانشمندان اهل سنت هم کم نیست.(حیدری نسب، علیرضا، ابن شهاب زهری و عداوت اهل بیت{{ع}}، پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال چهل و چهارم، شماره‌ی دوم، پاییز و زمستان 1390، صص 79-99.)</ref>.


وی كسى است كه بزرگانی از خود [[اهل سنت]] او را از جمله اشخاص [[منحرف]]، [[دروغگو]] و از [[دشمنان]] امير [[مؤمنان]] على{{ع}} و [[اهل]] بيت{{ع}} دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، استیعاب؛ ج 2، ص117؛ معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه؛ ج4، ص102. ابن خَلّكان درباره دشمنی زُهْرى با اسلام و پيامبر{{صل}} و اهل بيت{{ع}} می‌نویسد: او این دشمنی را از پدرانش به ارث برده است. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج4، ص178.</ref>. دهلوى نیز در كتاب «[[رجال]] المشكاة» در شرح حال زُهْرى مى‏‌گويد: وی به كمىِ ديانت و ديندارى دچار شده بود و در دستگاه [[امویان]] به [[ثروت اندوزی]] پرداخته بود که این امر باعث [[سرزنش]] وی توسط [[دانشمندان]] و زاهدان معاصر او شده بود. <ref>عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج 4، ص204؛ ابن شعبه، حرانی، تحف العقول عن آل رسول؛ ص274و277؛ غزالی، ابومحمد، احیاء علوم الدین، ج2، ص143.</ref>. آنچه در مورد زهری می‌توان گفت این است كه: وی از [[جاعلان حدیث]] در دستگاه امویان بود و برای اینکه [[حدیثی]] را به خورد [[مردم]] بدهد، آن را به [[پیامبر]]{{صل}} و یا اهل بیتش منسوب می‌کرد تا بیشتر مورد قبول مردم واقع شود. <ref>حسینی میلانی ،سید علی، خواستگاری ساختگی، ص81.</ref>.
وی كسى است كه بزرگانی از خود [[اهل سنت]] او را از جمله اشخاص [[منحرف]]، [[دروغگو]] و از [[دشمنان]] امير [[مؤمنان]] على{{ع}} و [[اهل]] بيت{{ع}} دانسته‌اند.<ref>ابن عبدالبر، استیعاب؛ ج 2، ص117؛ معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه؛ ج4، ص102. ابن خَلّكان درباره دشمنی زُهْرى با اسلام و پيامبر{{صل}} و اهل بيت{{ع}} می‌نویسد: او این دشمنی را از پدرانش به ارث برده است. ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج4، ص178.</ref>. دهلوى نیز در كتاب «[[رجال]] المشكاة» در شرح حال زُهْرى مى‏‌گويد: وی به كمىِ ديانت و ديندارى دچار شده بود و در دستگاه [[امویان]] به [[ثروت اندوزی]] پرداخته بود که این امر باعث [[سرزنش]] وی توسط [[دانشمندان]] و زاهدان معاصر او شده بود. <ref>عسقلانی، ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج 4، ص204؛ ابن شعبه، حرانی، تحف العقول عن آل رسول؛ ص274و277؛ غزالی، ابومحمد، احیاء علوم الدین، ج2، ص143.</ref>. آنچه در مورد زهری می‌توان گفت این است كه: وی از [[جاعلان حدیث]] در دستگاه امویان بود و برای اینکه [[حدیثی]] را به خورد [[مردم]] بدهد، آن را به [[پیامبر]]{{صل}} و یا اهل بیتش منسوب می‌کرد تا بیشتر مورد قبول مردم واقع شود. <ref>حسینی میلانی ،سید علی، خواستگاری ساختگی، ص81.</ref>.
۱۱٬۹۱۹

ویرایش