پرش به محتوا

حضرت زکریا علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۰: خط ۴۰:
چنان که در [[ترجمه]] و [[تفسیر آیات]] گذشت، [[خداوند]] نشانه این کار را آن قرار داد که سه [[روز]] زبانش در بند شود و جز به رمز و اشاره نتواند سخن بگوید.
چنان که در [[ترجمه]] و [[تفسیر آیات]] گذشت، [[خداوند]] نشانه این کار را آن قرار داد که سه [[روز]] زبانش در بند شود و جز به رمز و اشاره نتواند سخن بگوید.
[[وعده]] حق تعالی تحقق یافت و یحیی به دنیا آمد. در [[حدیثی]] است که فاصله بین [[بشارت]] خداوند و ولادت یحیی، پنج سال طول کشید، و پس از گذشت پنج سال از مژده‌ای که خداوند به زکریا داده بود، یحیی به دنیا آمد و از همان [[کودکی]]، مورد [[لطف]] خدای [[مهربان]] قرار گرفت و [[مقام پیامبری]] به او داده شد و از زاهدان گردید و در [[عبادت]] حق تعالی بسیار کوشا و جدی بود، به شرحی که در احوال آن حضرت پس از این خواهد آمد.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۶۲.</ref>
[[وعده]] حق تعالی تحقق یافت و یحیی به دنیا آمد. در [[حدیثی]] است که فاصله بین [[بشارت]] خداوند و ولادت یحیی، پنج سال طول کشید، و پس از گذشت پنج سال از مژده‌ای که خداوند به زکریا داده بود، یحیی به دنیا آمد و از همان [[کودکی]]، مورد [[لطف]] خدای [[مهربان]] قرار گرفت و [[مقام پیامبری]] به او داده شد و از زاهدان گردید و در [[عبادت]] حق تعالی بسیار کوشا و جدی بود، به شرحی که در احوال آن حضرت پس از این خواهد آمد.<ref>[[سید هاشم رسولی محلاتی|رسولی محلاتی، سید هاشم]]، [[تاریخ انبیاء (کتاب)|تاریخ انبیاء]] ص۵۶۲.</ref>
==حضرت زکریا و [[یحیی]]{{عم}}==
[[همسر]] [[زکریا]] و مادر [[مریم]]، [[خواهر]] یکدیگر بودند و اتفاقاً هر دو در آغاز، عقیم و نازا بودند، هنگامی که مادر مریم از [[لطف]] [[پروردگار]] صاحب فرزند شایسته‌ای شد و زکریا، [[اخلاص]] و ویژگی‌های شگفت‌آور او را دید، [[آرزو]] کرد که او هم [[فرزندی]] [[پاک]] و با [[تقوی]] و [[پرهیزکار]] همچون مریم داشته باشد، که چهرۀ او [[آیت]] و نشانۀ [[عظمت خداوند]] و [[توحید]] گردد، و با این که سالیان درازی از [[عمر]] زکریا و همسرش گذشته بود و از نظر [[موازین]] طبیعی بسیار بعید بنظر می‌رسید که صاحب فرزندی شوند، [[عشق]] پروردگار و مشاهدۀ وجود میوه‌های تازه در غیر فصل در کنار [[محراب]] [[عبادت]] مریم، [[قلب]] او را لبریز از [[امید]] ساخت که ممکن است در فصل [[پیری]]، میوه فرزند بر شاخسار وجودش آشکار شود و لذا هنگامی که مشغول [[نیایش]] بود، از [[خداوند]] تقاضای فرزندی کرد.
«خداوندا فرزند پاکیزه‌ای به من عطا کن که تو دعای [[بندگان]] خود را می‌شنوی»<ref>{{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ}} «آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی» سوره آل عمران، آیه ۳۸.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۱۵.</ref>
==[[بشارت]] به تولّد یحیی==
چیزی نگذشت که دعای زکریا به [[اجابت]] رسید «و موقعی که او در محراب عبادت مشغول نیایش بود، [[فرشتگان]] پروردگار، او را صدا زدند و بشارت دادند که خداوند به زودی پسری بنام «یحیی» به او خواهد داد»<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref> که دارای صفات زیر است:
نخست این که «به [[حضرت مسیح]] [[ایمان]] می‌آورد»<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref>، و او را با ایمان خود، تقویت و کمک می‌کند در [[تاریخ]] آمده، یحیی، شش ماه از [[عیسی]] بزرگتر بود و نخستین کسی بود که [[نبوت]] او را [[تصدیق]] کرد و چون در میان [[مردم]] به [[پاکی]] و [[زهد]]، اشتهار تامی داشت، این [[گرایش]] او به [[مسیح]]، اثر عمیقی در توجه مردم به نبوت و [[دعوت]] او داشت.
دیگر این که «او از نظر [[علم]] و عمل [[رهبری جامعه]] را به عهده خواهد داشت»<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref> و علاوه بر اینها «خود را از هوی و هوس‌های [[سرکش]] و از [[آلودگی]] به [[دنیاپرستی]] نگاه می‌دارد»<ref>سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref> و بالاخره یکی از امتیازات او این است که «[[پیغمبر]] [[خدا]] و از [[صالحان]] خواهد بود»<ref>{{متن قرآن|فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ}} «پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند»  را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است» سوره آل عمران، آیه ۳۹.</ref>.
[[زکریا]] از شنیدن [[بشارت]] [[تولد]] [[یحیی]] به وسیلۀ [[فرشتگان]] در شگفت شد و در پیشگاه خدا عرض کرد: «خداوندا! چگونه ممکن است [[فرزندی]] از من متولد شود در حالی که به [[پیری]] رسیده‌ام و همسرم نازا است» در جواب به او [[وحی]] شد که «[[خداوند]] این گونه هر چه را بخواهد، انجام می‌دهد»<ref>{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ}} «گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند» سوره آل عمران، آیه ۴۰.</ref>.<ref>در اینجا سؤالی پیش می‌آید که [[تعجب]] و [[شگفتی]] زکریا با توجه به [[قدرت]] بی‌پایان [[پروردگار]] برای چه بود؟
ولی با توجه به [[آیات]] دیگر [[قرآن]] پاسخ آن روشن است، او می‌خواست بداند که از یک [[زن]] نازا که حتی سال‌ها بود، دوران قاعدگی را پشت سر گذاشته بود چگونه ممکن است، فرزندی متولد شود؟ آیا بار دیگر همچون [[زنان]] [[جوان]] و میانسال، [[عادت]] ماهانه می‌بیند؟ یا به طرز دیگر آمادۀ پرورش فرزند می‌شود.
به علاوه [[ایمان]] به [[قدرت خداوند]]، غیر از [[شهود]] و [[مشاهده]] است، او در [[حقیقت]] می‌خواست در اینجا ایمان از به مرحله «شهود» برسد و همانند [[ابراهیم]] که [[ایمان به معاد]] داشت و تقاضای شهود می‌کرد، می‌خواست به چنین مرحله‌ای از [[اطمینان]] نایل گردد و این طبیعی است که هر [[انسانی]]، هنگامی که با مسئله‌ای بر خلاف [[قوانین]] [[طبیعت]] مواجه می‌شود، در [[فکر]] فرو می‌رود و [[تمایل]] پیدا می‌کند که یک نشانه [[حسی]] برای آن بیابد.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۱۷.</ref>
==نشانه‌ای بر ولادت یحیی==
در اینجا، زکریا از خداوند تقاضای نشانه‌ای بر بشارت تولد یحیی می‌کند اظهار تعجب زکریا از این حادثه عجیب، و همچنین تقاضای نشانه از پروردگار به هیچ وجه، دلیل بر عدم [[اعتماد]] او بر وعده‌های پروردگار نیست، بلکه زکریا می‌خواست ایمان او به این مطلب، [[ایمان شهودی]] گردد، زکریا می‌خواست، قلبش مالامال از اطمینان شود و همچون ابراهیم که به دنبال [[اطمینان]]، و [[آرامش]] زائیده از [[شهود]] [[حسی]] می‌گشت، به چنین مرحله‌ای برسد.
[[خداوند]]، این در خواست [[زکریا]] را نیز، به [[اجابت]] رسانید و برای او نشانه‌ای قرار داد، نشانه این بود که بدون هیچ عامل طبیعی، زبان او سه شبانه [[روز]]، از کار افتاد و [[قادر]] بر گفتگوهای عادی نبود ولی به هنگام [[تسبیح]] و ذکر [[پروردگار]]، زبان او به [[راحتی]] گردش می‌کرد، این وضع عجیب نشانه‌ای از [[قدرت پروردگار]] بر همه چیز بود، خدایی که می‌تواند زبان بسته را به هنگام ذکرش بگشاید، قادر است از رحم بسته و عقیم، [[فرزندی]] با [[ایمان]] که [[مظهر]] ذکر پروردگار بوده باشد به وجود آورد، و از همینجا [[ارتباط]] این نشانه با آنچه زکریا می‌خواست، روشن می‌گردد.
ضمناً ممکن است، این نشانه، نکته دیگری را هم در بر داشته باشد و آن این که [[اصرار]] [[زیاد]] زکریا روی این مسئله و درخواست نشانه، گرچه کار [[حرام]] و یا مکروهی نبود ولی هر چه بود، شباهتی به [[ترک اولی]] داشت و به همین جهت، خداوند نشانه‌ای برای او قرار داد که ضمن قدرت‌نمایی، [[تنبیه]] و اشارۀ پر معنی به این ترک اولی بوده باشد.
خداوند فرزندی به زکریا داد که از جهات زیادی شباهت به [[فرزند مریم]]، [[عیسی]] داشت، از جهت [[نبوت]] در [[کودکی]]، و از جهت مفهوم اسم (عیسی و [[یحیی]] هر دو از نظر لغت به معنی «زنده می‌ماند» است) و از نظر [[درود فرستادن]] خداوند بر آنها در مراحل سه‌گانه «[[تولد]]، [[مرگ]] و [[حشر]]» و از جهات دیگر.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[قصه‌های قرآن (کتاب)|قصه‌های قرآن]] ص ۴۱۸.</ref>


== ولادت و نیاکان ==
== ولادت و نیاکان ==
== پدر و مادر ==
== پدر و مادر ==
== نام و نسب ==
== نام و نسب ==
۷۳٬۳۴۳

ویرایش