توحید ذاتی: تفاوت میان نسخهها
←معناشناسی
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[توحید]] ذاتی و صفاتی [[خدای متعال]] به معنای [[نفی]] تعدّد و تبعّض در [[ذات خدای متعال]] است و در [[کلام]] و [[فلسفه]] با [[براهین]] قطعی به [[اثبات]] رسیده است. حاصل و نتیجۀ [[براهین]] دالّه بر [[توحید]] ذاتی و صفاتی [[خدای متعال]] این است که: ذاتی که منشأ همۀ [[کمالات]] وجودات است محال است عقلاً، تعدد و تبعّضپذیر باشد. نتیجۀ قطعی این تعددّ و تبعّضناپذیری، [[توحید افعالی]] است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۱۴۲-۱۶۹.</ref>. | [[توحید]] ذاتی و صفاتی [[خدای متعال]] به معنای [[نفی]] تعدّد و تبعّض در [[ذات خدای متعال]] است و در [[کلام]] و [[فلسفه]] با [[براهین]] قطعی به [[اثبات]] رسیده است. حاصل و نتیجۀ [[براهین]] دالّه بر [[توحید]] ذاتی و صفاتی [[خدای متعال]] این است که: ذاتی که منشأ همۀ [[کمالات]] وجودات است محال است عقلاً، تعدد و تبعّضپذیر باشد. نتیجۀ قطعی این تعددّ و تبعّضناپذیری، [[توحید افعالی]] است<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۱۴۲-۱۶۹.</ref>. | ||
[[وحدت]] را به اعتباری دو قسم دانستهاند: [[وحدت]] عددی و [[وحدت]] حقه: در قسم نخست، [[وحدت]] در برابر کثرت جای دارد. چون هر واحدی محدود است، میتوان برای آن، دوم و بیشتر از آن تصور نمود هر چند در عالم واقع موجود نباشند. اما [[وحدت]] حقه، گونهای [[وحدت]] است که کثرتی در مقابل آن وجود ندارد و به [[دلیل]] عدم محدودیت، همه کثرات را در برمیگیرد. وجود [[خداوند]]، نامحدود است و بر همه اشیاء احاطه دارد و نه تنها دوم و شریک ندارد، بلکه حتی تصور وجود آن نیز ناممکن است. بدین سان، [[خداوند]] دارای [[وحدت]] حقه است نه [[وحدت]] عددی. [[قرآن کریم]] نیز به این [[حقیقت]] اشاره کرده است؛ مثلًا [[خداوند]] را "واحد [[قهار]]" میخواند<ref>سوره رعد، آیه ۶؛ سوره یوسف، آیه ۴۰؛ سوره ص، آیه ۶۵.</ref> که به هیچ شأنی از [[شئون]] خویش محدود نمیشود و بر همه موجودات محیط است و از این رو، دیگر جایی برای غیر نمیگذارد. از دیدگاه [[قرآن]]، اصل هستی و همه [[کمالات وجودی]] به [[خدا]] بازمیگردد و جایی برای غیر نیست. مأنوس بودن [[انسان]] با [[وحدت]] عددی و اینکه [[موحدان]] کوشیدهاند خدایان متعدد را نفی و خدای واحد را اثبات کنند، [[شبهه]] عددی بودن [[وحدت]] [[خداوند]] را [[القاء]] کرده است. | [[وحدت]] را به اعتباری دو قسم دانستهاند: [[وحدت]] عددی و [[وحدت]] حقه: در قسم نخست، [[وحدت]] در برابر کثرت جای دارد. چون هر واحدی محدود است، میتوان برای آن، دوم و بیشتر از آن تصور نمود هر چند در عالم واقع موجود نباشند. اما [[وحدت]] حقه، گونهای [[وحدت]] است که کثرتی در مقابل آن وجود ندارد و به [[دلیل]] عدم محدودیت، همه کثرات را در برمیگیرد. وجود [[خداوند]]، نامحدود است و بر همه اشیاء احاطه دارد و نه تنها دوم و شریک ندارد، بلکه حتی تصور وجود آن نیز ناممکن است. بدین سان، [[خداوند]] دارای [[وحدت]] حقه است نه [[وحدت]] عددی. [[قرآن کریم]] نیز به این [[حقیقت]] اشاره کرده است؛ مثلًا [[خداوند]] را "واحد [[قهار]]" میخواند<ref>سوره رعد، آیه ۶؛ سوره یوسف، آیه ۴۰؛ سوره ص، آیه ۶۵.</ref> که به هیچ شأنی از [[شئون]] خویش محدود نمیشود و بر همه موجودات محیط است و از این رو، دیگر جایی برای غیر نمیگذارد. از دیدگاه [[قرآن]]، اصل هستی و همه [[کمالات وجودی]] به [[خدا]] بازمیگردد و جایی برای غیر نیست. مأنوس بودن [[انسان]] با [[وحدت]] عددی و اینکه [[موحدان]] کوشیدهاند خدایان متعدد را نفی و خدای واحد را اثبات کنند، [[شبهه]] عددی بودن [[وحدت]] [[خداوند]] را [[القاء]] کرده است. | ||
'''[[تثلیث]]:''' گونهای [[شرک]] و از باورهای بنیادی [[مسیحیت]] [[تحریف]] شده است. بنابراین آموزه، [[خداوند]] در همان حال که واحد است، سه تن است: [[خداوند]] پدر، خدای پسر ـ یا [[حضرت مسیح]] {{ع}} ـ و [[روح القدس]]. این سه تن را "اقانیم سه گانه" گویند. [[متکلمان]] [[مسلمان]] در رد [[تثلیث]] گفتهاند: اگر هر یک از این سه را وجودی مستقل باشد، به معنای آن است که [[خداوند]] مثل و مانند دارد، و اگر هر سه دارای وجودی مستقل نباشند، مرکب بودن [[ذات خداوند]] لازم میآید و هر دو احتمال با | '''[[تثلیث]]:''' گونهای [[شرک]] و از باورهای بنیادی [[مسیحیت]] [[تحریف]] شده است. بنابراین آموزه، [[خداوند]] در همان حال که واحد است، سه تن است: [[خداوند]] پدر، خدای پسر ـ یا [[حضرت مسیح]] {{ع}} ـ و [[روح القدس]]. این سه تن را "اقانیم سه گانه" گویند. [[متکلمان]] [[مسلمان]] در رد [[تثلیث]] گفتهاند: اگر هر یک از این سه را وجودی مستقل باشد، به معنای آن است که [[خداوند]] مثل و مانند دارد، و اگر هر سه دارای وجودی مستقل نباشند، مرکب بودن [[ذات خداوند]] لازم میآید و هر دو احتمال با توحید ذاتی ناسازگارند. بنابراین، [[تثلیث]] گونهای [[شرک]] در [[ذات خداوند]] است<ref>محاضرات فی الالهیات، ۵۴ و ۵۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص199 ـ 201.</ref> | ||
== دلایل توحید ذاتی == | == دلایل توحید ذاتی == |