پرش به محتوا

موالی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۹۹۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳
تغییرمسیر به مولی حذف شد
(تغییرمسیر به مولی)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(تغییرمسیر به مولی حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
#تغییر_مسیر [[مولی]]
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[موالی در لغت]]
| پرسش مرتبط  =
}}
 
== [[موالی]] در [[عراق]] ==
در آستانه [[نبرد قادسیه]]، بیش از چهار هزار نفر از [[سپاهیان]] [[ایرانی]]، معروف به [[دیالمه]] ([[دیلمیان]]) به [[فرماندهی]] «[[زهرة بن حویة]]» به [[سپاه مسلمانان]] [[عرب]] پیوستند. این افراد که در [[جنگ‌ها]]، [[راهنما]] و همراه [[مسلمانان]] بودند، «[[حمراء]]» نامیده شدند. آنان برای پیوستن به [[سپاه]] عرب شرط کردند که پس از [[جنگ]] به مکان دلخواه خود بروند و با هر قبیله‌ای که خواستند هم‌پیمان شوند و از [[غنایم]] نیز سهمی بگیرند<ref>فتوح البلدان، ص۲۷۹.</ref>. اینان پس از پیوند با برخی [[قبایل عرب]]، اصطلاحاً «موالی» آن [[قبایل]] نامیده شدند.
 
موالی در عراق از [[حقوق]] چندانی بهره‌مند نبودند و [[شهروند]] درجه دوم شناخته می‌شدند و آنان را [[تحقیر]] می‌کردند و حتی در [[زمان]] [[خلیفه دوم]] سعی شد به دلیل نیامیختن با [[عرب‌ها]] و [[نفوذ]] در مرکز [[خلافت]] از ورود آنها به [[مدینه]] جلوگیری شود. در زمان خلیفه دوم و سوم، سخت‌گیری‌هایی نسبت به آنان روا داشته شد که در عصر [[اموی]] به اوج خود رسید.
 
بیشتر موالی و [[ایرانیان]] در [[کوفه]] [[زندگی]] می‌کردند. [[سعد بن ابی وقاص]] در سال ۱۷ ه‍.ق کوفه را تأسیس کرد<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۳.</ref> و عده کثیری از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} قبایلی از [[عرب‌های یمنی]] (عرب‌های جنوبی) و [[عرب‌های قحطانی]] (اعراب شمالی یا نزاری) در آن اقامت گزیدند. عرب‌های جنوبی و شمالی، هیچ وقت با هم زندگی مسالمت‌آمیزی را آغاز نکردند و این امر سبب بروز مشکلاتی در این [[شهر]] شد.
 
[[سعد بن ابی وقاص]] با توجه به [[مهاجرت]] قبایل و [[طوایف]] و برای جلوگیری از اختلافات، [[جمعیت]] کوفه را به هفت گروه موسوم به «اسبع» تقسیم کرد. چهار هزار ایرانی، مشهور به حمراء و گروهی از [[مردم]] [[بحرین]] با یکی از این طوایف [[متحد]] شدند. این تقسیم‌بندی ۱۹ سال، یعنی تا زمانی که [[حضرت علی]]{{ع}} در سال ۳۶ ه ق به کوفه آمد، ادامه داشت؛ علی{{ع}} تغییرات مهمی را در ترکیب و صورت خارجی این هفت گروه از طریق ترکیب و جابه‌جایی برخی [[قبایل]]، از یک گروه به گروه دیگر به وجود آورد.
 
بر تعداد [[ایرانیان]] در [[کوفه]] [[روز]] به روز افزوده شد. علاوه بر چهار هزار مرد [[جنگی]] که در کوفه اقامت داشتند، تعداد زیادی نیز، همراه [[خانواده]] خود به کوفه آمده، در آنجا اقامت گزیدند. [[مسجد کوفه]] را نیز یک [[ایرانی]] به نام «روزبه بُزُرْجُمِهر (بزرگمهر)» ساخت و از جمله [[مصالح]] آن، آجرهایی بود که از [[کاخ]] سلطنتی ایرانیان در [[حیره]] آورده بودند. مطلب دیگر اینکه ایرانیان بازارها را به صورت دکه در کنار منازل ساختند<ref>طبری، تاریخ، ج۲، ص۱۱۹؛ ابن اثیر، الکامل، ج۲، ص۲۶۹.</ref>.
 
با افزایش [[جمعیت]] ایرانیان در کوفه، [[شهر کوفه]] به دو گروه [[اعراب]] و پارسیان تقسیم شد. اعراب خود به چند گروه تقسیم می‌شدند که ترکیب آنها بسیار نامتجانس و پیچیده بود.
 
پارسیان به سه گروه تقسیم می‌شدند:
#اسیرانی که پس از [[شکست]] در نبردهای [[مدائن]]، [[قادسیه]]، [[نهاوند]] و... به کوفه آورده شدند. اکثر آنها [[اسلام]] را از اربابان خود پذیرفتند و [[آزادی]] یافتند ولی هم [[پیمان]] آنان باقی ماندند. این [[اسیران]]، [[موالی]] [[حقیقی]] در کوفه بودند؛
#گروهی از کشاورزان و روستائیان، با [[سقوط]] [[دولت]] ساسانی، وسایل [[زندگی]] خود را از دست داده بودند. این افراد کوفه را مناسب‌ترین محل برای سکونت و کار خود یافتند. گروهی نیز به عنوان پیشه‌ور و صنعت‌گر به کوفه آمدند، و اسلام را پذیرفتند که این گروه بزرگ‌ترین گروه «موالی» را تشکیل می‌دادند؛
#«[[حمراء]]» در حدود چهار هزار نفر از اشراف و بزرگان بودند. آنها پس از پیوستن به [[سپاه]] [[عرب]] شرط کرده بودند که از پرداخت [[خراج]]، معاف باشند و حتی سهمی از [[غنایم]] را بگیرند و آزادی عمل داشته باشند.
 
افزون بر این، تعداد زیادی از [[زنان]] نیز [[اسیر]] شده بودند که به همسری اعراب [[مسلمان]] در آمدند؛ در نتیجه ۲۰ [[نسل]] در کوفه به وجود آمد که مادرانشان ایرانی بودند.
 
از میان ساکنان کوفه، یمنی‌ها و ایرانیان [[تمایلات]] [[شیعی]] داشتند ولی بخش عمده‌ای از آنها از مواجهه با هر خطری که امکان وقوع آن باشد، گریزان بودند. به همین دلیل مانند بسیاری از [[اعراب]] [[کوفه]] فاقد [[شهامت]] و [[ثبات قدم]] لازم در مرحله [[امتحان]] بودند<ref>تشیع در مسیر تاریخ، ص۱۵۳.</ref>.<ref>[[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|اصحاب ایرانی ائمه اطهار]]، ص۳۴ - ۳۷.</ref>
 
== [[موالی]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} ==
موالی، پیش از [[حکومت ظاهری]] حضرت علی{{ع}} شاهد نابرابری و برتری‌طلبی‌های فراوانی بودند؛ حتی [[عمر]]، [[خلیفه دوم]] به بهانه [[خالص]] نگه داشتن نژاد [[عرب]] و در آمیخته نشدن با [[عجم]]، [[رفتاری]] طردکننده و غیراسلامی و [[انسانی]] با موالی، داشت. او وقتی به [[خلافت]] رسید، بعضی را بر بعضی [[برتری]] داد؛ «[[سابقین]]» در [[اسلام]] را بر دیگران، [[مهاجران]] [[قریش]] را بر دیگر مهاجران، همه مهاجران را بر [[انصار]] و عرب را بر عجم برتری بخشید. وی در [[تقسیم بیت المال]] بین [[مردم]] [[مساوات]] قائل نشد<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۸، ص۱۱۱.</ref>.
 
این [[نابرابری]] در [[زمان عثمان]] به اوج خود رسید. [[عثمان]] [[بیت المال]] را [[ملک]] مطلق خود اعلام و به [[اقوام]] خود هبه می‌کرد. اطرافیان او [[مال]] [[خدا]] را همچون شتری که گیاهان تازه بهاری را با ولع زیاد و با تمام دهان می‌خورند، [[غارت]] می‌کردند که این کار موجب [[خشم]] مردم و [[کشته شدن عثمان]] شد<ref>نهج البلاغه، خ ۳، ص۵۸.</ref>.
 
[[امام علی]]{{ع}} برای بر پا داشتن [[عدالت]] و مساوات، بدعت‌های پیشین را محو و تقسیم بیت المال، موالی را با عرب یکسان دانست. این امر سبب [[مخالفت]] سران در [[قبایل]] و ایجاد [[فتنه‌ها]] شد. حتی روزی [[اشعث بن قیس]] نزد [[امیرمؤمنان]]{{ع}} آمد و گفت: «ای امیرمؤمنان! این سرخ رویان ([[ایرانیان]]) که اطراف شما را گرفته و نزدیک شما نشسته‌اند، بر ما چیره شده‌اند».
 
[[امام]] پس از لحظه‌ای [[سکوت]]، فرمود: «... آیا می‌خواهی آنان (ایرانیان) را طرد کنم؟ هرگز طرد نخواهم کرد؛ چون در این صورت از زمره [[جاهلان]] خواهم بود»<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۸۴.</ref>.
 
و یا در برابر «معترفین» که از امام خواستند بین عرب و عجم تفاوت قائل شوند، فرمود: از من می‌خواهید که با [[ستمگری]]، بر کسانی که امور آنان را به عهده گرفته‌ام، طالب [[پیروزی]] باشم. به [[خدا]] [[سوگند]]! تا [[عمر]] من باقی و شب و [[روز]] برقرار و [[ستارگان]] در [[آسمان]] در پی هم طلوع و غروب می‌کنند، هرگز به چنین کاری دست نمی‌زنم، حتی اگر [[اموال]] به خود من تعلق داشت به طور مساوی در میان آنها تقسیم میکردم تا چه رسد به این که این اموال، [[مال]] خداست<ref>نهج البلاغه، خ ۱۲۶.</ref>. این [[سیاست]]، کافی بود تا [[ایرانیان]] را که [[وارث]] [[تمدنی]] کهن بودند با [[روح]] و [[حقیقت اسلام]] آشنا سازد و [[طرفدار علی]]{{ع}} و [[خاندان رسالت]] شوند.
 
از سوی دیگر، [[سادگی]] و [[بی‌پیرایگی]] و شیوه عادلانه حکومت علی{{ع}} مورد توجه ایرانیان قرار گرفت؛ زیرا آنها [[شاهد]] [[تجمل‌گرایی]] و ریخت و پاش‌های [[دولت]] ساسانی بودند؛ این [[ساده‌زیستی]] [[خلیفه]] [[مسلمانان]]، سبب [[شیفتگی]] آنان به [[اهل بیت]]{{عم}} می‌شد. اهتمام علی{{ع}} و [[فرزندان]] بزرگوارش به [[موالی]] تنها در بُعد [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] نبود، بلکه آنان در [[تربیت موالی]] اهتمام زیادی داشتند. [[حضرت علی]]{{ع}} هزار برده را از دسترنج خود [[آزاد]] کرد<ref>الغارات، ج۱، ص۹۲.</ref> که [[میثم تمار]] یکی از آنها بود.
 
[[امام سجاد]]{{ع}} با خرید بردگان و [[غلامان]] به [[تربیت]] آنان می‌پرداخت. آن حضرت، پس از رساندن این افراد به مرحله کمال [[اخلاقی]] و [[علمی]]، آنان را آزاد می‌کرد. از جمله این افراد، می‌‌توان [[برادران]] معروف یعنی [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[حسن بن سعید اهوازی]] و [[احمد بن حسین]] را نام برد<ref>دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام، ج۱، ص۶۲؛ تاریخ تشیع در ایران، ج۱، ص۱۲۸.</ref>.
 
برخورد مناسب و [[پسندیده]] [[ائمه اطهار]]{{عم}} با [[موالیان]]، سبب [[گرایش]] آنان به [[تشیع]] شد و تعدادی از آنان ـ به عنوان [[صحابی]] ائمه اطهار{{عم}} ـ خدمات ارزنده‌ای به [[جهان اسلام]] ارائه کردند. هر قدر که از عمر [[اسلام]] می‌گذشت، تعداد [[صحابه]] [[ایرانی]] [[ائمه]]{{عم}} نیز افزایش می‌یافت. اکثر موالیان ایرانی و عمدتاً از [[راویان]] احادیث‌اند<ref>تاریخ تشیع در ایران، ج۱، ص۱۳۰.</ref>.
 
با [[گسترش اسلام]] در [[ایران]] و افزایش [[ایرانیان]] [[مسلمان]] شده، [[محدثان]] [[ایرانی]] افزایش چشم‌گیری یافتند؛ به گونه‌ای که در سده یکم ۱۱ نفر، در سده دوم ۴۰۹ نفر، در سده سوم ۲۳۰۹ نفر و در سده چهارم ۳۵۲۱ [[محدث]] از ایران در [[خدمت]] [[جهان اسلام]] بوده است<ref>نقش ایرانیان در تدوین و نشر حدیث، ص۲۷.</ref>.
 
[[امام صادق]]{{ع}} در روایتی پس از [[تمجید]] از [[موالیان]]، درباره آنان می‌فرماید: کسی که [[اسلام]] را با [[رغبت]] بپذیرد، بهتر از کسی است که با [[ترس]] بپذیرد. [[منافقان]] از ترس به اسلام گرویدند اما موالیان با رغبت آن را پذیرفتند<ref>بحارالانوار، ج۶۴، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|اصحاب ایرانی ائمه اطهار]]، ص۳۷ - ۴۰.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1100366.jpg|22px]] [[سید حسن قریشی|قریشی، سید حسن]]، [[اصحاب ایرانی ائمه اطهار (کتاب)|'''اصحاب ایرانی ائمه اطهار''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{حکومت}}
 
[[رده:مولی]]
۱۱۲٬۹۹۵

ویرایش