مادر امام باقر: تفاوت میان نسخهها
←امام باقر {{ع}} راوی کرامت مادر
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
[[ابن سعد]] و [[شیخ عباس قمی]] ثمره ازدواج امّ عبداللّه و [[امام زین العابدین]] {{ع}} را چهار فرزند، به نامهای امام محمد باقر {{ع}}، حسن، حسین و عبداللّه باهر شمردهاند<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۵۶؛ منتهی الآمال، ج۱، ص۴۵۷.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]]، ص۱۳۸.</ref> | [[ابن سعد]] و [[شیخ عباس قمی]] ثمره ازدواج امّ عبداللّه و [[امام زین العابدین]] {{ع}} را چهار فرزند، به نامهای امام محمد باقر {{ع}}، حسن، حسین و عبداللّه باهر شمردهاند<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۵۶؛ منتهی الآمال، ج۱، ص۴۵۷.</ref>.<ref>[[حیدر مظفری ورسی|مظفری ورسی، حیدر]]، [[مادران چهارده معصوم (کتاب)|مادران چهارده معصوم]]، ص۱۳۸.</ref> | ||
== امام باقر {{ع}} | == امام باقر {{ع}} راوی [[کرامت]] مادر == | ||
مادر گرامی امام باقر {{ع}}، زنی نمونه و ممتاز و بسیار باتقوا و [[زاهد]] بود. [[فاطمه]]، [[مستجاب]] الدعوة بود و [[قدرت]] [[تصرف در امور]] [[تکوینی]] را داشت. [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|كَانَتْ أُمِّي قَاعِدَةً عِنْدَ جِدَارٍ، فَتَصَدَّعَ الْجِدَارُ، و سَمِعْنَا هَدَّةً شَدِيدَةً، فَقَالَتْ بِيَدِهَا: لَا، و حَقِّ الْمُصْطَفى، مَا أَذِنَ اللَّهُ لَكَ فِي السُّقُوطِ، فَبَقِيَ مُعَلَّقاً فِي الْجَوِّ حَتّى جَازَتْهُ، فَتَصَدَّقَ أَبِي عَنْهَا بِمِائَةِ دِينَارٍ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۴۹۵؛ الدرّ النظیم، ص۴۶۰.</ref>؛ مادرم کنار دیواری نشسته بود که آن دیوار [[شکست]] و ما صدای مهیبی را شنیدیم. مادرم با دستش اشاره کرد و گفت: نه، به [[حق]] [[مصطفی]]! [[خداوند]] به تو اجازه افتادن نداده. پس دیوار در هوا معلق ماند تا مادرم کنار رفت و دیوار فرو ریخت. پدرم، [[امام سجاد]] {{ع}} صد دینار از طرف او [[صدقه]] داد. | مادر گرامی امام باقر {{ع}}، زنی نمونه و ممتاز و بسیار باتقوا و [[زاهد]] بود. [[فاطمه]]، [[مستجاب]] الدعوة بود و [[قدرت]] [[تصرف در امور]] [[تکوینی]] را داشت. [[امام محمد باقر]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|كَانَتْ أُمِّي قَاعِدَةً عِنْدَ جِدَارٍ، فَتَصَدَّعَ الْجِدَارُ، و سَمِعْنَا هَدَّةً شَدِيدَةً، فَقَالَتْ بِيَدِهَا: لَا، و حَقِّ الْمُصْطَفى، مَا أَذِنَ اللَّهُ لَكَ فِي السُّقُوطِ، فَبَقِيَ مُعَلَّقاً فِي الْجَوِّ حَتّى جَازَتْهُ، فَتَصَدَّقَ أَبِي عَنْهَا بِمِائَةِ دِينَارٍ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۴۹۵؛ الدرّ النظیم، ص۴۶۰.</ref>؛ مادرم کنار دیواری نشسته بود که آن دیوار [[شکست]] و ما صدای مهیبی را شنیدیم. مادرم با دستش اشاره کرد و گفت: نه، به [[حق]] [[مصطفی]]! [[خداوند]] به تو اجازه افتادن نداده. پس دیوار در هوا معلق ماند تا مادرم کنار رفت و دیوار فرو ریخت. پدرم، [[امام سجاد]] {{ع}} صد دینار از طرف او [[صدقه]] داد. | ||