پرش به محتوا

بحث:عصمت وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۴۴۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
{{پایان}}
{{پایان}}
==مصباح يزدى==
==مصباح يزدى==
===[[ضرورت]] مصونيّت وحى===
* بعد از آنكه [[ضرورت]] وحى به‌عنوان راه ديگرى براى دستيابى به شناختهاى لازم، و جبران نارسايى [[حس]] و [[عقل]] انسانى، به ثبوت رسيد مسأله ديگرى مطرح مى‌شود و آن اين است:
*با توجه به اينكه افراد عادى [[انسان]] مستقيماً از اين وسيله [[شناخت]]، بهره‌مند نمى‌شوند و استعداد و لياقت دريافت وحى الهى را ندارند. و ناچار پيام الهى بوسيله افراد خاصى (پيامبران) بايد به ايشان [[ابلاغ]] شود چه ضمانتى براى صحّت چنين پيامى دارد؟ و از كجا مى‌توان مطمئن شد كه شخص پيامبر، وحى الهى را درست دريافت كرده و آن را درست به [[مردم]] رسانده است؟ و نيز اگر واسطه‌اى بين [[خدا]] و پيامبر، وجود داشته، او نيز [[رسالت]] خود را به‌طور صحيح انجام داده است؟ زيرا راه وحى، در صورتى كارآيى لازم را دارد، و مى‌تواند نارسايى [[دانش]] بشرى را جبران كند كه از مرحله صدور تا مرحله وصول به [[مردم]]، از هرگونه تحريف و دستبرد عمدى و سهوى، مصون باشد و گرنه با وجود احتمال [[سهو]] و نسيان در واسطه يا وسائط، يا [[تصرف]] عمدى در مفاد آن، باب احتمال خطاء و نادرستى در پيام واصل به [[مردم]]، باز مى‌شود و موجب [[سلم]] [[اعتماد]] از آن مى‌گردد. پس از چه راهى مى‌توان اطمينان يافت كه وحى الهى به‌طور صحيح و سالم به‌دست [[مردم]] مى‌رسد؟ (پانویس: [[قرآن]] كريم در اين باره مى‌فرمايد: «وَ ما كانَ اللّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ». [[سوره آل عمران]]، آيه 179)
* بديهى است هنگامى كه حقيقت وحى، بر [[مردم]] مجهول باشد و استعداد دريافت و آگاهى از آن را نداشته باشند راهى براى كنترل و [[نظارت]] بر درستى كار وسائط نخواهند داشت و تنها در صورتى كه محتواى پيامى مخالف احكام يقينى [[عقل]] باشد خواهند فهميد كه خللى در آن، وجود ندارد. مثلاً اگر كسى ادعا كرد كه از طرف [[خدا]] به او وحى شده كه [[اجتماع]] نقيضين جايز يا [[واجب]] است يا (العياذباللّه) تعدّد يا تركيب يا زوال، در ذات الهى راه دارد مى‌توان به كمك حكم يقينى [[عقل]] به بطلان چنين مطالبى كذب ادعا وى را [[اثبات]] كرد اما نياز اصلى به وحى، در مسائلى است كه [[عقل]]، راهى براى [[اثبات]] يا نفى آنها ندارد و نمى‌تواند با ارزيابى مفاد و محتواى پيام، صحّت و سقم آن را تشخيص دهد. در چنين مواردى از چه راهى مى‌توان صحّت محتواى وحى و مصونيّت آن را از [[تصرف]] عمدى يا سهوى وسائط، [[اثبات]] كرد؟
* جواب اين است: همانگونه كه [[عقل]]، با توجه به حكمت الهى طبق برهانى كه در درس بيست و دوم بيان شد درمى يابد كه بايد راه ديگرى براى شناختن حقايق و وظايف عملى، وجود داشته باشد هر چند از حقيقت و كنه آن راه، [[آگاه]] نباشد به همين ترتيب درك مى‌كند كه مقتضاى حكمت الهى اين است كه پيامهاى او سالم و دست نخورده به‌دست [[مردم]] برسد و گرنه [[نقض غرض]] خواهد شد.
* به ديگر سخن: بعد از آنكه معلوم شد كه بايد پيامهاى الهى با يك يا چند واسطه به [[مردم]] برسد تا زمينه تكامل اختيارى [[انسان‌ها]] فراهم شود و [[هدف]] الهى از آفرينش [[بشر]] تحقق يابد با استناد به صفات كماليّه الهى ثابت مى‌شود كه اين پيامها مصون از تصرفات عمدى و سهوى خواهد بود. زيرا اگر خداى [[متعال]] نخواهد كه پيامهايش به‌طور صحيح به بندگانش برسد خلاف حكمت خواهد بود و [[اراده]] حكيمانه الهى، آن را نفى مى‌كند، و اگر [[خدا]] نداند كه پيام خود را از چه راهى و بوسيله چه كسانى بفرستد كه سالم به بندگانش برسد با [[علم]] نامتناهى او منافات خواهد داشت، و اگر نتواند وسايط شايسته‌اى را برگزيند و ايشان را از [[هجوم]] شياطين، [[حفظ]] كند با [[قدرت]] نامحدود او سازگار نخواهد بود.
* پس با توجه به اينكه خداى [[متعال]]، عالم به همه چيز است نمى‌توان احتمال داد كه واسطه‌اى را برگزيده كه از خطاكاريهاى او [[آگاه]] نبوده است (پانویس: [[قرآن]] كريم در اين باره مى‌فرمايد: «اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه». [[سوره انعام]]، آيه 124)، و با توجه به [[قدرت]] نامحدود الهى نمى‌توان احتمال داد كه نتوانسته است وحى خودرا از دستبرد شياطين و تأثير عوامل [[سهو]] نسيان، [[حفظ]] كند (پانویس: [[قرآن]] مجيد در اين باره مى‌فرمايد: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً. إِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً. لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى كُلَّ شَيْء عَدَداً». [[سوره جن]]، آيه 26-28)، چنانكه با توجه به حكمت الهى نمى‌توان پذيرفت كه نخواسته است پيام خود را [[مصون از خطا]] بدارد (پانویس: «لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَة وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَة». [[سوره انفال]]، آيه 42). بنابراين، مقتضاى [[علم]] و [[قدرت]] و حكمت الهى آن است كه پيام خود را سالم و دست نخورده به بندگانش برساند و بدين ترتيب؛ مصونيّت وحى با [[برهان]] عقلى، [[ثابت]] مى‌شود.
* با اين بيان، مصونيّت [[فرشته]] يا [[فرشتگان]] وحى و نيز مصونيّت پيامبران در [[مقام]] دريافت وحى، و همچنين [[عصمت]] آنان از خيانت عمدى يا [[سهو]] و نسيان در [[مقام]] [[ابلاغ]] پيام الهى، به [[اثبات]] مى‌رسد.
* و از اينجا نكته تأكيدات [[قرآن]] كريم بر امين بودن [[فرشته]] وحى و نيرومندى وى بر [[حفظ امانت]] الهى و دفع تصرفات شياطين و امين بودن پيامبران و به‌طور كلى تأكيد بر حراست وحى تا هنگام رسيدن به [[مردم]]، روشن مى‌شود (پانویس: [[سوره شعراء]]: آيه 193، [[سوره]] تكوير: آيه 21، [[سوره اعراف]]: آيه 68، [[سوره شعراء]]: آيات 107، 125، 143، 162، 178، [[سوره دخان]]: آيه 18، [[سوره]] تكوير: آيه 20، [[سوره نجم]]: آيه 5، [[سوره]] الحاقه: آيه 44-47، [[سوره جن]]: آيه 26-28).
۱۱٬۹۱۹

ویرایش