پرش به محتوا

آزادی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علم سیاست' به 'علم سیاست'
جز (جایگزینی متن - 'علم سیاست' به 'علم سیاست')
خط ۷۲: خط ۷۲:


=== آزادی مثبت و منفی ===
=== آزادی مثبت و منفی ===
در [[علم]] [[سیاست]] دو اصطلاح “آزادی مثبت” و “آزادی منفی” نیز به کار می‌رود که به توضیح آنها می‌پردازیم. پیشتر گفته شد که آزادی دارای دو بُعد و حیثیت اثباتی ([[قدرت]] یا قدرت [[مشروع]]) و سلبی (عدم [[سلطه]] بیرونی) است که از آن دو به “آزادی مثبت” یا آزادی برای”<ref>Freedom for.</ref> و “آزادی منفی” یا “آزادی از”<ref> Freedom form.</ref> یاد می‌شود.
در [[علم سیاست]] دو اصطلاح “آزادی مثبت” و “آزادی منفی” نیز به کار می‌رود که به توضیح آنها می‌پردازیم. پیشتر گفته شد که آزادی دارای دو بُعد و حیثیت اثباتی ([[قدرت]] یا قدرت [[مشروع]]) و سلبی (عدم [[سلطه]] بیرونی) است که از آن دو به “آزادی مثبت” یا آزادی برای”<ref>Freedom for.</ref> و “آزادی منفی” یا “آزادی از”<ref> Freedom form.</ref> یاد می‌شود.
آیزا برلین در تعریف آزادی منفی می‌نویسد: آزادی منفی در پاسخ این سؤال مطرح می‌شود: [آزادی] چیست و کجاست؟ آن قلمرویی که در محدوده آن شخص یا گروهی از اشخاص عملاً آزادی دارند (یا باید داشته باشند) تا بدون دخالت دیگران، آنچه را بخواهند عمل کنند و آن چنان که می‌خواهند باشند<ref>چهار مقاله درباره آزادی، ص۳۳۶.</ref>.
آیزا برلین در تعریف آزادی منفی می‌نویسد: آزادی منفی در پاسخ این سؤال مطرح می‌شود: [آزادی] چیست و کجاست؟ آن قلمرویی که در محدوده آن شخص یا گروهی از اشخاص عملاً آزادی دارند (یا باید داشته باشند) تا بدون دخالت دیگران، آنچه را بخواهند عمل کنند و آن چنان که می‌خواهند باشند<ref>چهار مقاله درباره آزادی، ص۳۳۶.</ref>.
بر اساس [[اندیشه]] برلین، [[آزادی]] منفی عبارت از عدم [[سلطه]] خارجی و [[تبعیت]] از اغراض و [[امیال]] شخصی است. وی از این قسم از آزادی [[دفاع]] و [[حمایت]] می‌کند<ref>ر. ک: حسین بشیریه، دولت عقل، ص۲۳ و ۲۴.</ref>.
بر اساس [[اندیشه]] برلین، [[آزادی]] منفی عبارت از عدم [[سلطه]] خارجی و [[تبعیت]] از اغراض و [[امیال]] شخصی است. وی از این قسم از آزادی [[دفاع]] و [[حمایت]] می‌کند<ref>ر. ک: حسین بشیریه، دولت عقل، ص۲۳ و ۲۴.</ref>.
خط ۱۸۲: خط ۱۸۲:


== آسیب‌شناسی ماهیت آزادی در جامعه ==
== آسیب‌شناسی ماهیت آزادی در جامعه ==
[[آزادی]] در زبان [[سیاسی]] [[مردم]] مدتی همراه با [[شعارها]] و نظریاتی شاعرانه و با مراعات نظیرهایی فراوان در [[ساحت]] تخصصی [[علم]] [[سیاست]] مطرح می‌شد. اکنون وقتی به واژگانی چون آزادی [[احزاب]]، آزادی قلم، [[آزادی بیان]]، [[آزادی عقیده]] و آزادی... دور از هیاهوی [[تعصبات]] خاص [[زمان]] این [[سیاست‌ها]]، می‌پردازیم آیا حاصل جمع همۀ این شعارها، جز یک مورد می‌شود که می‌توان آن را آزادی بالفعل [[اندیشه]] نامید؛ زیرا آزادی اندیشه مقولۀ بالقوه‌ای است که به‌تنهایی کاربردی ندارد. از این‌رو باید آن را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد. فعلیت آن نیز می‌تواند، گفتاری یا نوشتاری یا مفهومی باشد. از این‌رو آزادی بیان و قلم در ماهیت یکی هستند.
[[آزادی]] در زبان [[سیاسی]] [[مردم]] مدتی همراه با [[شعارها]] و نظریاتی شاعرانه و با مراعات نظیرهایی فراوان در [[ساحت]] تخصصی [[علم سیاست]] مطرح می‌شد. اکنون وقتی به واژگانی چون آزادی [[احزاب]]، آزادی قلم، [[آزادی بیان]]، [[آزادی عقیده]] و آزادی... دور از هیاهوی [[تعصبات]] خاص [[زمان]] این [[سیاست‌ها]]، می‌پردازیم آیا حاصل جمع همۀ این شعارها، جز یک مورد می‌شود که می‌توان آن را آزادی بالفعل [[اندیشه]] نامید؛ زیرا آزادی اندیشه مقولۀ بالقوه‌ای است که به‌تنهایی کاربردی ندارد. از این‌رو باید آن را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کرد. فعلیت آن نیز می‌تواند، گفتاری یا نوشتاری یا مفهومی باشد. از این‌رو آزادی بیان و قلم در ماهیت یکی هستند.
در مرحلۀ بعد این مسائل مطرح می‌شود که چه کسانی باید از این آزادی برخوردار باشند؟ هرکسی (دیوانه، مغرض، [[جاهل]] و...) یا طیف خاصی‌؟ آیا همگان [[حق]] دارند نسبت به هر مقوله‌ای، برخورد عاقلانه یا [[احساس]] یا [[دین]] مدارانه کنند؟ اگر بدون این محدودیت‌ها به مقولۀ مهم آزادی پرداخت شود، [[ارزش]] [[علمی]] آن تا سطح بسیار پایینی تنزل خواهد یافت.
در مرحلۀ بعد این مسائل مطرح می‌شود که چه کسانی باید از این آزادی برخوردار باشند؟ هرکسی (دیوانه، مغرض، [[جاهل]] و...) یا طیف خاصی‌؟ آیا همگان [[حق]] دارند نسبت به هر مقوله‌ای، برخورد عاقلانه یا [[احساس]] یا [[دین]] مدارانه کنند؟ اگر بدون این محدودیت‌ها به مقولۀ مهم آزادی پرداخت شود، [[ارزش]] [[علمی]] آن تا سطح بسیار پایینی تنزل خواهد یافت.


۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش