تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:


== شاخص‌های تمدن ==
== شاخص‌های تمدن ==
[[خضوع]] در مقابل [[مذهب]] و [[قانون]]، تجدید نظر در تصویب‌نامه‌ها و [[تسلیم]] مذهب و قانونی شدن، علامت [[شهامت]] و تمدن است<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۱۰.</ref>. مملکت متمدن دارای [[احزاب]] مختلفی است که در راستای ارتقای [[کشور]] فعالیت می‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۷۷.</ref>. مملکت متمدن آن است که همه چیزش [[آزاد]] باشد، بالاخص [[مردم]] در اظهار [[عقاید]] و آراءشان آزاد باشند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۳.</ref>. اگر روال یک [[حکومت]] بر اساس [[دموکراسی]] پیش برود که به خواسته‌های مردم [[احترام]] گذاشته شود و منطبق بر [[غرب]] و [[شرق]] نباشد، و برابر [[عدالت]] [[رفتار]] کرده و منطبق بر [[آیین]] و [[دستورات اسلام]] باشد، این یک تمدن اسلامی است<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۳۱۵.</ref>. اسلام پیشرفته‌ترین [[حکومت]] را دارد و به هیچ وجه، حکومت اسلام با تمدن مخالفتی نداشته و ندارد و اسلام، خود از پایه‌گذاران تمدن بزرگ در [[جهان]] بوده است. هر کشوری که به [[قوانین اسلام]] عمل نماید بدون [[شک]]، از پیشرفته‌ترین کشورها خواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۰۵.</ref>. اسلام آن چیزهایی را که مخالف با [[مصالح]] [[ملت]] بوده است، [[نفی]] کرده ولی آنهایی که موافق با مصالح ملت است، [[تأیید]] نموده است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۶۲.</ref>.
[[خضوع]] در مقابل [[مذهب]] و [[قانون]]، تجدید نظر در تصویب‌نامه‌ها و [[تسلیم]] مذهب و قانونی شدن، علامت [[شهامت]] و تمدن است<ref>صحیفه امام، ج۱، ص۱۱۰.</ref>. مملکت متمدن دارای [[احزاب]] مختلفی است که در راستای ارتقای [[کشور]] فعالیت می‌کنند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۷۷.</ref>. مملکت متمدن آن است که همه چیزش [[آزاد]] باشد، بالاخص [[مردم]] در اظهار [[عقاید]] و آراءشان آزاد باشند<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۳۳.</ref>. اگر روال یک [[حکومت]] بر اساس [[دموکراسی]] پیش برود که به خواسته‌های مردم [[احترام]] گذاشته شود و منطبق بر [[غرب]] و [[شرق]] نباشد، و برابر [[عدالت]] [[رفتار]] کرده و منطبق بر [[آیین]] و [[دستورات اسلام]] باشد، این یک تمدن اسلامی است<ref>صحیفه امام، ج۴، ص۳۱۵.</ref>. اسلام پیشرفته‌ترین [[حکومت]] را دارد و به هیچ وجه، حکومت اسلام با تمدن مخالفتی نداشته و ندارد و اسلام، خود از پایه‌گذاران تمدن بزرگ در [[جهان]] بوده است. هر کشوری که به [[قوانین اسلام]] عمل نماید بدون [[شک]]، از پیشرفته‌ترین کشورها خواهد شد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۰۵.</ref>. اسلام آن چیزهایی را که مخالف با [[مصالح]] [[ملت]] بوده است، [[نفی]] کرده ولی آنهایی که موافق با مصالح ملت است، [[تأیید]] نموده است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۲۶۲.</ref>.
   
   
انسان در چارچوب نظری، در عالم ماده با سپری کردن مرحله [[جمادی]]، نباتی و [[حیوانی]] به مرتبه [[انسانی]] صعود می‌کند. بنابراین، انسان باید خویشتن را کامل کند. مشوق به کمال نیز در [[فطرت]] او نهاده شده به گونه‌ای که عشق به کمال، [[غایت]] همه حرکات و شدن‌های اوست<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۷۲.</ref>. اگر یک [[کشور]] بخواهد مترقی باشد و از [[انحطاط]] دور بماند، باید افراد و [[آحاد]] آن [[جامعه]] مترقی باشند و فرد مترقی کسی است که وظیفه‌شناس باشد، چه [[وظیفه]] فردی، چه [[اجتماعی]] و چه [[الهی]] و از طرفی همه دستگاه‌ها هم با [[مردم]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کنند<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۱۸.</ref>. مهم‌ترین عامل انحطاط [[مسلمین]] دوری و بی‌خبری از [[تعالیم]] [[واقعی]] و [[حیات]] بخش [[اسلام]] است<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۱۷۷.</ref>.<ref>خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|«تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۸۸۴.</ref>
انسان در چارچوب نظری، در عالم ماده با سپری کردن مرحله [[جمادی]]، نباتی و [[حیوانی]] به مرتبه [[انسانی]] صعود می‌کند. بنابراین، انسان باید خویشتن را کامل کند. مشوق به کمال نیز در [[فطرت]] او نهاده شده به گونه‌ای که عشق به کمال، [[غایت]] همه حرکات و شدن‌های اوست<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۷۲.</ref>. اگر یک [[کشور]] بخواهد مترقی باشد و از [[انحطاط]] دور بماند، باید افراد و [[آحاد]] آن [[جامعه]] مترقی باشند و فرد مترقی کسی است که وظیفه‌شناس باشد، چه [[وظیفه]] فردی، چه [[اجتماعی]] و چه [[الهی]] و از طرفی همه دستگاه‌ها هم با [[مردم]] به [[عدالت]] [[رفتار]] کنند<ref>صحیفه امام، ج۹، ص۱۸.</ref>. مهم‌ترین عامل انحطاط [[مسلمین]] دوری و بی‌خبری از [[تعالیم]] [[واقعی]] و [[حیات]] بخش [[اسلام]] است<ref>صحیفه امام، ج۲، ص۱۷۷.</ref>.<ref>خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|«تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۸۸۴.</ref>
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش