مصر: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[کشور]] مصر از نظر موقعیت استراتژیک همواره با اهمیت بوده است. مصر از [[ناحیه]] شمال خاوری با قاره آفریقا هممرز است. در واقع راه نفوذ قاره آسیا به قاره آفریقا از طریق مصر ممکن میشود. مصر در جنوب دریای مدیترانه و غرب دریای سرخ قرار دارد و از غرب با لیبی، از جنوب با سودان و از سوی شبهجزیره سینا با رژیم اشغالگر [[قدس]] و نوار غزه در [[فلسطین]] مرز زمینی دارد. از اینرو در واقع میتوان مصر را لولای سه قاره در نظر گرفت. | [[کشور]] مصر از نظر موقعیت استراتژیک همواره با اهمیت بوده است. مصر از [[ناحیه]] شمال خاوری با قاره آفریقا هممرز است. در واقع راه نفوذ قاره آسیا به قاره آفریقا از طریق مصر ممکن میشود. مصر در جنوب دریای مدیترانه و غرب دریای سرخ قرار دارد و از غرب با لیبی، از جنوب با سودان و از سوی شبهجزیره سینا با رژیم اشغالگر [[قدس]] و نوار غزه در [[فلسطین]] مرز زمینی دارد. از اینرو در واقع میتوان مصر را لولای سه قاره در نظر گرفت. | ||
این سرزمین در طول سالها، غنیترین [[ولایت]] تابعِ [[حکومت]] [[روم]] شرقی (بیزانس) بود. در نواحی حوزه [[نیل]]، به [[برکت]] [[آب]] و هوای مناسب آن، سالی سهبار محصول برمیداشتند و از اینجهت، مصر در واقع [[انبار]] غله بیزانس بهشمار میرفت. در آستانه [[فتح]] مصر بهدست [[مسلمانان]]، اوضاع آنجا آشفته بود. [[مصریان]] از بیزانس نفرت و [[کینه]] داشتند. زیرا بهخصوص در کشمکشهای مذهبی از آنان [[آزار]] و [[رنج]] بسیار میدیدند. قبطیان که پیرو [[مذهب]] یعقوبی بودند از عمال [[حکومت]] بیزانس که [[مذهب]] ملکایی "[[مسیحی]] ارتدکس" داشتند ناراضی بودند و [[کشیشان]] ملکایی و عوامل حکومتی هم، با [[اعمال]] فشار و [[ظلم]] و [[تعدی]]، این [[خشم]] و نفرت و [[دشمنی]] را دامن میزدند. چند سال پیش از ورود [[مسلمانان]]، خسرو پرویز، [[پادشاه ایران]]، هم به مصر تاخت و تاز کرده و آنجا را عرصه [[جنگ]] و [[تجاوز]] قرار داده و مدتی هم قسمتهای مهم سرزمین [[نیل]] را به [[تصرف]] درآورده بود. ولی [[حکومت]] [[روم]] در جنگی دیگر دوباره مصر را از [[خسرو]] [[پرویز]] باز پس گرفته بود. | این سرزمین در طول سالها، غنیترین [[ولایت]] تابعِ [[حکومت]] [[روم]] شرقی (بیزانس) بود. در نواحی حوزه [[نیل]]، به [[برکت]] [[آب]] و هوای مناسب آن، سالی سهبار محصول برمیداشتند و از اینجهت، مصر در واقع [[انبار]] غله بیزانس بهشمار میرفت. در آستانه [[فتح]] مصر بهدست [[مسلمانان]]، اوضاع آنجا آشفته بود. [[مصریان]] از بیزانس نفرت و [[کینه]] داشتند. زیرا بهخصوص در کشمکشهای مذهبی از آنان [[آزار]] و [[رنج]] بسیار میدیدند. قبطیان که پیرو [[مذهب]] یعقوبی بودند از عمال [[حکومت]] بیزانس که [[مذهب]] ملکایی "[[مسیحی]] ارتدکس" داشتند ناراضی بودند و [[کشیشان]] ملکایی و عوامل حکومتی هم، با [[اعمال]] فشار و [[ظلم]] و [[تعدی]]، این [[خشم]] و نفرت و [[دشمنی]] را دامن میزدند. چند سال پیش از ورود [[مسلمانان]]، خسرو پرویز، [[پادشاه ایران]]، هم به مصر تاخت و تاز کرده و آنجا را عرصه [[جنگ]] و [[تجاوز]] قرار داده و مدتی هم قسمتهای مهم سرزمین [[نیل]] را به [[تصرف]] درآورده بود. ولی [[حکومت]] [[روم]] در جنگی دیگر دوباره مصر را از [[خسرو]] [[پرویز]] باز پس گرفته بود. |