←مقدمه
(←مقدمه) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
[[امام علی]] {{ع}} در [[نامه]] ۲۸ خطاب به [[معاویه]] مینویسد: "... با سپاهی گران از [[مهاجران]] و [[انصار]] و تابعین آنان که نیکو پرورش یافتهاند، بر سر تو میتازم؛ لشکری انبوه که فضا را پر کند..."<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۸: {{متن حدیث|وَ أَنَا مُرْقِلٌ نَحْوَكَ فِي جَحْفَلٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ، وَ التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، شَدِيدٍ زِحَامُهُمْ سَاطِعٍ قَتَامُهُمْ}}</ref><ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 194.</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} در [[نامه]] ۲۸ خطاب به [[معاویه]] مینویسد: "... با سپاهی گران از [[مهاجران]] و [[انصار]] و تابعین آنان که نیکو پرورش یافتهاند، بر سر تو میتازم؛ لشکری انبوه که فضا را پر کند..."<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۸: {{متن حدیث|وَ أَنَا مُرْقِلٌ نَحْوَكَ فِي جَحْفَلٍ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ، وَ التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، شَدِيدٍ زِحَامُهُمْ سَاطِعٍ قَتَامُهُمْ}}</ref><ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 194.</ref>. | ||
==تابعین== | |||
«تابِعین»، عنوانی برای نسلی است که به [[درک]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نایل نشدهاند؛ اما [[اصحاب]] آن حضرت را درک کردهاند. این اصطلاح در حوزههای مختلف [[علوم اسلامی]]، از [[حدیث]] و [[تاریخ]] گرفته تا [[فقه]] و [[تفسیر]] اهمیت داشته است، و بیانگر مرحلهای از انتقال و نیز ساماندهی علوم اسلامی است. | |||
تعبیر تابعین خاستگاه [[قرآنی]] دارد؛ اما مفهوم آن در فرایندی [[تاریخی]] شکل گرفته است. در این فرایند، گروهی از [[مسلمانان]] نخستین که در [[قرآن کریم]] «تابعین به [[احسان]]» خوانده شدهاند و مورد [[ستایش]] قرار گرفتهاند، [[نسل]] پس از [[صحابه]] دانسته شدهاند و نزد مسلمانان به این تعبیر [[شهرت]] یافتهاند. تعبیر قرآنی تابعین، نخست زمینهساز شکلگیری صفت منسوب «[[تابعی]]» (منسوب به تابعین) شده است و سپس تعبیر تابعین با [[تسامح]]، بهعنوان جمع تابعی شناخته شده است. تنها در برخی کتب شرح مصطلحات اشاره شده است که افزون بر تابعی، تابع نیز بهعنوان مفرد تابعین شناخته بوده است<ref>دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۴، مدخل «تابعین» از احمد پاکتچی.</ref>. | |||
در کتاب تاریخ فقه و [[فقها]] تابعین را اینگونه تعریف کرده است: تابعین کسانی هستند که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را ندیدهاند و مستقیماً از ایشان چیزی نیاموختهاند؛ بلکه [[علوم]] خود را از راه صحابه از آن حضرت دریافت داشتهاند. نام تابعین از [[آیه ۱۰۰ سوره توبه]]<ref>{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}} «و خداوند از نخستین پیشآهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کردهاند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند» سوره توبه، آیه ۱۰۰.</ref> گرفته شده است<ref>تاریخ فقه و فقها، ص۶۱.</ref>. | |||
از بزرگان تابعینی که در [[بصره]] میزیستند میتوان به [[ابوالاسود دوئلی]]، [[فرزدق]]، [[سید حمیری]]، [[حسن بصری]]، [[جاحظ]]، [[قتاده بن دعامه سدوسی]] و افراد دیگری اشاره کرد. | |||
[[ابن خلدون]] در [[العبر]] مینویسد: در ماجرای [[کشته شدن عثمان]] و پس از رسیدن [[نامه]] او در بصره، [[انس بن مالک]] و [[عمران بن حصین]] و [[هشام بن عامر]] و از تابعین، [[کعب بن سور]] و [[هرم بن حیان]] [[مردم]] را به [[یاری]] او [[ترغیب]] میکردند<ref>العبر، ج۱، ص۵۸۲.</ref>.<ref>[[سید امیر حسینی|حسینی، سید امیر]]، [[بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری (کتاب)|بصره و نقش آن در تحولات قرن اول هجری]]، ص ۳۱۸.</ref> | |||
== فهرستی از برخی تابعین == | == فهرستی از برخی تابعین == |