پرش به محتوا

بغی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶۴: خط ۶۴:
[[امام حسین]]{{ع}} نیز در شرایط ویژه و منحصر به خود، [[امامت]] را بر عهده گرفت. با [[مرگ معاویه]]، [[مردم]] به [[اجبار]] و [[ارعاب]] برخلاف تعهدات معاویه در [[صلح‌نامه]] با امام حسن{{ع}}، با فردی [[بیعت]] کردند که مشهور به [[فساد]] بود و همه [[دینداران]] و [[مؤمنان]] او را فاقد شرایط [[خلافت]] می‌دانستند<ref>ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن، تذکرة الخواص، ص۱۱۵.</ref>. در این [[شرایط امام]] [[تصمیم]] به بیدار کردن [[جامعه اسلامی]] گرفت تا برای [[دفاع از اسلام]] به پا خیزند؛ لذا از [[مدینه]] خارج شد و راه [[مکه]] را در پیش گرفت و در [[زمان]] بسیار حساس یعنی [[روز هشتم ذی‌الحجه]] ([[روز ترویه]]) مکه را به قصد [[عراق]] ترک کرد. در طول راه نامه‌هایی برای شخصیت‌های [[سیاسی]] و مذهبی و سران [[قبایل]] ارسال و موقعیت حساس و خطرناک زمان را بیان و در سخنرانی‌های خود در مسیر، [[هدف]] خود را برای مردم روشن می‌کرد. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود فرمود: «خدایا تو می‌دانی که من از روی [[سرکشی]] و [[طغیان]] و فساد خارج نشده‌ام، بلکه من در پی [[احیا]] و اجرای [[سیره]] [[رسول‌الله]] جدم و [[امیرالمؤمنین]] پدرم، برای [[امربه‌معروف و نهی از منکر]] حرکت نموده‌ام؛ چراکه [[دین]] در معرض نابودی کامل قرار گرفته؛ چه آن‌که اگر فردی مثل یزید [[حاکم]] شود نامی از اسلام باقی نخواهد ماند»<ref>فارسی، جلال الدین، انقلاب تکاملی اسلام، ج١، ص٧٨۴.</ref>. هرچند [[امام سوم]] [[شیعیان]] [[حکومت اسلامی]] تشکیل نداد، لیکن با [[قیام]] خود علیه [[حکومت طاغوت]] و [[مستبد]] [[اموی]] و [[شهادت]] در راه [[پروردگار]] و احیای [[دین مبین اسلام]] گام بزرگ و مهمی را برداشت که تا [[قیامت]] چراغی برای [[هدایت]] [[مسلمانان]] و انسان‌های [[آزادی‌خواه]] [[جهان]] خواهد بود.
[[امام حسین]]{{ع}} نیز در شرایط ویژه و منحصر به خود، [[امامت]] را بر عهده گرفت. با [[مرگ معاویه]]، [[مردم]] به [[اجبار]] و [[ارعاب]] برخلاف تعهدات معاویه در [[صلح‌نامه]] با امام حسن{{ع}}، با فردی [[بیعت]] کردند که مشهور به [[فساد]] بود و همه [[دینداران]] و [[مؤمنان]] او را فاقد شرایط [[خلافت]] می‌دانستند<ref>ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن، تذکرة الخواص، ص۱۱۵.</ref>. در این [[شرایط امام]] [[تصمیم]] به بیدار کردن [[جامعه اسلامی]] گرفت تا برای [[دفاع از اسلام]] به پا خیزند؛ لذا از [[مدینه]] خارج شد و راه [[مکه]] را در پیش گرفت و در [[زمان]] بسیار حساس یعنی [[روز هشتم ذی‌الحجه]] ([[روز ترویه]]) مکه را به قصد [[عراق]] ترک کرد. در طول راه نامه‌هایی برای شخصیت‌های [[سیاسی]] و مذهبی و سران [[قبایل]] ارسال و موقعیت حساس و خطرناک زمان را بیان و در سخنرانی‌های خود در مسیر، [[هدف]] خود را برای مردم روشن می‌کرد. ایشان در یکی از سخنرانی‌های خود فرمود: «خدایا تو می‌دانی که من از روی [[سرکشی]] و [[طغیان]] و فساد خارج نشده‌ام، بلکه من در پی [[احیا]] و اجرای [[سیره]] [[رسول‌الله]] جدم و [[امیرالمؤمنین]] پدرم، برای [[امربه‌معروف و نهی از منکر]] حرکت نموده‌ام؛ چراکه [[دین]] در معرض نابودی کامل قرار گرفته؛ چه آن‌که اگر فردی مثل یزید [[حاکم]] شود نامی از اسلام باقی نخواهد ماند»<ref>فارسی، جلال الدین، انقلاب تکاملی اسلام، ج١، ص٧٨۴.</ref>. هرچند [[امام سوم]] [[شیعیان]] [[حکومت اسلامی]] تشکیل نداد، لیکن با [[قیام]] خود علیه [[حکومت طاغوت]] و [[مستبد]] [[اموی]] و [[شهادت]] در راه [[پروردگار]] و احیای [[دین مبین اسلام]] گام بزرگ و مهمی را برداشت که تا [[قیامت]] چراغی برای [[هدایت]] [[مسلمانان]] و انسان‌های [[آزادی‌خواه]] [[جهان]] خواهد بود.
[[امامان]] بعد از ایشان نیز در [[ظلم و جور]] [[حکومت‌های اموی]] و [[عباسی]] گرفتار آمده و نتواستند [[حکومتی]] [[اسلامی]] تشکیل دهند و همه این بزرگواران [[معصوم]]{{ع}} به دست [[حکام]] [[ظالم]] و مستبد به شهادت رسیدند. شایان ذکر است [[جهاد]] [[ائمه]]، از لحاظ [[هدف]]، نوع و شیوه جهاد علیه [[باغیان]] و [[غاصبان]] [[حق]] که از دادن آن به [[اهل]] خودش [[امتناع]] می‌کنند، مانند یکدیگر و همسان با جهاد [[رسول]] خداست. [[شیوه]] [[مبارزه امامان]] علیه [[دستگاه ظلم و جور]] همسان شیوه‌ای است که [[رسول‌الله]] در سال‌های ابتدای [[بعثت]] در [[مکه]] در پیش گرفتند. آنان برای [[تربیت]] نیروهای [[اجتماعی]] که بتوانند از آنان جهت [[تشکیل حکومت اسلامی]] استفاده کنند و وسیله‌ای برای [[تبلیغ]] [[احکام اسلام]] و [[انجام وظیفه]] [[امامت]] از آن بهره‌مند شوند، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کردند. [[امام خمینی]] (ره) در این خصوص می‌نویسد: «[[روایات]] زیادی از ائمه نقل شده است که در آن [[مبارزه با ظلم]] و کسانی که در [[دین]] [[تصرف]] می‌کنند [[تشویق]] شده است. ائمه و [[پیروان]] همیشه با حکومت‌های [[جائر]] و قدرت‌های [[سیاسی]] [[باطل]] که مصداق بارز [[اهل بغی]] هستند [[مبارزه]] داشته‌اند. [[هارون]]، [[موسی بن جعفر]]{{ع}} را چندین سال [[حبس]] می‌کند. [[مأمون]] [[حضرت رضا]]{{ع}} را به [[مرو]] می‌برد و تحت‌الحفظ نگه می‌دارد و سرانجام حضرت را [[مسموم]] می‌کند و اینها می‌دانستند که [[اولاد علی]]{{ع}} داعیه [[خلافت]] داشته و بر تشکیل حکومت اسلامی [[اصرار]] دارند»<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ولایت فقیه، ص١٣۶.</ref>.<ref>[[جعفر ناصری|ناصری]]، [[سید علی رضا حسینی|حسینی]] و [[علی رضا سلیمی|سلیمی]]، [[پیشینه تاریخی بغی و تمرد در حکومت اسلامی (مقاله)|پیشینه تاریخی بغی و تمرد در حکومت اسلامی]]، ص ۲۲۸.</ref>
[[امامان]] بعد از ایشان نیز در [[ظلم و جور]] [[حکومت‌های اموی]] و [[عباسی]] گرفتار آمده و نتواستند [[حکومتی]] [[اسلامی]] تشکیل دهند و همه این بزرگواران [[معصوم]]{{ع}} به دست [[حکام]] [[ظالم]] و مستبد به شهادت رسیدند. شایان ذکر است [[جهاد]] [[ائمه]]، از لحاظ [[هدف]]، نوع و شیوه جهاد علیه [[باغیان]] و [[غاصبان]] [[حق]] که از دادن آن به [[اهل]] خودش [[امتناع]] می‌کنند، مانند یکدیگر و همسان با جهاد [[رسول]] خداست. [[شیوه]] [[مبارزه امامان]] علیه [[دستگاه ظلم و جور]] همسان شیوه‌ای است که [[رسول‌الله]] در سال‌های ابتدای [[بعثت]] در [[مکه]] در پیش گرفتند. آنان برای [[تربیت]] نیروهای [[اجتماعی]] که بتوانند از آنان جهت [[تشکیل حکومت اسلامی]] استفاده کنند و وسیله‌ای برای [[تبلیغ]] [[احکام اسلام]] و [[انجام وظیفه]] [[امامت]] از آن بهره‌مند شوند، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کردند. [[امام خمینی]] (ره) در این خصوص می‌نویسد: «[[روایات]] زیادی از ائمه نقل شده است که در آن [[مبارزه با ظلم]] و کسانی که در [[دین]] [[تصرف]] می‌کنند [[تشویق]] شده است. ائمه و [[پیروان]] همیشه با حکومت‌های [[جائر]] و قدرت‌های [[سیاسی]] [[باطل]] که مصداق بارز [[اهل بغی]] هستند [[مبارزه]] داشته‌اند. [[هارون]]، [[موسی بن جعفر]]{{ع}} را چندین سال [[حبس]] می‌کند. [[مأمون]] [[حضرت رضا]]{{ع}} را به [[مرو]] می‌برد و تحت‌الحفظ نگه می‌دارد و سرانجام حضرت را [[مسموم]] می‌کند و اینها می‌دانستند که [[اولاد علی]]{{ع}} داعیه [[خلافت]] داشته و بر تشکیل حکومت اسلامی [[اصرار]] دارند»<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، ولایت فقیه، ص١٣۶.</ref>.<ref>[[جعفر ناصری|ناصری]]، [[سید علی رضا حسینی|حسینی]] و [[علی رضا سلیمی|سلیمی]]، [[پیشینه تاریخی بغی و تمرد در حکومت اسلامی (مقاله)|پیشینه تاریخی بغی و تمرد در حکومت اسلامی]]، ص ۲۲۸.</ref>
==دوران معاصر و تشکیل [[نظام]] [[مقدس]] [[جمهوری اسلامی ایران]]==
شاید بتوان گفت که از [[صدر اسلام]] تاکنون یعنی بعد از [[حکومت]] پنج‌ساله امیرالمؤمنین علی{{ع}}، [[حکومت اسلامی]] دیگری به صورت منسجم و [[استوار]] تا دوران معاصر تشکیل نشده است. در ۲۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ه. شانقلاب اسلامی به [[رهبری]] [[حضرت امام خمینی]] (ره) به [[پیروزی]] رسید و [[نظام]] [[مقدس]] [[جمهوری اسلامی ایران]] شکل گرفت. [[انقلاب اسلامی ایران]] به [[رهبری امام]] خمینی(ره) در شرایطی طلوع کرد که [[جامعه سیاسی]] [[ایران]] با عبور از گذرگاه‌های حساس [[تاریخی]] و آکنده از تجربیات و [[مبارزات سیاسی]]، رهبری جدید و [[توانمندی]] را [[انتظار]] می‌کشید. پذیرش این رهبری و محتوای [[ایدئولوژیک]] [[انقلاب]]، امری دفعی و تصادفی نبود، بلکه انتخابی بود که در فرآیند [[مبارزات]] [[ملت ایران]] در [[تاریخ]] دویست‌ساله معاصر و در بستر [[آزمون]] [[رهبران]] و شیوه‌های مختلف [[سیاسی]] و [[مبارزاتی]] به دست آمد. از [[تأسیس حکومت اسلامی]] در ایران [[دشمنان داخلی]] و خارجی به [[صور]] مختلف علیه [[حاکمیت]] نظام [[شورش]] و [[تجاوزگری]] را آغاز و در مقاطع مختلف با استفاده از روش‌ها و شیوه‌های مختلف و ایجاد گروه‌های مخالف و معاند، [[بغی]] و [[تجاوز]] علیه حاکمیت را علنی ساختند. اقدامات تروریستی اوایل [[پیروزی انقلاب اسلامی]]، اقدامات گروهک‌های ضدانقلاب در [[تهران]]، کردستان [[خوزستان]] و شمال [[کشور]]، واقعه نظامی طبس، کودتای نوژه و... از جمله عملیات برانداز علیه جمهوری اسلامی ایران به شمار می‌آید؛ اما با توجه به تعاریف فقهای [[خاصه]] و [[عامه]] از بغی و [[بغات]] می‌توان به [[حمله]] [[ارتش]] [[بعث]] [[عراق]] به [[فرماندهی]] صدام حسین به عنوان نمونه‌ای از تجاوز گروهی از [[مسلمانان]] به گروه دیگری از مسلمانان و همچنین یک [[کشور اسلامی]] به یک کشور و [[حکومت اسلامی]]، گروهک‌های برانداز داخلی و خارجی مانند [[منافقین]] کومله، دموکرات و... علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در سال‌های اخیر هم به گروه‌های [[جهادی]]، نظامی و تکفیری تروریستی مانند القاعده، طالبان، داعش و.... متأثر از [[افکار]] [[ابن تیمیه]]، [[وهابیت]] و [[سلفی‌گری]] در [[جهان اسلام]] و با [[هدف]] [[براندازی]] [[نظام جمهوری اسلامی ایران]] اشاره کرد.<ref>[[جعفر ناصری|ناصری]]، [[سید علی رضا حسینی|حسینی]] و [[علی رضا سلیمی|سلیمی]]، [[پیشینه تاریخی بغی و تمرد در حکومت اسلامی (مقاله)|پیشینه تاریخی بغی و تمرد در حکومت اسلامی]]، ص ۲۳۱.</ref>


==نتیجه‌گیری==
==نتیجه‌گیری==
۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش