آزادی بیان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[امر به معروف و نهی از منکر]] که [[آیات]] متعدد [[قرآن]] و [[احادیث]] فراوان [[ائمه هدی]] {{عم}} بر آن تأکید کرده از آن جمله است. این [[وظیفه]]، مراتبی دارد که زبان و قلم (بیان) از مهمترین آنهاست. وجود چنین [[دستور الهی]] در [[اسلام]] مبتنی بر پذیرش آزادی بیان به عنوان اصل مسلّم از طرف این دین است که به پیروان خود اجازه ابراز [[عقیده]] در برابر انحرافهای فردی و اجتماعی را داده است. | [[امر به معروف و نهی از منکر]] که [[آیات]] متعدد [[قرآن]] و [[احادیث]] فراوان [[ائمه هدی]] {{عم}} بر آن تأکید کرده از آن جمله است. این [[وظیفه]]، مراتبی دارد که زبان و قلم (بیان) از مهمترین آنهاست. وجود چنین [[دستور الهی]] در [[اسلام]] مبتنی بر پذیرش آزادی بیان به عنوان اصل مسلّم از طرف این دین است که به پیروان خود اجازه ابراز [[عقیده]] در برابر انحرافهای فردی و اجتماعی را داده است. | ||
[[نهی]] از کتمان حق از اصول دیگری است که | [[نهی]] از کتمان حق از اصول دیگری است که آزادی بیان را تثبیت میکند. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]] در موارد متعدد کسانی را که از روی [[هوا و هوس]] یا [[ترس]] و [[طمع]] به کتمان حق روی میآورند [[نکوهش]] کرده و خواستار [[تبیین حقایق]] شده است<ref>سوره یوسف، آیه ۱۰۸، سوره آل عمران، آیه ۷۱، سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>؛ [[لزوم]] [[بیان حق]] و ممنوعیت [[کتمان]] با آزادی بیان در تلازم است و گرنه جایی برای نکوهش از کتمان و لزوم بیان باقی نمیماند. | ||
نکته دیگر آنکه در [[نصوص دینی]]، [[وظایف]] و دستورهای مهمی درباره برخورد [[مسلمانان]] با اندیشههای [[مخالف]] داده شده که نشانه پای بندی اسلام در [[حفظ]] آزادی بیان برای غیر مسلمانان است. از جمله این وظایف و [[دستورها]] میتوان به [[جدال احسن]]<ref>سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref> اشاره کرد که [[مجادله]] [[نیکو]] و تلاش طرفینی برای یافتن و [[کشف]] [[حق]] است و از شیوههای برخورد با [[مخالفان]] و [[منکران]] [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} شمرده شده است. | نکته دیگر آنکه در [[نصوص دینی]]، [[وظایف]] و دستورهای مهمی درباره برخورد [[مسلمانان]] با اندیشههای [[مخالف]] داده شده که نشانه پای بندی اسلام در [[حفظ]] آزادی بیان برای غیر مسلمانان است. از جمله این وظایف و [[دستورها]] میتوان به [[جدال احسن]]<ref>سوره عنکبوت، آیه ۴۶.</ref> اشاره کرد که [[مجادله]] [[نیکو]] و تلاش طرفینی برای یافتن و [[کشف]] [[حق]] است و از شیوههای برخورد با [[مخالفان]] و [[منکران]] [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} شمرده شده است. | ||
بیان این نکته هم لازم است که گرچه اسلام | بیان این نکته هم لازم است که گرچه اسلام آزادی بیان و قلم را برای همگان در [[جامعه اسلامی]] پذیرفته است، ولی حدود و مقرراتی برای آن مشخص کرده که در صورت رعایت نکردن آنها به [[هرج و مرج]] [[فرهنگی]] تبدیل خواهد شد. مهمترین این محدودیتها در این زمینه عبارتاند از: ممنوعیت توهین به [[مقدّسات]]<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref>؛ ممنوعیت هتک افراد، ممنوعیت افشای [[اسرار]] و شایعه پراکنی و [[وجوب دفاع]] از حیثیت [[نظام]]<ref>سوره نساء، آیه ۸۳، سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی]] و [[محمد جواد اصغری|اصغری]]، [[آزادی - اسحاقی و اصغری (مقاله)|مقاله «آزادی»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۲-۵۹.</ref> | ||
== خاستگاه آزادی بیان == | == خاستگاه آزادی بیان == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشهها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از اینرو، چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتابهای [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی میتواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر، آنها راجع آوری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۲۰.</ref>. | بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشهها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از اینرو، چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتابهای [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی میتواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر، آنها راجع آوری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۱]]، ص ۲۰.</ref>. | ||
[[انگیزه]] مخالفت [[علمای دین]] با آزادی در [[حقیقت]] به آزادی مطلق و اخلال در [[دین]] برمیگردد<ref>محمد ترکمان، رسایل، اعلامیهها، ص۳۶۵ به نقل از محیط مافی.</ref>؛ اما [[علما]] و فقهای موافق با روشن کردن مراد خود از آزادی، آن را به گونهای [[تفسیر]] کردند که مُخلّ [[احکام دینی]] نگردد و با این دیدگاه، اصل | [[انگیزه]] مخالفت [[علمای دین]] با آزادی در [[حقیقت]] به آزادی مطلق و اخلال در [[دین]] برمیگردد<ref>محمد ترکمان، رسایل، اعلامیهها، ص۳۶۵ به نقل از محیط مافی.</ref>؛ اما [[علما]] و فقهای موافق با روشن کردن مراد خود از آزادی، آن را به گونهای [[تفسیر]] کردند که مُخلّ [[احکام دینی]] نگردد و با این دیدگاه، اصل آزادی بیان را در [[اسلام]] و [[فقه]] پذیرفتند. | ||
== مبانی [[فقهی]] آزادی بیان == | == مبانی [[فقهی]] آزادی بیان == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==== سیره نظری معصومان ==== | ==== سیره نظری معصومان ==== | ||
معصومان {{عم}} در مقام نظر و [[اندیشه]] نیز به صورتهای مختلف به مسأله آزادی بیان پرداخته و به آن بها میدادند؛ از آن جمله است: | معصومان {{عم}} در مقام نظر و [[اندیشه]] نیز به صورتهای مختلف به مسأله آزادی بیان پرداخته و به آن بها میدادند؛ از آن جمله است: | ||
# [[روایات]] [[نصیحت]]: نصیحت یعنی [[تذکر]] [[ضعفها]] و کاستیهای فعلی یا محتمل دیگران به خودشان از روی [[دلسوزی]] و [[شفقت]]، که این عمل متضمن | # [[روایات]] [[نصیحت]]: نصیحت یعنی [[تذکر]] [[ضعفها]] و کاستیهای فعلی یا محتمل دیگران به خودشان از روی [[دلسوزی]] و [[شفقت]]، که این عمل متضمن آزادی بیان است. | ||
# روایات [[امر به معروف و نهی از منکر]]: [[دعوت]] به [[واجبات]] و [[نهی]] از [[ارتکاب معاصی]] نیز متضمن آزادی بیان است. | # روایات [[امر به معروف و نهی از منکر]]: [[دعوت]] به [[واجبات]] و [[نهی]] از [[ارتکاب معاصی]] نیز متضمن آزادی بیان است. | ||
# روایات خاص: در خصوص آزادی بیان، روایات خاصی وارد شده است<ref>این شعبه حرانی، تحف العقول، ص۷۱؛ عبدالواحد آمدی، غررالحکم، ج۲، ص۶۸۵.</ref>. در [[روایت]] معروفی، [[امام علی]] {{ع}} میخواهد که برای صحت یا سقم یک نظریه به ماهیت آن و نه قائل آن توجه کنیم: {{متن حدیث|انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ}}<ref>محمد حر عاملی، اثباة الهداه، ج۱، ص۲۲.</ref>. حضرت در عرصه [[سیاست]]، آزادی بیان را یکی از شاخصههای [[حکومت]] خویش میدانست و از [[مردم]] میخواست به جای تعریف و ثنا، سخن [[حق]] با او بگویند و مشاوره عادلانه انجام دهند: {{متن حدیث|فَلَا تَكُفُّوا عَنِّي مَقَالَةً بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةً بِعَدْلٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref>. | # روایات خاص: در خصوص آزادی بیان، روایات خاصی وارد شده است<ref>این شعبه حرانی، تحف العقول، ص۷۱؛ عبدالواحد آمدی، غررالحکم، ج۲، ص۶۸۵.</ref>. در [[روایت]] معروفی، [[امام علی]] {{ع}} میخواهد که برای صحت یا سقم یک نظریه به ماهیت آن و نه قائل آن توجه کنیم: {{متن حدیث|انْظُرْ إِلَى مَا قَالَ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ قَالَ}}<ref>محمد حر عاملی، اثباة الهداه، ج۱، ص۲۲.</ref>. حضرت در عرصه [[سیاست]]، آزادی بیان را یکی از شاخصههای [[حکومت]] خویش میدانست و از [[مردم]] میخواست به جای تعریف و ثنا، سخن [[حق]] با او بگویند و مشاوره عادلانه انجام دهند: {{متن حدیث|فَلَا تَكُفُّوا عَنِّي مَقَالَةً بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةً بِعَدْلٍ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۷.</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
=== دلیل عقلی === | === دلیل عقلی === | ||
علاوه بر [[قرآن]] و [[روایات]]، [[عقل]] نیز اصل | علاوه بر [[قرآن]] و [[روایات]]، [[عقل]] نیز اصل آزادی بیان را تأیید میکند. [[نعمت]] زبان و بیان از نعمتهای [[طبیعت]] و [[فطری]] [[الهی]] است که [[خداوند]] به همه [[انسانها]] [[عطا]] کرده است و هیچ کس نمیتواند این نعمت و [[حق]] فطری را تحدید یا سلب کند، زیرا تحدید آن موجب از دست دادن یک حق طبیعی میشود که با [[ظلم و ستم]] برابر است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص۱۵۶-۱۶۷.</ref>. | ||
== آزادی اندیشه و آزادی بیان == | == آزادی اندیشه و آزادی بیان == | ||
اندیشه [[انسان]] در قالب بیان گفتاری، نوشتاری و [[رفتاری]] جلوهگر میشود و بدین ترتیب، آزادی بیان از لوازم آزادی اندیشه است و از آن جدا نخواهد بود<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علیاکبر مهتدی، ج۱، ص۵۹۰.</ref>. [[آزادی اندیشه]] بدون | اندیشه [[انسان]] در قالب بیان گفتاری، نوشتاری و [[رفتاری]] جلوهگر میشود و بدین ترتیب، آزادی بیان از لوازم آزادی اندیشه است و از آن جدا نخواهد بود<ref>منتسکیو، روح القوانین، ترجمه علیاکبر مهتدی، ج۱، ص۵۹۰.</ref>. [[آزادی اندیشه]] بدون آزادی بیان معنا پیدا نمیکند. آزادی بیان یعنی اینکه [[انسان]] بتواند آزادانه [[اندیشهها]]، [[اعتقادات]] و [[احساسات]] خود را به صورت طبیعی و مرسوم بیان کند. [[اسلام]] چون آزادی را در جهت [[تحول]] و [[رشد]] و [[تکامل]] [[بشر]] میخواهد، در هیچ جا مانع این گونه آزادی نشده و حتی مشوّق هم بوده است. آزادی آراء در اسلام از زمان[[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[ائمه]] وجود داشته و [[مخالفان]] حرفهایشان را میزدند؛ چراکه اسلام دلیل و [[حجت]] دارد و هر کس دلیل یا حجت داشته باشد از آزادی بیان نمیترسد<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۲۷۷.</ref>. [[قرآن کریم]] [[انسانها]] را به گوش دادن سخنها و [[انتخاب]] بهترینها [[تشویق]] میکند<ref>سوره زمر، آیه ۱۸.</ref>. آزادی بیان ضوابط و محدودههایی هم دارد که [[مصالح]] نوعی و عمومی آن را ایجاب میکند. مهمترین آنها [[حرمت]] خصوصی افراد، رعایت مرز [[اخلاقی]]، [[حفظ]] [[اسرار]] [[جامعه]] و [[مصالح عمومی]] آن جامعه است که همه کشورها در این منظر متفقالقول هستند<ref>[[علی حسنزاده|حسنزاده، علی]]، [[آزادی اسلامی - حسنزاده (مقاله)| مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]].</ref>. | ||
== تفاوت آزادی بیان در نگاه غرب و اسلام == | == تفاوت آزادی بیان در نگاه غرب و اسلام == |