پرش به محتوا

حکمیت در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[حکمیت]]، به معنای [[داوری]] و میانجی‌گری در ترافع و [[نزاع]] است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۶، ص۹۱۶۵.</ref>. مشهور آن است که این اصطلاح، برای نخستین بار، پس از رویارویی دو [[لشکر امام علی]] {{ع}} و [[معاویه]] در "[[صفین]]" و [[حیله]] "[[عمرو بن عاص]]" همراه با [[سستی]] [[یاران علی]] {{ع}} که باعث گردید تا کار [[جنگ]] به [[حکمیت]] واگذار شود، مطرح و رسمیت یافت. از این میان، [[ابوموسی اشعری]]، از سوی [[لشکر امام علی]] {{ع}} و [[عمرو بن عاص]] از طرف [[معاویه]]، به عنوان حکمین، [[انتخاب]] شدند و سرانجام با حیلۀ [[عمرو بن عاص]]، [[حکم]] به نفع [[معاویه]] صادر شد<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۵، ۱۲۲، ۱۲۷، ۱۷۷. وقعة صفین، ص۵۴۰. الاصابه، ج۷، ص۲۱۸. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۱. الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۰۵.</ref>. در ماجرای [[یهود]] [[بنی قریظه]]، [[حکمیت]] به [[سعد بن معاذ]] واگذار شد. هرچند واژه "حکمین" هرگاه به طور مطلق (بدون قرینه) بکار رود، منظور همان [[حکمیت]] در [[جنگ صفین]] است<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref>.
[[حکمیت]]، به معنای [[داوری]] و میانجی‌گری در ترافع و [[نزاع]] است<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۶، ص۹۱۶۵.</ref>. مشهور آن است که این اصطلاح، برای نخستین بار، پس از رویارویی دو [[لشکر امام علی]] {{ع}} و [[معاویه]] در «[[صفین]]» و [[حیله]] «[[عمرو بن عاص]]» همراه با [[سستی]] [[یاران علی]] {{ع}} که باعث گردید تا کار [[جنگ]] به [[حکمیت]] واگذار شود، مطرح و رسمیت یافت. از این میان، [[ابوموسی اشعری]]، از سوی [[لشکر امام علی]] {{ع}} و [[عمرو بن عاص]] از طرف [[معاویه]]، به عنوان حکمین، [[انتخاب]] شدند و سرانجام با حیلۀ [[عمرو بن عاص]]، [[حکم]] به نفع [[معاویه]] صادر شد<ref>نهج البلاغه، خطبه‌های ۱۲۵، ۱۲۲، ۱۲۷، ۱۷۷. وقعة صفین، ص۵۴۰. الاصابه، ج۷، ص۲۱۸. تاریخ طبری، ج۳، ص۱۱۱. الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۲۰۵.</ref>. در ماجرای [[یهود]] [[بنی قریظه]]، [[حکمیت]] به [[سعد بن معاذ]] واگذار شد. هرچند واژه «حکمین» هرگاه به طور مطلق (بدون قرینه) بکار رود، منظور همان [[حکمیت]] در [[جنگ صفین]] است<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۸۴.</ref>.


== حکمیت از دیدگاه فقه سیاسی ==
== حکمیت از دیدگاه فقه سیاسی ==
خط ۱۶: خط ۱۶:
در شخصی که به عنوان حاکم [[انتخاب]] می‌شود هفت شرط لازم: ۱. [[آزاد]] بودن؛ ۲. [[مسلمان]] بودن؛ ۳. [[بلوغ]]؛ ۴. [[عقل]]؛ ۵. [[مرد بودن]]؛ ۶. [[فقیه]] بودن؛ ۷. [[عدالت]].
در شخصی که به عنوان حاکم [[انتخاب]] می‌شود هفت شرط لازم: ۱. [[آزاد]] بودن؛ ۲. [[مسلمان]] بودن؛ ۳. [[بلوغ]]؛ ۴. [[عقل]]؛ ۵. [[مرد بودن]]؛ ۶. [[فقیه]] بودن؛ ۷. [[عدالت]].


مسأله تحکیم را از جنبه‌هایی می‌توان با دادگاه‌های صحرایی که در [[جنگ‌ها]] از آن استفاده می‌شود مشابه دانست لکن این دو با همدیگر تفاوت و فرق ماهوی دارند و یک چیز نیستند؛ زیرا اولاً در دادگاه‌های صحرایی به طور غالب، حکم صادره اعدام است، در حالی که در “تحکیم” امکان تبرئه و [[آزادی]] به صورت منّت‌گذاشتن و یا فدیه‌گرفتن نیز محتمل است و ثانیاً، تحکیم صرفاً در موارد بسیار استثنایی که دشمن اصول وجدانی و اخلاقی را زیر پا گذاشته باشد تشکیل می‌شود، اما [[دادگاه]] صحرایی که غیر [[مسلمانان]] در مواقع [[اضطرار]] تشکیل می‌دهند، صرفاً برای استفاده [[سیاسی]]، [[روانی]] و [[تبلیغاتی]] در [[جنگ]] است.
مسأله تحکیم را از جنبه‌هایی می‌توان با دادگاه‌های صحرایی که در [[جنگ‌ها]] از آن استفاده می‌شود مشابه دانست لکن این دو با همدیگر تفاوت و فرق ماهوی دارند و یک چیز نیستند؛ زیرا اولاً در دادگاه‌های صحرایی به طور غالب، حکم صادره اعدام است، در حالی که در «تحکیم» امکان تبرئه و [[آزادی]] به صورت منّت‌گذاشتن و یا فدیه‌گرفتن نیز محتمل است و ثانیاً، تحکیم صرفاً در موارد بسیار استثنایی که دشمن اصول وجدانی و اخلاقی را زیر پا گذاشته باشد تشکیل می‌شود، اما [[دادگاه]] صحرایی که غیر [[مسلمانان]] در مواقع [[اضطرار]] تشکیل می‌دهند، صرفاً برای استفاده [[سیاسی]]، [[روانی]] و [[تبلیغاتی]] در [[جنگ]] است.


یکی از مواردی که در [[تاریخ اسلام]] از [[قانون]] [[تحکیم]] و [[حکمیت]] استفاده شده، مورد “بنی قریظه” است. [[بنی قریظه]] یکی از [[قبایل عرب]] [[یهودی]] ساکن [[مدینه]] (یثرب) بودند که با [[مسلمانان]] و [[پیامبر اسلام]] با [[پیمان]] مشترک [[دوستی]] و نظامی داشتند، طبق آن پیمان، علاوه بر اینکه دو [[طایفه]] [[مسلمان]] و یهودی می‌بایست در مدینه با [[مسالمت]] در کنار هم [[زندگی]] می‌کردند، در مواقع حساس [[دفاعی]] و نظامی، [[یهودیان]] [[متعهد]] شده بودند که از نظر تسلیحاتی به مسلمانان کمک نمایند و کوچک‌ترین [[همکاری]] اطلاعاتی، نظامی و [[مالی]] با [[دشمن]] مهاجم نداشته باشند لکن در یکی از [[جنگ‌ها]] که [[شهر مدینه]] محاصره و در خطر [[سقوط]] دشمن ([[احزاب]]) بود، بنی قریظه از [[تعهد]] و پیمان خود شانه خالی کرده و به [[مسلمین]] پشت پا زدند و علیه پیامبر اسلام {{صل}} مشغول [[توطئه]] شدند و با دشمن همکاری اطلاعاتی کردند.
یکی از مواردی که در [[تاریخ اسلام]] از [[قانون]] [[تحکیم]] و [[حکمیت]] استفاده شده، مورد «بنی قریظه» است. [[بنی قریظه]] یکی از [[قبایل عرب]] [[یهودی]] ساکن [[مدینه]] (یثرب) بودند که با [[مسلمانان]] و [[پیامبر اسلام]] با [[پیمان]] مشترک [[دوستی]] و نظامی داشتند، طبق آن پیمان، علاوه بر اینکه دو [[طایفه]] [[مسلمان]] و یهودی می‌بایست در مدینه با [[مسالمت]] در کنار هم [[زندگی]] می‌کردند، در مواقع حساس [[دفاعی]] و نظامی، [[یهودیان]] [[متعهد]] شده بودند که از نظر تسلیحاتی به مسلمانان کمک نمایند و کوچک‌ترین [[همکاری]] اطلاعاتی، نظامی و [[مالی]] با [[دشمن]] مهاجم نداشته باشند لکن در یکی از [[جنگ‌ها]] که [[شهر مدینه]] محاصره و در خطر [[سقوط]] دشمن ([[احزاب]]) بود، بنی قریظه از [[تعهد]] و پیمان خود شانه خالی کرده و به [[مسلمین]] پشت پا زدند و علیه پیامبر اسلام {{صل}} مشغول [[توطئه]] شدند و با دشمن همکاری اطلاعاتی کردند.


و اما با همه اینها مسلمین [[پیروز]] شدند و پس از [[پیروزی]] خائنان بنی قریظه را محاصره کردند و از آنان در خواست شد که به تحکیم گردن نهند و در یک [[دادگاه]] [[اخلاقی]] [[محاکمه]] شوند و [[قاضی]] آن حکمیت را نیز خودشان از میان مسلمین برگزینند.
و اما با همه اینها مسلمین [[پیروز]] شدند و پس از [[پیروزی]] خائنان بنی قریظه را محاصره کردند و از آنان در خواست شد که به تحکیم گردن نهند و در یک [[دادگاه]] [[اخلاقی]] [[محاکمه]] شوند و [[قاضی]] آن حکمیت را نیز خودشان از میان مسلمین برگزینند.
۷۳٬۲۳۷

ویرایش