مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۵۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
== سوید و [[نقل]] [[خبر غیبی]] از [[علی]] {{ع}} == | == سوید و [[نقل]] [[خبر غیبی]] از [[علی]] {{ع}} == | ||
[[ثابت ثمالی]]<ref>ثابت ثمالی ظاهرا همان ابو حمزه ثمالی است که نامش به ثابت بن ابو صفیه است و لذا به ثابت بن دینار و به ثابت ابو صفیه هم نام برده شده است، لذا در الاختصاص ص۲۸۰ این حدیث را از ابوحمزه ثمالی از سوید بن غفله نقل کرده است.</ref> میگوید از [[سوید بن غفله]] شنیدم که میگفت: یکی از روزها که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} برای [[مردم]] [[سخنرانی]] میکرد و [[مردم]] را [[موعظه]] مینمود، مردی از کنار [[منبر]] برخاست و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! از وادی القری میگذشتم، دیدم [[خالد بن عرفطه]] از [[دنیا]] رفته است، برای او [[استغفار]] کنید<ref>در کتاب الاختصاص در شرح حدیث آورده است که: آن مرد گفت: خالد بن عرفطه از دنیا رفته علی {{ع}} فرمود: «او نمرده است». مرد در تعجب رفت و گفت: سبحان الله، من خبر میدهم که او مرده است و شما میفرمایید نمرده است! حضرت فرمود: «قسم به آنکه جانم در دست اوست، او نمیمیرد تا سرلشکر گروه گمراهی خواهد شد که پرچم دار آن حبیب بن جماز است».</ref>. [[امام]] فرمود:به [[خدا]] [[سوگند]] وی نمرده و نمیمیرد، تا آن هنگام که سرلشکر گروه [[گمراهی]] گردد که [[پرچمدار]] آن [[حبیب بن جماز]] است. | [[ثابت ثمالی]]<ref>ثابت ثمالی ظاهرا همان ابو حمزه ثمالی است که نامش به ثابت بن ابو صفیه است و لذا به ثابت بن دینار و به ثابت ابو صفیه هم نام برده شده است، لذا در الاختصاص ص۲۸۰ این حدیث را از ابوحمزه ثمالی از سوید بن غفله نقل کرده است.</ref> میگوید از [[سوید بن غفله]] شنیدم که میگفت: یکی از روزها که [[امیر مؤمنان]] {{ع}} برای [[مردم]] [[سخنرانی]] میکرد و [[مردم]] را [[موعظه]] مینمود، مردی از کنار [[منبر]] برخاست و عرض کرد: ای [[امیرمؤمنان]]! از وادی القری میگذشتم، دیدم [[خالد بن عرفطه]] از [[دنیا]] رفته است، برای او [[استغفار]] کنید<ref>در کتاب الاختصاص در شرح حدیث آورده است که: آن مرد گفت: خالد بن عرفطه از دنیا رفته علی {{ع}} فرمود: «او نمرده است». مرد در تعجب رفت و گفت: سبحان الله، من خبر میدهم که او مرده است و شما میفرمایید نمرده است! حضرت فرمود: «قسم به آنکه جانم در دست اوست، او نمیمیرد تا سرلشکر گروه گمراهی خواهد شد که پرچم دار آن حبیب بن جماز است».</ref>. [[امام]] فرمود:به [[خدا]] [[سوگند]] وی نمرده و نمیمیرد، تا آن هنگام که سرلشکر گروه [[گمراهی]] گردد که [[پرچمدار]] آن [[حبیب بن جماز]] است. | ||
مردی از کنار [[منبر]] برخاست و گفت: من [[حبیب بن جماز]] و از [[شیعیان]] و [[دوستداران]] شمایم. (و به قولی این خبر به [[گوش]] [[حبیب]] رسید، [[خدمت]] [[حضرت]] آمد و گفت: من [[شیعه]] شمایم) [[امام]] {{ع}} فرمود: «تو [[حبیب بن جماز]] هستی؟» گفت: آری. [[امام]] {{ع}} برای بار دوم او را [[سوگند]] داد که: «تو [[حبیب]] | مردی از کنار [[منبر]] برخاست و گفت: من [[حبیب بن جماز]] و از [[شیعیان]] و [[دوستداران]] شمایم. (و به قولی این خبر به [[گوش]] [[حبیب]] رسید، [[خدمت]] [[حضرت]] آمد و گفت: من [[شیعه]] شمایم) [[امام]] {{ع}} فرمود: «تو [[حبیب بن جماز]] هستی؟» گفت: آری. [[امام]] {{ع}} برای بار دوم او را [[سوگند]] داد که: «تو [[حبیب]] هستی؟» جواب داد: آری به [[خدا]] قسم من حبیبم. [[امام]] {{ع}} فرمود: [[آگاه]] باش، به [[خدا]] [[سوگند]] تو حامل آن پرچمی و آنان را از این در [[مسجد]] (باب الفیل) وارد خواهی کرد و به [[مسجد کوفه]] اشاره کرد. | ||
[[ثابت ثمالی]] میگوید: به [[خدا]] قسم زنده بودم که [[ابن زیاد]] وقتی [[عمر سعد]] را برای کشتن [[حسین بن علی]] {{ع}} به سوی [[عراق]] فرستاد. در میان [[لشکر]] او، [[خالد بن عرفطه]] در جلو، و [[حبیب بن جماز]] [[پرچم]] دار لشکری بود که از باب الفیل وارد [[مسجد کوفه]] شدند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۸۶؛ ر. ک: ارشد مفید، ج۱، ص۳۲۹ و الاخصاص ص۲۸۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۹۴-۶۹۵.</ref> | [[ثابت ثمالی]] میگوید: به [[خدا]] قسم زنده بودم که [[ابن زیاد]] وقتی [[عمر سعد]] را برای کشتن [[حسین بن علی]] {{ع}} به سوی [[عراق]] فرستاد. در میان [[لشکر]] او، [[خالد بن عرفطه]] در جلو، و [[حبیب بن جماز]] [[پرچم]] دار لشکری بود که از باب الفیل وارد [[مسجد کوفه]] شدند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۸۶؛ ر. ک: ارشد مفید، ج۱، ص۳۲۹ و الاخصاص ص۲۸۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۹۴-۶۹۵.</ref> | ||