دارالذمه در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
جز (جایگزینی متن - '\[\[رده\:(.*)\sدر\sفقه\sسیاسی\]\]' به '') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
# هر گاه ذمّی در مکانی به صورت فردی، اقامت کند دارای [[مصونیت]] است. | # هر گاه ذمّی در مکانی به صورت فردی، اقامت کند دارای [[مصونیت]] است. | ||
محدودۀ دارالذمه به [[اتفاق]] [[فقهای اسلام]]<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۲۸؛ المحلّی، ج۷، ص۳۴۵؛ المغنی، ج۸، ص۵۰۰؛ احکام القرآن، ص۵۰؛ فتح الغدیر، ج۴، ص۲۴۴.</ref>، در مورد سرزمینهایی که ساکنان آنها [[اهل کتاب]] و همپیمان با [[مسلمانان]] باشند صادق است. البته کشورهایی که [[اهل کتاب]] در آن بسر برده و دارای [[حاکمیت]] مستقلی باشند و با [[دارالاسلام]] نیز [[قرارداد]] [[ذمه]] منعقد نمایند، به آن “دارالذمه مستقل” میگویند<ref>شرح الأزهار، ج۵، ص۵۷۲-۵۷۱.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۰۰.</ref>. | محدودۀ دارالذمه به [[اتفاق]] [[فقهای اسلام]]<ref>جواهرالکلام، ج۲۱، ص۲۲۸؛ المحلّی، ج۷، ص۳۴۵؛ المغنی، ج۸، ص۵۰۰؛ احکام القرآن، ص۵۰؛ فتح الغدیر، ج۴، ص۲۴۴.</ref>، در مورد سرزمینهایی که ساکنان آنها [[اهل کتاب]] و همپیمان با [[مسلمانان]] باشند صادق است. البته کشورهایی که [[اهل کتاب]] در آن بسر برده و دارای [[حاکمیت]] مستقلی باشند و با [[دارالاسلام]] نیز [[قرارداد]] [[ذمه]] منعقد نمایند، به آن “دارالذمه مستقل” میگویند<ref>شرح الأزهار، ج۵، ص۵۷۲-۵۷۱.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۰۰.</ref>. | ||
[[دارالذمه]] | |||
به سرزمینی که [[اهل کتاب]] ([[یهودیان]]، [[مسیحیان]] و [[زردشتیان]]) طی قرار داد «[[ذمه]]» با [[دارالاسلام]] در آن [[زندگی]] میکنند، «[[دارالذمة]]» گفته میشود. و به این ترتیب یهودیان و مسیحیان و زردشتیانی که با [[مسلمانان]] [[قرارداد]] «ذمه» منعقد کردهاند، «[[ذمی]]» اطلاق میشوند. | |||
مناطق [[همپیمان]] با مسلمانان (دارالذمه) به سه صورت قابل [[تصور]] است: | |||
#سرزمینهای [[ذمینشین]] پراکنده بدون تمرکز که در قلمروی دارالاسلام قرار گرفته است؛ | |||
#مناطق خاصی از دارالاسلام که محل سکونت ذمیان به طور متمرکز است، به نحوی که ذمیان در آن منطقه دارای [[تشکیلات]] [[دینی]] و [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] بوده و از نوعی [[سازماندهی]] و تمرکز برخوردارند، بدانگونه که در جلفای [[اصفهان]] دیده میشود؛ | |||
#کشورهایی که مردمشان پیرو یکی از [[ادیان]] رسمی سهگانه ([[یهود]]، [[مسیحیت]] و [[زردشتی]]) هستند و با [[دولت اسلامی]] ([[دار الاسلام]] و قرارداد «ذمه» منعقد کردهاند. | |||
گرچه [[فقها]] دارالذمه را بیشتر در مورد دو مصداق اول مورد بحث قرار دادهاند، ولی دارالذمه از دیدگاه نظری در مورد سوم نیز صادق و قابل بحث است. | |||
بر سه مورد فوق میتوان شکل چهارمی از دارالذمه را افزود و آن عبارت از هر مکان مشخصی است که ذمی در آن سکونت و یا کار میکند؛ زیرا مصونیت در [[مال]] و [[جان]] و عرض و آزادیهای مشروعی که به مقتضای [[قرارداد ذمه]] نصیب ذمیان میشود شامل هر جایی است که محل سکونت و کار ذمی است میشود. به این لحاظ میتوان [[خانهها]] و محل کار ذمیان را نیز مشمول آثار [[حقوقی]] و [[سیاسی]] [[دار الذمه]] شمرد. | |||
تداخل دارالذمه با دارالاسلام در فرضهای اول و دوم و چهارم هرگز چنین دارالذمهای را از قلمروی دارالاسلام خارج نمیکند، و در چنین فرضهایی کلیت دارالاسلام محفوظ میماند، و در [[حقیقت]] هر دو عنوان (دارالاسلام و دارالذمه) در چنین مناطقی صادق خواهد بود. | |||
[[وحدت]] جغرافیایی و [[حقوق]] دارالاسلام و دارالذمه به ویژه در مواردی که مناطق ذمینشین از تمرکز و [[تشکل]] برخوردار نیست و مرز مشخصی بین آن مناطق ([[ذمینشین]]) و دیگر [[سرزمینهای اسلامی]] وجود ندارد، به طور کامل روشن و غیرقابل تردید است. | |||
ولی در مورد [[دارالذمه]] بنابر فرض دوم (مناطق ذمینشین متمرکز و سازمانیافته) اطلاق [[دارالاسلام]] بر آن قابل مناقشه است، به ویژه در مواردی که چنین مراکزی در داخل دارالاسلام به صورت استان یا ایالت با [[استقلال]] داخلی یا حالت [[خودمختاری]] همراه باشد که در این صورت این مناطق را تنها به لحاظ [[وابستگی]] و [[پیوستگی]] که به دارالاسلام دارند، نمیتوان دارالاسلام نامید. | |||
کشورهایی که [[اهل کتاب]] در آن به سر میبرند و دارای [[حاکمیت]] مستقل هستند و با دارالاسلام [[قرارداد]] «[[ذمه]]» منعقد کردهاند، بیشک از قلمروی دارالاسلام خارج هستند؛ زیرا دارالاسلام با هر شاخص و ممیزهای منظور و تعریف بشود بر چنین کشوری صادق نخواهد بود. | |||
عمدهترین شاخصهایی که در تعریف دارالاسلام آمده است، عبارت است از [[حاکمیت اسلام]]، حاکمیت [[مسلمانان]]، اجرای [[شعائر]] [[اسلام]]، [[اجرای احکام اسلام]]، [[زندگی]] مسلمانان به صورت [[تابعیت]] اصلی، و [[پیروزی]] مسلمانان. | |||
واضح است که هیچکدام از این شاخصها در مورد دارالذمۀ مستقل صادق نیست، جز شاخص «[[احساس امنیت]] مسلمانان» که در برخی از تعاریف به عنوان علامت تشخیص دارالاسلام آمده بود. | |||
ولی تردید نمیتوان داشت که این شاخص به [[تنهایی]] نمیتواند دلیل دارالاسلام بودن کشوری تلقی شود، همچنین جائز است با شرط [[مالی]] همراه باشد و یا بدون بار مالی منعقد شود<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۲۵۸ - ۲۵۷ و ۲۵۱ - ۲۵۰.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:11677.jpg|22px]] [[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''واژهنامه فقه سیاسی''']] | |||
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |