مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۵۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[قثم بن عباس قرشی در تاریخ اسلامی]] - [[قثم بن عباس قرشی در نهج البلاغه]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
| نام = قثم بن عباس قرشی | | نام = قثم بن عباس قرشی | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
قثم [[فرزند]] [[عباس بن عبدالمطلب]] [[پسر عمو]] و [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} و نیز [[پسر عمو]] و از [[اصحاب خاص]] [[حضرت علی]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۵۵، ش۷.</ref>. او [[برادر]] رضاعی [[امام حسن مجتبی]] بود و هنگام [[رحلت پیامبر]] {{صل}} هشت سال داشت<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۱۹۷. ام الفضل (مادر قشم) خواب دید که عضوی از اعضای پیامبر {{صل}} در خانۀ اوست. این خواب را برای حضرت نقل کرد، حضرت {{صل}} فرمود: «این خواب برای تو خیر است و دخترم فاطمه پسری میآورد و تو شیر پسرت قثم را به او میدهی» بعداً حضرت حسن {{ع}} به دنیا آمد و ام الفضل او را از شیر قثم داد و بدین ترتیب قثم برادر رضاعی امام حسن شد.</ref>. و مورد [[عنایت]] و دعای [[رسول خدا]] {{صل}} واقع شد. | قثم [[فرزند]] [[عباس بن عبدالمطلب]] [[پسر عمو]] و [[صحابی رسول خدا]] {{صل}} و نیز [[پسر عمو]] و از [[اصحاب خاص]] [[حضرت علی]] {{ع}} بود<ref>رجال طوسی، ص۵۵، ش۷.</ref>. او [[برادر]] رضاعی [[امام حسن مجتبی]] بود و هنگام [[رحلت پیامبر]] {{صل}} هشت سال داشت<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۱۹۷. ام الفضل (مادر قشم) خواب دید که عضوی از اعضای پیامبر {{صل}} در خانۀ اوست. این خواب را برای حضرت نقل کرد، حضرت {{صل}} فرمود: «این خواب برای تو خیر است و دخترم فاطمه پسری میآورد و تو شیر پسرت قثم را به او میدهی» بعداً حضرت حسن {{ع}} به دنیا آمد و ام الفضل او را از شیر قثم داد و بدین ترتیب قثم برادر رضاعی امام حسن شد.</ref>. و مورد [[عنایت]] و دعای [[رسول خدا]] {{صل}} واقع شد. | ||
[[عبدالله بن جعفر]] [[نقل]] میکند: من و عبیدالله و برادرش قثم [[فرزندان]] [[عباس]]، با یکدیگر [[بازی]] میکردیم که [[رسول خدا]] {{صل}} در حالی که سوار بر مرکب بود از کنار ما عبور کرد، همین که چشمش به ما افتاد، فرمود: | [[عبدالله بن جعفر]] [[نقل]] میکند: من و عبیدالله و برادرش قثم [[فرزندان]] [[عباس]]، با یکدیگر [[بازی]] میکردیم که [[رسول خدا]] {{صل}} در حالی که سوار بر مرکب بود از کنار ما عبور کرد، همین که چشمش به ما افتاد، فرمود: «این پسر - یعنی قثم - را بالا آورید و به من بدهید». [[پیامبر]] {{صل}} او را گرفت و پشت سر خود سوار کرد و مرا در جلو خود سوار بر مرکب نمود و در [[حق]] ما [[دعا]] کرد<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۱۴۰ و با کمی تفاوت اسدالغابه، ج۴، ص۱۹۷.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۱۱۰.</ref> | ||
== آخرین کسی که با پیکر مطهر [[پیامبر]] {{صل}} وداع کرد == | == آخرین کسی که با پیکر مطهر [[پیامبر]] {{صل}} وداع کرد == | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
قثم، جزو [[یاران]] باوفای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بود و همواره در [[راه]] آن [[حضرت]] مستقیم و پابرجا بود و هرگز به [[انحراف]] نرفت و آشکارا این [[اعتقاد]] و [[ایمان]] به [[حضرت]] را بازگو مینمود. | قثم، جزو [[یاران]] باوفای [[امیرمؤمنان]] {{ع}} بود و همواره در [[راه]] آن [[حضرت]] مستقیم و پابرجا بود و هرگز به [[انحراف]] نرفت و آشکارا این [[اعتقاد]] و [[ایمان]] به [[حضرت]] را بازگو مینمود. | ||
در [[اعتقاد]] و [[ایمان]] وی به [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[نقل]] شده که وقتی به او گفتند: چرا [[علی]] [[وارث پیامبر]] شد و شما نشدید؟ جواب داد: | در [[اعتقاد]] و [[ایمان]] وی به [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[نقل]] شده که وقتی به او گفتند: چرا [[علی]] [[وارث پیامبر]] شد و شما نشدید؟ جواب داد: «چون [[حضرت علی]] {{ع}} اولین [[فرد]] از ماست که به [[رسول الله]] {{صل}} ملحق شد و در [[پیمان]] با [[پیامبر]] {{صل}} محکمتر از ما بود»<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۱۹۷.</ref>. البته [[اعتماد]] و [[محبت]] وی به [[امام]] {{ع}}، دو سویه بود و [[حضرت علی]] {{ع}} هم به قثم علاقه فراوانی داشت. | ||
هنگامی که [[حضرت علی]] {{ع}} به [[خلافت]] رسید، روی اعتمادی که به قثم داشت او را به کارهای مهمی گماشت و از همان اوایل [[خلافت]] قثم را [[والی]] و استاندار [[مکه]] قرار داد و تا زمان [[شهادت]] آن [[حضرت]]، وی به این سمت باقی بود. اما عدهای معتقدند [[حضرت علی]] {{ع}} قثم را بر [[حکومت]] [[مدینه]] (نه [[مکه]]) برگزید و در زمان [[معاویه]] او با سعید بن [[عثمان]] به [[سمرقند]] رفت و در آنجا به [[شهادت]] رسید<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۷؛ الاصابه، ج۵، ص۴۲۰.</ref>. | هنگامی که [[حضرت علی]] {{ع}} به [[خلافت]] رسید، روی اعتمادی که به قثم داشت او را به کارهای مهمی گماشت و از همان اوایل [[خلافت]] قثم را [[والی]] و استاندار [[مکه]] قرار داد و تا زمان [[شهادت]] آن [[حضرت]]، وی به این سمت باقی بود. اما عدهای معتقدند [[حضرت علی]] {{ع}} قثم را بر [[حکومت]] [[مدینه]] (نه [[مکه]]) برگزید و در زمان [[معاویه]] او با سعید بن [[عثمان]] به [[سمرقند]] رفت و در آنجا به [[شهادت]] رسید<ref>اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۷؛ الاصابه، ج۵، ص۴۲۰.</ref>. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:کارگزاران حکومت امام علی]] | [[رده:کارگزاران حکومت امام علی]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | |||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:اصحاب امام علی]] | [[رده:اصحاب امام علی]] |