مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۴۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ای [[معاویه]] آیا نمیدانی [[علی]] کیست؟ او [[پسر عموی پیامبر]] و [[همسر]] دخترش [[فاطمه]] - [[سیده زنان]] عالم - و [[پدر]] [[حسن]] و [[حسین]] دو [[سرور]] [[جوانان]] [[بهشت]]، و برادرزاده [[حمزه]] [[سیدالشهدا]]، و [[برادر]] [[جعفر طیار]] است. ای [[معاویه]]، تو کی میتوانی با [[علی]] [[برابری]] کنی؟ اگر [[فکر]] میکنی که من در برابر این احترامهای دروغین و [[بخشش مال]] در حقم، تو را بر وی ترجیح میدهم و [[مؤمن]] پیش تو آمده و [[کافر]] برمیگردم، سخت در اشتباهی. | ای [[معاویه]] آیا نمیدانی [[علی]] کیست؟ او [[پسر عموی پیامبر]] و [[همسر]] دخترش [[فاطمه]] - [[سیده زنان]] عالم - و [[پدر]] [[حسن]] و [[حسین]] دو [[سرور]] [[جوانان]] [[بهشت]]، و برادرزاده [[حمزه]] [[سیدالشهدا]]، و [[برادر]] [[جعفر طیار]] است. ای [[معاویه]]، تو کی میتوانی با [[علی]] [[برابری]] کنی؟ اگر [[فکر]] میکنی که من در برابر این احترامهای دروغین و [[بخشش مال]] در حقم، تو را بر وی ترجیح میدهم و [[مؤمن]] پیش تو آمده و [[کافر]] برمیگردم، سخت در اشتباهی. | ||
ابوامامه باهلی این سخنان را بیان کرد و بیدرنگ برخاست و کیسه طلا را [[زمین]] گذاشت و بیرون رفت. [[معاویه]] که [[انتظار]] چنین برخوردی را از ابوامامه باهلی نداشت، در عین حال برای نزدیک کردنش کیسه پولها را برداشت و به دنبال او رفت، ولی هر چه [[اصرار]] کرد، وی نپذیرفت و گفت: | ابوامامه باهلی این سخنان را بیان کرد و بیدرنگ برخاست و کیسه طلا را [[زمین]] گذاشت و بیرون رفت. [[معاویه]] که [[انتظار]] چنین برخوردی را از ابوامامه باهلی نداشت، در عین حال برای نزدیک کردنش کیسه پولها را برداشت و به دنبال او رفت، ولی هر چه [[اصرار]] کرد، وی نپذیرفت و گفت: «به [[خدا]] قسم، حتی یک [[دینار]] هم از تو قبول نمیکنم»<ref>{{متن حدیث|لا و الله، لا أقبل منک دینارا واحدا}}؛ بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۸۰.</ref>. | ||
* آری، این مردان بزرگ بودند که با اظهار [[شخصیت علی]] {{ع}} نام آن [[حضرت]] را زنده نگاه داشتند و حیلههای [[معاویه]] و دستگاه [[بنی امیه]] نتوانست [[نور]] فروزان آن [[امام]] به [[حق]] را خاموش کند. | * آری، این مردان بزرگ بودند که با اظهار [[شخصیت علی]] {{ع}} نام آن [[حضرت]] را زنده نگاه داشتند و حیلههای [[معاویه]] و دستگاه [[بنی امیه]] نتوانست [[نور]] فروزان آن [[امام]] به [[حق]] را خاموش کند. | ||
* در این جا به یک [[حدیث]] از ابوامامه باهلی اشاره میکنیم: [[نضال بن جبیر]] میگوید از [[ابو امامه باهلی]] شنیدم که میگفت: از [[رسول خدا]] {{صل}} شنیدم که میفرمود: | * در این جا به یک [[حدیث]] از ابوامامه باهلی اشاره میکنیم: [[نضال بن جبیر]] میگوید از [[ابو امامه باهلی]] شنیدم که میگفت: از [[رسول خدا]] {{صل}} شنیدم که میفرمود: «شش چیز را برای من ضمانت کنید که انجام دهید، من برایتان [[بهشت]] را ضمانت میکنم: | ||
# اگر سخن میگویید، [[دروغ]] نگویید؛ | # اگر سخن میگویید، [[دروغ]] نگویید؛ | ||
# اگر [[امین]] قرار گرفتید، [[خیانت]] نکنید؛ | # اگر [[امین]] قرار گرفتید، [[خیانت]] نکنید؛ | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
# چشمهای خود را ببندید (و به [[حرام]] چشم نیندازید)؛ | # چشمهای خود را ببندید (و به [[حرام]] چشم نیندازید)؛ | ||
# [[دست]] را (از ارتکاب [[حرام]]) نگاه دارید؛ | # [[دست]] را (از ارتکاب [[حرام]]) نگاه دارید؛ | ||
# عورت خود را [[حفظ]] کنید (و [[مرتکب گناه]] نشوید) | # عورت خود را [[حفظ]] کنید (و [[مرتکب گناه]] نشوید)»<ref>{{متن حدیث|اُكْفُلُوا لِي بِسِتٍّ أَكْفُلْ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذَا حَدَّثَ أَحَدُكُمْ فَلاَ يَكْذِبْ وَ إِذَا اُئْتُمِنَ فَلاَ يَخُنْ وَ إِذَا وَعَدَ فَلاَ يَخْلُفْ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ اِحْفَظُوا فُرُوجَكُمْ}}؛ اسدالغابه، ج۵، ص۱۳۸.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۸-۷۰.</ref> | ||
== مشایخ در روایت == | == مشایخ در روایت == |