مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۵۴۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
ثابت [[مولا]] ([[غلام]] [[آزاد]] شده) [[ابوذر]] از [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} بود. او میگوید: من در [[جنگ جمل]] با [[علی]] {{ع}} بودم، هنگامی که چشمم به [[عایشه]] افتاد، دچار تردید و دودلی شدم؛ همان گونه که گاهی [[مردم]] دودل میشوند، اما بعد از زوال [[خورشید]]، [[خداوند]] به [[لطف]] خود تردید مرا زایل کرد و وارد [[نبرد]] شدم، پس از [[جنگ جمل]] در [[مدینه]] نزد [[ام سلمه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} آمدم و جریان را برایش بازگو کردم. [[ام سلمه]] گفت: | ثابت [[مولا]] ([[غلام]] [[آزاد]] شده) [[ابوذر]] از [[یاران امیرمؤمنان]] {{ع}} بود. او میگوید: من در [[جنگ جمل]] با [[علی]] {{ع}} بودم، هنگامی که چشمم به [[عایشه]] افتاد، دچار تردید و دودلی شدم؛ همان گونه که گاهی [[مردم]] دودل میشوند، اما بعد از زوال [[خورشید]]، [[خداوند]] به [[لطف]] خود تردید مرا زایل کرد و وارد [[نبرد]] شدم، پس از [[جنگ جمل]] در [[مدینه]] نزد [[ام سلمه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} آمدم و جریان را برایش بازگو کردم. [[ام سلمه]] گفت: «وقتی [[دلها]] همه در جای خود آرام گرفتند، تو چه کار کردی؟» گفتم: دل من به [[حقانیت]] آرام گرفت - بحمدالله – [[خداوند]] تردیدم را بعد از زوال [[خورشید]] از بین برد و همراه [[امیرمؤمنان]] {{ع}} به شدت جنگیدم. آنگاه [[ام سلمه]] گفت: مرحبا، کار خوبی کردی من از [[رسول خدا]] {{صل}} شنیدم که فرمود: [[علی]] {{ع}} با [[قرآن]] است و [[قرآن]] با او، آن دو از هم جدا نخواهند شد تا در [[حوض]] برمن وارد شوند<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَهُ لاَ يَفْتَرِقَانِ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}؛ امالی طوسی، ۲ ۴۶۰ مجلس ۱۰۲۸/۳۴ و ص۵۰۶ مجلس ۱۱۰۸/۱۵.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |