رکن در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
مراد از [[گرایش]] و [[رکون]] بر آنان این است که [[مسلمانان]] [[دین حق]] خود یا [[شئون]] [[حیات]] [[دینی]] خود را بر اساس [[ظلم]] آنان بناگذاری کنند و در نتیجه در قول خود و عمل خود، مراعات [[ظلم]] و [[باطل]] آنها را بنمایند؛ نه اینکه خود به [[ظلم]] آنها [[مبتلا]] شوند که در این صورت خود از [[ظالمان]] خواهند بود <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۵۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۱۵-۳۱۷.</ref> | مراد از [[گرایش]] و [[رکون]] بر آنان این است که [[مسلمانان]] [[دین حق]] خود یا [[شئون]] [[حیات]] [[دینی]] خود را بر اساس [[ظلم]] آنان بناگذاری کنند و در نتیجه در قول خود و عمل خود، مراعات [[ظلم]] و [[باطل]] آنها را بنمایند؛ نه اینکه خود به [[ظلم]] آنها [[مبتلا]] شوند که در این صورت خود از [[ظالمان]] خواهند بود <ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۱، ص۵۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۱۵-۳۱۷.</ref> | ||
==[[رکون]]== | |||
یکی از [[دستورات]] اساسی [[اسلام]] در رابطه با برخوردِ با [[دشمن]] عدم [[وابستگی]] و رکون به آنها است. در [[قرآن]] به طور صریح و مؤکد از آن [[نهی]] شده است. {{متن قرآن|وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ}}<ref>«و به ستمگران مگرایید که آتش (دوزخ) به شما رسد» سوره هود، آیه ۱۱۳.</ref> خود را به [[متجاوزان]] [[ستمپیشه]] وابسته نکنید و آنان را [[پشتیبان]] خویش نگیرید و پشت گرم به آنان نباشید که [[آتش]] برخواسته از [[ظلم]] و [[تجاوز]] دامنگیر شما نیز خواهد شد. | |||
رکون به معنای مصدری، عبارت از حالت تکیه کردن و [[اعتماد]] کردن و وابسته شدن به نیروی دیگری بجای اتکاء به خود و [[استقلال]] در [[ایستادگی]] در برابر دشمن. | |||
رکون به این معنا، مفهومی مقابل معنای استقلال دارد و از آنجا که نهی از رکون در [[آیه]] فوقالذکر مطلق است و هیچگونه قیدی در آن نیامده خواه ناخواه شامل رکون [[سیاسی]]، رکون نظامی و سایر انواع [[وابستگیها]] نیز میشود. | |||
به نظر میرسد مفاد آیه دربارۀ نهی از رکون در موارد زیر، غیر قابل تردید است: | |||
#کسب [[قدرت سیاسی]]، [[اقتصادی]] و نظامی از [[دشمنان]] [[متجاوز]] به نحوی که موجب سلب استقلال شده و بقای [[جامعۀ اسلامی]] متکی به [[قدرت]] [[ظالمان]] باشد. در این مورد همۀ «[[بیگانگان]] در [[دین]]» یکسانند، بلکه میتوان گفت: این [[حکم]] شامل [[مسلمان]] متجاوز نیز میشود؛ | |||
#اتکا کردن به قدرت متجاوزان و ظالمان بجای روی پا خودی ایستادن، هر چند که بالفعل کمکی از آنان به [[جامعه اسلامی]] نرسیده، ولی موجودیت جامعه اسلامی وابسته به بیگانگان باشد؛ | |||
#[[استمداد]] از «بیگانگان در دین» در حالی که اعتمادی به آنان نیست و [[بیم]] [[خیانت]]، [[فریب]] و [[پشیمانی]] میرود، هر چند که این استمداد به نحوی باشد که به استقلال جامعه اسلامی لطمهای وارد نیاورد؛ | |||
به جز موارد سهگانۀ مذکور به ویژه در جایی که استمداد از ظالمان متجاوز موجب سلب استقلال نشده و پشیمانی نیز به دنبال نداشته و تضمینهای لازم برای جلوگیری از [[خیانت]] و [[خدعه]] [[پیشبینی]] شده باشد، [[اثبات]] [[حرمت]] به استناد آیۀ [[نفی]] [[رکون]]، خالی از اشکال نیست. | |||
حرمت [[رکون به ظالم]] به خاطر پیآمدهای مفسدهانگیز آن نیست؛ بلکه خود از [[احکام]] تعبدی و تأسیسی مربوط به [[کفار]] و [[مشرکان]] است که نباید در عملیات [[جنگی]] و سایر فعالیتها از نیروی آنان استفاده شود، فرضاً در عملیات [[جهاد]] الزاماً باید جهاد توسط [[رزمندگان]] [[مؤمن]] انجام گیرد و جهاد [[غیر مسلمان]] به مثابۀ سایر [[اعمال عبادی]] وی بیثمر و [[باطل]] است. | |||
در کتاب معروف «[[صحاح]] اللغه» آمده است<ref>صحاح اللغة جوهری، ماده رکن.</ref>: | |||
رکون به معنای مصدری، عبارت از میل کردن چیزی و تسکین دادن خاطر به وسیلۀ آن است و کلمۀ رکن به بخش قویتر هر چیز و به معنای امر [[عظیم]] و به معنای [[عزت]] و منبع نیز آمده است. شبیه این سخن را در لسان العرب نیز میبینیم<ref>لسان العرب، ماده رکن.</ref>. | |||
راغب [[اصفهانی]] در مفردات مینویسد: رکن به آن قسمت گفته میشود که دلگرمی به آن قسمت معطوف باشد<ref>مفردات راغب، ماده رکن.</ref>. | |||
نویسندۀ مصباح المنیر مینویسد: رکون به معنی [[اعتماد]] است<ref>مصباح المنیر ابن اثیر، ماده رکن.</ref>. | |||
راغب اصفهانی نیز در دنبالۀ بحث در پایان به این معنی اشاره کرد و آن را صحیحتر شمرده است. | |||
استاد [[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر آیه]] مینویسد: | |||
رکون به معنی صرف اعتماد نیست بلکه اعتمادی است که توأم با میل باشد و به همین جهت است که با حرف «الی» متعددی میشود نه «علی»<ref>تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۶۰ – ۵۸.</ref>. | |||
رکون به معنی [[همکاری]]، اظهار [[رضایت]]، [[دوستی]]، [[خیرخواهی]] و [[اطاعت]] است<ref>تفسیر نمونه، ج۹، ص۲۶۰.</ref>. | |||
باید رکون را با [[تفسیر]] موسع به هر نوع عملی که به نحوی موجب همکاری، [[همدلی]]، رضایت ظاهر، [[انتظار]] و چشمداشت، دوستی، خیرخواهی، اطاعت، سپردن [[اختیارات]] [[امیدواری]] است، شامل دانست که موجب تصانیف اساسی در [[روابط]] با [[ستمکاران]] میشود. | |||
مفاد [[آیه]] نفی رکون تنها بیان یک مطلب [[سیاسی]] در روابط فیمابین [[اجتماعی]] با [[ظالمان]] نیست، بلکه شامل مواردی چون [[امور اعتقادی]]، [[فکری]]، [[علمی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هم هست. | |||
[[علامه طباطبایی]] در [[تفسیر آیه]] مینویسد: | |||
[[رکون]] به [[ظالمان]] نوعی [[اعتماد]] به آنان است که از روی میل نسبت به آنان نشأت گرفته باشد. این [[تمایل]] ممکن است در مورد [[عقاید دینی]] آنان [[صدق]] کند مانند: آنکه بخشی از مطالب [[دینی]] آنان را به گونهای که [[نفی]] برای آنها داشته باشد، نقل کند و یا قسمتی از مطالب دینی آنان را [[پردهپوشی]] نماید، تا افشای آن زیانی به آنان نرساند و زمانی هم در مورد امور مربوط به [[زندگی]] آنان صدق میکند، از قبیل این که به آنان [[اجازه]] داده شود نوعی [[مداخله]] در [[شؤون]] زندگی [[مسلمانان]] داشته باشند و یا آن نوع رابطه دوستانه که موجب اختلاط و اثرپذیری مسلمانان شود. چنین عملکردی اگر هم [[حق]] طلبانه باشد مستلزم جست و جوی حق از راه [[باطل]] و یا [[احیای حق]] به وسیلۀ احیای باطل و بالاخره موجب نابودی حق به خاطر احیای باطل خواهد بود<ref>تفسیر المیزان، ج۹، ص۵۳.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۵، ص۱۰۰ – ۹۳.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۱۰۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1379779.jpg|22px]] [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم''']] | |||
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||