سقیفه بنی ساعده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''[[سقیفه]]''' | '''[[سقیفه]]''' سایهبانی در محلۀ بنی ساعده در [[مدینه]] بود که گاهی زیر آن تجمّع و گفتگو میشد. پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} گروهی از [[مهاجرین]] و [[انصار]] آنجا گرد آمدند و گفتگوهای بسیاری دربارۀ تعیین [[جانشین]] [[پیامبر]] انجام گرفت و در نهایت با [[ابوبکر]] [[بیعت]] شد. | ||
== جایگاه سقیفه == | == جایگاه سقیفه == | ||
[[سقیفه بنیساعده]] مکانی است که در [[ | [[سقیفه بنیساعده]] مکانی است که در صدر [[اسلام]]، پس از رحلت [[رسول خدا]]{{صل}} گروهی از [[مردم مدینه]] به همراه جمعی از [[منافقین]] در آن جمع شدند و تصمیم گرفتند که [[خلافت امیرالمؤمنین]] پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} را منحل کنند. از [[مناقب العترة]] [[ابن فهد حلی]] نقل شده است که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: وای بر [[امت]] من از شورای بزرگ و شورای کوچک. شورای بزرگ پس از [[وفات]] من انجام میشود. در آن شورا برگرفتن [[خلافت]] از برادرم ([[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]] {{ع}}) و [[حق]] دخترم ([[فاطمه]]) تصمیم گیری خواهد شد. شورای کوچک در [[غیبت کبری]] خواهد بود که در [[زوراء]] (که بنابر برخی [[روایات]] همان [[بغداد]] کنونی است) روی خواهد داد و در آن [[سنت]] مرا تغییر خواهند داد و [[احکام الهی]] را تبدیل خواهند کرد<ref>سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۴۰۳. ر. ک: زوراء.</ref>.<ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۳۸۵.</ref> | ||
== پیشزمینههای سقیفه == | == پیشزمینههای سقیفه == | ||
[[واقعه سقیفه بنیساعده]] که به [[غصب]] [[خلافت امام علی]] {{ع}} انجامید، دارای پیشزمینههایی است. بررسی علل روی گردانی [[مهاجران]] و [[انصار]] از [[امام علی]] {{ع}} و زیر پا نهادن مهمترین [[دستور]] [[الهی]] و سفارش [[پیامبر اکرم]] {{صل}} یعنی [[پیروی]] از [[ولایت امام]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن حضرت، باید مورد توجه قرار گیرد. | [[واقعه سقیفه بنیساعده]] که به [[غصب]] [[خلافت امام علی]] {{ع}} انجامید، دارای پیشزمینههایی است. بررسی علل روی گردانی [[مهاجران]] و [[انصار]] از [[امام علی]] {{ع}} و زیر پا نهادن مهمترین [[دستور]] [[الهی]] و سفارش [[پیامبر اکرم]] {{صل}} یعنی [[پیروی]] از [[ولایت امام علی]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] آن حضرت، باید مورد توجه قرار گیرد. | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} چند روز پیش از | [[رسول خدا]] {{صل}} چند روز پیش از رحلت خویش، [[فرمان]] داده بود تا همگان (بهجز تنی چند از [[بنیهاشم]]) در سپاهی به فرماندهی [[اسامة بن زید]] آماده حرکت بهسوی قلمرو [[روم]]، آنجا که [[جنگ]] موته اتفاق افتاده بود، شوند. در آستانه حرکت این سپاه، حال آن حضرت وخیم شد و این خبر به اردوگاه [[سپاه]] در منطقه "جُرْف" رسید. گروهی از [[اصحاب]] به بهانه [[دیدار]] [[رسول خدا]] {{صل}} و عیادت و تجدید [[عهد]] با او از جُرف به [[مدینه]] بازگشتند و با وجود تأکید [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر حرکت سریع آنان با [[سپاه اسامه]]، از [[اطاعت]] [[فرمان]] آن حضرت سرباز زدند و حتی با وجود [[لعن]] متخلفان از سوی [[رسول خدا]] {{صل}}، با گستاخی به ساحت [[مقدس]] حضرتش از نوشتن نامهاش برای پیشگیری از [[انحراف]] جلوگیری کردند. در نهایت حاضر به ترک [[مدینه]] نشدند تا آن حضرت رحلت کرد. | ||
[[مهاجران]] به دلایلی چند نسبت به [[رهبری]] [[امام علی]] {{ع}} موضع مخالف داشتند و [[رهبری]] آن حضرت را برنمیتابیدند: | [[مهاجران]] به دلایلی چند نسبت به [[رهبری]] [[امام علی]] {{ع}} موضع مخالف داشتند و [[رهبری]] آن حضرت را برنمیتابیدند: | ||
# [[امام علی]] {{ع}} از [[بنیهاشم]] (یکی از تیرههای برجسته [[قریش]]) بود که قریشیان به سبب رسوبات برخی ارزشهای جاهلی، از جمله رقابت میان تیرههای سرشناس برای سیادت بر [[مکه]]، نمیخواستند [[رهبری]] [[اسلام]] پس از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} (که آن حضرت نیز از [[بنیهاشم]] بود) در این تیره باقی بماند. | # [[امام علی]] {{ع}} از [[بنیهاشم]] (یکی از تیرههای برجسته [[قریش]]) بود که قریشیان به سبب رسوبات برخی ارزشهای جاهلی، از جمله رقابت میان تیرههای سرشناس برای سیادت بر [[مکه]]، نمیخواستند [[رهبری]] [[اسلام]] پس از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} (که آن حضرت نیز از [[بنیهاشم]] بود) در این تیره باقی بماند. | ||
# [[امام علی]] {{ع}} در جنگهای [[ | # [[امام علی]] {{ع}} در جنگهای دوران [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بسیاری از سرشناسان [[قریش]] را به هلاکت رسانده بود. لذا قریشیان از آن حضرت کینهها به [[دل]] داشتند همانگونه که [[ابوعبیده جراح]] پس از [[غصب خلافت]]، خطاب به [[امام علی]] {{ع}} بر این مسئله تأکید کرد. | ||
عللی که باعث شد [[انصار]] نیز [[امام علی]] {{ع}} را پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} نادیده بگیرند، عبارت بود از: | عللی که باعث شد [[انصار]] نیز [[امام علی]] {{ع}} را پس از [[رحلت پیامبر اکرم]] {{صل}} نادیده بگیرند، عبارت بود از: | ||
خط ۹۷: | خط ۹۱: | ||
آنچه در [[دعاها]] و [[زیارتنامهها]] [[لعن]] و [[نفرین]] بر اولین ظالمى است که به [[آل محمد]] {{صل}} [[ظلم]] کرد اشاره به همین جریان شوم است. [[سقیفه]]، نمادى از [[ظلم]] است و در [[ادبیات]] عامیانه سقیفهبندى به دروغپردازى و [[فریب]] گفته مىشود<ref>لغتنامه، دهخدا</ref>. این [[ستم]] در [[تاریخ]] صدر [[اسلام]] اتفاق افتاد. به [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}}، [[نزول]] آیۀ نجوى {{متن قرآن|مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ...}}<ref>مجادله، آیۀ ۷</ref> دربارۀ [[ابوبکر]]، [[عمر]]، ابو عبیدۀ جرّاح، [[عبد الرحمن بن عوف]]، [[سالم مولى ابى حذیفه]] و [[مغیرة بن شعبه]] نازل شد که جمع شدند و معاهدهاى بین خود نوشتند و بر این امر توافق کردند که {{عربی|لئن مضى محمّد صلّى اللّه علیه و آله لا تکون الخلافة فى بنى هاشم و لا النّبوّة أبدا}}. این [[آیه]] و آیۀ دیگرى که مىفرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم}}<ref>«آیا پنداشتند که ما اسرار و رمزگویى و نجواى آنان را نمىشنویم؟» زخرف، آیه ۸۰</ref> دربارۀ آنان و [[توطئه]] آن روزشان نازل شد. [[امام صادق]] {{ع}} مىفرماید به [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} این خبر رسید که گروهى از [[قریش]] مىگویند: [[محمد]]، [[حکومت]] را در [[خاندان]] خود محکم ساخته است. اگر بمیرد، خاندانش را از [[قدرت]] کنار مىزنیم و در غیر آنان قرار مىدهیم<ref>امالى، مفید، ص ۱۱۳</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هیچ روزى جز روز کشته شدن [[امام حسین]] {{ع}}، شبیه آن روز [[توطئه]] نبود. خداى [[متعال]] هم پیشتر [[پیامبر]] عزیزش را از این واقعه [[آگاه]] ساخته بود که آن روز که آن معاهدهنامه نوشته شد، [[امام حسین|حسین]] به [[شهادت]] رسید و [[حکومت]] از بنى [[هاشم]] بیرون رفت: {{عربی|إذا کتب الکتاب قتل الحسین {{ع}} و خرج الملک من بنى هاشم}}<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۰.</ref>. | آنچه در [[دعاها]] و [[زیارتنامهها]] [[لعن]] و [[نفرین]] بر اولین ظالمى است که به [[آل محمد]] {{صل}} [[ظلم]] کرد اشاره به همین جریان شوم است. [[سقیفه]]، نمادى از [[ظلم]] است و در [[ادبیات]] عامیانه سقیفهبندى به دروغپردازى و [[فریب]] گفته مىشود<ref>لغتنامه، دهخدا</ref>. این [[ستم]] در [[تاریخ]] صدر [[اسلام]] اتفاق افتاد. به [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}}، [[نزول]] آیۀ نجوى {{متن قرآن|مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ...}}<ref>مجادله، آیۀ ۷</ref> دربارۀ [[ابوبکر]]، [[عمر]]، ابو عبیدۀ جرّاح، [[عبد الرحمن بن عوف]]، [[سالم مولى ابى حذیفه]] و [[مغیرة بن شعبه]] نازل شد که جمع شدند و معاهدهاى بین خود نوشتند و بر این امر توافق کردند که {{عربی|لئن مضى محمّد صلّى اللّه علیه و آله لا تکون الخلافة فى بنى هاشم و لا النّبوّة أبدا}}. این [[آیه]] و آیۀ دیگرى که مىفرماید: {{متن قرآن|أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم}}<ref>«آیا پنداشتند که ما اسرار و رمزگویى و نجواى آنان را نمىشنویم؟» زخرف، آیه ۸۰</ref> دربارۀ آنان و [[توطئه]] آن روزشان نازل شد. [[امام صادق]] {{ع}} مىفرماید به [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]] {{صل}} این خبر رسید که گروهى از [[قریش]] مىگویند: [[محمد]]، [[حکومت]] را در [[خاندان]] خود محکم ساخته است. اگر بمیرد، خاندانش را از [[قدرت]] کنار مىزنیم و در غیر آنان قرار مىدهیم<ref>امالى، مفید، ص ۱۱۳</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: "هیچ روزى جز روز کشته شدن [[امام حسین]] {{ع}}، شبیه آن روز [[توطئه]] نبود. خداى [[متعال]] هم پیشتر [[پیامبر]] عزیزش را از این واقعه [[آگاه]] ساخته بود که آن روز که آن معاهدهنامه نوشته شد، [[امام حسین|حسین]] به [[شهادت]] رسید و [[حکومت]] از بنى [[هاشم]] بیرون رفت: {{عربی|إذا کتب الکتاب قتل الحسین {{ع}} و خرج الملک من بنى هاشم}}<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۱۰.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۲: | ||
# [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | # [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']] | ||
# [[پرونده:151916.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۲''']] | # [[پرونده:151916.jpg|22px]] [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۲ (کتاب)|'''پیشوایان هدایت ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||