پرش به محتوا

انسان کامل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶: خط ۶:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== مفهوم‌شناسی ==
انسان کامل در اصطلاح عرفانی، کسی است که به عالی‌ترین منازل [[انسانیت]] رسیده و جامع میان مراتب الهی و خلقی از [[عقول]] و [[نفوس]] تا نازل‌ترین مراتب وجود است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۲۴.</ref> امام‌ خمینی انسان کامل را صورت اسم جامع «[[الله]]»<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۲.</ref> و [[مظهر]] مرتبه [[احدیت]] و [[واحدیت]] در اعیان خارجی<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۸.</ref> می‌داند. در متون عرفانی از انسان کامل به [[خلیفه اعظم]]، [[آدم]] [[حقیقی]]، کامل و مکمّل، کون جامع، قطب‌الاقطاب و اکسیر اعظم تعبیر می‌شود<ref>نسفی، الانسان الکامل، ۷۵؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۳، ۲۹۲و ۳۲۹؛ ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۸۰؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۶؛ امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۲۳ و ۳۳؛ امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۵۳۱.</ref> و از آن جهت که جامع همه [[حقایق]] در عالم است، او را عالم صغیر نیز می‌نامند<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه ۴/۴۰۹؛ امام‌ خمینی، امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۱۱.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
== پیشینه ==
[[ادیان]] و [[مذاهب]] مختلف همواره به [[شناخت]] ابعاد وجودیِ انسان کامل توجه کرده‌اند و کوشیده‌اند نمونه‌ای از انسان کامل را ارائه دهند.<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ب۱، ۲۶؛ متی، ب۴.</ref> در متون [[یهود]] [[اندیشه]] [[آفرینش انسان]] به‌صورت [[خداوند]]، قابلیت خداگونه‌شدن انسان را [[القا]] می‌کند،<ref>کتاب مقدس، پیدایش، ۱، ۲۷.</ref> چنان‌که [[مسیحیان]] [[حضرت عیسی]]{{ع}}، را انسان کامل می‌دانند که نشان‌دهنده همه ویژگی‌های الهی است و همه [[کمالات]] در او موجود است.<ref>کتاب مقدس، کولسیان، ۱، ۱۵–۱۹.</ref> گروهی ریشه آن را در [[اسطوره]] کیومرث در [[اوستا]] و بعضی در آثار [[هرمس]] و غنوسی و آیین‌های پیش از یهود دانسته‌اند.<ref>جلالی، نظریه انسان کامل از عرفان ابن‌عربی تا عرفان امام‌ خمینی، ۴۰۹.</ref>
در [[اسلام]] [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>،  {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ}}<ref>«ما خود، مردگان را زنده می‌گردانیم و هر چه را پیش فرستاده‌اند و آنچه را از آنان بر جای مانده است می‌نگاریم و هر چیزی را در نوشته‌ای روشن  بر شمرده‌ایم» سوره یس، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ}}<ref>«که ما انسان را در نیکوترین ساختار آفریده‌ایم،» سوره تین، آیه ۴.</ref> <ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۴/۳۹۰؛ حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ۷/۳۷۶.</ref> و [[روایات]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۹۳؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۸/۳۵۲.</ref> از انسان کامل با عنوان [[امام]]، [[خلیفه]] و [[حجت خدا]] در هر عصری یاد کرده‌اند. در برخی از [[دعاها]]؛ مانند [[زیارت رجبیه]] که در [[منابع شیعه]] آمده، بر این نکته تصریح شده است که [[امامان معصوم]]{{ع}}، با وجود اینکه [[بندگان]] خداوندند، تمام [[کمالات]] و [[صفات الهی]] را دارند.<ref>ابن‌طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنه، ۳/۲۱۴؛ کفعمی، البلد الامین و الدرع الحصین، ۱۷۹.</ref>
بحث از [[انسان کامل]] از مباحث مهم در [[علم]] [[عرفان]] است و [[عارفان]] به آن توجه ویژه‌ای کرده‌اند. آغاز بحث از انسان کامل در [[اسلام]] را می‌توان در کلمات [[ابویزید]] بسطامی از عرفای [[قرن دوم هجری]] یافت؛ چنان‌که قشیری از ابویزید نقل می‌کند که [[عارف]]، پس از فنای ذاتی به [[مقام]] کامل تام می‌رسد.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۴۷۲–۴۷۳.</ref> [[منصور حلاج]] از عرفای [[قرن چهارم]] که تأثیری عمیق در عرفان صوفیانه داشت، با استفاده از برخی [[روایات]] که دلالت می‌کند [[انسان]] به‌صورت [[حق‌تعالی]] [[خلق]] شده است، [[طبیعت انسان]] را دارای دو درجه لاهوتی و ناسوتی می‌داند و این [[اندیشه]] خداگونه‌ بودن انسان، منجر به انقلابی در [[تفکر]] صوفیانه شد،<ref>عفیفی، مقدمه فصوص الحکم، ۳۵–۳۶.</ref> اما این اصطلاح در کلمات [[ابن‌عربی]] به اصطلاح [[عرفانی]] رایجی تبدیل شد<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه ۱/۱۶۳، ۲۶۰ و ۲/۱۰۴؛ ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۷۵ و ۱۹۹.</ref> و او مباحث مهمی دربارهٔ انسان کامل و [[مقامات]] او مطرح کرد. به [[پیروی]] از او شاگردانش این مباحث را به‌طور جدی دنبال کردند و سپس در این زمینه آثار فراوانی نوشته شد؛ ازجمله می‌توان به کتاب «انسان کامل» تألیف عزیزالدین [[نسفی]] از عرفای [[قرن ششم]] و «الانسان [[الکامل]] فی معرفة الأواخر و الأوائل» تألیف عبدالکریم جیلی از عرفای [[قرن هفتم]] اشاره کرد.
بحث از انسان کامل با مباحثی چون چگونگی [[ارتباط]] [[حق]] با خلق، کیفیت ظهور عالم و مباحث [[معاد]] و [[قیامت]] مرتبط است. بحث از [[خلافت]] و [[ولایت]] را می‌توان از دستاورهای بحث انسان کامل دانست که در سخنان امام‌ خمینی در [[حکمت]]، [[کلام]]، [[فقه]] و [[سیاست]] مطرح شده است. ایشان نیز مانند دیگر عارفان به مسئله انسان کامل توجه جدی کرده است. نخستین کتاب ایشان با بحث از [[انسان کامل]] شروع شده<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۷.</ref> و در غالب آثار [[عرفانی]] و [[اخلاقی]] ایشان این بحث مطرح شده است.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۹ و ۳۲۱؛ امام‌ خمینی، سرّ الصلاة، ۳–۴ و ۵۶–۵۷؛ امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۲۰–۲۱، ۴۸–۴۹ و ۵۱–۵۲؛ امام‌ خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۴؛ امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۱۵۲؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۵، ۵۹ و ۲۵۱–۲۵۳؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۰.</ref> ایشان کتاب [[مصباح الهدایه]] را به این [[هدف]] نگاشته و در آن مباحث بدیعی دربارهٔ [[خلافت]] و [[ولایت انسان کامل]]<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۲۷، ۸۳، ۵۵ و ۸۴.</ref> [[حقیقت محمدیه]]<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۲۷، ۴۵، ۵۶، ۵۷ و ۶۳.</ref> و [[مقامات]] انسان کامل<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۱–۸۹.</ref> ارائه کرده است.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
== [[ضرورت]] و [[حقیقت انسان]] کامل ==
نزد [[عارفان]]، [[انسان]] می‌تواند به مرتبه‌ای از [[قرب]] و [[معنویت]] برسد که دارای [[ولایت تکوینی]] شده و [[شاهد]] بر [[اعمال]] و [[نهان]] [[بندگان]] باشد و [[حجت خداوند]] بر روی [[زمین]] شود و بر اساس [[متون دینی]]، [[زمین]] هیچ‌گاه از [[ولیّ]] که حامل چنین مقامی است خالی نیست.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۲۸۵.</ref> ضرورت وجود انسان کامل در عالم امکان از این جهت است که ظهور [[حق]] در این عالم نیاز به مظهری اتم و جامع دارد که [[حق‌تعالی]] در آن تجلی می‌کند و این [[مظهر]] آینه‌ای برای ظهور [[نور الهی]] و انعکاس آن در [[عالم هستی]] است.<ref>قونوی، اعجاز البیان، ۱۱۳–۱۱۸؛ قونوی، النصوص، ۴۲.</ref> امام‌ خمینی نیز [[علت ظهور]] اعیان خارجی را وجود مظهر اتمّ؛ یعنی انسان کامل می‌داند<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵.</ref> و [[هدف از خلقت]] عالم را این می‌شمارد که حق‌ تعالی خود را در آینه انسان کامل [[شهود]] می‌کند.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۷۴.</ref> [[اهل معرفت]] تعریف‌های مختلفی از انسان کامل مطرح کرده‌اند که هر کدام به جهتی از جهات کمالی او اشاره دارد. برخی او را کامل در [[علوم]] [[شریعت]] و [[طریقت]] و راهنمای ظاهری و [[باطنی]] خلایق دانسته‌اند.<ref>آملی، المقدمات، ۴۹۰.</ref> برخی او را کامل در اقوال، [[افعال]] و [[اخلاق نیک]] می‌دانند <ref>نسفی، الانسان الکامل، ۷۴.</ref> و گروهی او را کتاب جامع [[الهی]] تعریف کرده‌اند.<ref>جرجانی، التعریفات، ۱۷.</ref> به [[باور]] امام‌ خمینی [[انسان کامل]] کسی است که فیوضات عالم بالا را به گونه‌ای که [[افاضه]] می‌شود، [[حفظ]] و ضبط می‌کند و به عالم [[پایین‌تر]] می‌رساند؛ زیرا او جامع و [[کامل‌ترین]] موجود میان موجودات است.<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۴.</ref>
امام‌ خمینی مانند دیگر [[عارفان]]<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۹، ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۸۰.</ref> انسان کامل را کون جامع می‌داند<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۳۸؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۸.</ref> و این به جهت [[جامعیت]] او بر [[حقایق]] عالم، مظهر بودن او برای اسم جامع «[[الله]]» و جامع‌ بودن او بر همه [[عوالم]] [[عقلی]]، مثالی و [[حسی]]، و عصاره عوالم [[غیب و شهادت]] است<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۷ و ۵۵.</ref> این [[انسان]] در ترتیب عوالم، در حضرت جامع قرار دارد که عالم آن کون جامع است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۲.</ref> انسان کامل به جهت اینکه [[مظهر اسم]] جامع «الله» است، جامع همه [[اسما]] و جامع همه عوالم وجود است و عالم وجود تفصیلِ حقیقتِ انسان کامل است؛ بنابراین انسان کامل به [[مقام]] جمعی، جامعِ جلال و [[جمال]]، ظهور و بطون و اول و آخر است<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۵۰؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۰؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۶۳.</ref> که از جهت [[احدیت]] جمع‌ بودن نسبت به [[اسمای الهی]]، [[مظهر]] حضرت احدیت و به اعتبار مقام کثرت تفصیلی از حقایق، مظهر حضرت [[واحدیت]] است،<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۸.</ref> همچنین انسان کامل به اعتبار مراتب سه‌گانه عالم، جامع مقام [[ملک]] ([[دنیا]])، مقام [[برزخ]] و مقام [[عقل]] ([[آخرت]]) است. مقام ملکیِ او [[مقام شهادت]] و تعینات مظاهر و مقام برزخیِ او وصول به مرتبه [[مشیت]] مطلقه ([[فیض مقدس]]) که به اعتباری مقام عماء است و مقام [[اخروی]] او، مقام احدیت جمیع اسماست که حقایق همه اسما را در خود دارد و به اعتبار تطابق آن با عوالم، شامل چهار مقام است: مقام ملک، [[ملکوت]]، [[جبروت]] و [[لاهوت]] و به اعتبار تطابق آن با حضرات [[خمس]] مشتمل بر پنج [[مقام]] است: [[شهادت]] مطلقه (عالم اعیان عینی و [[علمی]])، [[غیب مطلق]] ([[احدیت]] اسمای ذاتیه)، شهادت مضافه (جهت ظاهری [[اسما]])، [[غیب]] مضاف (جهت [[غیبی]] اسما) و مقام کون جامع که مقام [[جامعیت]] [[انسان کامل]] است.<ref>امام‌ خمینی، امام‌ خمینی، سرّ الصلاة، ۴؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۲–۳۳.</ref>
به [[باور]] امام‌ خمینی انسان کامل به سبب [[مظهریت تام]] او از جمیع اسما دارای برزخیت کبراست، به گونه‌ای که اسمی از اسما بر اسمی دیگر [[غلبه]] ندارد.<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۵۳۱؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۲۰.</ref> ایشان این مقام را بر [[مشیت]] مطلقه و [[فیض مقدس]] که در مرحله تعین ثانی است، منطبق کرده است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۲۸–۱۲۹.</ref> ایشان مقام برزخیت کبری را همان [[مقام تدلّی]] در {{متن قرآن|ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى}}<ref>«سپس نزدیک شد و فروتر آمد» سوره نجم، آیه ۸.</ref> و مقام [[فقر]] مطلق می‌داند؛ البته [[نبی خاتم]]{{صل}}، این ویژگی را دارد که به مقام {{متن قرآن|أَوْ أَدْنَى}}<ref>« یا نزدیک‌تر رسید» سوره نجم، آیه ۹.</ref> که مقام فنای در احدیت و زوال [[حکم]] [[واحدیت]] است، رسیده است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۹؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/ ۸ و ۱۸/۴۴۴.</ref>
امام‌ خمینی همانند [[عارفان]] دیگر<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۵۸ و ۳۷۴؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۸۸۸.</ref> عین ثابت انسان کامل را صورت و [[مظهر]] [[اسم‌الله]] و نخستین صورت ظاهرشده در حضرت علمیه و [[حاکم]] بر باقی اعیان ثابته می‌داند<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۸.</ref> که مقام [[تربیت]] و [[خلافت]] بر آنها را بر عهده دارد.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۰–۳۱؛ امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۲۸.</ref> عین ثابت انسان کامل نسبت به سایر اعیان، همانند اسم جامع «[[الله]]» نسبت به اسمای دیگر است و دارای دو جهت است: یکی جهت غیبی و جمعی که ظهوری در اعیان ثابته ندارد و دیگری جهت ظهوری که از این جهت به حسب [[استعداد]] و [[صفا]] و کدورتی که آن اعیان دارند، در آنها ظهور و بروز می‌کند.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۳.</ref> عین ثابت انسان کامل واسطه در ظهور و تجلی اسم جامع «الله» در باقی اعیان ثابته و وصول [[رحمت الهی]] به ایشان است؛ زیرا باقی اعیان به جهت ضیق مرتبه وجودی، [[قادر]] به اخذ [[فیض]] از مرتبه اسم جامع «[[الله]]» نیستند<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۵؛ امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۲۸.</ref> همچنان‌که در حضرت [[شهادت]] نیز ظهور اعیان خارجیه به واسطه [[انسان کامل]] است<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۲۰۹؛ امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۲۸.</ref> نخستین ظهور [[حقیقت انسان]] کامل در [[عقل اول]] و سپس در باقی [[عقول]]، [[نفوس]] کلی و جزئی و در صورت‌های طبیعی و هیولایی است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۱۷–۱۱۸.</ref>
[[اهل معرفت]] [[اتفاق نظر]] دارند که [[کامل‌ترین]] و [[برترین]] مصداق انسان کامل وجود [[مبارک]] [[رسول خاتم]]{{صل}}، است<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه ۳/۸۶؛ کاشانی، اصطلاحات، ۱۲۶؛ جیلی، الانسان الکامل، ۲۰۷–۲۱۴ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۳۶.</ref> و سایر [[انبیا]] و [[اولیا]] در رتبه بعد واقع شده‌اند و هر کدام به حسب [[استعداد]] زمانی و مکانی بهره‌ای از [[حقیقت]] آن وجود که به [[حقیقت محمدیه]] تعبیر شده، دارند.<ref>کاشانی، اصطلاحات، ۱۳۱.</ref> به [[اعتقاد]] امام‌ خمینی [[رسول خدا]]{{صل}}، مصداق اعظم حقیقت محمدیه و رأس سلسله این حقیقت است و وجود مبارک امام‌علی{{ع}}، و [[ائمه هدی]]{{ع}}، و در عصر حاضر امام‌مهدی{{ع}}، مصادیق بارز و اتم [[انسان]] کامل‌اند،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۱–۴۲۳؛ امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۹.</ref> بلکه طبق نظر ایشان این [[مقامات معنوی]] برای [[حضرت زهرا]]{{س}}، نیز ثابت است.<ref>امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۵۳–۵۴.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
== تطابق [[قرآن]] و انسان کامل ==
اهل معرفت قائل به تطابق میان انسان کامل و قرآن‌اند و این دو را جامع [[حقایق]] عالم و [[کتاب‌های آسمانی]] می‌دانند<ref>آملی، المقدمات، ۱۵۱.</ref> در [[حقیقت]] [[قرآن کریم]] نسخه‌ای از صفات کمالی انسان کامل است<ref> قونوی، اعجاز البیان، ۱۰.</ref> از این‌رو از [[صفات پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}}، این است که [[خُلق]] او قرآن بوده است.<ref>قونوی، النفحات الالهیه، ۶۸.</ref>
امام‌ خمینی [[معتقد]] است [[قرآن کریم]] صورت [[احدیت]] جمع جمیع [[اسما]] و [[صفات الهی]] است و [[حق‌تعالی]] خود را در این [[کتاب مقدس]] به تمام [[شئون]] و تجلیات معرفی کرده است و این کتاب صورت [[اسم اعظم]] [[الهی]] است؛ همچنان که انسان کامل نیز صورت و [[مظهر اسم اعظم]] به‌شمار می‌آید. به [[اعتقاد]] ایشان [[حقیقت انسان]] کامل و [[قرآن]] در حضرت [[غیب]] متحدند و در [[عالم دنیا]] از یکدیگر متمایز شده‌اند و از این جهت است که [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، از این دو با عنوان [[ثقلین]] یاد و تأکید کرده است این دو از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا به [[حوض کوثر]] وارد شوند.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۱.</ref> [[انسان کامل]] به دلیل [[جامعیت]] او نسبت به [[حقایق]] و [[خلیفه الهی]] بودن او در عالم، بزرگ‌ترین [[آیت]] [[الهی]] است و طبق بعضی [[روایات]]<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۹۲.</ref> کتابی است که [[خداوند]] به دست خود نگاشته و جامع حقایق عالم است.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۴۷.</ref> این [[نگارش]] به دست [[جمال]] و جلال الهی صورت گرفته است؛ از این‌رو انسان کامل جامع اسمای جمالیه و جلالیه است.<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۶۳۵؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۱۱.</ref>
به [[باور]] امام‌ خمینی میان انسان کامل و قرآن تطابق است و اگر انسان کامل کتاب واحدی اعتبار شود، سرّ، [[روح]]، [[عقل]]، نفس، [[خیال]] و طبع او، به منزله ابواب، [[سوره‌ها]] و مراتبی است که هر یک از آنها [[آیات]] و کلمات الهی‌اند و اگر انسان کامل کتاب‌های متعددی اعتبار شود، هر یک از مراتب [[انسان]]، کتاب مستقلی است که دارای ابواب و فصولی است. در حقیقت انسان کامل به اعتبار وجود جمعی ([[احدیت]] جمع)، قرآن و به اعتبار وجود تفصیلی، فرقان به‌شمار می‌رود؛ از این‌رو روایات<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ۳۶/۲۲۶.</ref> از امام‌علی{{ع}}، به فاصل میان [[حق و باطل]] یاد کرده‌اند.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۵۵.</ref> به نظر ایشان انسان کامل به اعتبار اینکه جامع حقایق وجود است، کتاب جامع الهی و قرآن است،<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۴.</ref> بلکه در مشرب [[عرفان]] همه موجودات، قرآن جامع‌اند که مراتب چهارگانه و بطون هفتگانه قرآن را دارند.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۱۵.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
== نسبت انسان کامل با [[حق‌تعالی]] ==
[[اهل معرفت]] در بیان نسبت انسان کامل با حق‌تعالی احکامی را ذکر کرده‌اند؛ ازجمله:
=== [[ولایت و خلافت]] الهی ===
امام‌ خمینی مانند دیگر [[عارفان]]<ref>کاشانی، کشف الوجوه الغر لمعانی نظم الدر، ۶۹–۷۰؛ آملی، تفسیر المحیط، ۵/۱۰۷.</ref> [[انسان کامل]] را [[خلیفه]] [[حق‌تعالی]] در [[خلق]] می‌داند که متصف به [[اسما]] و [[صفات الهی]] و [[متصرف]] در [[ملک]] و [[ملکوت]] عالم است و [[وظیفه]] [[تدبیر]] و [[تربیت]] [[مخلوقات]] را بر عهده دارد.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۸؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۲.</ref> این [[خلافت]] انسان کامل، ریشه در خلافت [[حقیقت محمدیه]]{{صل}}، دارد که [[مظهر اسم اعظم]] «[[الله]]» است<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۲.</ref> و خلافت حقیقت محمدیه{{صل}}، و [[اسم اعظم]] «الله» نیز ناشی از خلافت کبرای [[فیض اقدس]] است.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۱۷ و ۲۷؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۸–۳۹.</ref>
به [[باور]] امام‌ خمینی خلافت [[حقیقت]] [[محمدی]]{{صل}}، که مظهر اسم اعظم است، خلافتی دایم، محیط و [[ازلی]] است و [[حاکم]] بر باقی خلافت‌ها و ولایت‌هاست؛ از این‌رو خلافت [[پیامبران]]{{ع}}، دیگر از مظاهر [[خلافت پیامبر خاتم]]{{صل}}، به‌شمار می‌رود،<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۳؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۸–۳۹؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۴۹ و ۱۶/۲۱۰.</ref> همچنان‌که [[ولایت کلیه]] مطلقه انسان کامل نیز [[باطن]] خلافت مطلقه کلیه قرار می‌گیرد.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۴.</ref> ایشان [[ولایت]] را [[باطن نبوت]] می‌داند که مراتبی دارد و هرچه بهره‌مندی از جلوه‌های [[اسمای الهی]] برای [[انسان]] بیشتر باشد، دایره [[ولایت و خلافت]] او گسترش می‌یابد و بر دیگران نیز ولایت و خلافت پیدا می‌کند.<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۷؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۰–۳۱.</ref>
در نظر عارفان ولایت مراتبی دارد و برای هر مرتبه آن، قطبی است؛ اما قطب‌الاقطاب که باطن نبوت ختمی{{صل}}، است، برای [[ورثه]] [[محمدیه]]{{صل}}، است و این [[مقام]] برای امت‌های گذشته نیست، و پس از این مرتبه، مرتبه [[نبوت عامه]] قرار دارد<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۴۷۶–۴۷۷.</ref> از این‌رو [[ابن‌عربی]] [[معتقد]] است [[اقطاب]] محمدیین دو قسم‌اند: یک قسم اقطاب پیش از [[بعثت رسول اکرم]]{{صل}}، که همان رسولان‌اند و تعدادشان ۳۱۳ نفر است و دیگر اقطاب پس از [[بعثت]] که تعدادشان [[دوازده نفر]] است و تا [[قیامت]] خواهند بود.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه ۴/۷۵.</ref> امام‌ خمینی مقام [[قطبیت]] را [[مقام خلافت]] و قطب‌الاقطاب را همان [[خلافت]] [[حقیقت محمدیه]] می‌داند که مربی عالم و ساری در آن است و به جهت این خلافت، حقِ [[تصرف در عالم]] را دارد و این [[مقام]] را از ناحیه قطب‌الاقطاب دریافت می‌کند.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۸–۴۷ و ۱۴۵–۱۴۶.</ref> ایشان با استناد به [[سوره عصر|سوره والعصر]] [[معتقد]] است «عصر»، [[انسان کامل]] است که مصداق آن [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، و در عصر حاضر [[حضرت مهدی]]{{ع}}، می‌باشد که عصاره موجودات همه [[عوالم]] و نسخه تمام عالم در انسان کامل است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۲۷ و ۱۲/۴۲۳.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== آینه تمام‌نمای [[حق‌تعالی]] ===
امام‌ خمینی مانند دیگر [[اهل معرفت]]<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۳۸؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۷۳.</ref> انسان کامل را آینه تمام‌نمای [[حق]] می‌داند که از طرفی حق‌تعالی در او خود و [[کمالات]] خود را [[مشاهده]] می‌کند و از طرفی به جهت اشتمال [[انسان]] بر [[حقایق]] موجودات، واسطه [[رؤیت]] اشیاست<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۵۹–۶۰.</ref> و این به جهت وصول انسان کامل به جهت [[قرب]] [[فرایض]] است که در آن [[عبد]] [[سمع]] و [[بصر]] حق می‌گردد و حق‌تعالی به واسطه او عالم را مشاهده می‌کند.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۰.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان هر مظهری که تجلی حق در آن کامل‌تر و تمام‌تر باشد، دلالت او بر [[عالم غیب]] کامل‌تر است و عالم [[عقول]] و [[نفوس]] به جهت [[تنزه]] از ماده و کدورت‌های آن، کلمات الهی‌اند که بر حقایق [[غیبی]] دلالت دارند؛ اما انسان کامل به جهت اینکه جامع همه [[حقایق الهی]] و [[اسما]] و صفات اوست و آینه تمام‌نمای [[اسمای الهی]] است، [[کامل‌ترین]] [[کلمات الهی]]، بلکه کتاب جامع [[الهی]] است.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۵۴.</ref>
برخی اهل معرفت از رؤیت حق‌تعالی، خود را در آینه تجلیات به استجلا تعبیر می‌کنند؛ به این معنا که حق‌تعالی [[اراده]] کرده کمالات اسمائی خود را در خارج محقق سازد تا خود را در آینه این تجلی مشاهده کند و کمال این استجلا در [[مظهر]] اتمّ محقق می‌شود و آن انسان کامل است و بدون آن کمال استجلا محقق نمی‌شود<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۴۸–۴۹؛ جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۵۰–۱۵۱؛  یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۵۹۴–۵۹۵.</ref> مقابل استجلا، جلا قرار دارد که به معنای ظهور ذات برای ذات است<ref>کاشانی، اصطلاحات، ۲۰.</ref> همچنان‌که کمال جلا نیز ظهور در [[انسان کامل]] است.<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۵۰–۱۵۱.</ref>
بعضی [[عارفان]] کمال ظهور [[حق]] در انسان کامل را کمال جلا و جمع [[حق‌تعالی]] میان [[شهود]] حق‌تعالی خود را در ذات خود و میان شهود حق‌تعالی خود را در آنچه از او امتیاز می‌یابد و غیر نامیده می‌شود کمال استجلا، دانسته‌اند.<ref>قونوی، اعجاز البیان، ۱۱۴.</ref> امام‌ خمینی این نظر را نمی‌پذیرد و قائل است کمال استجلا، [[مشاهده]] حق‌تعالی خود را در آینه انسان کامل است که [[مظهر اسم]] جامع «[[الله]]» است و کمال جلا، ظهور حق در آینه انسان کامل است و این در صورتی است که برای سلسله [[عالم هستی]] مراتبی اعتبار شود؛ اما با [[نفی]] مراتب و اضمحلال آن، امتیازی باقی نمی‌ماند و کمال جلا، ظهور حق‌تعالی در هر [[مظهر]] و آینه‌ای و کمال استجلا، [[رؤیت]] حق‌تعالی خود را در همه این مظاهر است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۵۲.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== مخلوق اول ===
امام‌ خمینی مانند دیگر عارفان<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۳۴–۳۳۵.</ref> [[معتقد]] است عین ثابت انسان کامل، نخستین ظهور در نشئه اعیان ثابته است<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۰.</ref> در عالم کون نیز انسان کامل [[مظهر اسم اعظم]] و [[مشیت مطلقه الهی]] است که به واسطه او، مراتب وجود از [[غیب و شهود]] و منازل [[نزول]] و صعود و سایر موجودات ظهور یافته‌اند و از این جهت موجودات مظاهر [[حقیقت انسان]] کامل‌اند.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۹.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
== نسبت انسان کامل با عالم ==
[[اهل معرفت]] در بیان نسبت انسان کامل با عالم نیز احکامی ذکر کرده‌اند؛ ازجمله:
=== [[واسطه فیض]] ===
انسان کامل واسطه فیض میان حق و [[خلق]] است و فیوضات را از عالم بالا به همان گونه‌ای که [[افاضه]] می‌شود، [[حفظ]] و ضبط می‌کند تا به عالم پایین برساند؛ بنابراین از یک طرف به حق متصل است و از آن [[فیض]] دریافت می‌کند و از ناحیه دیگر این فیوضات را به [[خلق]] می‌رساند<ref>امام‌ خمینی، امام‌ خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۴؛ جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۰۶.</ref> از دیدگاه [[عارفان]] [[فیض مقدس]] و وجود منبسط که [[مقام]] [[روحانیت]] [[رسول]] ختمی{{صل}}، و [[ولایت مطلقه]] علویه{{ع}}، است رابط میان حادث به قدیم و متغیر به ثابت است و اگر این [[حقیقت]] نباشد، فیض قدیم و ثابت به متغیر و حادث نمی‌رسد.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۵.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== سریان در عالم ===
از ویژگی‌های دیگر [[انسان کامل]] که در رهاورد [[فکری]] امام‌ خمینی توجه ویژه‌ای به آن شده، احاطه انسان کامل و [[معیت]] قیومی او با [[نظام آفرینش]] است که به [[باور]] ایشان، بسیاری از [[معارف دینی]] با توجه به آن، جایگاه خاص خود را پیدا می‌کنند.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۷۵؛ امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۵۵–۵۷.</ref> امام‌ خمینی همانند دیگر عرفا<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۱۵۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۱۷–۱۱۸.</ref> [[معتقد]] است [[حقیقت انسان]] کامل ساری و جاری در مراتب عالم و به منزله [[روح]] و لُبّ عالم است و عالم به منزله قوا و [[فروع]] اوست؛ اگرچه به کیفیت این سریان و [[نزول]]، کسی جز [[اولیا]] و کاملان دست پیدا نمی‌کن. د<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۱۸؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۲–۶۳.</ref> این مقام برای انسان کامل بدان جهت است که او با خروج از مطلق انانیت و وصول به فنای ذاتی و صفتی و فعلی، و رسیدن به [[عبودیت]] مطلقه، [[روح]] و نفس خود را [[تسلیم]] [[حق‌تعالی]] کرده و در مقابل، حق‌تعالی به او روح و نفس و [[جسم]] کل عطا کرده است، چنان‌که در [[زیارت جامعه]]<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ۲/۲۷۶.</ref> به آن اشاره شده است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۶۰–۶۱؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۸۹–۹۰.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== [[غایت]] هستی ===
امام‌ خمینی مانند دیگر عرفا<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۳۲۵؛ جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۱۰۰.</ref> انسان کامل را غایت و [[هدف خلقت]] دانسته و با استناد به برخی [[روایات]]<ref>مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ۱۵/۲۸.</ref> [[انسان کامل]] را مقصود اصلی از [[اراده الهی]] در ایجاد عالم می‌داند<ref>امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۲۱۲–۲۱۳؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳؛ امام‌ خمینی، دیوان امام، ۲۶۰.</ref> که آینه‌ای جامع برای [[رؤیت]] خود در آن است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۶۰.</ref> انسان کامل همچنان‌که غایتِ ایجاد عالم است، [[غایت]] پایان عالم نیز است؛ به این معنا که [[رجوع]] عالم در [[آخرت]] و [[معاد]] به واسطه اوست که صاحب نفس کلی و واجد مرتبه [[عقل]] است<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۰۹؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳.</ref> چنان‌که در [[زیارت جامعه]] آمده است «و رجوع [[خلق]] به سوی شماست»<ref>کفعمی، البلد الامین و الدرع الحصین، ۲۹۹.</ref> امام‌ خمینی برای [[اثبات]] این مطلب به دو مبنای [[عرفانی]] [[تمسک]] جسته است: نخست اینکه موجودات قوا و [[فروع]] وجود [[انسان]] کامل‌اند و همچنان‌که آغاز و ایجاد آنها در مرتبه [[غیب]] به واسطه [[رب]] انسان کامل است، رجوع آنها در مرتبه [[شهادت]] و [[عالم طبیعت]] نیز به واسطه انسان کامل است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۰۹.</ref> دوم اینکه انسان کامل به [[مقام فنا]] و بقای بعد از فنا رسیده و رجوع به او، رجوع الی [[الله]] است<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۳.</ref> و این همان [[حقیقت]] [[قیامت]] کبری در عالم اعیان است که رجوع این مظاهر به اصل خود و استهلاک نورشان در [[نور]] [[حق‌تعالی]] به واسطه انسان کامل است.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۲–۸۳.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
== [[ویژگی‌های انسان کامل]] ==
عرفا ویژگی‌های فراوانی ازجمله [[جامعیت]]، وصول به [[مقام]] برزخیت کبری و تعین اول و اشتمال بر دو [[قوس نزول]] و صعود عالم را برای انسان کامل برشمرده‌اند.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ۱۳۹؛ فناری، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، ۲۹۱ و ۳۲۵–۳۲۸؛ ابن‌ترکه، تمهید القواعد، ۱۸۳؛ جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ۸۳ و ۸۹.</ref> امام‌ خمینی نیز برای انسان کامل ویژگی‌هایی ذکر کرده است؛ ازجمله:
=== اشتمال بر دو قوس صعود و [[نزول]] عالم ===
انسان کامل مشتمل بر [[حقایق]] تمام سلسله وجود عالم امکان از مراتب قوس نزول عالم تا مرحله [[عالم طبیعت]] و در قوس صعود تا [[مقام تدلّی]] و [[قرب]] بلکه [[مقام]] {{متن قرآن|أَوْ أَدْنَى}}<ref> سوره نجم، آیه ۹.</ref> است که آخرین مرتبه [[انسانیت]] است.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۵، ۵۵؛ امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۵۸۶–۵۸۷.</ref> این دو قوس یکی [[مقام شهادت]] و ظهور به رحمانیت در [[قوس نزول]] و دیگری ظهور به رحیمیت و مقام [[غیب]] در قوس صعود است که از آن به {{متن قرآن|قَابَ قَوْسَيْنِ}}<ref> سوره نجم، آیه ۹.</ref> تعبیر می‌شود.<ref>امام‌ خمینی، سرّ الصلاة، ۴؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۸.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== عدم تناهی ===
[[انسان کامل]] از آنجاکه ظل [[ذات مقدس الهی]] است، موجودی غیر متناهی و غیر محدود است و در همه [[صفات جلال و جمال]] حدی ندارد؛ اما باقی [[انسان‌ها]] محدودند. چنین [[انسانی]] دارای برداشت و نظر صحیح و کامل است و می‌تواند [[قرآن]] را آن‌گونه که هست [[درک]] کند و برداشت صحیح و کاملی از [[دین]] و عالم داشته باشد؛ اما برداشت‌های افراد دیگر محدود به مرتبه کمالی‌ای است که پیدا می‌کنند<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۰.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== [[برتری]] بر [[زمان]] و مکان ===
به [[باور]] امام‌ خمینی به جهت اینکه [[افعال]] انسانِ کامل فعل [[حق]] شمرده می‌شود<ref>و به مرتبه قرب نوافل رسیده است.</ref> مانند [[حق‌تعالی]] فوق زمان و مکان است و زمان و حرکت بر افعال او [[غلبه]] و [[سلطنت]] ندارند، بلکه [[عوالم]] برای ولی کامل خاضع‌اند؛ بنابراین انسان کامل می‌تواند از زمان و مکان عبور کند و این سرّ طی‌الارض برای چنین افرادی است؛ چنان‌که در جریان انتقال [[تخت بلقیس]]، [[آصف برخیا]] در مکان [[تصرف]] کرد و [[زمین]] میان او و تخت بلقیس جمع گشت و او تخت را انتقال داد.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۱–۱۹۲.</ref> .<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
===[[اعتدال]] تام ===
[[اهل معرفت]] انسان کامل را به جهت [[اعتدال]] کامل در صفات و [[ملکات فاضله]] و در تمامی احوال، اقوال و افعال خود و در [[حکمت]] و [[معرفت]] به حق‌تعالی بر [[صراط مستقیم]] می‌دانند؛ زیرا او از افراط و تفریط و [[انحراف]] از طریق مستقیم به دور است.<ref>آملی، تفسیر المحیط، ۲/۴۷۰؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، ۲/۴۲۰–۴۲۱.</ref> مزاج [[انسان کامل]] نیز دارای [[اعتدال]] تامی است. این مزاج سبب می‌شود ظهور [[اسمای الهی]]؛ مانند صفت [[حیات]] و توابع آن در او بیشتر باشد.<ref>فناری، مصباح الانس بین المعقول و المشهود، ۶۰۶.</ref>
به [[اعتقاد]] امام‌ خمینی انسان کامل در مظهریت [[اسما]] و صفات نیز دارای اعتدال و [[استقامت]] مطلقه و بر [[صراط مستقیم]] است و این استقامت نیز از استقامت [[رب]] انسان کامل که عین ثابت اوست نشئت می‌گیرد و این [[مقام]] همان مقام [[وسطیت]] عظمی و برزخیت کبراست<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۵؛ امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۱۴۸؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۷.</ref> زیرا او دارای مقام [[جامعیت]] و وسطیت است که صفتی از صفات و اسمی از اسما در آن [[غلبه]] ندارد و [[ربّ]] او نیز که اسم جامع «[[الله]]» است، بر صراط مستقیم است؛ چنان‌که در [[آیه کریمه]] به آن اشاره شده است {{متن قرآن|إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا إِنَّ رَبِّي عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«من به خداوند- پروردگار خویش و پروردگار شما- توکل کرده‌ام؛ هیچ جنبنده‌ای نیست مگر که او بر هستیش چیرگی دارد؛ به راستی پروردگار من بر راهی راست است» سوره هود، آیه ۵۶.</ref> اما دیگر موجودات، یکی از اسمای الهی در آنها غلبه و [[تصرف]] دارد و باقی اسما در بطون‌اند.<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۵۳۱.</ref> البته [[مؤمنان]] که تابع [[انسان]] کامل‌اند، به [[نور هدایت]] و [[معرفت]] او [[سیر]] می‌کنند و [[تسلیم]] انسان کامل‌اند، [[صراط]] آنان نیز صراط مستقیم است و وصولشان به تبع وصول انسان کامل است.<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۵۳۱–۵۳۲.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== وصول به مرتبه [[احدیت]] ===
این مقام ناشی از تجلی اطلاقی در مرتبه احدیت است. در این مرتبه تمام تعینات خلقی، اسمائی و صفاتی محو و مستهلک می‌شوند و از آن به مقام ظلومیت که شکستن بت‌های انانیت است و جهولیت که فنای از فنا است تعبیر می‌شود که برگرفته از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref> است.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۳–۱۵ و ۱۵۰؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۶؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۸۲–۲۸۳؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۳.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== وصول به [[حقیقت]] لیلةالقدر ===
امام‌ خمینی مانند استاد خود [[محمدعلی شاه‌آبادی]]<ref>شاه‌آبادی، رشحات البحار، ۶۸–۶۹.</ref> [[معتقد]] است [[شب قدر]] به [[حقیقت انسان]] کامل اشاره دارد. به اعتقاد ایشان شب قدر شبی است که خورشیدِ حقیقت ([[حق‌تعالی]]) با همه اسما و صفات خود در بنیه و تعین انسانِ کامل غروب می‌کند و پنهان می‌شود.<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۶۵۸.</ref> .<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== وصول به مرتبه [[عبودیت]] مطلقه ===
این [[مقام]] در اصل برای [[نبی خاتم]]{{صل}}، بوده و برای دیگر [[اولیا]] به [[پیروی]] از ایشان ثابت است. این مقام همان [[فقر]] مطلق و نردبان [[رسالت]] است؛ چنان‌که در [[نماز]] [[خداوند تعالی]] [[پیامبر]]{{صل}}، را با قدم عبودیت، به مرتبه [[احدیت]] و سایر [[بندگان]] را به واسطه ایشان{{صل}}، به [[معراج]] [[قرب]] رسانید.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۰؛ امام‌ خمینی، سر الصلاة، ۸۹–۹۰.</ref> [[عبادت]] [[انسان کامل]] بر پایه [[مشاهده]] و حضور است، بر خلاف غیر انسان کامل.<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۳/۲۵۰.</ref> به [[اعتقاد]] امام‌ خمینی از آنجاکه انسان کامل [[مظهر اسم]] جامع «[[الله]]» است، عبادت او عبادتی مطلق و او «عبدالله» [[حقیقی]] است،<ref>امام‌ خمینی، سرّ الصلاة، ۸۹.</ref> اما عبادت غیر انسان کامل از کاملان به جهت مظهریت از بعضی از [[اسمای الهی]]، عبادتی [[مقید]] است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۱۶.</ref> به [[باور]] ایشان وقتی [[انسان]] به [[مقام عبودیت]] رسید و به مقام اسمیت دست یافت، به واسطه قرب [[نوافل]] که در آن [[حق‌تعالی]] [[سمع]] و [[بصر]] [[عبد]] می‌گردد، خود را در [[الوهیت]] مشاهده می‌کند و این مقام، اول منازل [[ولایت]] است،<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۳۹–۴۱؛ امام‌ خمینی، سرّ الصلاة، ۹۰.</ref> لکن صفت [[خضوع]] و [[بندگی]] انسان کامل، مانع از اظهار [[ربوبیت]] می‌شود، بلکه [[اظهار معجزات]] را نیز که نوعی اظهار ربوبیت است، [[مکروه]] می‌داند.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۸–۱۷۹؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== اطلاع بر سرّالقدر ===
سرّالقدر از [[امور غیبی]] به‌شمار می‌رود که سالک در مراحل [[سیر و سلوک]] خود به صُقع [[ربوبی]] و مقام تعین ثانی، به آن دست می‌یابد و این با اطلاع بر اعیان ثابته و اقتضاها و استعدادهای اشیا است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۶۰؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۴۲۳–۴۲۴.</ref> امام‌ خمینی بر این اعتقاد است که اطلاع بر سرّالقدر برای افراد معدودی از [[انسان‌ها]] مانند انسان کامل اتفاق می‌افتد و حتی برای همه [[انبیا]] و [[رسل]]{{ع}}، نیز میسور نیست<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۳۱.</ref> و این در [[سفر]] سوم از اسفار اربعه است که سالک از حضرت [[احدیت]] جمع (مرتبه احدیت) در اعیان ثابته [[سیر]] می‌کند و [[حقایق]] اشیا و [[کمالات]] آنها و همچنین کیفیت [[عروج]] آنها در قوس صعود را درمی‌یابد.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۸۸–۸۹.</ref>
ایشان مانند دیگر [[اهل معرفت]]<ref>جندی، شرح فصوص الحکم، ۲۲۷.</ref> [[معتقد]] است دعای [[انسان کامل]] که بر اساس [[علم]] به [[قضا و قدر]] و [[مقامات]] وجود و [[عوالم]] [[غیب و شهود]] است، [[مستجاب]] است، مگر دعایی که به جهت [[امتثال امر الهی]] به [[دعا]] و [[طلب]] باشد نه به جهت حصول مطلوب.<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۱۳۰.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
=== هم‌افق‌ بودن با [[مشیت]] مطلقه ===
انسان کامل که کون جامع و [[اسم اعظم]] [[الهی]] است، [[متحد]] با مشیت [[حق‌تعالی]] است که به واسطه آن باقیِ مراتب وجود ظاهر می‌شوند و این مراتب، [[ظهور نور]] و مظاهر آن [[حقیقت]] هستند و این همان مشیتی است که طبق برخی [[روایات]]<ref>کلینی، الکافی، ۱/۱۱۰.</ref> [[خلق]] اشیا به واسطه او و خلق آن بدون واسطه بوده است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقه فوائد، ۴۸–۴۹.</ref> انسان کامل در تحت اسم جامع «[[الله]]»، همه اعیان ثابته و لوازم آن برای او منکشف می‌شود و پس از وصول به [[مقام]] بقای بعد از فنا، حقانی شده و هم‌افق با مشیت می‌گردد و [[روحانیت]] او عین مقام ظهور فعلی [[حق]] می‌گردد. در این حالت به [[مقام قرب]] [[فرایض]] می‌رسد و حق‌تعالی به واسطه او می‌بیند و می‌شنود.<ref>امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۵۹۲.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>
===[[تعلیم]] [[فرشتگان]] ===
انسان کامل از آنجاکه [[مظهر اسم]] جامع «الله» است، فوق فرشتگان است و [[تعلیم]] فرشتگان به واسطه انسان کامل واقع شده است؛ زیرا فرشتگان [[مظهر]] بعضی از اسمای الهی‌اند و وجودی محدود دارند؛ اما انسان کامل که در صلب [[آدم]]{{ع}}، بود [[مظهر اسم اعظم الهی]] و مظهر همه اسمای جلالی و جمالی حق است<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۴۷–۴۸؛ امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۶۳۵.</ref> و همین، دلیل [[سجده فرشتگان]] بر آدم{{ع}}، بوده است؛ زیرا او مظهر تجلی همه [[اسما]] و اسم جامع «[[الله]]» است، از این جهت [[وظیفه]] [[تعلیم]] آن اسما را به [[فرشتگان]] پیدا کرده است و [[شیطان]] چون به این [[حقیقت]] پی نبرده بود، [[عصیان]] کرد،<ref>امام‌ خمینی، دعاء السحر، ۷۴.</ref> بلکه طبق بعضی از [[روایات]]<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ۱/۲۶۲–۲۶۳.</ref>[[تسبیح]]، [[تحمید]]، [[تهلیل]] و [[تمجید]] فرشتگان به [[هدایت]] و تعلیم [[انسان کامل]] است که در صلب [[آدم]]{{ع}}، بوده و این انسان کامل منطبق بر [[روح]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، و [[ائمه]]{{ع}}، پس از ایشان است که [[ارواح]] آنان پیش از آدم{{ع}}، [[خلق]] شده‌اند.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۷۳.</ref>.<ref>[[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، سید علی]]، [[انسان کامل - احمدی امیری (مقاله)|مقاله «انسان کامل»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۳۶۱ – ۳۷۰.</ref>


== [[ضرورت]] وجود [[انسان کامل]] ==
== [[ضرورت]] وجود [[انسان کامل]] ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش