|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
|
| |
|
| در [[روایت]] درباره [[شام]] از سه [[پرچم]]، سه جریان و یا سه شخصیت نام برده شده که هر سه [[باطل]] و [[دشمن]] [[حق]] میباشند. این سه با هم درگیر میشوند که [[سفیانی]] هر دوی آنها را در نبردهایی [[شکست]] میدهد و بر کل [[شام]] مسلط میشود. بعد از [[شکست]] اصهب و [[ابقع]] عازم [[عراق]] میشود. | | در [[روایت]] درباره [[شام]] از سه [[پرچم]]، سه جریان و یا سه شخصیت نام برده شده که هر سه [[باطل]] و [[دشمن]] [[حق]] میباشند. این سه با هم درگیر میشوند که [[سفیانی]] هر دوی آنها را در نبردهایی [[شکست]] میدهد و بر کل [[شام]] مسلط میشود. بعد از [[شکست]] اصهب و [[ابقع]] عازم [[عراق]] میشود. |
| | |
| == مقدمه == | | == مقدمه == |
| * اصهب در لغت<ref>لسان العرب؛ اقرب الموارد؛ مجمع البحرین</ref> به معناى شتر سرخمو، شتر سفیدى که با سرخى آمیخته، و نام چشمه اى میان [[بصره]] و بحرین و به معناى [[دشمن]] است و به [[رومیان]] نیز از جهت رنگ چهره و دشمنى با [[اسلام]] گفته میشود.<ref>ر. ک. [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶</ref>
| | اصهب در لغت<ref>لسان العرب؛ اقرب الموارد؛ مجمع البحرین.</ref> به معناى شتر سرخمو، شتر سفیدى که با سرخى آمیخته، و نام چشمه اى میان [[بصره]] و بحرین و به معناى [[دشمن]] است و به [[رومیان]] نیز از جهت رنگ چهره و دشمنى با [[اسلام]] گفته میشود. |
| * [[ابقع]] نیز در لغت<ref>لسان العرب، ماده (بقع)، ج۸، ص۱۷</ref> یعنی هر شیء سیاه و سفید، به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شورهزار و کسی که لباس وصلهدار و رنگارنگ بپوشد، گفته میشود.<ref>ر. ک. [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج ۲، ص ۹۹۷؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷</ref> مراد از "[[ابقع]]" مردى سياه و سفيد است كه از دو جنس مختلف، و از نطفه مرد و زنى كه نژاد مختلف دارند و يكى سياه چهره و گندمگون و از [[عرب]]، و ديگرى سفيدپوست و از نژاد غير [[عرب]] است متولّد شده، و اصالتا شامى و مردى سرسپرده و نوكر اجنبى و از پست فطرتترين مردمان و مسيحى مرام، يا صهيونيست و يهودى مسلك است.<ref>ر. ک. [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۳۸</ref> ممکن است مراد از [[ابقع]] همان "افلق" باشد چرا كه "افلق" نيز (شامى) و پدرش از اهل "سوريه" و مادرش (فرنگى) و از اهل فرانسه و "پاريس" است و شايد بتوان گفت: مقصود از [[ابقع]] و اصهب و "ابرص" و "ابلق"، همان "افلق يهودى" است.<ref>ر. ک. ر. ک. [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۳۸</ref>
| | |
| *"اصهب" و "[[ابقع]]" دو [[رهبر]] مخالف سفیانى هستند که سفیانى بر آنها پیروز شده و بر منطقه تسلط مىیابد. [[روایات]] بسیارى حاکى از درگیرى بزرگ سفیانى با آنان در [[قرقیسیا]]، واقع در مرز سوریه، عراق و ترکیه است. این نبرد از جنگهاى بزرگ است که از پیش وعده داده شده، و انگیزه آن درگیرى و کشمکش بر سر گنجى است که در مجراى نهر [[فرات]] و یا نزدیک آن [[کشف]] مىشود.<ref>ر. ک. [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷</ref> خروج [[ابقع]] در [[مصر]] و به دنبال دیده شدن [[ستاره دنبالهدار]] و [[کسوف]] خورشید و خسوف ماه خواهد بود و همه اینها نزدیکی [[ظهور]] روی خواهد داد.<ref>ر. ک. [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج ۲، ص ۹۹۳؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷</ref> و اصهب [[کافر]] [[قیام]] نمىکند، جز به هنگام شدت یافتن فتنهها و کثرت حوادث و فجایع.<ref>ر. ک. [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷؛ [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶</ref> در سه روايت، [[ابقع]]،<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱؛ نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب ۱۴، ح۶۷</ref> و در روايتى، اصهب از [[مخالفان]] سفيانى برشمرده شدهاند كه همگى در [[جنگ]] با سفيانى شكست خواهند خورد.<ref>ر. ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[سفیانی از ظهور تا افول (کتاب)|سفیانی از ظهور تا افول]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶</ref>
| | [[ابقع]] نیز در لغت<ref>لسان العرب، ماده (بقع)، ج۸، ص۱۷.</ref> یعنی هر شیء سیاه و سفید، به خصوص به کلاغ سیاهی که با سفیدی آمیخته باشد و به هر شخص پلید و به ابرص و شورهزار و کسی که لباس وصلهدار و رنگارنگ بپوشد، گفته میشود مراد از "[[ابقع]]" مردى سياه و سفيد است كه از دو جنس مختلف، و از نطفه مرد و زنى كه نژاد مختلف دارند و يكى سياه چهره و گندمگون و از [[عرب]]، و ديگرى سفيدپوست و از نژاد غير [[عرب]] است متولّد شده، و اصالتا شامى و مردى سرسپرده و نوكر اجنبى و از پست فطرتترين مردمان و مسيحى مرام، يا صهيونيست و يهودى مسلك است. ممکن است مراد از [[ابقع]] همان "افلق" باشد چرا كه "افلق" نيز (شامى) و پدرش از اهل "سوريه" و مادرش (فرنگى) و از اهل فرانسه و "پاريس" است و شايد بتوان گفت: مقصود از [[ابقع]] و اصهب و "ابرص" و "ابلق"، همان "افلق يهودى" است<ref>ر.ک: [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج ۲، ص ۹۹۲ ـ ۹۹۷؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷؛ [[سید اسدالله هاشمی شهیدی|هاشمی شهیدی، سید اسدالله]]، [[زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|زمینهسازان انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص۳۸.</ref>. |
| | |
| | "اصهب" و "[[ابقع]]" دو [[رهبر]] مخالف سفیانى هستند که سفیانى بر آنها پیروز شده و بر منطقه تسلط مىیابد. [[روایات]] بسیارى حاکى از درگیرى بزرگ سفیانى با آنان در [[قرقیسیا]]، واقع در مرز سوریه، عراق و ترکیه است. این نبرد از جنگهاى بزرگ است که از پیش وعده داده شده، و انگیزه آن درگیرى و کشمکش بر سر گنجى است که در مجراى نهر [[فرات]] و یا نزدیک آن [[کشف]] مىشود. خروج [[ابقع]] در [[مصر]] و به دنبال دیده شدن [[ستاره دنبالهدار]] و [[کسوف]] خورشید و خسوف ماه خواهد بود و همه اینها نزدیکی [[ظهور]] روی خواهد داد. و اصهب [[کافر]] [[قیام]] نمىکند، جز به هنگام شدت یافتن فتنهها و کثرت حوادث و فجایع. در سه روايت، [[ابقع]]<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۷۱، ح۱۶۱؛ نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب ۱۴، ح۶۷.</ref> و در روايتى، اصهب از [[مخالفان]] سفيانى برشمرده شدهاند كه همگى در [[جنگ]] با سفيانى شكست خواهند خورد<ref>ر.ک: [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[سفیانی از ظهور تا افول (کتاب)|سفیانی از ظهور تا افول]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷؛ [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج ۲، ص ۹۹۳؛ </ref>. |
|
| |
|
| == اصهب و [[ابقع]] در روایات == | | == اصهب و [[ابقع]] در روایات == |
| * برخی از روایاتی که در مورد اصهب و [[ابقع]] آمده، عبارتند از:
| | برخی از روایاتی که در مورد اصهب و [[ابقع]] آمده، عبارتاند از: |
| # [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند:<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۰؛ ج ۵۲، ص ۲۷۸؛ {{متن حدیث|إتّق شرّ الأصهب الأبرص! قَالَ وَ مَا اَلْأَصْهَبُ قَالَ اَلْأَبْقَعُ قُلْتُ وَ مَا اَلْأَبْقَعُ قَالَ اَلْأَبْرَصُ وَ اِتَّقِ اَلسُّفْيَانِيَّ وَ اِتَّقِ اَلشُّذَّاذَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ.}}</ref> «از شر اصهب ابرص پرهیز کن. پرسیدند: اصهب کیست؟ فرمود: ابرص. پس فرمود: از شر سفیانى نیز پرهیز کن و از شرّ آن عدّه از [[آل محمد]] که شذوذ دارند برحذر باش.»<ref>ر. ک. [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷؛ [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶</ref> در این [[حدیث]]، اصهب و [[ابقع]] یک نفر معرفى شده است. در این [[حدیث]] به [[شیعیان]] [[امر]] شده تحت تأثیر تبلیغات اصهب و [[ابقع]] و سفیانى و شواذّ [[آل محمد]] قرار نگیرند و به سودشان [[شمشیر]] نزنند.<ref>ر. ک. [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج ۲، ص ۹۹۳؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷</ref> منظور از شواذّ [[آل محمد]] افراد تکرو، کجرو، و فرصتطلبى هستند که از جهت نسبت به [[اهل بیت]] {{عم}} منسوبند ولى براى به دست آوردن [[حکومت]] به ادّعاهاى دروغین متوسّل میشوند تا بدین وسیله افراد مذهبى و با حرارت را به طرف خود جذب کنند.<ref>ر. ک. [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ـ۹۹۶</ref> | | # [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «از شر اصهب ابرص پرهیز کن. پرسیدند: اصهب کیست؟ فرمود: ابرص. پس فرمود: از شر سفیانى نیز پرهیز کن و از شرّ آن عدّه از [[آل محمد]] که شذوذ دارند برحذر باش»<ref>{{متن حدیث|إتّق شرّ الأصهب الأبرص! قَالَ وَ مَا اَلْأَصْهَبُ قَالَ اَلْأَبْقَعُ قُلْتُ وَ مَا اَلْأَبْقَعُ قَالَ اَلْأَبْرَصُ وَ اِتَّقِ اَلسُّفْيَانِيَّ وَ اِتَّقِ اَلشُّذَّاذَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ.}}؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۰؛ ج ۵۲، ص ۲۷۸.</ref>. در این [[حدیث]]، اصهب و [[ابقع]] یک نفر معرفى شده است. در این [[حدیث]] به [[شیعیان]] [[امر]] شده تحت تأثیر تبلیغات اصهب و [[ابقع]] و سفیانى و شواذّ [[آل محمد]] قرار نگیرند و به سودشان [[شمشیر]] نزنند. منظور از شواذّ [[آل محمد]] افراد تکرو، کجرو، و فرصتطلبى هستند که از جهت نسبت به [[اهل بیت]] {{عم}} منسوبند ولى براى به دست آوردن [[حکومت]] به ادّعاهاى دروغین متوسّل میشوند تا بدین وسیله افراد مذهبى و با حرارت را به طرف خود جذب کنند<ref>ر.ک: [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۱۰۷؛ [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶</ref>. |
| # همچنین حضرت فرمودند:<ref>نعمانى، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب۱۴، ح۶۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۷؛ بشارة الاسلام، ص۱۰۲؛ الامام المهدى، ص۲۲۴؛ «نخستین سرزمینى که در آن شورش و کشتار میشود سرزمین شام است که سه لشکر در آن با یک دیگر نبرد میکنند: اصهب؛ ابقع؛ سفیانى. این سه لشکر با یک دیگر میجنگند، پس سفیانى با ابقع درگیر میشود و او را با همه سپاهیانش میکشد، سپس اصهب را نیز از پاى درمیآورد.»</ref> {{متن حدیث|فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ اَلشَّامُ ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَشْهَبِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي اَلسُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ وَ يَقْتُلُهُ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ يَقْتُلُ اَلْأَصْهَبَ}}<ref>«اولین سرزمینی که خراب خواهد شد شام است، اهل شام و دیگران به سه پرچم گرایش پیدا میکنند: پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی».</ref> و...<ref>ر. ک. [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶؛ [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[سفیانی از ظهور تا افول (کتاب)|سفیانی از ظهور تا افول]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶</ref>. | | # همچنین حضرت فرمودند: «اولین سرزمینی که خراب خواهد شد شام است، اهل شام و دیگران به سه پرچم گرایش پیدا میکنند: پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی»<ref>{{متن حدیث|فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ اَلشَّامُ ثُمَّ يَخْتَلِفُونَ عَلَى ثَلاَثِ رَايَاتٍ رَايَةِ اَلْأَصْهَبِ وَ رَايَةِ اَلْأَشْهَبِ وَ رَايَةِ اَلسُّفْيَانِيِّ فَيَلْتَقِي اَلسُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ وَ يَقْتُلُهُ اَلسُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ مَعَهُ وَ يَقْتُلُ اَلْأَصْهَبَ}}، نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغيبة، ص۳۹۱، ب۱۴، ح۶۷؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۷؛ بشارة الاسلام، ص۱۰۲؛ الامام المهدی، ص۲۲۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[کامل سلیمان|سلیمان، کامل]]، [[روزگار رهایی (کتاب)|روزگار رهایی]]، ج۲، ص۹۹۲ ـ ۹۹۶؛ [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[سفیانی از ظهور تا افول (کتاب)|سفیانی از ظهور تا افول]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶.</ref>. |
| * به جز این روايت که معتبر است و از درگيرى [[سفیانی]] با [[ابقع]] و اصهب گزارش میدهد، ساير روايات علاوه بر اينكه [[خبر]] واحدند، اسناد معتبرى نيز ندارند. بنابراين، به محتواى آنها نمیتوان اطمينان كرد<ref>ر. ک. [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[سفیانی از ظهور تا افول (کتاب)|سفیانی از ظهور تا افول]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶</ref>.
| | |
| | به جز این روايت که معتبر است و از درگيرى [[سفیانی]] با [[ابقع]] و اصهب گزارش میدهد، ساير روايات علاوه بر اينكه [[خبر]] واحدند، اسناد معتبرى نيز ندارند. بنابراين، به محتواى آنها نمیتوان اطمينان كرد<ref>ر.ک: [[نصرتالله آیتی|آیتی، نصرتالله]]، [[سفیانی از ظهور تا افول (کتاب)|سفیانی از ظهور تا افول]]، ص۲۳۴ ـ ۲۳۶</ref>. |
|
| |
|
| == پرسش مستقیم == | | == پرسش مستقیم == |