حدیث در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←پیشینه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پیشینه) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
پیشینه حدیث به آغاز [[اسلام]] و [[نزول]] [[وحی بر پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} بازمیگردد. بر اساس روایاتی که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[حفظ]]، [[ثبت]] و [[نقل حدیث]]<ref>ابنماجه، سنن ابنماجه، ۱/۶–۱۳؛ خطیب بغدادی، تقیید العلم، ۶۷، ۶۹ و ۷۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲/۱۴۴ و ۱۵۱.</ref> و [[مذاکره]] آن<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲/۱۵۲؛ حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ۸۷.</ref> سفارش کرده است؛ [[ولی]] با همه تأکیدی که [[پیامبر]]{{صل}} به ثبت [[روایات]] داشت، [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم]] با این ادعا که [[کتاب خدا]] با حدیث [[اشتباه]] نشود و [[مصونیت]] [[قرآن]] محفوظ بماند، <ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۵۰–۵۱.</ref> از [[نوشتن]]، تدوین و نقل آن بهشدت جلوگیری کردند.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ۲۶۷.</ref> منع [[نوشتن حدیث]] تا [[زمان]] [[حکومت]] [[عمر بن عبدالعزیز]] ادامه داشت. او این منع را [[لغو]] کرد؛ در حالیکه در آن زمان بیشتر [[صحابه]] از [[دنیا]] رفته بودند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱/۳۳.</ref> در دوران منع نوشتن حدیث، امیرالمؤمنین علی{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{ع}} به حفظ، [[کتابت]] و [[نشر حدیث]] توجه داشتند و خود به نوشتن حدیث پرداختند و [[پیروان]] خود را نیز بدان [[تشویق]] کردند.<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱/۲۲۷، ۲۳۱ و ۲۳۵–۲۳۶؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۷/۳۰۲؛ آقابزرگ، الذریعه، ۲/۳۰۶.</ref> | پیشینه حدیث به آغاز [[اسلام]] و [[نزول]] [[وحی بر پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} بازمیگردد. بر اساس روایاتی که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[حفظ]]، [[ثبت]] و [[نقل حدیث]]<ref>ابنماجه، سنن ابنماجه، ۱/۶–۱۳؛ خطیب بغدادی، تقیید العلم، ۶۷، ۶۹ و ۷۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲/۱۴۴ و ۱۵۱.</ref> و [[مذاکره]] آن<ref>کلینی، الکافی، ۱/۴۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲/۱۵۲؛ حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ۸۷.</ref> سفارش کرده است؛ [[ولی]] با همه تأکیدی که [[پیامبر]]{{صل}} به ثبت [[روایات]] داشت، [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم]] با این ادعا که [[کتاب خدا]] با حدیث [[اشتباه]] نشود و [[مصونیت]] [[قرآن]] محفوظ بماند، <ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۵۰–۵۱.</ref> از [[نوشتن]]، تدوین و نقل آن بهشدت جلوگیری کردند.<ref>حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفه، ۲۶۷.</ref> منع [[نوشتن حدیث]] تا [[زمان]] [[حکومت]] [[عمر بن عبدالعزیز]] ادامه داشت. او این منع را [[لغو]] کرد؛ در حالیکه در آن زمان بیشتر [[صحابه]] از [[دنیا]] رفته بودند.<ref>بخاری، صحیح البخاری، ۱/۳۳.</ref> در دوران منع نوشتن حدیث، امیرالمؤمنین علی{{ع}} و دیگر [[امامان معصوم]]{{ع}} به حفظ، [[کتابت]] و [[نشر حدیث]] توجه داشتند و خود به نوشتن حدیث پرداختند و [[پیروان]] خود را نیز بدان [[تشویق]] کردند.<ref>فیض کاشانی، الوافی، ۱/۲۲۷، ۲۳۱ و ۲۳۵–۲۳۶؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۷/۳۰۲؛ آقابزرگ، الذریعه، ۲/۳۰۶.</ref> | ||
نخستین کتاب [[حدیثی]]، صحیفهای است که [[علی]]{{ع}} از [[احادیث پیامبر]] | نخستین کتاب [[حدیثی]]، صحیفهای است که [[علی]]{{ع}} از [[احادیث پیامبر اکرم]]{{صل}} در زمان خود پیامبر{{صل}} جمع کرد که از آن به [[صحیفه علی]]{{ع}} یا [[کتاب علی]]{{ع}} تعبیر میشود و جمعی از [[محدثان شیعه]] و اهل سنت از آن، [[حدیث]] نقل کردهاند.<ref>احمد بن حنبل، مسند الاماماحمد بن حنبل، ۱/۷۹؛ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ۳/۱۲۶–۱۲۷؛ ابنماجه، سنن ابنماجه، ۲/۸۸۷.</ref> به غیر از این [[صحیفه]]، امامعلی{{ع}} صحیفه دیگری هم داشته که به املای [[رسول خدا]]{{صل}} بوده است<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۷؛ صدوق، من لایحضر، ۴/۲۶۳.</ref> و بر اساس روایتی از [[امام حسن]]{{ع}} همه [[احکام]] را دارا بوده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۴۴/۱۰۰–۱۰۱.</ref> از این کتاب تعبیر به «[[جفر]] و [[جامعه]]» نیز شده است<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱/۱۵۰ و ۱۵۲.</ref> و در دورههای بعد، [[امامان معصوم]]{{ع}} به این کتاب استناد میکردند.<ref>طوسی، الاستبصار، ۱/۳۸۳؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۸/۳۸۶.</ref> [[حضرت فاطمه]]{{س}} نیز روایاتی را در [[زمان]] [[رسول اکرم]]{{صل}} جمع کرد.<ref>طبری امامی، دلائل الامامه، ۶۵–۶۶؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۲/۸۱.</ref> [[سعد بن عباده]] و [[جابر بن عبدالله انصاری]]،<ref>صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، ۲۴ و ۲۶.</ref> [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]]، [[مقداد]] و برخی دیگر از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیز به [[نقل حدیث]] پرداختند و آثاری از خود بر جای گذاشتند.<ref>آقابزرگ، الذریعه، ۲/۱۵۲.</ref> در طبقه [[تابعان]] نیز عدهای از [[پیروان اهل بیت]]{{ع}} ازجمله [[علی بن ابی رافع]]،<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۶–۷.</ref> [[سلیم بن قیس هلالی]]،<ref>کشی، رجال کشی، ۱۰۴.</ref> [[حارث بن عبدالله اعور همدانی]]، [[اصبغ بن نباته]]، [[میثم تمار]] و دیگران به تألیف کتابها و رسالههای [[حدیثی]] پرداختند.<ref> مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۶۴–۶۵.</ref> | ||
[[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[یاران]] و [[شاگردان]] خود را [[تشویق]] به [[ثبت]] و ضبط [[احادیث]] میکردند و بسیاری از [[روایات]] [[شیعی]] از این [[عصر]] به بعد در قالب [[کتاب تدوین]] شدند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۲.</ref> جمعی از [[اصحاب ائمه]]{{ع}} ازجمله [[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی]] و [[حسن بن محبوب]] و [[حماد بن عیسی]] و [[صفوان بن یحیی]] از دستاندرکاران این [[کار]] بودند.<ref>غفاری، تلخیص مقباس، ۲۳۸.</ref> مجموعه این مکتوباتِ [[محدثان شیعه]] به ۶۶۰۰ کتاب (رساله یا نوشته)<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۳۰/۱۶۵؛ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ۱/۱۲۳.</ref> یا شش هزار کتاب و چهارصد اصل رسید.<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۲/۱۳۴.</ref> کتابهای [[کافی]] از [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[من لایحضره الفقیه]] از [[شیخ صدوق]]، [[تهذیب الاحکام]] و [[استبصار]] از [[محمد بن حسن طوسی]]، چهار کتاب مهم حدیثی [[شیعه]]، در [[قرن چهارم]] و پنجم بر اساس همان کتابها و اصول تألیف شدند.<ref>غفاری، تلخیص مقباس، ۲۴۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۲/۱۳۴–۱۳۵.</ref> در سده دهم [[هجری]] کتابهای [[وافی]] از [[محمد محسن فیض کاشانی]]، [[وسائل الشیعه]] از [[محمد حسن حر عاملی]]، [[بحار الانوار]] از [[محمد باقر مجلسی]] و [[عوالم العلوم]] از [[عبدالله بحرانی اصفهانی]] با سبکی نو به [[تدوین حدیث]] رونق دادند و پس از آنها نیز عدهای از [[علما]] مانند میرزا [[حسین نوری]] با [[نگارش]] کتابهایی مانند [[مستدرک الوسائل]] به تکمیل آن پرداختند.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۱۲–۱۲۲.</ref> | [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} نیز [[یاران]] و [[شاگردان]] خود را [[تشویق]] به [[ثبت]] و ضبط [[احادیث]] میکردند و بسیاری از [[روایات]] [[شیعی]] از این [[عصر]] به بعد در قالب [[کتاب تدوین]] شدند.<ref>کلینی، الکافی، ۱/۵۲.</ref> جمعی از [[اصحاب ائمه]]{{ع}} ازجمله [[احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی]] و [[حسن بن محبوب]] و [[حماد بن عیسی]] و [[صفوان بن یحیی]] از دستاندرکاران این [[کار]] بودند.<ref>غفاری، تلخیص مقباس، ۲۳۸.</ref> مجموعه این مکتوباتِ [[محدثان شیعه]] به ۶۶۰۰ کتاب (رساله یا نوشته)<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۳۰/۱۶۵؛ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ۱/۱۲۳.</ref> یا شش هزار کتاب و چهارصد اصل رسید.<ref>آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۲/۱۳۴.</ref> کتابهای [[کافی]] از [[محمد بن یعقوب کلینی]]، [[من لایحضره الفقیه]] از [[شیخ صدوق]]، [[تهذیب الاحکام]] و [[استبصار]] از [[محمد بن حسن طوسی]]، چهار کتاب مهم حدیثی [[شیعه]]، در [[قرن چهارم]] و پنجم بر اساس همان کتابها و اصول تألیف شدند.<ref>غفاری، تلخیص مقباس، ۲۴۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۲/۱۳۴–۱۳۵.</ref> در سده دهم [[هجری]] کتابهای [[وافی]] از [[محمد محسن فیض کاشانی]]، [[وسائل الشیعه]] از [[محمد حسن حر عاملی]]، [[بحار الانوار]] از [[محمد باقر مجلسی]] و [[عوالم العلوم]] از [[عبدالله بحرانی اصفهانی]] با سبکی نو به [[تدوین حدیث]] رونق دادند و پس از آنها نیز عدهای از [[علما]] مانند میرزا [[حسین نوری]] با [[نگارش]] کتابهایی مانند [[مستدرک الوسائل]] به تکمیل آن پرداختند.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۱۲–۱۲۲.</ref> | ||
در میان [[اهل سنت]] نیز پس از [[رفع ممنوعیت]] [[نوشتن حدیث]]، اقداماتی صورت گرفت. [[محمد بن شهاب زهری]] در [[قرن دوم هجری]] [[احادیث]] [[مدینه]] را گردآوری و برای [[عمر بن عبدالعزیز]] فرستاد و او آنها را به صورت دفترهایی به [[شهرها]] فرستاد.<ref>عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفه، ۲۳۵.</ref> از قرن دوم هجری شخصیتهای بسیاری به نگارش [[حدیث]] روی آوردند<ref>عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفه، ۲۳۲–۲۳۳.</ref>؛ ازجمله [[مالک بن انس الموطأ]] را تألیف کرد. این [[زمان]] [[زمینهساز]] دوران [[شکوفایی]] تدوین حدیث در [[قرن سوم]] و چهارم شد. [[صحاح ششگانه]] اهل سنت، [[صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم]]، [[سنن ابنماجه]]، [[سنن ابیداوود]]، [[سنن ترمذی]] و [[سنن نسایی]] به ترتیب در این [[عصر]] تألیف شدهاند.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۳۱–۱۳۵.</ref> به جز صحاح ششگانه [[کتابهای حدیثی]] دیگری نیز در همین [[مقطع]] تألیف شدند.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۳۵.</ref> از [[قرن پنجم]] به بعد [[کار]] تدوین [[جوامع حدیثی]]، نگارش مستدرکات و نگارش شرح بر کتابهای حدیثی در میان اهل سنت پیگیری شد.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۳۶–۱۳۸.</ref> | در میان [[اهل سنت]] نیز پس از [[رفع ممنوعیت]] [[نوشتن حدیث]]، اقداماتی صورت گرفت. [[محمد بن شهاب زهری]] در [[قرن دوم هجری]] [[احادیث]] [[مدینه]] را گردآوری و برای [[عمر بن عبدالعزیز]] فرستاد و او آنها را به صورت دفترهایی به [[شهرها]] فرستاد.<ref>عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفه، ۲۳۵.</ref> از قرن دوم هجری شخصیتهای بسیاری به نگارش [[حدیث]] روی آوردند<ref>عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفه، ۲۳۲–۲۳۳.</ref>؛ ازجمله [[مالک بن انس]] [[الموطأ]] را تألیف کرد. این [[زمان]] [[زمینهساز]] دوران [[شکوفایی]] تدوین حدیث در [[قرن سوم]] و چهارم شد. [[صحاح ششگانه]] اهل سنت، [[صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم]]، [[سنن ابنماجه]]، [[سنن ابیداوود]]، [[سنن ترمذی]] و [[سنن نسایی]] به ترتیب در این [[عصر]] تألیف شدهاند.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۳۱–۱۳۵.</ref> به جز صحاح ششگانه [[کتابهای حدیثی]] دیگری نیز در همین [[مقطع]] تألیف شدند.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۳۵.</ref> از [[قرن پنجم]] به بعد [[کار]] تدوین [[جوامع حدیثی]]، نگارش مستدرکات و نگارش شرح بر کتابهای حدیثی در میان اهل سنت پیگیری شد.<ref>مهریزی، آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، ۱۳۶–۱۳۸.</ref> | ||
امام خمینی افزون بر شرحهایی که بر احادیث نگاشتهاست، دیدگاههای قابل توجهی در لابهلای نوشتههای [[فقهی]]، اصولی [[عرفانی]] و حتی سخنرانیهای خویش دربارهٔ [[حدیث]] و شیوههای [[فهم]] آن، مطرح کردهاست.<ref>[[محمد صادق مزینانی |مزینانی، محمد صادق]]، [[حدیث (مقاله)|مقاله «حدیث»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص ۳۲۶.</ref> | امام خمینی افزون بر شرحهایی که بر احادیث نگاشتهاست، دیدگاههای قابل توجهی در لابهلای نوشتههای [[فقهی]]، اصولی [[عرفانی]] و حتی سخنرانیهای خویش دربارهٔ [[حدیث]] و شیوههای [[فهم]] آن، مطرح کردهاست.<ref>[[محمد صادق مزینانی |مزینانی، محمد صادق]]، [[حدیث (مقاله)|مقاله «حدیث»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۴ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۴، ص ۳۲۶.</ref> |