ارتداد در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - '|22px]] 22px پژوهشکده تحقیقات اسلامی، [[فرهنگ شیعه')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۳۷: خط ۳۷:
شیطان از عوامل اصلی ارتداد است که [[مؤمنان]] را [[فریب]] داده، با آنکه [[حجّت]] بر ایشان تمام شده است، آنان را به [[انحراف]] می‌کشاند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ}}<ref>«بی‌گمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد» سوره محمد، آیه ۲۵.</ref> هم‌چنین در آیه دیگری آمده است: {{متن قرآن|كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«همچون شیطان که به آدمی گفت: کافر شو و چون کافر شد گفت: من از تو بیزارم که من از خداوند پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره حشر، آیه ۱۶.</ref> بیش‌تر [[مفسّران]]، مقصود از "[[انسان]]" را در این آیه، "برصیصای [[عابد]] دانسته‌اند که یکی از [[گناهان کبیره]] را مرتکب شد و هنگام [[مجازات]]، [[شیطان]] به بهانه [[نجات]]، او را به [[سجده]] بر خویش وا داشت و او با این عمل، از [[دین الهی]] خارج شد<ref>جامع‌البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۶۳‌ـ‌۶۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
شیطان از عوامل اصلی ارتداد است که [[مؤمنان]] را [[فریب]] داده، با آنکه [[حجّت]] بر ایشان تمام شده است، آنان را به [[انحراف]] می‌کشاند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ}}<ref>«بی‌گمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد» سوره محمد، آیه ۲۵.</ref> هم‌چنین در آیه دیگری آمده است: {{متن قرآن|كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«همچون شیطان که به آدمی گفت: کافر شو و چون کافر شد گفت: من از تو بیزارم که من از خداوند پروردگار جهانیان می‌هراسم» سوره حشر، آیه ۱۶.</ref> بیش‌تر [[مفسّران]]، مقصود از "[[انسان]]" را در این آیه، "برصیصای [[عابد]] دانسته‌اند که یکی از [[گناهان کبیره]] را مرتکب شد و هنگام [[مجازات]]، [[شیطان]] به بهانه [[نجات]]، او را به [[سجده]] بر خویش وا داشت و او با این عمل، از [[دین الهی]] خارج شد<ref>جامع‌البیان، مج۱۴، ج۲۸، ص۶۳‌ـ‌۶۴؛ مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۹۷؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۸، ص‌۲۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[سلاطین جور]] ===
=== [[سلاطین جور]] ===
از دیگر [[زمینه‌سازان]] [[ارتداد]]، [[سلاطین]] جورند که با فشار و [[شکنجه]]، در صدد باز‌گرداندن [[مؤمنان]] از [[دین]] هستند. از‌جمله این [[حاکمان]]، [[فرعون]] است که وقتی ساحران به [[موسی]] [[ایمان]] آوردند، آنان را به شکنجه و [[قتل]] [[تهدید]] کرد تا از [[پیروی]] موسی {{ع}} [[دست]] بردارند: {{متن قرآن|قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى}}<ref>«فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم بدو گرویده‌اید؟ بی‌گمان او سردسته شماست که به شما جادو آموخته است؛ به زودی دست‌ها و پاهایتان را چپ و راست می‌برم و بر تنه‌های درخت خرما، بر دارتان می‌آویزم و بی‌گمان خواهید دانست که از ما کدام در عذاب کردن» سوره طه، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«گفتند هرگز تو را بر برهان‌هایی که فرا راهمان (پدید) آمده و بر آن کس که ما را آفریده است برنخواهیم گزید؛ هر چه از دستت بر می‌آید بکن! تو تنها در زندگی این جهان کاری می‌توانی کرد» سوره طه، آیه ۷۲.</ref> حاکمان عصر [[اصحاب کهف]] نیز در صدد بازگرداندن آنان به [[آیین]] خود بودند؛ بدین‌سبب اصحاب کهف به یکی از [[یاران]] خود سفارش کردند که برای تهیّه [[غذا]]، پنهانی وارد [[شهر]] شود تا از گزند مأموران [[حکومت]] مصون بمانند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا}}<ref>«و بدین‌گونه ما آنان را (از خواب) برانگیختیم تا از هم باز پرسند؛ یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشته‌اید؟ گفتند: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشته‌ایم؛ گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشته‌اید آگاه‌تر است؛ اکنون از خویش یک تن را با این درهمتان به شهر گسیل دارید که بنگرد کدام خوراک پاکیزه‌تر است تا برایتان از آن رزقی آورد و باید نرمی کند و کسی را از (بودن) شما نیاگاهاند» سوره کهف، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«که آنان اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان می‌کنند، یا به آیین خویش برمی‌گردانند و در آن صورت، هرگز، هیچ‌گاه رستگار نخواهید شد» سوره کهف، آیه ۲۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
از دیگر [[زمینه‌سازان]] [[ارتداد]]، [[سلاطین]] جورند که با فشار و [[شکنجه]]، در صدد باز‌گرداندن [[مؤمنان]] از [[دین]] هستند. از‌جمله این [[حاکمان]]، [[فرعون]] است که وقتی ساحران به [[موسی]] [[ایمان]] آوردند، آنان را به شکنجه و [[قتل]] [[تهدید]] کرد تا از [[پیروی]] موسی {{ع}} دست بردارند: {{متن قرآن|قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَلَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَأَبْقَى}}<ref>«فرعون گفت: آیا پیش از آنکه من به شما اجازه دهم بدو گرویده‌اید؟ بی‌گمان او سردسته شماست که به شما جادو آموخته است؛ به زودی دست‌ها و پاهایتان را چپ و راست می‌برم و بر تنه‌های درخت خرما، بر دارتان می‌آویزم و بی‌گمان خواهید دانست که از ما کدام در عذاب کردن» سوره طه، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلَى مَا جَاءَنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالَّذِي فَطَرَنَا فَاقْضِ مَا أَنْتَ قَاضٍ إِنَّمَا تَقْضِي هَذِهِ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا}}<ref>«گفتند هرگز تو را بر برهان‌هایی که فرا راهمان (پدید) آمده و بر آن کس که ما را آفریده است برنخواهیم گزید؛ هر چه از دستت بر می‌آید بکن! تو تنها در زندگی این جهان کاری می‌توانی کرد» سوره طه، آیه ۷۲.</ref> حاکمان عصر [[اصحاب کهف]] نیز در صدد بازگرداندن آنان به [[آیین]] خود بودند؛ بدین‌سبب اصحاب کهف به یکی از [[یاران]] خود سفارش کردند که برای تهیّه [[غذا]]، پنهانی وارد [[شهر]] شود تا از گزند مأموران [[حکومت]] مصون بمانند: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا}}<ref>«و بدین‌گونه ما آنان را (از خواب) برانگیختیم تا از هم باز پرسند؛ یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشته‌اید؟ گفتند: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشته‌ایم؛ گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشته‌اید آگاه‌تر است؛ اکنون از خویش یک تن را با این درهمتان به شهر گسیل دارید که بنگرد کدام خوراک پاکیزه‌تر است تا برایتان از آن رزقی آورد و باید نرمی کند و کسی را از (بودن) شما نیاگاهاند» سوره کهف، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«که آنان اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان می‌کنند، یا به آیین خویش برمی‌گردانند و در آن صورت، هرگز، هیچ‌گاه رستگار نخواهید شد» سوره کهف، آیه ۲۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[کافران]] و [[مشرکان]] ===
=== [[کافران]] و [[مشرکان]] ===
در طول [[تاریخ]]، مشرکان همواره، به دنبال بازگرداندن مؤمنان از آیین خود بوده‌اند. [[قرآن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بی‌گمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۱۳.</ref>، این را [[هدف]] همه کافران دانسته است. در [[آیه]] دیگر، درباره کافران [[قوم شعیب]] آمده که آنان، [[شعیب]] و پیروانش را در‌صورتی که به آیین آنها باز‌نگردند، به [[اخراج]] از [[سرزمین]] خود تهدید کردند: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بی‌گمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آورده‌اند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت:» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref> هم‌چنین در [[آیات]] دیگری درباره [[مؤمن]] [[آل‌فرعون]] آمده که مشرکان او را به [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] فرا می‌خواندند؛ ولی او بر ایمان خود پای می‌فشرد و [[دعوت]] آنان را دعوت به‌سوی [[آتش]] می‌نامید: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ}}<ref>«و ای قوم من! چگونه است که (من) شما را به رهایی فرا می‌خوانم و (شما) مرا به آتش (دوزخ) فرا می‌خوانید؟» سوره غافر، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ}}<ref>«مرا فرا می‌خوانید که به خداوند کفر بورزم و چیزی را که به آن دانشی ندارم شریک او قرار دهم در حالی که من شما را به آن پیروزمند آمرزنده فرا می‌خوانم» سوره غافر، آیه ۴۲.</ref> [[مشرکان]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز همواره [[آرزو]] می‌کردند تا [[مسلمانان]] از [[اسلام]] باز‌گردند:{{متن قرآن|إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«اگر بر شما دست یابند دشمنانتان خواهند بود و بر شما به بدی دست دراز می‌کنند و زبان می‌گشایند و دوست می‌دارند که کاش شما نیز کافر می‌شدید» سوره ممتحنه، آیه ۲.</ref> در [[آیه]] دیگر آمده است که آنان می‌گفتند: اگر شما از اسلام [[دست]] بردارید و از آیین ما [[پیروی]] کنید، همه [[گناهان]] شما را برعهده می‌گیریم {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُمْ بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کافران به مؤمنان گفتند از راه ما پیروی کنید و ما (نیز) باید بار گناهان شما را برداریم ولی آنان هیچ باری از گناهان ایشان را برنمی‌دارند؛ بی‌گمان آنان دروغگویند» سوره عنکبوت، آیه ۱۲.</ref>. آیه‌ {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> از [[کوشش]] مداوم آنان در این زمینه سخن می‌گوید. پس از [[جنگ اُحُد]]، [[کافران]] با استفاده از وضع [[روحی]] نامساعد برخی مسلمانان می‌کوشیدند، آنان را به اسلام، بدبین کنند که [[قرآن]] مسلمانان را از [[سقوط]] در [[کفر]]، برحذر می‌دارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشته‌تان (در جاهلیت) باز می‌گردانند و از زیانکاران می‌گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
در طول [[تاریخ]]، مشرکان همواره، به دنبال بازگرداندن مؤمنان از آیین خود بوده‌اند. [[قرآن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کافران به پیامبرانشان گفتند: شما را از سرزمینمان بیرون خواهیم راند مگر به آیین ما باز گردید آنگاه پروردگارشان به آنان وحی کرد که بی‌گمان ستمگران را نابود خواهیم کرد» سوره ابراهیم، آیه ۱۳.</ref>، این را [[هدف]] همه کافران دانسته است. در [[آیه]] دیگر، درباره کافران [[قوم شعیب]] آمده که آنان، [[شعیب]] و پیروانش را در‌صورتی که به آیین آنها باز‌نگردند، به [[اخراج]] از [[سرزمین]] خود تهدید کردند: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ}}<ref>«سرکردگان سرکش از قوم او گفتند: ای شعیب! بی‌گمان تو و کسانی را که همراه تو ایمان آورده‌اند، از شهر خود بیرون خواهیم راند یا آنکه به آیین ما باز گردید؛ (شعیب) گفت:» سوره اعراف، آیه ۸۸.</ref> هم‌چنین در [[آیات]] دیگری درباره [[مؤمن]] [[آل‌فرعون]] آمده که مشرکان او را به [[شرک]] و [[بت‌پرستی]] فرا می‌خواندند؛ ولی او بر ایمان خود پای می‌فشرد و [[دعوت]] آنان را دعوت به‌سوی [[آتش]] می‌نامید: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ}}<ref>«و ای قوم من! چگونه است که (من) شما را به رهایی فرا می‌خوانم و (شما) مرا به آتش (دوزخ) فرا می‌خوانید؟» سوره غافر، آیه ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ}}<ref>«مرا فرا می‌خوانید که به خداوند کفر بورزم و چیزی را که به آن دانشی ندارم شریک او قرار دهم در حالی که من شما را به آن پیروزمند آمرزنده فرا می‌خوانم» سوره غافر، آیه ۴۲.</ref> [[مشرکان]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} نیز همواره [[آرزو]] می‌کردند تا [[مسلمانان]] از [[اسلام]] باز‌گردند:{{متن قرآن|إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«اگر بر شما دست یابند دشمنانتان خواهند بود و بر شما به بدی دست دراز می‌کنند و زبان می‌گشایند و دوست می‌دارند که کاش شما نیز کافر می‌شدید» سوره ممتحنه، آیه ۲.</ref> در [[آیه]] دیگر آمده است که آنان می‌گفتند: اگر شما از اسلام دست بردارید و از آیین ما [[پیروی]] کنید، همه [[گناهان]] شما را برعهده می‌گیریم {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنَا وَلْنَحْمِلْ خَطَايَاكُمْ وَمَا هُمْ بِحَامِلِينَ مِنْ خَطَايَاهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کافران به مؤمنان گفتند از راه ما پیروی کنید و ما (نیز) باید بار گناهان شما را برداریم ولی آنان هیچ باری از گناهان ایشان را برنمی‌دارند؛ بی‌گمان آنان دروغگویند» سوره عنکبوت، آیه ۱۲.</ref>. آیه‌ {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«از تو درباره جنگ در ماه حرام می‌پرسند، بگو: جنگ در آن (گناهی) بزرگ است و (گناه) باز داشتن (مردم) از راه خداوند و ناسپاسی به او و (باز داشتن مردم از) مسجد الحرام و بیرون راندن اهل آن از آن، در نظر خداوند بزرگ‌تر است و آشوب (شرک) از کشتار (هم) بزرگ‌تر است؛ و (این کافران) پیاپی با شما جنگ می‌کنند تا اگر بتوانند شما را از دینتان بازگردانند، و کردار کسانی از شما که از دین خود بازگردند و در کفر بمیرند، در این جهان و جهان واپسین، تباه است و آنان دمساز آتش و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۱۷.</ref> از [[کوشش]] مداوم آنان در این زمینه سخن می‌گوید. پس از [[جنگ اُحُد]]، [[کافران]] با استفاده از وضع [[روحی]] نامساعد برخی مسلمانان می‌کوشیدند، آنان را به اسلام، بدبین کنند که [[قرآن]] مسلمانان را از [[سقوط]] در [[کفر]]، برحذر می‌دارد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از کافران پیروی کنید شما را به (باورهای) گذشته‌تان (در جاهلیت) باز می‌گردانند و از زیانکاران می‌گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۴۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[اهل کتاب]] ===
=== [[اهل کتاب]] ===
عدّه‌ای از [[یهود]] و [[نصارا]] نیز آرزوی بازگرداندن [[مؤمنان]] از آئین خود را داشتند: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>، {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> آنان به بعضی از هم‌کیشان خود سفارش می‌کردند که صبحگاهان اسلام آورند و شبانگاه [[کافر]] شوند تا شاید بدین وسیله در [[عقیده]] مسلمانان [[تزلزل]] ایجاد کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و جز به کسی که از دین شما پیروی کند اعتماد نکنید، بگو: بی‌گمان رهنمود، رهنمود خداوند است تا کسی نپندارد که به کسی مانند آنچه به شما داده‌اند می‌دهند یا بتوانند با شما نزد پروردگارتان چون و چرا کنند، بگو: به راستی بخشش در دست خداوند است، به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره آل عمران، آیه ۷۳.</ref> در [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است که ۱۲ نفر از دانش‌مندان یهود [[خیبر]]، تبانی کردند تا عدّه‌ای چنین امری را انجام دهند و این‌گونه اندیشیدند که علّت بازگشت خود را عدم تطابق [[محمد]] {{صل}} با [[پیامبر]] [[موعود]]، عنوان کنند؛<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص‌۷۷۳‌ـ‌۷۷۴.</ref> بدین سبب، قرآن به مسلمانان هشدار داده است که اگر از آنان پیروی کنید، شما را به کفر باز‌می‌گردانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از دسته‌ای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز می‌گردانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
عدّه‌ای از [[یهود]] و [[نصارا]] نیز آرزوی بازگرداندن [[مؤمنان]] از آئین خود را داشتند: {{متن قرآن|وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بسیاری از اهل کتاب با آنکه حق برای آنان روشن است، از رشکی در درون جانشان، خوش دارند که شما را از پس ایمان به کفر بازگردانند؛ باری، (از آنان) درگذرید و چشم بپوشید تا (زمانی که) خداوند فرمان خویش را (پیش) آورد که خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۱۰۹.</ref>، {{متن قرآن|وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ}}<ref>«دسته‌ای از اهل کتاب گمراه کردن شما را دوست دارند امّا جز خود را گمراه نمی‌کنند و درنمی‌یابند» سوره آل عمران، آیه ۶۹.</ref> آنان به بعضی از هم‌کیشان خود سفارش می‌کردند که صبحگاهان اسلام آورند و شبانگاه [[کافر]] شوند تا شاید بدین وسیله در [[عقیده]] مسلمانان [[تزلزل]] ایجاد کنند: {{متن قرآن|وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِمَنْ تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَنْ يُؤْتَى أَحَدٌ مِثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِنْدَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و جز به کسی که از دین شما پیروی کند اعتماد نکنید، بگو: بی‌گمان رهنمود، رهنمود خداوند است تا کسی نپندارد که به کسی مانند آنچه به شما داده‌اند می‌دهند یا بتوانند با شما نزد پروردگارتان چون و چرا کنند، بگو: به راستی بخشش در دست خداوند است، به هر که خواهد می‌دهد و خداوند نعمت‌گستری داناست» سوره آل عمران، آیه ۷۳.</ref> در [[شأن نزول]] این آیه نقل شده است که ۱۲ نفر از دانش‌مندان یهود [[خیبر]]، تبانی کردند تا عدّه‌ای چنین امری را انجام دهند و این‌گونه اندیشیدند که علّت بازگشت خود را عدم تطابق [[محمد]] {{صل}} با [[پیامبر]] [[موعود]]، عنوان کنند؛<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص‌۷۷۳‌ـ‌۷۷۴.</ref> بدین سبب، قرآن به مسلمانان هشدار داده است که اگر از آنان پیروی کنید، شما را به کفر باز‌می‌گردانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از دسته‌ای از کسانی که به آنان کتاب داده شده است فرمانبرداری کنید شما را پس از ایمانتان به کفر باز می‌گردانند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۰.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۵۲: خط ۵۲:
آیه‌ {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و برخی از مردم کسانی هستند که می‌گویند: به خداوند ایمان آورده‌ایم آنگاه چون در راه خداوند، آزاری ببینند گزند مردم را همچون عذاب خداوند می‌انگارند و اگر از سوی پروردگارت امدادی برسد می‌گویند: بی‌گمان ما با شما بوده‌ایم؛ آیا خداوند به آنچه جهانیان در دل د» سوره عنکبوت، آیه ۱۰.</ref> از سرگذشت گروه دیگری از [[مسلمانان]] خبر می‌دهد که بر اثر عدم [[تحمّل]] [[آزار]] و اذیّت [[مشرکان]] از [[دین]] دست برداشته، [[مرتد]] می‌شدند. در [[شأن نزول]] این [[آیه]] آمده است که مردمی از [[اهل]] [[مکّه]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] می‌آوردند و آن‌گاه که از‌جانب [[کافران]] آزار می‌دیدند، بر اثر عدم تحمّل [[شکنجه]] مرتد می‌شدند<ref>مجمع البیان، ج‌۸، ص‌۴۲۹‌ـ‌۴۳۱؛ المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۰۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
آیه‌ {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَوَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ}}<ref>«و برخی از مردم کسانی هستند که می‌گویند: به خداوند ایمان آورده‌ایم آنگاه چون در راه خداوند، آزاری ببینند گزند مردم را همچون عذاب خداوند می‌انگارند و اگر از سوی پروردگارت امدادی برسد می‌گویند: بی‌گمان ما با شما بوده‌ایم؛ آیا خداوند به آنچه جهانیان در دل د» سوره عنکبوت، آیه ۱۰.</ref> از سرگذشت گروه دیگری از [[مسلمانان]] خبر می‌دهد که بر اثر عدم [[تحمّل]] [[آزار]] و اذیّت [[مشرکان]] از [[دین]] دست برداشته، [[مرتد]] می‌شدند. در [[شأن نزول]] این [[آیه]] آمده است که مردمی از [[اهل]] [[مکّه]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[ایمان]] می‌آوردند و آن‌گاه که از‌جانب [[کافران]] آزار می‌دیدند، بر اثر عدم تحمّل [[شکنجه]] مرتد می‌شدند<ref>مجمع البیان، ج‌۸، ص‌۴۲۹‌ـ‌۴۳۱؛ المیزان، ج‌۱۶، ص‌۱۰۹.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== نبود [[رهبری الهی]] ===
=== نبود [[رهبری الهی]] ===
[[پیامبران]]، [[امامان]] و دیگر [[رهبران دینی]]، از مهم‌ترین موانع [[ارتداد]] و [[انحراف]] در [[جامعه]] [[ایمانی]] به‌شمار می‌روند و تازمانی که در میان [[پیروان]] [[ادیان توحیدی]] بوده و [[مؤمنان]]، آنان را در جایگاه مقتدای خویش پذیرفته‌اند، نگذاشته‌اند، [[انحرافی]] در مؤمنان پدید آید؛ به همین [[جهت]] [[یعقوب]] {{ع}} درباره [[آینده]] فرزندانش پس از خود [[بیم]] داشته، هنگام [[احتضار]] می‌پرسد که بعد از او چه کسی را خواهند پرستید: {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref> در آیاتی، [[آزمایش]] [[بنی‌اسرائیل]] پس از [[غیبت موسی]] و ایجاد انحراف و [[ترویج]] گوساله پرستی به‌وسیله [[سامری]] در میان آنان مطرح شده است: {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ}}<ref>«فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد» سوره طه، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و موسی برهان‌ها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید» سوره بقره، آیه ۵۱.</ref> از پاسخ [[حضرت عیسی]] {{ع}}، به [[پرسش]] [[خداوند]] از او درباره شرکورزی قومش، نقش حضور [[رهبر]]، در ثباتِ [[عقیده]] [[امّت]] روشن می‌شود [[حضرت]] می‌گوید: تا زمانی که من در بین آنها بودم، مراقب بودم که [[مشرک]] نشوند: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref> در [[جنگ اُحُد]] نیز پس از [[شایعه]] [[شهادت پیامبر]]، عدّه‌ای به [[فکر]] بازگشت از [[دین]] افتادند و گروهی از [[اسلام]] [[دست]] کشیدند<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۸۴۸؛ التفسیر الکبیر، ج‌۹، ص‌۲۰.</ref> که [[قرآن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و محمد جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشته‌اند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز می‌گردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمی‌رساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> می‌گوید: [[پیامبر]]، جز فرستاده‌ای که پیش از او هم پیامبرانی آمدند، نیست؛ سپس آنان را [[سرزنش]] کرده، می‌گوید: آیا اگر بمیرد یا کشته شود، به گذشته خود باز‌می‌گردید؟!: {{متن قرآن|أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ}}<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[پیامبران]]، [[امامان]] و دیگر [[رهبران دینی]]، از مهم‌ترین موانع [[ارتداد]] و [[انحراف]] در [[جامعه]] [[ایمانی]] به‌شمار می‌روند و تازمانی که در میان [[پیروان]] [[ادیان توحیدی]] بوده و [[مؤمنان]]، آنان را در جایگاه مقتدای خویش پذیرفته‌اند، نگذاشته‌اند، [[انحرافی]] در مؤمنان پدید آید؛ به همین [[جهت]] [[یعقوب]] {{ع}} درباره [[آینده]] فرزندانش پس از خود [[بیم]] داشته، هنگام [[احتضار]] می‌پرسد که بعد از او چه کسی را خواهند پرستید: {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref> در آیاتی، [[آزمایش]] [[بنی‌اسرائیل]] پس از [[غیبت موسی]] و ایجاد انحراف و [[ترویج]] گوساله پرستی به‌وسیله [[سامری]] در میان آنان مطرح شده است: {{متن قرآن|قَالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَأَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ}}<ref>«فرمود: ما در نبود تو قومت را آزمودیم و سامری آنان را گمراه کرد» سوره طه، آیه ۸۵.</ref>، {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و موسی برهان‌ها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید» سوره بقره، آیه ۵۱.</ref> از پاسخ [[حضرت عیسی]] {{ع}}، به [[پرسش]] [[خداوند]] از او درباره شرکورزی قومش، نقش حضور [[رهبر]]، در ثباتِ [[عقیده]] [[امّت]] روشن می‌شود [[حضرت]] می‌گوید: تا زمانی که من در بین آنها بودم، مراقب بودم که [[مشرک]] نشوند: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ}}<ref>«و یاد کن که خداوند به عیسی پسر مریم فرمود: آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را دو خدا به جای خداوند بگزینید؟ گفت: پاکا که تویی، مرا نسزد که آنچه را حقّ من نیست بر زبان آورم، اگر آن را گفته باشم تو دانسته‌ای، تو آنچه در درون من است می‌دانی و من آنچه در ذات توست نمی‌دانم، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«به آنان چیزی نگفتم جز آنچه مرا بدان فرمان دادی که: «خداوند- پروردگار من و پروردگار خود- را بپرستید» و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref> در [[جنگ اُحُد]] نیز پس از [[شایعه]] [[شهادت پیامبر]]، عدّه‌ای به [[فکر]] بازگشت از [[دین]] افتادند و گروهی از [[اسلام]] دست کشیدند<ref>مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۸۴۸؛ التفسیر الکبیر، ج‌۹، ص‌۲۰.</ref> که [[قرآن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و محمد جز فرستاده‌ای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشته‌اند؛ آیا اگر بمیرد یا کشته گردد به (باورهای) گذشته خود باز می‌گردید؟ و هر کس به (باورهای) گذشته خود باز گردد هرگز زیانی به خداوند نمی‌رساند؛ و خداوند سپاسگزاران را به زودی پاداش خواهد داد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> می‌گوید: [[پیامبر]]، جز فرستاده‌ای که پیش از او هم پیامبرانی آمدند، نیست؛ سپس آنان را [[سرزنش]] کرده، می‌گوید: آیا اگر بمیرد یا کشته شود، به گذشته خود باز‌می‌گردید؟!: {{متن قرآن|أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ}}<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[جهالت]] ===
=== [[جهالت]] ===
گاهی [[جهل]] درباره دین یا ضروریّات آن، حقایق [[عالم هستی]] و پیامدهای [[انحراف]] از دین [[حق الهی]]، زمینه‌ساز [[ارتداد]] برخی از [[مؤمنان]] می‌شود؛ چنان‌که [[موسی]] {{ع}} در مقابل درخواست [[قوم]] خویش برای ساختن خدایانی مانند [[خدایان]] [[بت‌پرستان]] و انحراف آنان از [[دین حق]]، آن را برخاسته از [[نادانی]] آنان دانست: {{متن قرآن| قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«(موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>؛ بنابر این وجود [[رهبران دینی]] که [[مردم]] را با حقایق آشنا، و آنان را از جهالت خارج سازند، از ضروریّات هر [[جامعه]] [[ایمانی]] است.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
گاهی [[جهل]] درباره دین یا ضروریّات آن، حقایق [[عالم هستی]] و پیامدهای [[انحراف]] از دین [[حق الهی]]، زمینه‌ساز [[ارتداد]] برخی از [[مؤمنان]] می‌شود؛ چنان‌که [[موسی]] {{ع}} در مقابل درخواست [[قوم]] خویش برای ساختن خدایانی مانند [[خدایان]] [[بت‌پرستان]] و انحراف آنان از [[دین حق]]، آن را برخاسته از [[نادانی]] آنان دانست: {{متن قرآن| قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ}}<ref>«(موسی) گفت: به راستی که شما قومی نادانید» سوره اعراف، آیه ۱۳۸.</ref>؛ بنابر این وجود [[رهبران دینی]] که [[مردم]] را با حقایق آشنا، و آنان را از جهالت خارج سازند، از ضروریّات هر [[جامعه]] [[ایمانی]] است.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
[[آیات]] متعدّدی ارتداد را [[ظلم]] و [[مرتدان]] را [[ظالم]] دانسته است {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و موسی برهان‌ها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوساله‌ای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمی‌گوید و راهی به آنان نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>،{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند» سوره آل عمران، آیه ۸۶.</ref>، و از آیه‌ {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref> استفاده می‌شود که ارتداد، ظلم به نفس است؛ چرا که مرتد از [[رحمت الهی]] دور شده، خود را در معرض عذاب قرار می‌دهد؛ چنان‌که [[موسی]] {{ع}} گوساله‌پرستی را [[ظلم به نفس]] نامید.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
[[آیات]] متعدّدی ارتداد را [[ظلم]] و [[مرتدان]] را [[ظالم]] دانسته است {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و موسی برهان‌ها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَى مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِيِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّهُ لَا يُكَلِّمُهُمْ وَلَا يَهْدِيهِمْ سَبِيلًا اتَّخَذُوهُ وَكَانُوا ظَالِمِينَ}}<ref>«و قوم موسی در نبود او، از زیورهای (زراندود) خود گوساله‌ای ساختند، پیکری که بانگی داشت، آیا ندیدند که با آنان سخن نمی‌گوید و راهی به آنان نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند و ستمکار بودند» سوره اعراف، آیه ۱۴۸.</ref>،{{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند» سوره آل عمران، آیه ۸۶.</ref>، و از آیه‌ {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید پس به درگاه آفریدگار خود توبه کنید و یکدیگر را بکشید، این کار نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است. آنگاه، خداوند از شما در گذشت که او توبه‌پذیر بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۵۴.</ref> استفاده می‌شود که ارتداد، ظلم به نفس است؛ چرا که مرتد از [[رحمت الهی]] دور شده، خود را در معرض عذاب قرار می‌دهد؛ چنان‌که [[موسی]] {{ع}} گوساله‌پرستی را [[ظلم به نفس]] نامید.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== [[محرومیت]] از [[سرپرستی]] و [[پشتیبانی]] خداوند ===
=== [[محرومیت]] از [[سرپرستی]] و [[پشتیبانی]] خداوند ===
کسانی‌ که از [[دین الهی]] [[دست]] بردارند، از [[حمایت]] و [[یاری]] خداوند محروم شده، در دنیا و [[آخرت]] هیچ پشتیبانی نخواهند داشت چنان‌که [[قرآن]]، این مطلب را در مورد منافقینی که [[کفر]] خود را ظاهر کردند گوشزد می‌نماید: {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> بر همین اساس، در آیه‌ {{متن قرآن|وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنها پیروی کنی. بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافته‌ای از خواسته‌های آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ یار و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه ۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ}}<ref>«و بدین‌گونه ما آن (قرآن) را حکمتی عربی فرو فرستادیم و پس از دانشی که به تو رسیده است اگر از خواسته‌های آنان پیروی کنی در برابر خداوند هیچ یاور و نگهدارنده‌ای نداری» سوره رعد، آیه ۳۷.</ref> آمده که در‌ صورت [[پیروی]] از هواها و خواسته‌های [[یهود]] و [[نصارا]]، [[خداوند]] هیچ‌گاه شما را [[یاری]] و [[سرپرستی]] نخواهد کرد.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
کسانی‌ که از [[دین الهی]] دست بردارند، از [[حمایت]] و [[یاری]] خداوند محروم شده، در دنیا و [[آخرت]] هیچ پشتیبانی نخواهند داشت چنان‌که [[قرآن]]، این مطلب را در مورد منافقینی که [[کفر]] خود را ظاهر کردند گوشزد می‌نماید: {{متن قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَهُمْ وَإِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«به خداوند سوگند می‌خورند که (سخنی) نگفته‌اند در حالی که بی‌گمان کلمه کفر (آمیز) را بر زبان آورده‌اند و پس از اسلام خویش کفر ورزیده‌اند و به چیزی دل نهادند که بدان دست نیافته‌اند و کینه‌جویی نکرده‌اند مگر بدان روی که خداوند و پیامبرش با بخشش خویش آنان را توانگر کرده‌اند؛ پس اگر توبه کنند برای آنان بهتر است و اگر رو بگردانند خداوند آنان را در این جهان و جهان واپسین به عذابی دردناک دچار خواهد کرد و در (این سر) زمین یار و یاوری نخواهند داشت» سوره توبه، آیه ۷۴.</ref> بر همین اساس، در آیه‌ {{متن قرآن|وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خشنود نخواهند شد تا آنکه از آیین آنها پیروی کنی. بگو تنها رهنمود خداوند، رهنمود است و اگر تو پس از دانشی که بدان دست یافته‌ای از خواسته‌های آنان پیروی کنی از سوی خداوند هیچ یار و یاوری نخواهی داشت» سوره بقره، آیه ۱۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ}}<ref>«و بدین‌گونه ما آن (قرآن) را حکمتی عربی فرو فرستادیم و پس از دانشی که به تو رسیده است اگر از خواسته‌های آنان پیروی کنی در برابر خداوند هیچ یاور و نگهدارنده‌ای نداری» سوره رعد، آیه ۳۷.</ref> آمده که در‌ صورت [[پیروی]] از هواها و خواسته‌های [[یهود]] و [[نصارا]]، [[خداوند]] هیچ‌گاه شما را [[یاری]] و [[سرپرستی]] نخواهد کرد.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== عدم [[هدایت الهی]] ===
=== عدم [[هدایت الهی]] ===
خداوند، افرادی را که پس از [[شناخت پیامبر]] و [[ایمان]] به آن [[حضرت]] پس از آمدن ادلّه روشن، از [[اسلام]] [[دست]] بردارند، [[هدایت]] نخواهد کرد: {{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند» سوره آل عمران، آیه ۸۶.</ref> گفته شده: صفت [[ظلم]]، علّت عدم هدایت است به این معنا که خداوند، این [[قوم]] را تا زمانی که بر این صفت باقی باشند، هدایت نخواهد کرد و این با هدایت آنان در‌صورت [[رجوع]] و [[توبه]] منافات ندارد.<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۳۴۰.</ref> در آیه‌ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است تا آنان را که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند بعد کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند هرگز ببخشاید یا راهی به آنان بنماید» سوره نساء، آیه ۱۳۷.</ref> آمده است: مرتدّانی که پس از ارتدادهای مکرّر، در [[راه]] ازدیاد [[کفر]] بکوشند، [[مغفرت]] و هدایت الهی شاملشان نخواهد شد. [[مفسّران]] مقصود از ازدیاد‌کفر را [[اصرار]] بر کفر و باقی ماندن بر آن تا [[زمان]] [[مرگ]] یا تکرار [[ارتداد]] که شیوه [[منافقان]] بوده، دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۴۴۰؛ مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۹۳؛ تفسیر بیضاوی، ج‌۱، ص‌۳۹۱.</ref> چنین افرادی که اسلام و [[دین]] را به [[بازی]] گرفته‌اند، [[توفیق]] [[توبه]] و هدایت را نخواهند یافت.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
خداوند، افرادی را که پس از [[شناخت پیامبر]] و [[ایمان]] به آن [[حضرت]] پس از آمدن ادلّه روشن، از [[اسلام]] دست بردارند، [[هدایت]] نخواهد کرد: {{متن قرآن|كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمی‌کند» سوره آل عمران، آیه ۸۶.</ref> گفته شده: صفت [[ظلم]]، علّت عدم هدایت است به این معنا که خداوند، این [[قوم]] را تا زمانی که بر این صفت باقی باشند، هدایت نخواهد کرد و این با هدایت آنان در‌صورت [[رجوع]] و [[توبه]] منافات ندارد.<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۳۴۰.</ref> در آیه‌ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا}}<ref>«خداوند بر آن نبوده است تا آنان را که ایمان آوردند سپس کافر شدند، باز ایمان آوردند بعد کافر شدند سپس بر کفر خود افزودند هرگز ببخشاید یا راهی به آنان بنماید» سوره نساء، آیه ۱۳۷.</ref> آمده است: مرتدّانی که پس از ارتدادهای مکرّر، در [[راه]] ازدیاد [[کفر]] بکوشند، [[مغفرت]] و هدایت الهی شاملشان نخواهد شد. [[مفسّران]] مقصود از ازدیاد‌کفر را [[اصرار]] بر کفر و باقی ماندن بر آن تا [[زمان]] [[مرگ]] یا تکرار [[ارتداد]] که شیوه [[منافقان]] بوده، دانسته‌اند.<ref>جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵، ص‌۴۴۰؛ مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۱۹۳؛ تفسیر بیضاوی، ج‌۱، ص‌۳۹۱.</ref> چنین افرادی که اسلام و [[دین]] را به [[بازی]] گرفته‌اند، [[توفیق]] [[توبه]] و هدایت را نخواهند یافت.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>


=== مُهر شدن [[قلب]]، گوش، [[چشم]] ===
=== مُهر شدن [[قلب]]، گوش، [[چشم]] ===
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:


== ارتداد و [[آزادی عقیده]] ==
== ارتداد و [[آزادی عقیده]] ==
در زمینه [[فلسفه]] [[کیفر]] مرتد و عدم تنافی آن با آزادی عقیده، دو [[پرسش]] اساسی مطرح است: یکی اینکه چرا [[اسلام]] مجازاتی سنگین برای مرتد در نظر گرفته است؟ دیگر اینکه آیا چنین حکمی با آزادی عقیده که [[قرآن]]، خود نیز در آیاتی، از‌ جمله [[آیه]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> به آن اشاره کرده، است منافاتی ندارد؟ پیش از پاسخ به این دو پرسش لازم است به این مطلب اشاره شود که چون [[احکام اسلام]] از [[منبع علم]] و [[کمال مطلق]] سرچشمه گرفته و بر اساس [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[واقعی]] [[تشریع]] شده است، [[بشر]] با [[عقل]] محدود خود به علّت واقعی همه [[احکام]] نمی‌تواند دست یابد. بر این اساس، اگر در موردی، [[انسان]] به علّت اصل حکمی نتواند پی‌ببرد، نباید اساس آن حکم را [[انکار]] یا آن را برخلاف مصالح بشر تلقّی کند؛ بلکه عقل و [[شرع]] در چنین مواردی حکم می‌کند که باید در برابر این احکام [[تسلیم]] بود. در پاسخ به پرسش اوّل باید گفت: از برخی [[آیات]] و [[روایات]] و نیز [[حکم عقل]] می‌توان استظهار کرد که [[هدف]] از مجازات مرتد، جلوگیری از پیامدهای مخرّب ارتداد برای [[مؤمنان]] و [[نظام اسلامی]] است با توجّه به اینکه [[ارتداد]]، اظهار و [[اعلان]] [[کفر]] است، یکی از پیامدهای آن به‌طور قهری، [[تزلزل]] [[عقاید]] [[مسلمانان]] و [[تضعیف]] پایه‌های نظام اسلامی خواهد بود؛ چنان‌که از آیه‌ {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref> به‌دست می‌آید: گروهی از [[اهل‌کتاب]] برای رسیدن به این [[هدف]]، به هم‌کیشان خود سفارش می‌کردند که [[مسلمان]] شوند و پس از مدّتی از [[اسلام]] [[دست]] بردارند تا بدین وسیله، مسلمانان را از دینشان باز‌گردانند و اسلام را از بین ببرند. افزون بر [[آیه]] پیشین، در [[آیات]] دیگر، درباره مرتدّان تعبیرهایی چون پس از آنکه [[راه هدایت]] برایشان روشن شد: {{متن قرآن| مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى}}<ref>«از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref> [[شهادت]] دادند که [[پیامبر]] به [[حق]] است و ادلّه روشن برای آنان آمد: {{متن قرآن|شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ }}<ref>«گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد» سوره آل عمران، آیه ۸۶.</ref>، و نیز قید "جحد" در برخی [[روایات]] <ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۲۸، ص‌۳۲۴ و ۳۵۵.</ref> مربوط به ارتداد که به‌معنای [[انکار]] عالمانه است، <ref>مفردات، ص‌۱۸۷؛ لسان‌العرب، ج‌۲، ص‌۱۸۲؛ مجمع‌البحرین، ج۱، ص‌۳۴۵، «جحد».</ref> به‌کار رفته که نشان می‌دهد بازگشت این افراد از [[دین]] پس از [[شناخت اسلام]]، از روی [[عناد]] و به قصد ضربه زدن به اسلام صورت گرفته است.
در زمینه [[فلسفه]] [[کیفر]] مرتد و عدم تنافی آن با آزادی عقیده، دو [[پرسش]] اساسی مطرح است: یکی اینکه چرا [[اسلام]] مجازاتی سنگین برای مرتد در نظر گرفته است؟ دیگر اینکه آیا چنین حکمی با آزادی عقیده که [[قرآن]]، خود نیز در آیاتی، از‌ جمله [[آیه]] {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref>«در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref> به آن اشاره کرده، است منافاتی ندارد؟ پیش از پاسخ به این دو پرسش لازم است به این مطلب اشاره شود که چون [[احکام اسلام]] از [[منبع علم]] و [[کمال مطلق]] سرچشمه گرفته و بر اساس [[مصالح]] و [[مفاسد]] [[واقعی]] [[تشریع]] شده است، [[بشر]] با [[عقل]] محدود خود به علّت واقعی همه [[احکام]] نمی‌تواند دست یابد. بر این اساس، اگر در موردی، [[انسان]] به علّت اصل حکمی نتواند پی‌ببرد، نباید اساس آن حکم را [[انکار]] یا آن را برخلاف مصالح بشر تلقّی کند؛ بلکه عقل و [[شرع]] در چنین مواردی حکم می‌کند که باید در برابر این احکام [[تسلیم]] بود. در پاسخ به پرسش اوّل باید گفت: از برخی [[آیات]] و [[روایات]] و نیز [[حکم عقل]] می‌توان استظهار کرد که [[هدف]] از مجازات مرتد، جلوگیری از پیامدهای مخرّب ارتداد برای [[مؤمنان]] و [[نظام اسلامی]] است با توجّه به اینکه [[ارتداد]]، اظهار و [[اعلان]] [[کفر]] است، یکی از پیامدهای آن به‌طور قهری، [[تزلزل]] [[عقاید]] [[مسلمانان]] و [[تضعیف]] پایه‌های نظام اسلامی خواهد بود؛ چنان‌که از آیه‌ {{متن قرآن|وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}}<ref>«و دسته‌ای از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه بر مؤمنان فرو فرستاده شده است، ایمان آورید و در پایان آن بدان کفر ورزید باشد که آنان (از ایمان خود) بازگردند» سوره آل عمران، آیه ۷۲.</ref> به‌دست می‌آید: گروهی از [[اهل‌کتاب]] برای رسیدن به این [[هدف]]، به هم‌کیشان خود سفارش می‌کردند که [[مسلمان]] شوند و پس از مدّتی از [[اسلام]] دست بردارند تا بدین وسیله، مسلمانان را از دینشان باز‌گردانند و اسلام را از بین ببرند. افزون بر [[آیه]] پیشین، در [[آیات]] دیگر، درباره مرتدّان تعبیرهایی چون پس از آنکه [[راه هدایت]] برایشان روشن شد: {{متن قرآن| مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى}}<ref>«از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref> [[شهادت]] دادند که [[پیامبر]] به [[حق]] است و ادلّه روشن برای آنان آمد: {{متن قرآن|شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ }}<ref>«گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمد» سوره آل عمران، آیه ۸۶.</ref>، و نیز قید "جحد" در برخی [[روایات]] <ref>وسائل‌الشیعه، ج‌۲۸، ص‌۳۲۴ و ۳۵۵.</ref> مربوط به ارتداد که به‌معنای [[انکار]] عالمانه است، <ref>مفردات، ص‌۱۸۷؛ لسان‌العرب، ج‌۲، ص‌۱۸۲؛ مجمع‌البحرین، ج۱، ص‌۳۴۵، «جحد».</ref> به‌کار رفته که نشان می‌دهد بازگشت این افراد از [[دین]] پس از [[شناخت اسلام]]، از روی [[عناد]] و به قصد ضربه زدن به اسلام صورت گرفته است.


یکی دیگر از پیامدها، [[نفوذ]] [[دشمنان]] و [[معاندان]] به اردوگاه اسلام است. اگر قرار باشد ورود و خروج افراد به [[مکتب اسلام]]، [[آزاد]] و بدون [[قانون]] باشد و خروج از آن، برخورد [[سختی]] را در پی نداشته باشد، [[دشمنان اسلام]] که قصد ضربه زدن به اسلام و عقاید مسلمانان را دارند، به [[آسانی]] وارد اردوگاه مسلمانان شده، پس از [[آگاهی]] بر [[اسرار]] مسلمانان و رسیدن به مقاصد خود از آن خارج می‌شوند،<ref>حوزه، ش ۴۲، ص‌۶۲.</ref> و بدین وسیله، به اهداف شوم خود که ضربه زدن به اسلام و مسلمانان است، خواهند رسید؛ بدین سبب، [[اسلام]] برای [[حفظ]] [[عقاید]] [[مؤمنان]] و [[نظام اسلامی]] و جلوگیری از به خطر افتادن آن، این [[مجازات]] شدید را در نظر گرفته است و وضع چنین مجازات‌هایی به اسلام اختصاص ندارد؛ بلکه در همه [[نظام‌های سیاسی]] عالم اگر فردی بر ضدّ آن [[نظام]] [[قیام]]، و آن را [[تضعیف]] یا اساس آن را [[تهدید]] کند، چنین مجازاتی در [[انتظار]] او خواهد بود.
یکی دیگر از پیامدها، [[نفوذ]] [[دشمنان]] و [[معاندان]] به اردوگاه اسلام است. اگر قرار باشد ورود و خروج افراد به [[مکتب اسلام]]، [[آزاد]] و بدون [[قانون]] باشد و خروج از آن، برخورد [[سختی]] را در پی نداشته باشد، [[دشمنان اسلام]] که قصد ضربه زدن به اسلام و عقاید مسلمانان را دارند، به [[آسانی]] وارد اردوگاه مسلمانان شده، پس از [[آگاهی]] بر [[اسرار]] مسلمانان و رسیدن به مقاصد خود از آن خارج می‌شوند،<ref>حوزه، ش ۴۲، ص‌۶۲.</ref> و بدین وسیله، به اهداف شوم خود که ضربه زدن به اسلام و مسلمانان است، خواهند رسید؛ بدین سبب، [[اسلام]] برای [[حفظ]] [[عقاید]] [[مؤمنان]] و [[نظام اسلامی]] و جلوگیری از به خطر افتادن آن، این [[مجازات]] شدید را در نظر گرفته است و وضع چنین مجازات‌هایی به اسلام اختصاص ندارد؛ بلکه در همه [[نظام‌های سیاسی]] عالم اگر فردی بر ضدّ آن [[نظام]] [[قیام]]، و آن را [[تضعیف]] یا اساس آن را [[تهدید]] کند، چنین مجازاتی در [[انتظار]] او خواهد بود.
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:


== ارتداد در بستر [[تاریخ]] ==
== ارتداد در بستر [[تاریخ]] ==
آیاتی از قرآن درباره افراد و گروه‌هایی است که از [[دین الهی]] [[دست]] برداشته و به [[کفر]] باز‌گشته‌اند. این بحث را در دو بخش تحت عنوان ارتداد در [[ادیان]] گذشته و ارتداد در اسلام مطرح می‌کنیم.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
آیاتی از قرآن درباره افراد و گروه‌هایی است که از [[دین الهی]] دست برداشته و به [[کفر]] باز‌گشته‌اند. این بحث را در دو بخش تحت عنوان ارتداد در [[ادیان]] گذشته و ارتداد در اسلام مطرح می‌کنیم.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی| صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[ارتداد - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «ارتداد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref>
=== ارتداد در ادیان گذشته ===
=== ارتداد در ادیان گذشته ===
[[قرآن]] به مواردی از ارتداد در ادیان گذشته توجّه کرده‌است:
[[قرآن]] به مواردی از ارتداد در ادیان گذشته توجّه کرده‌است:
۲۱۸٬۱۸۸

ویرایش