ازدواج در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
نگهداری و شیر دادن به طفل، بر [[مادر]] [[واجب]] نیست و او میتواند به [[اراده]] خود، این دو کار را بپذیرد یا از آنها شانه خالی کند؛<ref>منهاج، سیستانی، ج۲، ص۱۲۰.</ref> چنانکه از جمله {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> استفاده میشود؛ ولی در عین حال، این دو کار از [[حقوق]] مادر است؛ بنابراین، شوهر نمیتواند میان مادر و فرزند، تا دو سال جدایی بیندازد؛<ref> المیزان، ج۲، ص۲۴۰؛ تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۷۹.</ref> هرچند او را [[طلاق]] داده باشد و قول بالاتر ثبوت [[حقّ]] حضانت (دختر) برای [[مادر]] تا هفت سالگی است و نیز مادر به شیر دادن فرزند سزاوارتر است.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۷۸.</ref> [[قرآن]] به هر دو [[حق]]، اشاره دارد؛ در آیه {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> پس از مطرح شدن دوران شیرخواری فرزند میفرماید: هیچ [[مادری]] نباید بهسبب فرزندش زیان ببیند. و منع مادر از نگهداری و شیر دادن فرزند، نوعی زیان و حرج شمرده میشود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | نگهداری و شیر دادن به طفل، بر [[مادر]] [[واجب]] نیست و او میتواند به [[اراده]] خود، این دو کار را بپذیرد یا از آنها شانه خالی کند؛<ref>منهاج، سیستانی، ج۲، ص۱۲۰.</ref> چنانکه از جمله {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> استفاده میشود؛ ولی در عین حال، این دو کار از [[حقوق]] مادر است؛ بنابراین، شوهر نمیتواند میان مادر و فرزند، تا دو سال جدایی بیندازد؛<ref> المیزان، ج۲، ص۲۴۰؛ تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۷۹.</ref> هرچند او را [[طلاق]] داده باشد و قول بالاتر ثبوت [[حقّ]] حضانت (دختر) برای [[مادر]] تا هفت سالگی است و نیز مادر به شیر دادن فرزند سزاوارتر است.<ref>تحریرالوسیله، ج۲، ص۲۷۸.</ref> [[قرآن]] به هر دو [[حق]]، اشاره دارد؛ در آیه {{متن قرآن|وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و مادران فرزندان خود را دو سال کامل شیر میدهند؛ این برای کسی است که بخواهد دوران شیردهی را کامل کند، و خوراک و پوشاک آنان به شایستگی بر صاحب فرزند است، بر هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نیست، نه مادر باید به خاطر فرزندش زیان بیند و نه صاحب فرزند به خاطر فرزندش و بر (گردن) وارث، مانند همین است پس اگر (پدر و مادر) با رضایت و رایزنی با هم بازگرفتن (زودتر کودک) از شیر را خواستند، گناهی ندارند، و اگر خواستید برای فرزندانتان دایه بگیرید، اگر به بایستگی دستمزد آنان را بپردازید گناهی بر شما نیست و از خداوند پروا کنید و بدانید خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۳.</ref> پس از مطرح شدن دوران شیرخواری فرزند میفرماید: هیچ [[مادری]] نباید بهسبب فرزندش زیان ببیند. و منع مادر از نگهداری و شیر دادن فرزند، نوعی زیان و حرج شمرده میشود.<ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
==== حق هم خوابگی و [[زناشویی]] ==== | ==== حق هم خوابگی و [[زناشویی]] ==== | ||
مرد نباید به [[همسر]] خویش از نظر همخوابی [[بیاعتنایی]] کند؛ بهگونهای که [[زن]] خود را رها شده و بیثمر ببیند. [[حق]] آمیزش برای زن، | مرد نباید به [[همسر]] خویش از نظر همخوابی [[بیاعتنایی]] کند؛ بهگونهای که [[زن]] خود را رها شده و بیثمر ببیند. [[حق]] آمیزش برای زن، دست کم هر ۴ ماه یک بار است؛ ولی اگر نیاز بیشتری داشت، در کمتر از ۴ماه باید با او همبستر شود و گرنه او را رها سازد. در [[آیه ایلاء]] {{متن قرآن|لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«کسانی که سوگند میخورند با همسران خود آمیزش نکنند، باید چهار ماه انتظار کشند، پس اگر بازگشتند خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۲۶.</ref> مدّت ۴ ماه [[انتظار]] را برای مردی که [[سوگند]] یادکرده با زن خود آمیزشنکند، تعیین کرده که در ضمن این ۴ ماه باید مرد وضع خود را با همسرش روشن کند که آیا میخواهد طلاق گوید یا به [[زندگی]] ادامه دهد. گفته شده: تعیین این ضربالاجل از آن جهت است که آمیزش جنسی، بهصورت [[واجب شرعی]] در هر ۴ ماه لازم است.<ref>نمونه، ج۲، ص۱۵۰.</ref> در آیاتی از نگهداری زن و ادامه زندگی [[سخن]] بهمیان آمده؛ مانند {{متن قرآن|فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ}} یا {{متن قرآن|فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ}}؛ {{متن قرآن|وَلاَ تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا}} این [[آیات]] هرچند به [[رجوع]] پس از طلاق مربوط است، ولی با توجه به کلمه {{متن قرآن|مَعْرُوفٍ}} که بهمعنای ادامه [[شایسته]] زندگی است [[فقیهان]]، در [[مسائل زناشویی]] به این آیات [[استدلال]] کردهاند؛ از جمله [[شیخ طوسی]] میگوید: اگر [[ثابت]] شد مرد، "عنین" است، [[زن]] حقِّ فسخ [[نکاح]] را دارد و [[دلیل]] مطلب را همین [[آیات]] قرار میدهد.<ref>الخلاف، ج۴، ص۳۵۵.</ref><ref>[[سید مصطفی اسدی|اسدی، سید مصطفی]]، [[ازدواج (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب) |دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
=== [[حقوق]] شوهر بر [[زن]] === | === [[حقوق]] شوهر بر [[زن]] === | ||
==== [[حق]] [[طلاق]] ==== | ==== [[حق]] [[طلاق]] ==== | ||
خط ۲۹۳: | خط ۲۹۳: | ||
== ازدواج در [[آخرت]] ([[بهشت]]) == | == ازدواج در [[آخرت]] ([[بهشت]]) == | ||
در قرآن از همسران اهل بهشت، یادشده است. احتمال دارد آنان، [[زنان]] [[صالح]] و با [[ایمان]] در [[دنیا]] باشند که پس از رفع نارسایی و [[پیری]]، برای ورود به بهشت، شاداب و [[جوان]] میشوند و شاید از [[روایات]] متعدّد، ازجمله روایاتی که [[برتری]] زنان [[شایسته]] و با ایمان را بر [[حورالعین]] [[اثبات]] میکند، بتوان استفاده کرد که حورالعین، موجودی غیر از [[انسان]] است؛<ref>روحالمعانی، مج۱۴، ج۲۵، ص۲۰۷.</ref> البتّه بعید نیست که هر دو گونه "همسران" در بهشت وجود داشته باشند. در [[سوره یس]]، آنگاه که [[نشاط]] و [[شادی]] [[اهل بهشت]] را بیان میکند، میفرماید: آنان با زنانشان در سایه درختان بهشت بر تختها تکیه زدهاند: {{متن قرآن|هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ}}<ref>«آنان و همسرانشان در سایهسارها بر تختها پشت میدهند» سوره یس، آیه ۵۶.</ref> بعضی گفتهاند: [[ازدواج]]، به مفهوم رایج آن، در [[بهشت]] مطرح نیست؛ زیرا در [[آخرت]]، تکلیفی وجود ندارد و جای [[عقد]] و تزویج نیست؛ هرچند [[قرآن]] گفته: {{متن قرآن|كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«چنین است، و زنان سیاه چشم درشت دیدهای را همسر آنان گردانیدیم» سوره دخان، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«(آنان) بر تختهایی کنار هم چیده پشت میدهند و زنانی درشت چشم را به همسری آنان در میآوریم» سوره طور، آیه ۲۰.</ref>؛ زیرا مقصود از این [[آیه]]، ازدواج اصطلاحی نیست؛ چون لفظ تزویج در این آیه، همراه "باء" آمده؛ درحالیکه [[ازدواج]] اصطلاحی، خودش، متعدّی است و به بای تعدیه نیازیندارد.<ref>روحالمعانی، مج۱۴، ج۲۵، ص۲۰۷.</ref> برای [[زنان]] بهشتی، اوصافی ذکر شده است: | در قرآن از همسران اهل بهشت، یادشده است. احتمال دارد آنان، [[زنان]] [[صالح]] و با [[ایمان]] در [[دنیا]] باشند که پس از رفع نارسایی و [[پیری]]، برای ورود به بهشت، شاداب و [[جوان]] میشوند و شاید از [[روایات]] متعدّد، ازجمله روایاتی که [[برتری]] زنان [[شایسته]] و با ایمان را بر [[حورالعین]] [[اثبات]] میکند، بتوان استفاده کرد که حورالعین، موجودی غیر از [[انسان]] است؛<ref>روحالمعانی، مج۱۴، ج۲۵، ص۲۰۷.</ref> البتّه بعید نیست که هر دو گونه "همسران" در بهشت وجود داشته باشند. در [[سوره یس]]، آنگاه که [[نشاط]] و [[شادی]] [[اهل بهشت]] را بیان میکند، میفرماید: آنان با زنانشان در سایه درختان بهشت بر تختها تکیه زدهاند: {{متن قرآن|هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ}}<ref>«آنان و همسرانشان در سایهسارها بر تختها پشت میدهند» سوره یس، آیه ۵۶.</ref> بعضی گفتهاند: [[ازدواج]]، به مفهوم رایج آن، در [[بهشت]] مطرح نیست؛ زیرا در [[آخرت]]، تکلیفی وجود ندارد و جای [[عقد]] و تزویج نیست؛ هرچند [[قرآن]] گفته: {{متن قرآن|كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«چنین است، و زنان سیاه چشم درشت دیدهای را همسر آنان گردانیدیم» سوره دخان، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ}}<ref>«(آنان) بر تختهایی کنار هم چیده پشت میدهند و زنانی درشت چشم را به همسری آنان در میآوریم» سوره طور، آیه ۲۰.</ref>؛ زیرا مقصود از این [[آیه]]، ازدواج اصطلاحی نیست؛ چون لفظ تزویج در این آیه، همراه "باء" آمده؛ درحالیکه [[ازدواج]] اصطلاحی، خودش، متعدّی است و به بای تعدیه نیازیندارد.<ref>روحالمعانی، مج۱۴، ج۲۵، ص۲۰۷.</ref> برای [[زنان]] بهشتی، اوصافی ذکر شده است: | ||
# زیبایی: {{متن قرآن|فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ}}<ref>«در آن (بهشت) ها دوشیزگانی خوشخو و خوشرویند» سوره الرحمن، آیه ۷۰.</ref>. [[بدن]] آنان در شفّاف بودن، همانند تخممرغ است که تازه از شکم مرغ درآمده، | # زیبایی: {{متن قرآن|فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ}}<ref>«در آن (بهشت) ها دوشیزگانی خوشخو و خوشرویند» سوره الرحمن، آیه ۷۰.</ref>. [[بدن]] آنان در شفّاف بودن، همانند تخممرغ است که تازه از شکم مرغ درآمده، دست [[انسان]] آن را لمس نکرده و [[آفتاب]] بر آن نتابیده و غباری بر آن ننشسته باشد: {{متن قرآن|كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ}}<ref>«گویی آنان (در سپیدی)، تخمهای فرو پوشیده پرندگاناند» سوره صافات، آیه ۴۹.</ref><ref>نمونه، ج۱۹، ص۵۷.</ref> و از نظر سفیدی توأم با سرخی، همانند یاقوت و مرجان است: {{متن قرآن|كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ}}<ref>«که گویی چون یاقوت و مرجانند» سوره الرحمن، آیه ۵۸.</ref> چشمان آنان سیاه و درشت است: {{متن قرآن|وَحُورٌ عِينٌ}}<ref>«و سیاهدیده زنانی درشت چشم» سوره واقعه، آیه ۲۲.</ref> آنان دارای چشمهای فروهشتهاند. این معنا از آیه {{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref> استفاده شده است.<ref>روحالمعانی، مج۱۵، ج۲۷، ص۱۸۴.</ref> | ||
# [[عشق ورزی]]: آنان فقط به [[همسران]] خویش [[عشق]] میورزند؛ چنانکه برخی آیه {{متن قرآن|{{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ}} را چنین معنا کردهاند که تمام توجّه و نظر زنان بهشت به شوهرانشان است.<ref>روحالمعانی، مج۱۵، ج۲۷، ص۱۸۴.</ref> | # [[عشق ورزی]]: آنان فقط به [[همسران]] خویش [[عشق]] میورزند؛ چنانکه برخی آیه {{متن قرآن|{{متن قرآن|فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ}} را چنین معنا کردهاند که تمام توجّه و نظر زنان بهشت به شوهرانشان است.<ref>روحالمعانی، مج۱۵، ج۲۷، ص۱۸۴.</ref> | ||
# دوشیزگی: {{متن قرآن|ِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref> | # دوشیزگی: {{متن قرآن|ِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ}}<ref>«در آن (بهشت) ها زنان چشم فرو هشته اند که پیش از آن (شوی) ها، هیچ آدمی و پری به آنها دست نزده است» سوره الرحمن، آیه ۵۶.</ref> |