پرش به محتوا

تحریف‌های عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۱۷: خط ۱۷:
حتی [[خصومت]] دیرین [[امویان]] با [[اساس دین]] و [[وحی]] و [[نبوّت]]، به [[دشمنی]] شخصی [[حسین]] {{ع}} و [[یزید]] تبدیل شد. [[رسالت]] [[یاری]] رساندن به [[جبهه]] گسترده [[حسینی]] در طول [[تاریخ]]، تنها به سطح [[گریستن]] بر [[تشنگی]] و [[مظلومیّت]] [[آل عبا]] پایین آمد و بیش از [[روضه]] [[فکر]] [[امام حسین]] {{ع}}، [[روضه]] [[جسم]] پاره پاره او و بیش از [[پیام]] خونین [[سید الشهدا]]، حلقوم بریده ابا [[عبد الله]] مطرح شد. حتّی [[مبارزه]] [[دشمنان]] با اصل اقامه عزا برای [[سالار شهیدان]] (که بی ثمر بود) تبدیل شد به [[آزادی]] مراسم و [[ترویج]] [[شعائر]]، ولی همراه با [[مسخ]] [[حقیقت]] [[عاشورا]] و [[فلسفه]] [[قیام کربلا]]، که اینگونه برنامه‌ها، هیچ تعارضی با [[سلطه]] [[ستم]] و [[فسق]] نداشته باشد و این بزرگ‌ترین [[تحریف]] محتوایی [[عاشورا]] بود. در حالی که در [[تاریخ شیعه]]، [[قیام]] توّابین، پس از [[گریه]] بر [[مزار]] [[شهدای کربلا]] و یاد [[مظلومیّت]] [[امام حسین]] {{ع}} شکل گرفت و [[شیعیان]] در [[سرزمین کربلا]] و با [[الهام]] از [[عاشورا]]، به [[رهبری]] [[سلیمان بن صرد]]، قیامی را شکل و [[سازماندهی]] دادند. و [[عاشورا]]، [[تکلیف]] آور برای هر [[مسلمان]] بود، نه آنکه [[امام]]، یک [[وظیفه]] خاص و [[دستور]] خصوصی داشته باشد.
حتی [[خصومت]] دیرین [[امویان]] با [[اساس دین]] و [[وحی]] و [[نبوّت]]، به [[دشمنی]] شخصی [[حسین]] {{ع}} و [[یزید]] تبدیل شد. [[رسالت]] [[یاری]] رساندن به [[جبهه]] گسترده [[حسینی]] در طول [[تاریخ]]، تنها به سطح [[گریستن]] بر [[تشنگی]] و [[مظلومیّت]] [[آل عبا]] پایین آمد و بیش از [[روضه]] [[فکر]] [[امام حسین]] {{ع}}، [[روضه]] [[جسم]] پاره پاره او و بیش از [[پیام]] خونین [[سید الشهدا]]، حلقوم بریده ابا [[عبد الله]] مطرح شد. حتّی [[مبارزه]] [[دشمنان]] با اصل اقامه عزا برای [[سالار شهیدان]] (که بی ثمر بود) تبدیل شد به [[آزادی]] مراسم و [[ترویج]] [[شعائر]]، ولی همراه با [[مسخ]] [[حقیقت]] [[عاشورا]] و [[فلسفه]] [[قیام کربلا]]، که اینگونه برنامه‌ها، هیچ تعارضی با [[سلطه]] [[ستم]] و [[فسق]] نداشته باشد و این بزرگ‌ترین [[تحریف]] محتوایی [[عاشورا]] بود. در حالی که در [[تاریخ شیعه]]، [[قیام]] توّابین، پس از [[گریه]] بر [[مزار]] [[شهدای کربلا]] و یاد [[مظلومیّت]] [[امام حسین]] {{ع}} شکل گرفت و [[شیعیان]] در [[سرزمین کربلا]] و با [[الهام]] از [[عاشورا]]، به [[رهبری]] [[سلیمان بن صرد]]، قیامی را شکل و [[سازماندهی]] دادند. و [[عاشورا]]، [[تکلیف]] آور برای هر [[مسلمان]] بود، نه آنکه [[امام]]، یک [[وظیفه]] خاص و [[دستور]] خصوصی داشته باشد.


[[اعتقاد]] به [[شفاعت]] [[سید الشهدا]] و نیز ثواب‌های فراوان برای [[اشک]] ریختن بر آن [[حضرت]] و همچنین نتایج [[ارزشمند]] [[محبّت]] و [[ولایت اهل بیت]] {{عم}}، همه صحیح است؛ امّا این مسائل بگونه‌ای یکجانبه طرح شد که بسیاری از علاقه‌مندان [[اهل بیت]]، تعارضی میان [[گریستن]] بر [[حسین]] {{ع}} و ارتکاب [[فسق]] و [[فجور]] و زیر پا نهادن [[حقّ الناس]] و ترک [[وظایف]] ندانند و امیدشان به [[حسین]] {{ع}} باشد، هر چند که [[غرق]] [[گناه]] باشند! [[امام سجاد]] {{ع}} که همان [[روح]] [[حسینی]] و [[شجاعت]] [[علوی]] را داشت و در [[عاشورا]] به [[مصلحت]] [[الهی]] [[بیمار]] بود و توان [[جنگیدن]] نداشت، در پی همین تلقینات [[تحریف]] شده، به "[[امام]] [[بیمار]]" [[شهرت]] یافت و در اذهان عموم، به صورت مردی لاغر، رنگ پریده، بی‌حال و زرد چهره و عصابه [[دست]] جلوه کرد. حتی قضایایی بی‌اساس، همچون حجله [[عروسی]] [[قاسم]] نوجوان در [[شب عاشورا]]، به عنوان دستمایه [[اشک]] گرفتن از [[اهل]] عزا، به مرثیه‌ها و مقتل‌ها [[راه]] یافت و قضایایی به نام [[رؤیا]] و [[خواب]] (راست یا [[دروغ]]) باب شد و دهان به دهان و سینه به سینه [[نقل]] گشت و به تدریج، حالت یک امر مسلّم و قطعی یافت. آنچه [[وظیفه]] آگاهان و دست‌اندرکاران است، هم [[تبیین]] صحیح [[قیام]] [[حسینی]]، هم ارائه [[مقتل]] و [[روضه]] صحیح و مستند، هم جلوگیری از خواندن مرثیه‌های [[دروغ]] و مرثیه خوانان [[ناصالح]] و مدّاحان کاسب و واعظان بیسواد و بی مطالعه است. در یکی دو دهه اخیر، هم کتاب‌های [[ارزشمندی]] در تحلیل ماهیّت و اهداف [[قیام]] [[حسینی]] تألیف شده، هم اشعار بامحتوا و منطبق با [[روح]] [[عاشورا]] سروده شده است و هم برخی از این تحریف‌های لفظی و محتوایی بازگو و معرفی شده است<ref>مطالعه کتاب سودمند حماسه حسینی (۳ جلد) از شهید مطهری در این زمینه‌ها توصیه می‌شود. همچنین موارد متعددی از نقل‌های دروغ و حوادث بی اساس را که در زبان مرثیه خوانان و در شعر و نثر مرثیه درباره حوادث کربلاست، در کتاب «لؤلؤ و مرجان» و در فصل لزوم پرهیز از دروغ و رعایت صدق در سخن، تألیف «محدث نوری» میتوان خواند. همچنین کتاب «ستودگان و ستایشگران» که مجموعه‌ای از ارشادهای آیت الله خامنه‌ای درباره بایدها و نبایدها در امر مداحان و مرثیه خوانان است، خواندنی است؛ نشر «حوزه هنری». نیز، ر. ک: «التنزیه لأعمال الشیعه»، سید محسن امین؛ (خلاصه‌ای از آن در «اعیان الشیعه»، ج۱۰، ص۳۷۳ به بعد آمده است)، «اکسیر السعاده فی اسرار الشهاده»، سید عبد الحسین لاری؛ «الآیات البیّنات فی قمع البدع و الضلالات»، کاشف الغطاء؛ مقاله«امام خمینی، احیاء و اصلاح شعائر حسینی»، سید جواد ورعی، (ویژه‌نامه روزنامه جمهوری اسلامی با نام«عاشورا و امام خمینی»، خرداد ۷۴).</ref>. الهامی که در [[انقلاب اسلامی ایران]] و در جبهه‌های [[دفاع مقدس]]، از [[عاشورا]] و [[کربلا]] گرفته شد، [[بهترین]] استفاده از چهره [[تحریف]] نشده عاشوراست. و اگر [[شیعه]] بتواند "[[مکتب]] [[عاشورا]]" را آنگونه که هست و بوده، به جهانیان معرفی کند، بی‌شک منبع [[الهام]] همه آزادی‌خواهان مبارزی خواهد شد که در پی الگوی [[راستین]] برای [[انقلاب]] و [[مبارزه]] با ستم‌اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۱۳.</ref>.
[[اعتقاد]] به [[شفاعت]] [[سید الشهدا]] و نیز ثواب‌های فراوان برای [[اشک]] ریختن بر آن [[حضرت]] و همچنین نتایج [[ارزشمند]] [[محبّت]] و [[ولایت اهل بیت]] {{عم}}، همه صحیح است؛ امّا این مسائل بگونه‌ای یکجانبه طرح شد که بسیاری از علاقه‌مندان [[اهل بیت]]، تعارضی میان [[گریستن]] بر [[حسین]] {{ع}} و ارتکاب [[فسق]] و [[فجور]] و زیر پا نهادن [[حقّ الناس]] و ترک [[وظایف]] ندانند و امیدشان به [[حسین]] {{ع}} باشد، هر چند که [[غرق]] [[گناه]] باشند! [[امام سجاد]] {{ع}} که همان [[روح]] [[حسینی]] و [[شجاعت]] [[علوی]] را داشت و در [[عاشورا]] به [[مصلحت]] [[الهی]] [[بیمار]] بود و توان [[جنگیدن]] نداشت، در پی همین تلقینات [[تحریف]] شده، به "[[امام]] [[بیمار]]" [[شهرت]] یافت و در اذهان عموم، به صورت مردی لاغر، رنگ پریده، بی‌حال و زرد چهره و عصابه دست جلوه کرد. حتی قضایایی بی‌اساس، همچون حجله [[عروسی]] [[قاسم]] نوجوان در [[شب عاشورا]]، به عنوان دستمایه [[اشک]] گرفتن از [[اهل]] عزا، به مرثیه‌ها و مقتل‌ها [[راه]] یافت و قضایایی به نام [[رؤیا]] و [[خواب]] (راست یا [[دروغ]]) باب شد و دهان به دهان و سینه به سینه [[نقل]] گشت و به تدریج، حالت یک امر مسلّم و قطعی یافت. آنچه [[وظیفه]] آگاهان و دست‌اندرکاران است، هم [[تبیین]] صحیح [[قیام]] [[حسینی]]، هم ارائه [[مقتل]] و [[روضه]] صحیح و مستند، هم جلوگیری از خواندن مرثیه‌های [[دروغ]] و مرثیه خوانان [[ناصالح]] و مدّاحان کاسب و واعظان بیسواد و بی مطالعه است. در یکی دو دهه اخیر، هم کتاب‌های [[ارزشمندی]] در تحلیل ماهیّت و اهداف [[قیام]] [[حسینی]] تألیف شده، هم اشعار بامحتوا و منطبق با [[روح]] [[عاشورا]] سروده شده است و هم برخی از این تحریف‌های لفظی و محتوایی بازگو و معرفی شده است<ref>مطالعه کتاب سودمند حماسه حسینی (۳ جلد) از شهید مطهری در این زمینه‌ها توصیه می‌شود. همچنین موارد متعددی از نقل‌های دروغ و حوادث بی اساس را که در زبان مرثیه خوانان و در شعر و نثر مرثیه درباره حوادث کربلاست، در کتاب «لؤلؤ و مرجان» و در فصل لزوم پرهیز از دروغ و رعایت صدق در سخن، تألیف «محدث نوری» میتوان خواند. همچنین کتاب «ستودگان و ستایشگران» که مجموعه‌ای از ارشادهای آیت الله خامنه‌ای درباره بایدها و نبایدها در امر مداحان و مرثیه خوانان است، خواندنی است؛ نشر «حوزه هنری». نیز، ر. ک: «التنزیه لأعمال الشیعه»، سید محسن امین؛ (خلاصه‌ای از آن در «اعیان الشیعه»، ج۱۰، ص۳۷۳ به بعد آمده است)، «اکسیر السعاده فی اسرار الشهاده»، سید عبد الحسین لاری؛ «الآیات البیّنات فی قمع البدع و الضلالات»، کاشف الغطاء؛ مقاله«امام خمینی، احیاء و اصلاح شعائر حسینی»، سید جواد ورعی، (ویژه‌نامه روزنامه جمهوری اسلامی با نام«عاشورا و امام خمینی»، خرداد ۷۴).</ref>. الهامی که در [[انقلاب اسلامی ایران]] و در جبهه‌های [[دفاع مقدس]]، از [[عاشورا]] و [[کربلا]] گرفته شد، [[بهترین]] استفاده از چهره [[تحریف]] نشده عاشوراست. و اگر [[شیعه]] بتواند "[[مکتب]] [[عاشورا]]" را آنگونه که هست و بوده، به جهانیان معرفی کند، بی‌شک منبع [[الهام]] همه آزادی‌خواهان مبارزی خواهد شد که در پی الگوی [[راستین]] برای [[انقلاب]] و [[مبارزه]] با ستم‌اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۱۳.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۲۱۷٬۶۰۶

ویرایش