پرش به محتوا

معجزه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۲: خط ۱۲:


[[متکلمان شیعه]] پس از بیان صفاتی که باید مدعی [[نبوت]] داشته باشد، [[ظهور]] معجزه به دست [[نبی]] را راه [[شناخت صدق]] او دانسته و گفته‌اند: معجزه، ثبوت چیزی است که عادی نیست یا [[نفی]] چیزی است که عادی است همراه با [[خرق عادت]] و مطابقت با ادعا. و ثبوت و نفی در اعجاز، یکسان است؛ زیرا فرقی بین [[قلب]] [[عصا]] به مار، و بین منع [[قادر]]، از برداشتن کوچک‌ترین اشیاء نیست و خرق عادت را شرط کردیم؛ زیرا کار عادی یا نفی آن، بر صدق دلالت نمی‌کند و گفتیم باید با ادعا مطابقت داشته باشد؛ زیرا کسی که [[ادعای نبوت]] می‌کند و معجزه خود را به خوب کردن [[کور]] اسناد می‌دهد؛ ولی نه تنها کور را [[بینا]] نکند بلکه او را کر هم بکند، در دعوی خود صادق نیست <ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۱.</ref>
[[متکلمان شیعه]] پس از بیان صفاتی که باید مدعی [[نبوت]] داشته باشد، [[ظهور]] معجزه به دست [[نبی]] را راه [[شناخت صدق]] او دانسته و گفته‌اند: معجزه، ثبوت چیزی است که عادی نیست یا [[نفی]] چیزی است که عادی است همراه با [[خرق عادت]] و مطابقت با ادعا. و ثبوت و نفی در اعجاز، یکسان است؛ زیرا فرقی بین [[قلب]] [[عصا]] به مار، و بین منع [[قادر]]، از برداشتن کوچک‌ترین اشیاء نیست و خرق عادت را شرط کردیم؛ زیرا کار عادی یا نفی آن، بر صدق دلالت نمی‌کند و گفتیم باید با ادعا مطابقت داشته باشد؛ زیرا کسی که [[ادعای نبوت]] می‌کند و معجزه خود را به خوب کردن [[کور]] اسناد می‌دهد؛ ولی نه تنها کور را [[بینا]] نکند بلکه او را کر هم بکند، در دعوی خود صادق نیست <ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۱.</ref>
== مفهوم‌شناسی ==
[[معجزه]] از ریشه «عجز» است که به معنی ناتوان‌شدن از انجام کاری می‌باشد<ref>جوهری، صحاح تاج اللغة، ۳/۸۸۳–۸۸۴؛ فیومی، مصباح المنیر، ۳۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ۴/۲۴–۲۵.</ref> معجزه به کاری گفته می‌شود که دیگران از انجام آن عاجزند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۷۵.</ref> در اصطلاح، [[امر]] خارق عادتی است که در [[مقام اثبات]] [[نبوت]] رخ می‌دهد و همراه با [[تحدی]] و معارضه‌ طلبی است؛ بدون اینکه معارضی داشته باشد.<ref>خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل، ۳۵۰؛ حلی، کشف المراد، ۳۵۰–۳۵۱؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۲۲۲–۲۲۷.</ref> از دیدگاه [[امامیه]]، گاهی [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} نیز برای [[اثبات امامت]] خود، معجزه نشان می‌دهد.<ref>حلی، الباب الحادی عشر، ۱۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۵/۳۵۳.</ref> [[امام‌ خمینی]] نیز، معجزه را امری می‌داند که با [[اراده خداوند]] از شخص مدعی نبوت ظاهر شده است تا نشانه‌ای بر [[صدق]] ادعای او باشد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۵.</ref> معجزه با مفاهیمی مانند [[کرامت]]، [[سحر]] و ارهاص مرتبط است.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>.<ref>ادامه مقاله.</ref>
== پیشینه ==
معجزه، پیشینه‌ای به [[قدمت]] [[ادیان الهی]] دارد و [[انبیای الهی]]{{ع}}، غالباً برای [[اثبات]] ادعای خود به معجزه [[تمسک]] می‌جستند {{متن قرآن|وَمَا تِلْكَ بِيَمِينِكَ يَا مُوسَى قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَى غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَى قَالَ أَلْقِهَا يَا مُوسَى فَأَلْقَاهَا فَإِذَا هِيَ حَيَّةٌ تَسْعَى قَالَ خُذْهَا وَلا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الأُولَى وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَى جَنَاحِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْرَى}}<ref>«و آن چیست در دست راست تو، ای موسی؟ گفت: چوبدست من است که بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم برگ می‌ریزم و مرا بدان نیازهایی دیگر است. فرمود: آن را بیفکن، ای موسی! و آن را افکند؛ ناگهان، آن (چوبدست) ماری شد که می‌شتافت. فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم. و دست خویش (از گریبان به) زیر بازو بر تا بی‌هیچ بیماری درخشان برآید به نشانه ای دیگر» سوره طه، آیه ۱۷-۲۲.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا می‌گویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست می‌گویید ده سوره‌ای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم می‌توانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.</ref> [[بشر]] نیز از گذشته دور در هنگام [[بیماری]]، [[جنگ]] و [[نجات]] از [[مرگ]]، به دنبال معجزه (به معنای اعم آن) بوده است تا از این امور [[رهایی]] یابد.<ref>لطفی، معجزه چیست، ۱–۵.</ref> [[ادیان]] و [[مذاهب]] [[الهی]] از معجزه[[سخن]] گفته‌اند و آن را نشانه [[رسالت]] آسمانی به منزله دلیل [[استواری]] که [[خداوند]] به [[پیامبران]] خود می‌دهد، می‌دانستند<ref>لطفی، معجزه چیست، ۱۰.</ref> چنان‌که در [[مسیحیت]] معجزه به حوادثی گفته می‌شود که با [[مداخله]] عامل [[ربوبی]]، در روند طبیعی امور به صورت [[خارق عادت]] بر خلاف [[نظم]] طبیعی محقق می‌شود.<ref>آکویناس، تدبیر و حکومت الهی، فلسفه نظری، ۱/۷۹–۸۰.</ref> در ادیان الهی نیز هر یک از [[انبیا]]{{ع}} به فراخور [[زمان]] خود معجزاتی آورده‌اند. در [[دین زرتشت]]، [[یهود]] و مسیحیت معجزاتی از انبیا{{ع}} گزارش شده است.<ref>اوستا، ۲۷؛ یسنا، ۲۱؛ ماستر میدیا، التفسیر التطبیقی للکتاب المقدس، ۱۴۳، ۱۶۰ و ۴۰۵؛ کتاب مقدس، یوحنا، ب۲ و ب۸.</ref>
[[قرآن کریم]] به [[معجزه]] [[انبیا]]{{ع}} اشاره کرده است؛ مانند زنده‌کردن [[مردگان]]، شفادادن [[بیماران]] توسط [[حضرت عیسی]]{{ع}}،{{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref> تبدیل‌ شدن [[عصای موسی]]{{ع}} به مار{{متن قرآن|وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى}}<ref>«و آنچه در کف داری بیفکن تا آنچه برساخته‌اند فرو خورد که هر چه برساخته‌اند نیرنگ جادوگری است و جادوگر هر جا آید کامیاب نمی‌گردد» سوره طه، آیه ۶۹.</ref> و شکافته‌ شدن [[رود نیل]] {{متن قرآن|فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ}}<ref>«آنگاه به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به دریا بزن! و دریا شکافت و هر پاره‌ای چون کوه سترگ بود» سوره شعراء، آیه ۶۳.</ref>.
در [[روایات]] نیز به بعضی از [[معجزات انبیا]]{{ع}} اشاره شده است؛<ref>صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۲۱–۱۲۲.</ref> مانند [[معجزه پیامبر اسلام]]{{صل}} در صدازدن درخت و [[اجابت]] آنکه برای [[اثبات نبوت]] ایشان درخواست شده بود.<ref>نهج البلاغه، خ۲۳۴، ۳۶۸–۳۶۹.</ref> نخستین آثار در موضوع [[اعجاز]] در اواخر [[قرن سوم]] شکل گرفت که سرانجام به تدوین کتاب‌های مستقلی چون اعجاز القرآن [[باقلانی]] انجامید.
این بحث در آثار [[مفسران]] [[اسلامی]]<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۵/۱۴۷؛ طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۴/۱۳۲ و ۷/۸۳.</ref> و [[متکلمان]]<ref>غزالی، الاقتصاد، ۱۲۰–۱۲۵؛ خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴.</ref> گسترش یافت<ref>مؤدب، اعجاز قرآن، ۹.</ref> و اندیشمندانی چون [[محسن نیشابوری]]، [[محمد بن‌ زید واسطی]] و [[شیخ مفید]] دربارهٔ [[اعجاز قرآن]] کتاب‌هایی نگاشتند<ref>آقابزرگ، الذریعه، ۲/۲۳۲.</ref> و در آنها مباحثی چون انواع اعجاز قرآن را بحث کردند.<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۲۸؛ حلی، کشف المراد، ۳۵۴–۳۵۷؛ ملاصدرا، شرح اصول الکافی، ۱/۲۴–۲۵ و ۵۴۶–۵۵۲؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۸۹–۳۰۹.</ref>
[[امام‌ خمینی]] افزون بر مفهوم‌شناسی معجزه و اثبات‌پذیری آن، دلالت معجزه بر [[خداوند]] و [[صدق]] [[پیامبر]]{{صل}} را نیز تحلیل و بررسی کرده است.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳؛ امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۵–۴۷؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ و ۱۹۴؛ امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۰.</ref> ایشان در بیان وجه اعجاز قرآن، راه جدیدی پیش می‌گیرد.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶؛ ادامه مقاله.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
== [[حقیقت]] و اقسام معجزه ==
به [[اعتقاد]] برخی [[حکما]]، معجزه و [[کرامت]] ناشی از [[قوت نفس]] و کم‌شدن مشغولیت‌های [[حس]] ظاهر است که نفس می‌تواند با [[علم]] و عمل و ریاضت‌های [[نفسانی]] [[قدرت]] یابد و با [[اراده]] خود موجوداتی را [[خلق]] یا هلاک سازد یا بر [[امور غیبی]] اطلاع پیدا کند<ref>شیخ اشراق، مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۳۶–۲۳۸؛ خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۴۱۶–۴۱۸.</ref>
امام‌ خمینی با گواه‌ گرفتن سخن برخی حکما چون [[ابن‌ سینا]]،<ref>ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۵۰–۱۵۴.</ref> [[شیخ اشراق]]<ref>شیخ اشراق، مصنفات شیخ اشراق، ۲/۲۳۶–۲۳۸.</ref> و [[ملاصدرا]]،<ref>حاشیه بر شرح حکمة الاشراق، ۵۲۳–۵۲۴.</ref> [[معجزه]] را مبتنی بر سه امر می‌داند:
#خاصیتی که در نفس پدید می‌آید که اجسام نزد آن [[خاضع]] می‌گردند و نفس می‌تواند صورت و [[حقیقت]] آنها را [[تغییر]] دهد.
#[[قوه]] نظری نفس که به واسطه آن، نفس [[صفا]] و نزاهتی پیدا می‌کند که می‌تواند [[فیض]] و [[علوم عقلی]] را از مبادی عالیه دریافت کند.
#قوه متخیله شخص [[قدرت]] می‌یابد و می‌تواند به [[عالم غیب]] و [[عالم مثال]] در [[بیداری]]، متصل شود و از آن اطلاع یابد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۱–۵۳.</ref>
به [[اعتقاد]] ایشان، اگرچه حقیقت معجزه بر این سه امر است، اما حقیقت و ماهیت اصلی معجزه، از [[قدرت مطلق الهی]] بهره می‌برد و [[قدرت خداوند]] را آشکار می‌سازد و با [[اذن الهی]] تحقق می‌یابد تا بدین وسیله، [[ارتباط با وحی]] و [[رسالت پیامبر]]{{صل}} از ناحیه [[خداوند]] [[اثبات]] شود.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۵–۴۹.</ref>
برخی [[متکلمان]] همچون [[اشاعره]] از آنجاکه اصل علیت و تأثیر میان اشیا را منکر بودند، در تبیین حقیقت معجزه و توجیه وقوع امر [[خارق عادت]] درماندند.<ref>غزالی، تهافت الفلاسفه، ۲۲۲–۲۳۸؛ خادمی، علیت از دیدگاه متکلمان مسلمان، ۱۱۴.</ref> [[امام‌ خمینی]] همانند برخی [[حکما]]،<ref>خواجه‌نصیر، شرح الاشارات، ۳/۳۷۲.</ref> معجزه را به قولی و فعلی تقسیم می‌کند؛ [[اعجاز]] قولی، مانند [[قرآن]] است که حقایقی فوق [[توانایی]] بشری دارد و اعجاز فعلی، مانند [[شق‌القمر]] است که عملی خارج از توانایی[[بشر]] است.<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰–۱۹۱.</ref>
[[فلاسفه]] [[اسلامی]] معجزه فعلی را واقعیتی می‌دانند که هیچ‌گاه خارج از [[نظام]] علت و معلول نبوده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۷۲–۸۱؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۶۶.</ref> معجزه اگرچه امری بیرون از جریان عادی و طبیعی شمرده می‌شود، اما جزو نظام عالم است و تحت شمول و [[حاکمیت]] قانون‌مند عالم می‌باشد.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۳۵۲.</ref> عرفا<ref>ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۲/۳۷۱–۳۷۵؛ قونوی، النفحات الالهیه، ۱۸۴–۱۸۵؛ فرغانی، مشارق الدراری، شرح تائیة ابن‌فارض، ۶۴۱.</ref> نیز دراین‌باره با تکیه بر نظریه تجلی و با توجه به مقدماتی چون اقتضای [[اسم الهی]] برای ظهور، [[تنازع]] [[اسما]] و [[حکومت]] [[اسم اعظم]] وقوع [[معجزات]] را تبیین کرده‌اند.<ref>رحیمیان، آفرینش از منظر عرفان، ۳۵۲.</ref>
[[امام‌ خمینی]] نیز معجزات را خلاف [[قانون علیت]] نمی‌داند و [[معتقد]] است معجزات و [[کرامات]] و [[اطلاع بر غیب]] که در نظر مادیون امری غیر ممکن است، در [[پیشرفت‌های علمی]] [[جهان]] امروز، از امور ممکن و [[بدیهی]] به‌شمار می‌رود؛ چنان‌که در [[علم]] امروز با هیپنوتیزم ([[خواب]] مغناطیسی) بعضی از آثار [[غیر طبیعی]] آنها، مانند [[غیب‌گویی]]، [[اثبات]] شده است و چه بسا ممکن است اموری که در جهان امروز [[خارق عادت]] به حساب می‌آید، در [[آینده]] به حقیقت‌شان پی برده شود.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۳–۵۵.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
== فرق [[معجزه]] با اِرهاص، [[کرامت]] و [[سحر]] ==
[[اندیشمندان]] میان کرامت و معجزه تفاوت گذاشته‌اند؛ «کرامت» در اصطلاح به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که از غیر [[پیامبران]]{{ع}} سر می‌زند و برای [[اثبات نبوت]] نیست؛<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۴۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۳/۱۵۶۹.</ref> اما معجزه همراه با [[ادعای نبوت]] است. «ارهاص» به معنای کارهای خارق عادتی است که پیامبران [[پیش از بعثت]] انجام می‌دادند تا [[مردم]] با [[مشاهده]] آنها، آماده شنیدن [[دعوت]] ایشان شوند.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ۱۴/۲۲۲–۲۲۴.</ref> اندیشمندان [[حقیقت]] معجزه را با سحر و شعبده متفاوت می‌دانند؛ زیرا معجزه از یک [[واقعیت]] و غرض [[الهی]] سرچشمه می‌گیرد؛ اما سحر و شعبده، اغراض [[دنیوی]] دارد و نوعی [[تصرف]] در [[حواس]] [[انسان]] است؛ به گونه‌ای که حواس انسان چیزی را می‌بیند یا می‌شنود که حقیقت ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۴۴–۲۴۷.</ref>
امام‌ خمینی در بیان تفاوت معجزه با سحر و شعبده می‌گوید معجزه بدون آلات طبیعی صورت می‌گیرد، اما غیر معجزه، به آلات طبیعی نیاز دارد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۴.</ref> از سوی دیگر، معجزات و کرامات با [[هدف]] بسط [[ربوبیت]] [[حق]]، صورت می‌گرفته، نه با قصد اظهار [[قدرت]] شخصی. از این‌رو قصد [[انبیا]]{{ع}} در انجام [[معجزات]]، ظاهرساختن [[ربوبیت]] [[حق]] در [[مظهر]] کامل و توجه‌دادن [[مردم]] به [[خداوند]] بوده است.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ و ۱۷۸–۱۷۹.</ref> افزون بر آنکه معجزات تأثیر خارجی داشته، انبیا{{ع}} به [[اذن خداوند]]، قدرت دارند موجوداتی را تحقق ببخشند یا هلاک کنند،<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۸–۴۹.</ref> ایشان [[معجزه]] را دلیل [[صدق]] [[مدعی مقام نبوت]] می‌داند که [[بشر]] را به طرف [[هدایت]] [[دعوت]] می‌کند که بدون [[اذن الهی]] محقق نمی‌شود؛ بر خلاف [[جادو]]، [[سحر]] و شعبده که مردم را [[گمراه]] می‌کنند، و یاد دادن و یاد گرفتن، همچنین کار و کسب با آنها [[حرام]] است.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳–۴۷۴.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
== شرایط معجزه ==
[[امام‌ خمینی]] و دیگر [[اندیشمندان مسلمان]]، برای معجزه شرایطی ذکر کرده‌اند؛ از آن جمله
# معجزه امری [[خارق عادت]] است که دیگران [[قادر]] به انجام آن نیستند.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۱۱؛ امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۴.</ref>
# وقوع معجزه به دست [[پیامبر]]{{ع}} و به دنبال [[ادعای نبوّت]] رخ می‌دهد.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۵۰؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۲۲۳–۲۲۵.</ref> این امر مانند زنده‌شدن مرده از جانب خداوند یا به امر اوست.<ref>حلی، کشف المراد، ۳۵۰؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۸۲–۱۸۳.</ref>
# معجزه همراه با تحدّی و مبارزه‌طلبی است؛ تحدی‌ای که از معارضه سالم بماند و کسی نتواند مثل آن بیاورد.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref>
# معجزه قابل [[تعلیم و تعلّم]] نیست.<ref>طبری امامی، نوادر المعجزات فی مناقب الائمة الهداة{{ع}}، ۱۷؛ سبحانی، محاضرات فی الالهیات، ۲۶۳.</ref>
# معجزه لزوماً با [[ادعای نبوت]] منطبق و همراه است و آن را [[تکذیب]] نمی‌کند.<ref>آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۱۸–۲۰.</ref>
# معجزه پیش از ادعای نبوت واقع نمی‌شود.<ref>آمدی، آبکار الافکار فی اصول الدین، ۴/۲۲.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
== دلالت معجزه ==
بیشتر [[اندیشمندان]]، معجزه را دلیل [[نبوت انبیا]]{{ع}} می‌دانند؛<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۱۰.</ref> زیرا ادعای [[رسالت]] از ناحیه خداوند امری است که [[حس]] و [[تجربه]] نمی‌توانند آن را [[اثبات]] کنند؛ از این‌رو لازم است امری [[خارق عادت]] این امر را [[تصدیق]] کند.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۸۳–۸۶.</ref>
[[امام‌ خمینی]] دلالت [[معجزه]] را گسترده‌تر از این می‌داند و [[معتقد]] است در مواردی اظهار [[معجزات پیامبران]]، برای بسط [[ربوبیت]] [[حق‌تعالی]] و اظهار آن در [[مظهر]] [[انسان کامل]] است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۴–۱۷۹؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان، از آنجا که در معجزه نوعی اظهار ربوبیت وجود دارد، [[انبیای الهی]]{{ع}} جز در مواردی که [[مصلحت]] اقتضا کند، از [[اظهار معجزات]] [[امتناع]] می‌کردند. امام‌ خمینی دلالت معجزه را دارای مراتبی می‌داند و معتقد است [[معجزات فعلی]]، تنها برای [[عوام]] [[مردم]] و انسان‌های ظاهربین است؛ اما برای عقلا و [[حکما]]، [[اتقان]] و [[استواری]] [[معجزات]] قولی، مانند [[احکام]] و [[قوانین]] [[قرآن]]، بهترین دلیل است.<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰–۱۹۱.</ref> ایشان مانند دیگر [[اندیشمندان]]،<ref>غزالی، الاقتصاد، ۱۶؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۱۰–۴۱۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۲۵–۲۷.</ref> اثبات معجزه فعلی را از طریق مشاهدات [[حسی]] و [[روایات متواتر]] می‌داند؛ اما معجزه قولی به اعتقاد ایشان با [[دلیل عقلی]] قابل اثبات است.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۵ و ۱۰۴.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
==[[اعجاز قرآن]] ==
[[قرآن کریم]] خود را معجزه‌ای معرفی کرده است که همه [[جن]] و انس از آوردن مثل آن عاجز هستند{{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref> و معجزه بودن خود را برای تمام [[بشر]] در تمام دوره‌ها [[اعلان]] کرده است. {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا می‌گویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست می‌گویید ده سوره‌ای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم می‌توانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.</ref> <ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref>
مسئله [[اعجاز]] در قرآن، از آغاز با عنوان یک [[واقعیت]] مسلم در میان علمای [[مسلمان]]، مطرح شده است.<ref>بنت‌الشاطی، اعجاز بیانی قرآن، ۷۵.</ref> اندیشمندان از دیرزمان دربارهٔ [[اعجاز قرآن]] بحث کرده‌اند. [[ابوعبیدة قاسم‌ بن‌ سلام]] در [[قرن سوم]] و [[محمد بن‌ زید واسطی]] در [[قرن چهارم]] را می‌توان از نخستین کسانی دانست که در این زمینه کتابی تألیف کرده‌اند.<ref>ابن‌ندیم، کتاب الفهرست، ۶۳ و ۲۲۰؛ معرفت، علوم قرآنی، ۳۴۳.</ref> بیشتر [[محققان]] [[علوم قرآنی]] معتقدند اعجاز قرآن در همه ابعاد آن است؛ مانند [[فصاحت]] و [[بلاغت]]، بیان [[حکمت]]، مسائل [[اجتماعی]] و [[سیاسی]]، [[پیشگویی]]، نبودن [[اختلاف]]، [[تحریف]] پیدانکردن [[قرآن]] و [[جامعیت قرآن]].<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۸–۶۰؛ معرفت، التمهید، ۴/۱۳۳.</ref>
[[امام‌ خمینی]] نیز قرآن را بزرگ‌ترین [[معجزه پیامبر اسلام]]{{صل}} می‌داند. در عصر [[نزول قرآن]]، [[مردم]] [[شبه‌جزیره عربستان]] بسیار [[بدوی]] و عقب‌افتاده بودند؛ در حالی‌که در قرآن، [[حقایق]] و معارفی وجود دارد که در [[جهان]] آن [[روز]] نبوده است؛ برای مثال مسائل عمیق عرفانی‌ای در آن مطرح شده است که در یونان و آثار [[فلاسفه]] آن، سابقه نداشته است؛<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۰.</ref> حتی فلاسفه [[اسلامی]] که در مهد [[قرآن کریم]] [[رشد]] کرده و از آن استفاده‌ها نموده‌اند، آیاتی از قرآن کریم را که به‌صراحت، زنده‌ بودن همه موجودات جهان را بیان کرده، [[تأویل]] کرده‌اند؛ در عین حال این مسئله در [[عرفان]] به‌خوبی تبیین شده است. به [[اعتقاد]] امام‌ خمینی، مسائل [[عرفانی]] به آن صورت که در قرآن کریم هست، در کتاب‌های دیگر نیست<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۰.</ref>
امام‌ خمینی در بیان وجه [[اعجاز قرآن]]، راه خاصی ارائه می‌کند که نسبت به دیگر [[متکلمان]] و [[مفسران]]، از شمول بیشتری برخوردار است. ایشان در عین حال که [[اعجاز]] بلاغی، حسن ترکیب و [[غایت]] [[فصاحت قرآن]] را قبول دارد، بر این [[باور]] است که جهت [[برتر]] اعجاز قرآن، در [[معارف]] بلند و دقایق [[توحیدی]] آن است که [[عقول]] [[اهل معرفت]] در آن [[حیران]] می‌ماند.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان، [[تحول]] [[معنوی]] و عرفانی که با قرآن در جهان ایجاد شده است، از همه مسائل دیگر برتر و بالاتر است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> ایشان همانند دیگر [[اندیشمندان]]،<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۶۱؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ۴۸.</ref> [[معتقد]] است از موارد اعجاز قرآن که دربرگیرنده معارف [[حقایق الهی]] است، این است که آورنده قرآن کریم، [[انسانی]] مکتب‌نرفته بوده، در محیطی [[رشد]] یافته است که هیچ سخنی از این معارف بلند عرفانی و [[فلسفی]] نبوده است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۹–۲۴۰؛ امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۲۰۱–۲۰۲؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ و ۲۶۳–۲۶۴.</ref> به [[باور]] ایشان، [[جامعیت قرآن]] نیز که شامل همه [[حقایق]] و لطایف است، از [[معجزات]] [[قرآن]] شمرده می‌شود؛<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳–۲۶۴.</ref> زیرا قرآن روشنگر و تبیان هر چیزی است {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و شامل همه [[دستورها]] و احکامی است که [[بشر]] برای [[سعادت]] و کمال خود به آنها نیاز دارد.<ref>امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>


== تفاوت معجزه و کرامت ==
== تفاوت معجزه و کرامت ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش