پرش به محتوا

معجزه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== مفهوم‌شناسی ==' به '== معناشناسی =='
جز (جایگزینی متن - '== مفهوم‌شناسی ==' به '== معناشناسی ==')
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = معجزه| عنوان مدخل  = معجزه| مداخل مرتبط = [[معجزه در لغت]] - [[معجزه در قرآن]] - [[معجزه در کلام اسلامی]] - [[معجزه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
| موضوع مرتبط = معجزه
| عنوان مدخل  = معجزه
| مداخل مرتبط = [[معجزه در لغت]] - [[معجزه در قرآن]] - [[معجزه در کلام اسلامی]] - [[معجزه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۱۲: خط ۷:


[[متکلمان شیعه]] پس از بیان صفاتی که باید مدعی [[نبوت]] داشته باشد، [[ظهور]] معجزه به دست [[نبی]] را راه [[شناخت صدق]] او دانسته و گفته‌اند: معجزه، ثبوت چیزی است که عادی نیست یا [[نفی]] چیزی است که عادی است همراه با [[خرق عادت]] و مطابقت با ادعا. و ثبوت و نفی در اعجاز، یکسان است؛ زیرا فرقی بین [[قلب]] [[عصا]] به مار، و بین منع [[قادر]]، از برداشتن کوچک‌ترین اشیاء نیست و خرق عادت را شرط کردیم؛ زیرا کار عادی یا نفی آن، بر صدق دلالت نمی‌کند و گفتیم باید با ادعا مطابقت داشته باشد؛ زیرا کسی که [[ادعای نبوت]] می‌کند و معجزه خود را به خوب کردن [[کور]] اسناد می‌دهد؛ ولی نه تنها کور را [[بینا]] نکند بلکه او را کر هم بکند، در دعوی خود صادق نیست <ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۱.</ref>
[[متکلمان شیعه]] پس از بیان صفاتی که باید مدعی [[نبوت]] داشته باشد، [[ظهور]] معجزه به دست [[نبی]] را راه [[شناخت صدق]] او دانسته و گفته‌اند: معجزه، ثبوت چیزی است که عادی نیست یا [[نفی]] چیزی است که عادی است همراه با [[خرق عادت]] و مطابقت با ادعا. و ثبوت و نفی در اعجاز، یکسان است؛ زیرا فرقی بین [[قلب]] [[عصا]] به مار، و بین منع [[قادر]]، از برداشتن کوچک‌ترین اشیاء نیست و خرق عادت را شرط کردیم؛ زیرا کار عادی یا نفی آن، بر صدق دلالت نمی‌کند و گفتیم باید با ادعا مطابقت داشته باشد؛ زیرا کسی که [[ادعای نبوت]] می‌کند و معجزه خود را به خوب کردن [[کور]] اسناد می‌دهد؛ ولی نه تنها کور را [[بینا]] نکند بلکه او را کر هم بکند، در دعوی خود صادق نیست <ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۳۵۰.</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۱.</ref>
 
== معناشناسی ==
 
[[معجزه]] از ریشه «عجز» است که به معنی ناتوان‌شدن از انجام کاری می‌باشد<ref>جوهری، صحاح تاج اللغة، ۳/۸۸۳–۸۸۴؛ فیومی، مصباح المنیر، ۳۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ۴/۲۴–۲۵.</ref> معجزه به کاری گفته می‌شود که دیگران از انجام آن عاجزند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۷۵.</ref> در اصطلاح، [[امر]] خارق عادتی است که در [[مقام اثبات]] [[نبوت]] رخ می‌دهد و همراه با [[تحدی]] و معارضه‌ طلبی است؛ بدون اینکه معارضی داشته باشد.<ref>خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل، ۳۵۰؛ حلی، کشف المراد، ۳۵۰–۳۵۱؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۲۲۲–۲۲۷.</ref> از دیدگاه [[امامیه]]، گاهی [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} نیز برای [[اثبات امامت]] خود، معجزه نشان می‌دهد.<ref>حلی، الباب الحادی عشر، ۱۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۵/۳۵۳.</ref> [[امام‌ خمینی]] نیز، معجزه را امری می‌داند که با [[اراده خداوند]] از شخص مدعی نبوت ظاهر شده است تا نشانه‌ای بر [[صدق]] ادعای او باشد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۵.</ref> معجزه با مفاهیمی مانند [[کرامت]]، [[سحر]] و ارهاص مرتبط است.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
== مفهوم‌شناسی ==
[[معجزه]] از ریشه «عجز» است که به معنی ناتوان‌شدن از انجام کاری می‌باشد<ref>جوهری، صحاح تاج اللغة، ۳/۸۸۳–۸۸۴؛ فیومی، مصباح المنیر، ۳۹۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ۴/۲۴–۲۵.</ref> معجزه به کاری گفته می‌شود که دیگران از انجام آن عاجزند.<ref>تهانوی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ۲/۱۵۷۵.</ref> در اصطلاح، [[امر]] خارق عادتی است که در [[مقام اثبات]] [[نبوت]] رخ می‌دهد و همراه با [[تحدی]] و معارضه‌ طلبی است؛ بدون اینکه معارضی داشته باشد.<ref>خواجه‌نصیر، تلخیص المحصل، ۳۵۰؛ حلی، کشف المراد، ۳۵۰–۳۵۱؛ جرجانی، شرح المواقف، ۸/۲۲۲–۲۲۷.</ref> از دیدگاه [[امامیه]]، گاهی [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} نیز برای [[اثبات امامت]] خود، معجزه نشان می‌دهد.<ref>حلی، الباب الحادی عشر، ۱۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۵/۳۵۳.</ref> [[امام‌ خمینی]] نیز، معجزه را امری می‌داند که با [[اراده خداوند]] از شخص مدعی نبوت ظاهر شده است تا نشانه‌ای بر [[صدق]] ادعای او باشد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۵.</ref> معجزه با مفاهیمی مانند [[کرامت]]، [[سحر]] و ارهاص مرتبط است.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>.<ref>ادامه مقاله.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خط ۶۸: خط ۳۸:


== فرق [[معجزه]] با اِرهاص، [[کرامت]] و [[سحر]] ==
== فرق [[معجزه]] با اِرهاص، [[کرامت]] و [[سحر]] ==
[[اندیشمندان]] میان کرامت و معجزه تفاوت گذاشته‌اند؛ «کرامت» در اصطلاح به کارهای خارق‌العاده‌ای گفته می‌شود که از غیر [[پیامبران]]{{ع}} سر می‌زند و برای [[اثبات نبوت]] نیست؛<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۴۸؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۳/۱۵۶۹.</ref> اما معجزه همراه با [[ادعای نبوت]] است. «ارهاص» به معنای کارهای خارق عادتی است که پیامبران [[پیش از بعثت]] انجام می‌دادند تا [[مردم]] با [[مشاهده]] آنها، آماده شنیدن [[دعوت]] ایشان شوند.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ۱۴/۲۲۲–۲۲۴.</ref> اندیشمندان [[حقیقت]] معجزه را با سحر و شعبده متفاوت می‌دانند؛ زیرا معجزه از یک [[واقعیت]] و غرض [[الهی]] سرچشمه می‌گیرد؛ اما سحر و شعبده، اغراض [[دنیوی]] دارد و نوعی [[تصرف]] در [[حواس]] [[انسان]] است؛ به گونه‌ای که حواس انسان چیزی را می‌بیند یا می‌شنود که حقیقت ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۴۴–۲۴۷.</ref>
=== تفاوت با کرامت ===
[[اهل معرفت]]، [[معجزات]] را مختصّ به [[انبیاء]] {{ع}} می‌دانند و [[کرامت]] را که شبیه به [[معجزه]] انبیاء، می‌دانند، مختص به [[اولیاء]] و فرق بین معجزه و کرامت را در این می‌دانند که [[نبیّ]] آن را دلیل و [[برهان]] بر صحّت ادعای خود در [[رسالت]] قرار می‌دهد و هر [[زمان]] به آن [[حاجت]] باشد، می‌آورد و به آن تحدّی می‌کند و اظهار آن بر او [[واجب]] است، و اما [[ولیّ]]، گاهی کرامت بر دست او جاری می‌شود در حالی که خود او قصد ندارد، و گاهی هم با آنکه می‌خواهد بر دست او جاری شود، [[قدرت]] ندارد، و نیز آوردن کرامت و اظهار آن بر او واجب نیست<ref>تلمسانی، شرح منازل السائرین، ج۲، ص۳۷۱.</ref>.
 
انبیاء و اولیاء تا [[ضرورت]] اقتضا نکند، به اظهار معجزه و کرامت که منشأ [[ربوبی]] دارد، روی نمی‌آورند؛ بلکه به‌جای آن، [[عبودیت]] و [[بندگی]] خود را آشکار می‌کنند. نیز در سخنان آنان بیشتر [[تقدیس]] به چشم می‌خورد تا [[تشبیه]]؛ لذا در سخنان آنان از شطح و طامات اثری نیست؛ چراکه به [[باور]] [[امام خمینی]]، [[حفظ]] [[مقام عبودیت]] و [[ادب]] در حضرت [[ربوبیت]]، اقتضا می‌کند که سالک طریق [[شریعت]]، از انانیت و عبودیت نفس به کلی بپرهیزد و بیشتر به تقدیس و [[تنزیه]] که از خطرات دورتر است، بپردازد و از تشبیه بپرهیزد؛ لذا در لسان اولیاء تقدیس و تنزیه، بیشتر متداول است تا تشبیه. أئمه {{عم}} در [[مقام]] تقدیس و تنزیه به [[صراحت]] از آن سخن می‌گفتند؛ ولی در مقام تشبیه، در کلمات کمّل، از [[اصحاب]] [[وحی]] و [[تنزیل]]، تصریح به آن کم دیده می‌شود؛ بلکه سخن به رمز می‌گفتند و از تصریح، [[پرهیز]] می‌کردند. به نظر حضرت [[امام]] شطحیّاتی که از بعض اصحاب [[مکاشفه]] و [[سلوک]] و ارباب [[ریاضت]]، سرزده است، بیانگر نقصان سلوکشان و بقای انانیّت در سرّشان یا سرّ سرشان است و نفس آنان به فرعونیّت بر آنان جلوه کرده است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایة، ص۵۲-۵۳.</ref>.
 
اما سالکان طریق [[شریعت]]، انانیّت و [[عبودیّت]] نفس خود را به کلی دور می‌افکندند، [[طهارت]] نفس را وجهه [[همت]] خود قرار می‌دادند و توجّهی به اظهار [[قدرت]] و [[سلطه]] نمی‌کردند و در عالی‌ترین مرتبه [[توحید]] و [[تقدیس]] بودند و کثرت، [[حجاب]] [[وحدت]] و توحید و توحید و وحدت، حجاب کثرت نبود و این نبود جز به علت [[قوّت]] [[سلوک]] و طهارت [[نفوس]] و عدم ظهورشان به [[ربوبیّت]] که [[شأن]] [[ربّ]] مطلق است، با آنکه هیولای عالم امکان در [[تسخیر]] و [[اختیار]] ولی بود و می‌توانست به [[اذن الهی]] هرگونه بخواهد در آن [[تصرف]] کند. در منظومه [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[امام]] سر اینکه انبیای [[مرسلین]] و اولیای [[راشدین]] {{عم}}، از [[اظهار معجزات]] و کراماتی که ریشه‌های آنها اظهار ربوبیّت و قدرت و [[سلطنت]] و [[ولایت]] در [[عوالم]] عالی و سافل بود، [[امتناع]] می‌کردند، مگر در مواردی که [[مصلحت]] اظهار آن را اقتضا می‌کرد و در همان موارد اندک هم به [[نماز]] و توجّه به درگاه ربّ‌الارباب می‌پرداختند و اظهار [[ذلّت]] و [[مسکنت]] و [[عبودیت]] می‌کردند.
 
و امّا [[اصحاب]] طلسمات و نیرنگ‌ها، و ارباب [[سحر]] و شعبده و ریاضت‌هایی که ریشه‌های آنها اتصال به عالم [[جنّ]] و [[شیاطین]] است، که همان [[ملکوت]] سفلایی است که ظلّ ظلمانی عالم [[ملک]] است و در مقابل ظلّ [[نورانی]] آن، که ملکوت علیا، و عالم [[ملائکه]] است، قرار دارد، همواره در [[مقام]] اظهار قدرت و ابراز تصرّفشان می‌بینی؛ زیرا [[عشق]] فراوان به انانیّت خود و [[شوق]] زیاد به حیثیّت نفوس‌شان دارند. آنان در [[حقیقت]] [[بندگان]] بت‌های نفس خویش هستند و از [[پروردگار]] عالم، غافل‌اند و [[جهنّم]] محیط بر [[کافران]] است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایة، ص۵۳ -۵۴.</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۱.</ref>
 
=== تفاوت با اِرهاص و [[سحر]] ===
«ارهاص» به معنای کارهای خارق عادتی است که پیامبران [[پیش از بعثت]] انجام می‌دادند تا [[مردم]] با [[مشاهده]] آنها، آماده شنیدن [[دعوت]] ایشان شوند.<ref>خواجه‌نصیر، تجرید الاعتقاد، ۲۱۴؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۰۳؛ مجلسی، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار{{ع}}، ۱۴/۲۲۲–۲۲۴.</ref> اندیشمندان [[حقیقت]] معجزه را با سحر و شعبده متفاوت می‌دانند؛ زیرا معجزه از یک [[واقعیت]] و غرض [[الهی]] سرچشمه می‌گیرد؛ اما سحر و شعبده، اغراض [[دنیوی]] دارد و نوعی [[تصرف]] در [[حواس]] [[انسان]] است؛ به گونه‌ای که حواس انسان چیزی را می‌بیند یا می‌شنود که حقیقت ندارد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۴۴–۲۴۷.</ref>


امام‌ خمینی در بیان تفاوت معجزه با سحر و شعبده می‌گوید معجزه بدون آلات طبیعی صورت می‌گیرد، اما غیر معجزه، به آلات طبیعی نیاز دارد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۴.</ref> از سوی دیگر، معجزات و کرامات با [[هدف]] بسط [[ربوبیت]] [[حق]]، صورت می‌گرفته، نه با قصد اظهار [[قدرت]] شخصی. از این‌رو قصد [[انبیا]]{{ع}} در انجام [[معجزات]]، ظاهرساختن [[ربوبیت]] [[حق]] در [[مظهر]] کامل و توجه‌دادن [[مردم]] به [[خداوند]] بوده است.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ و ۱۷۸–۱۷۹.</ref> افزون بر آنکه معجزات تأثیر خارجی داشته، انبیا{{ع}} به [[اذن خداوند]]، قدرت دارند موجوداتی را تحقق ببخشند یا هلاک کنند،<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۸–۴۹.</ref> ایشان [[معجزه]] را دلیل [[صدق]] [[مدعی مقام نبوت]] می‌داند که [[بشر]] را به طرف [[هدایت]] [[دعوت]] می‌کند که بدون [[اذن الهی]] محقق نمی‌شود؛ بر خلاف [[جادو]]، [[سحر]] و شعبده که مردم را [[گمراه]] می‌کنند، و یاد دادن و یاد گرفتن، همچنین کار و کسب با آنها [[حرام]] است.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳–۴۷۴.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
امام‌ خمینی در بیان تفاوت معجزه با سحر و شعبده می‌گوید معجزه بدون آلات طبیعی صورت می‌گیرد، اما غیر معجزه، به آلات طبیعی نیاز دارد.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۴.</ref> از سوی دیگر، معجزات و کرامات با [[هدف]] بسط [[ربوبیت]] [[حق]]، صورت می‌گرفته، نه با قصد اظهار [[قدرت]] شخصی. از این‌رو قصد [[انبیا]]{{ع}} در انجام [[معجزات]]، ظاهرساختن [[ربوبیت]] [[حق]] در [[مظهر]] کامل و توجه‌دادن [[مردم]] به [[خداوند]] بوده است.<ref>امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳؛ امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷ و ۱۷۸–۱۷۹.</ref> افزون بر آنکه معجزات تأثیر خارجی داشته، انبیا{{ع}} به [[اذن خداوند]]، قدرت دارند موجوداتی را تحقق ببخشند یا هلاک کنند،<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۸–۴۹.</ref> ایشان [[معجزه]] را دلیل [[صدق]] [[مدعی مقام نبوت]] می‌داند که [[بشر]] را به طرف [[هدایت]] [[دعوت]] می‌کند که بدون [[اذن الهی]] محقق نمی‌شود؛ بر خلاف [[جادو]]، [[سحر]] و شعبده که مردم را [[گمراه]] می‌کنند، و یاد دادن و یاد گرفتن، همچنین کار و کسب با آنها [[حرام]] است.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۷۳–۴۷۴.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
خط ۸۶: خط ۶۶:
[[امام‌ خمینی]] دلالت [[معجزه]] را گسترده‌تر از این می‌داند و [[معتقد]] است در مواردی اظهار [[معجزات پیامبران]]، برای بسط [[ربوبیت]] [[حق‌تعالی]] و اظهار آن در [[مظهر]] [[انسان کامل]] است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۴–۱۷۹؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان، از آنجا که در معجزه نوعی اظهار ربوبیت وجود دارد، [[انبیای الهی]]{{ع}} جز در مواردی که [[مصلحت]] اقتضا کند، از [[اظهار معجزات]] [[امتناع]] می‌کردند. امام‌ خمینی دلالت معجزه را دارای مراتبی می‌داند و معتقد است [[معجزات فعلی]]، تنها برای [[عوام]] [[مردم]] و انسان‌های ظاهربین است؛ اما برای عقلا و [[حکما]]، [[اتقان]] و [[استواری]] [[معجزات]] قولی، مانند [[احکام]] و [[قوانین]] [[قرآن]]، بهترین دلیل است.<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰–۱۹۱.</ref> ایشان مانند دیگر [[اندیشمندان]]،<ref>غزالی، الاقتصاد، ۱۶؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۱۰–۴۱۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۲۵–۲۷.</ref> اثبات معجزه فعلی را از طریق مشاهدات [[حسی]] و [[روایات متواتر]] می‌داند؛ اما معجزه قولی به اعتقاد ایشان با [[دلیل عقلی]] قابل اثبات است.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۵ و ۱۰۴.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
[[امام‌ خمینی]] دلالت [[معجزه]] را گسترده‌تر از این می‌داند و [[معتقد]] است در مواردی اظهار [[معجزات پیامبران]]، برای بسط [[ربوبیت]] [[حق‌تعالی]] و اظهار آن در [[مظهر]] [[انسان کامل]] است.<ref>امام‌ خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۴–۱۷۹؛ امام‌ خمینی، مصباح الهدایه، ۵۳.</ref> به [[اعتقاد]] ایشان، از آنجا که در معجزه نوعی اظهار ربوبیت وجود دارد، [[انبیای الهی]]{{ع}} جز در مواردی که [[مصلحت]] اقتضا کند، از [[اظهار معجزات]] [[امتناع]] می‌کردند. امام‌ خمینی دلالت معجزه را دارای مراتبی می‌داند و معتقد است [[معجزات فعلی]]، تنها برای [[عوام]] [[مردم]] و انسان‌های ظاهربین است؛ اما برای عقلا و [[حکما]]، [[اتقان]] و [[استواری]] [[معجزات]] قولی، مانند [[احکام]] و [[قوانین]] [[قرآن]]، بهترین دلیل است.<ref>امام‌ خمینی، تقریرات، ۳/۱۹۰–۱۹۱.</ref> ایشان مانند دیگر [[اندیشمندان]]،<ref>غزالی، الاقتصاد، ۱۶؛ حلی، مناهج الیقین، ۴۱۰–۴۱۱؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۵/۲۵–۲۷.</ref> اثبات معجزه فعلی را از طریق مشاهدات [[حسی]] و [[روایات متواتر]] می‌داند؛ اما معجزه قولی به اعتقاد ایشان با [[دلیل عقلی]] قابل اثبات است.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۵۵ و ۱۰۴.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>


==[[اعجاز قرآن]] ==
==اعجاز قرآن ==
{{اصلی|اعجاز قرآن}}
[[قرآن کریم]] خود را معجزه‌ای معرفی کرده است که همه [[جن]] و انس از آوردن مثل آن عاجز هستند{{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref> و معجزه بودن خود را برای تمام [[بشر]] در تمام دوره‌ها [[اعلان]] کرده است. {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا می‌گویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست می‌گویید ده سوره‌ای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم می‌توانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.</ref> <ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref>
[[قرآن کریم]] خود را معجزه‌ای معرفی کرده است که همه [[جن]] و انس از آوردن مثل آن عاجز هستند{{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمی‌توانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref> و معجزه بودن خود را برای تمام [[بشر]] در تمام دوره‌ها [[اعلان]] کرده است. {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا می‌گویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست می‌گویید ده سوره‌ای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم می‌توانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید» سوره هود، آیه ۱۳.</ref> <ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۴۷.</ref>


خط ۹۴: خط ۷۵:


امام‌ خمینی در بیان وجه [[اعجاز قرآن]]، راه خاصی ارائه می‌کند که نسبت به دیگر [[متکلمان]] و [[مفسران]]، از شمول بیشتری برخوردار است. ایشان در عین حال که [[اعجاز]] بلاغی، حسن ترکیب و [[غایت]] [[فصاحت قرآن]] را قبول دارد، بر این [[باور]] است که جهت [[برتر]] اعجاز قرآن، در [[معارف]] بلند و دقایق [[توحیدی]] آن است که [[عقول]] [[اهل معرفت]] در آن [[حیران]] می‌ماند.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان، [[تحول]] [[معنوی]] و عرفانی که با قرآن در جهان ایجاد شده است، از همه مسائل دیگر برتر و بالاتر است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> ایشان همانند دیگر [[اندیشمندان]]،<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۶۱؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ۴۸.</ref> [[معتقد]] است از موارد اعجاز قرآن که دربرگیرنده معارف [[حقایق الهی]] است، این است که آورنده قرآن کریم، [[انسانی]] مکتب‌نرفته بوده، در محیطی [[رشد]] یافته است که هیچ سخنی از این معارف بلند عرفانی و [[فلسفی]] نبوده است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۹–۲۴۰؛ امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۲۰۱–۲۰۲؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ و ۲۶۳–۲۶۴.</ref> به [[باور]] ایشان، [[جامعیت قرآن]] نیز که شامل همه [[حقایق]] و لطایف است، از [[معجزات]] [[قرآن]] شمرده می‌شود؛<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳–۲۶۴.</ref> زیرا قرآن روشنگر و تبیان هر چیزی است {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و شامل همه [[دستورها]] و احکامی است که [[بشر]] برای [[سعادت]] و کمال خود به آنها نیاز دارد.<ref>امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
امام‌ خمینی در بیان وجه [[اعجاز قرآن]]، راه خاصی ارائه می‌کند که نسبت به دیگر [[متکلمان]] و [[مفسران]]، از شمول بیشتری برخوردار است. ایشان در عین حال که [[اعجاز]] بلاغی، حسن ترکیب و [[غایت]] [[فصاحت قرآن]] را قبول دارد، بر این [[باور]] است که جهت [[برتر]] اعجاز قرآن، در [[معارف]] بلند و دقایق [[توحیدی]] آن است که [[عقول]] [[اهل معرفت]] در آن [[حیران]] می‌ماند.<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۴؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۰۹–۲۱۱.</ref> به اعتقاد ایشان، [[تحول]] [[معنوی]] و عرفانی که با قرآن در جهان ایجاد شده است، از همه مسائل دیگر برتر و بالاتر است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲.</ref> ایشان همانند دیگر [[اندیشمندان]]،<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۶۱؛ خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ۴۸.</ref> [[معتقد]] است از موارد اعجاز قرآن که دربرگیرنده معارف [[حقایق الهی]] است، این است که آورنده قرآن کریم، [[انسانی]] مکتب‌نرفته بوده، در محیطی [[رشد]] یافته است که هیچ سخنی از این معارف بلند عرفانی و [[فلسفی]] نبوده است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۳۹–۲۴۰؛ امام‌ خمینی، چهل حدیث، ۲۰۱–۲۰۲؛ امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶ و ۲۶۳–۲۶۴.</ref> به [[باور]] ایشان، [[جامعیت قرآن]] نیز که شامل همه [[حقایق]] و لطایف است، از [[معجزات]] [[قرآن]] شمرده می‌شود؛<ref>امام‌ خمینی، آداب الصلاة، ۲۶۳–۲۶۴.</ref> زیرا قرآن روشنگر و تبیان هر چیزی است {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم و بر تو این کتاب  را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و شامل همه [[دستورها]] و احکامی است که [[بشر]] برای [[سعادت]] و کمال خود به آنها نیاز دارد.<ref>امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۲۹.</ref>.<ref>[[احمد علی محسنی|محسنی، احمد علی]]، [[معجزه (مقاله)| مقاله «معجزه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۹ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۹، ص ۴۱۴ – ۴۱۹.</ref>
== تفاوت معجزه و کرامت ==
[[اهل معرفت]]، [[معجزات]] را مختصّ به [[انبیاء]] {{ع}} می‌دانند و [[کرامت]] را که شبیه به [[معجزه]] انبیاء، می‌دانند، مختص به [[اولیاء]] و فرق بین معجزه و کرامت را در این می‌دانند که [[نبیّ]] آن را دلیل و [[برهان]] بر صحّت ادعای خود در [[رسالت]] قرار می‌دهد و هر [[زمان]] به آن [[حاجت]] باشد، می‌آورد و به آن تحدّی می‌کند و اظهار آن بر او [[واجب]] است، و اما [[ولیّ]]، گاهی کرامت بر دست او جاری می‌شود در حالی که خود او قصد ندارد، و گاهی هم با آنکه می‌خواهد بر دست او جاری شود، [[قدرت]] ندارد، و نیز آوردن کرامت و اظهار آن بر او واجب نیست<ref>تلمسانی، شرح منازل السائرین، ج۲، ص۳۷۱.</ref>.
انبیاء و اولیاء تا [[ضرورت]] اقتضا نکند، به اظهار معجزه و کرامت که منشأ [[ربوبی]] دارد، روی نمی‌آورند؛ بلکه به‌جای آن، [[عبودیت]] و [[بندگی]] خود را آشکار می‌کنند. نیز در سخنان آنان بیشتر [[تقدیس]] به چشم می‌خورد تا [[تشبیه]]؛ لذا در سخنان آنان از شطح و طامات اثری نیست؛ چراکه به [[باور]] [[امام خمینی]]، [[حفظ]] [[مقام عبودیت]] و [[ادب]] در حضرت [[ربوبیت]]، اقتضا می‌کند که سالک طریق [[شریعت]]، از انانیت و عبودیت نفس به کلی بپرهیزد و بیشتر به تقدیس و [[تنزیه]] که از خطرات دورتر است، بپردازد و از تشبیه بپرهیزد؛ لذا در لسان اولیاء تقدیس و تنزیه، بیشتر متداول است تا تشبیه. أئمه {{عم}} در [[مقام]] تقدیس و تنزیه به [[صراحت]] از آن سخن می‌گفتند؛ ولی در مقام تشبیه، در کلمات کمّل، از [[اصحاب]] [[وحی]] و [[تنزیل]]، تصریح به آن کم دیده می‌شود؛ بلکه سخن به رمز می‌گفتند و از تصریح، [[پرهیز]] می‌کردند. به نظر حضرت [[امام]] شطحیّاتی که از بعض اصحاب [[مکاشفه]] و [[سلوک]] و ارباب [[ریاضت]]، سرزده است، بیانگر نقصان سلوکشان و بقای انانیّت در سرّشان یا سرّ سرشان است و نفس آنان به فرعونیّت بر آنان جلوه کرده است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایة، ص۵۲-۵۳.</ref>.
اما سالکان طریق [[شریعت]]، انانیّت و [[عبودیّت]] نفس خود را به کلی دور می‌افکندند، [[طهارت]] نفس را وجهه [[همت]] خود قرار می‌دادند و توجّهی به اظهار [[قدرت]] و [[سلطه]] نمی‌کردند و در عالی‌ترین مرتبه [[توحید]] و [[تقدیس]] بودند و کثرت، [[حجاب]] [[وحدت]] و توحید و توحید و وحدت، حجاب کثرت نبود و این نبود جز به علت [[قوّت]] [[سلوک]] و طهارت [[نفوس]] و عدم ظهورشان به [[ربوبیّت]] که [[شأن]] [[ربّ]] مطلق است، با آنکه هیولای عالم امکان در [[تسخیر]] و [[اختیار]] ولی بود و می‌توانست به [[اذن الهی]] هرگونه بخواهد در آن [[تصرف]] کند. در منظومه [[فکری]] و [[اجتماعی]] [[امام]] سر اینکه انبیای [[مرسلین]] و اولیای [[راشدین]] {{عم}}، از [[اظهار معجزات]] و کراماتی که ریشه‌های آنها اظهار ربوبیّت و قدرت و [[سلطنت]] و [[ولایت]] در [[عوالم]] عالی و سافل بود، [[امتناع]] می‌کردند، مگر در مواردی که [[مصلحت]] اظهار آن را اقتضا می‌کرد و در همان موارد اندک هم به [[نماز]] و توجّه به درگاه ربّ‌الارباب می‌پرداختند و اظهار [[ذلّت]] و [[مسکنت]] و [[عبودیت]] می‌کردند.
و امّا [[اصحاب]] طلسمات و نیرنگ‌ها، و ارباب [[سحر]] و شعبده و ریاضت‌هایی که ریشه‌های آنها اتصال به عالم [[جنّ]] و [[شیاطین]] است، که همان [[ملکوت]] سفلایی است که ظلّ ظلمانی عالم [[ملک]] است و در مقابل ظلّ [[نورانی]] آن، که ملکوت علیا، و عالم [[ملائکه]] است، قرار دارد، همواره در [[مقام]] اظهار قدرت و ابراز تصرّفشان می‌بینی؛ زیرا [[عشق]] فراوان به انانیّت خود و [[شوق]] زیاد به حیثیّت نفوس‌شان دارند. آنان در [[حقیقت]] [[بندگان]] بت‌های نفس خویش هستند و از [[پروردگار]] عالم، غافل‌اند و [[جهنّم]] محیط بر [[کافران]] است<ref>امام خمینی، مصباح الهدایة، ص۵۳ -۵۴.</ref>.<ref>[[حسین روحانی‌نژاد|روحانی‌نژاد، حسین]]، [[ولایت‌شناسی (مقاله)| مقاله «ولایت‌شناسی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۱۶۱.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۱۷: خط ۸۹:


[[رده:معجزه]]
[[رده:معجزه]]
[[رده:شرایط نبوت]]
[[رده:مدخل‌های تلخیص شده]]
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش