برهان تسلسل: تفاوت میان نسخهها
←دلیل بطلان تسلسل
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== دلیل بطلان تسلسل == | == دلیل بطلان تسلسل == | ||
فلاسفه تسلسلى را محال مىدانند كه حلقات آن داراى ترتب حقيقى و [[اجتماع]] در وجود باشند<ref>نک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج ۲، ص۸۰، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۶ هـ ش.</ref>.به عبارت دیگر تسلسل از آن جهت [[باطل]] است که چون وجود معلول وجودی وابسته، نیازمند و غیر [[قائم]] به ذات خود؛ یعنی ممکن الوجود و وجود رابط است. بنابر این، هرگاه فرض کنیم چنین موجوداتی در حد بینهایت وجود دارند، لازم میآید که بینهایت وجود وابسته و قائم به غیر و رابط داشته باشیم، بیآنکه آن غیر و آن وجود مستقل که تکیه گاه این وجودهای وابسته و رابط است، موجود باشد، و این محال است. <ref>ولایی عیسی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۷۴.</ref>. | |||
=== [[اثبات عصمت امام]] با [[برهان تسلسل]] === | === [[اثبات عصمت امام]] با [[برهان تسلسل]] === | ||
[[متکلمان]] و [[فلاسفه]] از برهان تسلسل در مواضع مختلفی از جمله [[اثبات خدا]]، [[اثبات ضرورت نبوت]] و [[امامت]] و نیز [[اثبات عصمت]] [[نبی]] و [[امام]]، استفاده کردهاند. یکی از [[دلایل]] [[وجوب عصمت امام]]، بطلان [[تسلسل]] است. تقریر این [[برهان]] به این صورت است که: دلیل نیاز [[مردم]] به وجود و [[نصب امام]] از جانب [[خداوند]]، خطاپذیرى مردم است. حال اگر خود امام، [[معصوم از خطا]] و [[معصیت]] نباشد، خودش [[نیاز به وجود امام]] دیگرى دارد و آن امام نیز نیاز به وجود امام دیگر و... که منجر به تسلسل مىشود و تسلسل از دیدگاه عقلا [[باطل]] است. | [[متکلمان]] و [[فلاسفه]] از برهان تسلسل در مواضع مختلفی از جمله [[اثبات خدا]]، [[اثبات ضرورت نبوت]] و [[امامت]] و نیز [[اثبات عصمت]] [[نبی]] و [[امام]]، استفاده کردهاند. یکی از [[دلایل]] [[وجوب عصمت امام]]، بطلان [[تسلسل]] است. تقریر این [[برهان]] به این صورت است که: دلیل نیاز [[مردم]] به وجود و [[نصب امام]] از جانب [[خداوند]]، خطاپذیرى مردم است. حال اگر خود امام، [[معصوم از خطا]] و [[معصیت]] نباشد، خودش [[نیاز به وجود امام]] دیگرى دارد و آن امام نیز نیاز به وجود امام دیگر و... که منجر به تسلسل مىشود و تسلسل از دیدگاه عقلا [[باطل]] است. | ||
[[فلسفه]] [[وجوب نصب امام]]، جایز الخطا بودن مردم است و اگر این ملازمه در باره امام نیز ثابت باشد، [[واجب]] است که براى او نیز امام دیگرى باشد که در نتیجه یا منجر به تسلسل خواهد شد یا به امامى منتهى مىشود که [[خطا]] براى او جایز نباشد؛ پس او اما اصلى خواهد بود. <ref>علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۹۲، تحقیق و تصحیح: حسن حسن زاده آملی، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین ـ قم، ۱۴۱۷هـ.</ref>. | [[فلسفه]] [[وجوب نصب امام]]، جایز الخطا بودن مردم است و اگر این ملازمه در باره امام نیز ثابت باشد، [[واجب]] است که براى او نیز امام دیگرى باشد که در نتیجه یا منجر به تسلسل خواهد شد یا به امامى منتهى مىشود که [[خطا]] براى او جایز نباشد؛ پس او اما اصلى خواهد بود. <ref>علامه حلی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص۴۹۲، تحقیق و تصحیح: حسن حسن زاده آملی، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین ـ قم، ۱۴۱۷هـ.</ref>. | ||
در یک [[کلام]] اگر امام [[اهل]] خطا و [[گناه]] باشد، [[نیازمند امام]] دیگرى است که در این صورت یا باید به امام [[معصوم]] ختم شود که مطلوب ما است یا منجر به تسلسل شود که از نظر عقلا مردود است. | در یک [[کلام]] اگر امام [[اهل]] خطا و [[گناه]] باشد، [[نیازمند امام]] دیگرى است که در این صورت یا باید به امام [[معصوم]] ختم شود که مطلوب ما است یا منجر به تسلسل شود که از نظر عقلا مردود است. | ||
== [[اثبات ضرورت امامت]] == | == [[اثبات ضرورت امامت]] == |