پرش به محتوا

وظایف منتظران راستین امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع‌ جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت. ↵{{پایان منبع جامع}}' به '}}')
خط ۷۵: خط ۷۵:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = آیت‌الله '''[[سید علی حسینی خامنه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]»'' در این‌باره گفته است:


«بزرگترین [[وظیفه]] [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران [[دفاع مقدس]]، سر از پا نشناخته در صفوف [[دفاع مقدس]] شرکت می‌‌کردند، [[منتظران حقیقی]] بودند. کسی که وقتی [[کشور اسلامی]] مورد تهدید [[دشمن]] است، آماده [[دفاع]] از [[ارزش‌ها]] و میهن [[اسلامی]] و [[پرچم]] برافراشته [[اسلام]] است، می‌‌تواند ادعا کند که اگر [[امام زمان]] بیاید، پشت سر آن [[حضرت]] در میدان‌های خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، [[انحراف]] و چرب و شیرین [[دنیا]] خود را می‌‌بازند و زانوان‌شان [[سست]] می‌‌شود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آن‌ها را به خطر می‌‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور می‌‌توانند [[منتظر]] [[امام زمان]] به حساب آیند؟ کسی که در [[انتظار]] آن [[مصلح بزرگ]] است، باید در خود زمینه‌های [[صلاح]] را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق [[صلاح]] بایستد<ref>در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۸۱.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۵۷-۵۸.</ref>.
«بزرگترین [[وظیفه]] [[منتظران امام زمان]] این است که از لحاظ [[معنوی]] و [[اخلاقی]] و عملی و پیوندهای [[دینی]] و [[اعتقادی]] و [[عاطفی]] با [[مؤمنین]] و همچنین برای پنجه درافکندن با [[زورگویان]]، خود را آماده کنند. کسانی که در دوران [[دفاع مقدس]]، سر از پا نشناخته در صفوف [[دفاع مقدس]] شرکت می‌‌کردند، [[منتظران حقیقی]] بودند. کسی که وقتی [[کشور اسلامی]] مورد تهدید [[دشمن]] است، آماده [[دفاع]] از [[ارزش‌ها]] و میهن [[اسلامی]] و [[پرچم]] برافراشته [[اسلام]] است، می‌‌تواند ادعا کند که اگر [[امام زمان]] بیاید، پشت سر آن حضرت در میدان‌های خطر قدم خواهد گذاشت. اما کسانی که در مقابل خطر، [[انحراف]] و چرب و شیرین [[دنیا]] خود را می‌‌بازند و زانوان‌شان [[سست]] می‌‌شود؛ کسانی که برای مطامع شخصی خود حاضر نیستند حرکتی که مطامع آن‌ها را به خطر می‌‌اندازد، انجام دهند؛ اینها چطور می‌‌توانند [[منتظر]] [[امام زمان]] به حساب آیند؟ کسی که در [[انتظار]] آن [[مصلح بزرگ]] است، باید در خود زمینه‌های [[صلاح]] را آماده سازد و کاری کند که بتواند برای تحقق [[صلاح]] بایستد<ref>در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمه شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۸۱.</ref>»<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|حسینی خامنه‌ای، سید علی]]، [[مهدویت از منظر ولایت (کتاب)|مهدویت از منظر ولایت]]، ص۵۷-۵۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
این [[امیدواری]]، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
این [[امیدواری]]، ناگزیر مراحلی را در بر خواهد داشت که برخی بدین قرارند:
# '''[[آگاهی]] به عدم حضور ظاهری [[امام‏]]:''' گاهی [[انسان]] در [[زندگی]] کمبودی دارد؛ امّا به سبب آن‏که به آن کمبود [[آگاهی]] ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمی‌‏رود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمی‏‌دهد؛ پس در نخستین مرحله [[انتظار]]، می‌‏بایست [[آگاه]] شد که [[حجت الهی]] در پرده [[غیبت]] است.
# '''[[آگاهی]] به عدم حضور ظاهری [[امام‏]]:''' گاهی [[انسان]] در [[زندگی]] کمبودی دارد؛ امّا به سبب آن‏که به آن کمبود [[آگاهی]] ندارد، هرگز در پی رفع آن کمبود هم نمی‌‏رود و هرگز برای جبران آن از خود تلاشی نشان نمی‏‌دهد؛ پس در نخستین مرحله [[انتظار]]، می‌‏بایست [[آگاه]] شد که [[حجت الهی]] در پرده [[غیبت]] است.
# '''احساس [[نیاز]] به [[امام]] حاضر:''' ممکن است در عصر [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} کسی به [[غیبت]] آن [[حضرت]] [[آگاهی]] هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که [[جامعه بشری]] [[نیازمند]] چنین [[رهبری الهی]] است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن [[حجت الهی]] احساس [[نیاز]] پیدا نکرده است. او بر این [[باور]] است که [[مردم]] چه نیازی به [[امام]] دارند؛ در حالی که [[زندگی]] خود را سپری می‌‏کنند. چنین کسی هرگز نمی‌‏تواند [[انتظار]] [[ظهور]] حضرتش را درون خود پدید آورد.
# '''احساس [[نیاز]] به [[امام]] حاضر:''' ممکن است در عصر [[پنهان‌‏زیستی]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} کسی به [[غیبت]] آن حضرت [[آگاهی]] هم داشته باشد؛ امّا هرگز به این دیدگاه نرسیده که [[جامعه بشری]] [[نیازمند]] چنین [[رهبری الهی]] است. به بیان دیگر، مؤلفه پیشین وجود دارد؛ امّا فرد هرگز به آن [[حجت الهی]] احساس [[نیاز]] پیدا نکرده است. او بر این [[باور]] است که [[مردم]] چه نیازی به [[امام]] دارند؛ در حالی که [[زندگی]] خود را سپری می‌‏کنند. چنین کسی هرگز نمی‌‏تواند [[انتظار]] [[ظهور]] حضرتش را درون خود پدید آورد.
# '''[[یقین]] به [[ظهور]] [[امام]] غایب‏:''' شکی نیست کسانی که به [[ظهور]] [[امام]] [[غایب]] [[یقین]] ندارند، در [[انتظار]] نیز نخواهند بود؛ بلکه [[انتظار]] برای آن‏ها بی‏‌معنا خواهد بود. هرقدر [[آگاهی]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} بیشتر و عمیق‏‌تر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن [[سست]] و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه [[سست]] خواهد بود [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{عم}} با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان [[نورانی]] خود، [[باور]] قطعی به [[ظهور]] آخرین [[حجّت الهی]] را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه [[ناامیدی]]، پرهیز می‌‏دادند. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: [[قیامت]] برپا نمی‌‏شود، تا این‏که قیام‌‏کننده‌‏ای به [[حق]] از [[خاندان]] ما [[قیام]] کند و این، هنگامی است که [[خداوند]] به او اجازه فرماید. هرکس از او [[پیروی]] کند، [[نجات]] می‏‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد<ref> {{عربی|" لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَقُومَ‏ الْقَائِمُ‏ الْحَقُ‏ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي‏‏‏ ‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۵۹؛ر.ک: اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة {{عم}}، ج ۲، ص ۴۵۹</ref>.
# '''[[یقین]] به [[ظهور]] [[امام]] غایب‏:''' شکی نیست کسانی که به [[ظهور]] [[امام]] [[غایب]] [[یقین]] ندارند، در [[انتظار]] نیز نخواهند بود؛ بلکه [[انتظار]] برای آن‏ها بی‏‌معنا خواهد بود. هرقدر [[آگاهی]] و [[یقین]] شخص به [[ظهور]] [[امام]] {{ع}} بیشتر و عمیق‏‌تر باشد، انتظارش به آن، بیشتر است. اگر [[شک]] و تردیدی در اصل وقوع آن داشته باشد یا اعتقادش به آن [[سست]] و ضعیف باشد، انتظارش هم به همان اندازه [[سست]] خواهد بود [[پیشوایان]] [[معصوم]] {{عم}} با در نظر گرفتن این نکته اساسی، همواره در سخنان [[نورانی]] خود، [[باور]] قطعی به [[ظهور]] آخرین [[حجّت الهی]] را تقویت کرده، ایشان را از هرگونه [[ناامیدی]]، پرهیز می‌‏دادند. [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} فرمود: [[قیامت]] برپا نمی‌‏شود، تا این‏که قیام‌‏کننده‌‏ای به [[حق]] از [[خاندان]] ما [[قیام]] کند و این، هنگامی است که [[خداوند]] به او اجازه فرماید. هرکس از او [[پیروی]] کند، [[نجات]] می‏‌یابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد<ref> {{عربی|" لَا تَقُومُ‏ السَّاعَةُ حَتَّى‏ يَقُومَ‏ الْقَائِمُ‏ الْحَقُ‏ مِنَّا وَ ذَلِكَ حِينَ يَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ وَ مَنْ تَبِعَهُ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَكَ اللَّهَ اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ فَأْتُوهُ وَ لَوْ عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّهُ خَلِيفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ خَلِيفَتِي‏‏‏ ‏"}}؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۵۹؛ر.ک: اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة {{عم}}، ج ۲، ص ۴۵۹</ref>.
# '''[[دوست]] داشتن [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}:''' کسی که به [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‏‌بیند، هرقدر [[ظهور]] [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‏شود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود می‌‏آید که [[مؤمنان]]، تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا این‏که نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌‏شماری کنند. متأسفانه تصویرسازی [[دوران ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همواره از [[افراط‌ها]] و [[تفریط‌ها]] در [[امان]] نبوده است. گاهی دوران [[حکومت]] آن [[حضرت]] را سخت‏‌ترین و تلخ‌‏ترین دوران یاد می‌‏کنند و گاهی آن دوران را دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] مطلق و تن‌‏پروری معرفی می‌‏نمایند که بدون [[تردید]]، هردو تصویر، زیان‏‌های خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است.
# '''[[دوست]] داشتن [[ظهور]] [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}}:''' کسی که به [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} [[معتقد]] است و وقوع آن را هم نزدیک می‏‌بیند، هرقدر [[ظهور]] [[موعود]] را بیشتر [[دوست]] بدارد، انتظارش برای آن بیشتر خواهد بود و اگر آن را خوش نداشته باشد، انتظارش ضعیف و [[سست]] می‌‏شود. این [[دوست]] داشتن فقط زمانی به وجود می‌‏آید که [[مؤمنان]]، تصویر روشنی از [[زمان ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشند، تا این‏که نه فقط از آن نهراسند، بلکه برای وقوعش لحظه‌‏شماری کنند. متأسفانه تصویرسازی [[دوران ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} همواره از [[افراط‌ها]] و [[تفریط‌ها]] در [[امان]] نبوده است. گاهی دوران [[حکومت]] آن حضرت را سخت‏‌ترین و تلخ‌‏ترین دوران یاد می‌‏کنند و گاهی آن دوران را دوران [[رفاه]] و [[آسایش]] مطلق و تن‌‏پروری معرفی می‌‏نمایند که بدون [[تردید]]، هردو تصویر، زیان‏‌های خود را در باورهای [[جامعه]] گذاشته است.
# '''نزدیک دانستن [[ظهور]]:''' اگرچه [[انتظار]] با مؤلفه‌‏های یاد شده تحقق می‌‏یابد، نزدیک دانستن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏تواند بر شدت [[انتظار]] افزوده، [[آمادگی]] فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن [[ظهور]] باعث می‌‏شود توجه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بی‌ش‏ازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام [[رفتار]] در راستای [[خشنودی]] آن [[حضرت]] انجام شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۱۰-۲۱۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
# '''نزدیک دانستن [[ظهور]]:''' اگرچه [[انتظار]] با مؤلفه‌‏های یاد شده تحقق می‌‏یابد، نزدیک دانستن [[ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} می‌‏تواند بر شدت [[انتظار]] افزوده، [[آمادگی]] فرد را افزایش دهد. نزدیک دانستن [[ظهور]] باعث می‌‏شود توجه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} بی‌ش‏ازپیش افزایش پیدا کند، مشکلات دیگر، تحت الشعاع قرار گرفته، تمام [[رفتار]] در راستای [[خشنودی]] آن حضرت انجام شود»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[انتظار و منتظران (مقاله)|انتظار و منتظران]]، ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۱۰-۲۱۳.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص۷۶-۸۴.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
*«'''[[شناخت امام زمان]]'''
*«'''[[شناخت امام زمان]]'''
* '''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]] {{عم}}'''
* '''[[پایداری]] در [[محبت]] [[اهل بیت]] {{عم}}'''
* '''[[پیروی از امامان]] پیشین {{عم}}'''
* '''[[پیروی از امامان]] پیشین {{عم}}'''
* '''بزرگداشت نام و یاد آن [[حضرت]]'''»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
* '''بزرگداشت نام و یاد آن حضرت'''»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی (کتاب)|نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی]]، ص ۷۲.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:


«[[انتظار صحیح]] و سازنده از چهار عنصر: [[نیت]]، [[آمادگی]]، [[پایداری]] و [[هدف]] ترکیب و تألیف گردیده است:
«[[انتظار صحیح]] و سازنده از چهار عنصر: [[نیت]]، [[آمادگی]]، [[پایداری]] و [[هدف]] ترکیب و تألیف گردیده است:
# '''[[نیّت]]:''' از آنجا که در [[روایات]] [[انتظار]] [[عبادت]] و [[افضل]] [[اعمال]] معرفی شده است پس [[انتظار]] عملی عبادی است، در هر عمل عبادی لازم است [[بنده خدا]] [[نفس]] را از غیر [[حق]] بریده و عمل او به [[نیت]] [[قرب الهی]] و [[رضایت]] باری تعالی باشد. زیرا اگر [[اعمال عبادی]] [[خالص]] برای [[خدا]] نباشد [[شرک]] خفی خواهد شد که از آن به شدت [[نهی]] شده است. [[حضرت]] [[امام خمینی]] فرموده‌اند: "عامل بزرگ در کمال [[اعمال]] که در [[حقیقت]] به منزله [[قوه]] فاعله است [[نیت]] صادقه و [[اراده]] خالصه است که کمال، [[نقص]]، صحت و [[فساد]] [[عبادات]] کاملاً تابع آن است و هر [[قدر]] [[عبادات]] از تشریک خالص‌تر باشد کامل‌تر است. هیچ چیز در [[عبادات]] به اهمیّت [[نیت]] و [[خلوص]] آن نیست. زیرا که نسبت نیات به [[عبادات]]، نسبت [[ارواح]] به ابدان و [[نفوس]] به اجساد است"<ref>شرح چهل حدیث، ص ۳۲۵.</ref>. در لسان [[روایات]] نیز بیان شده که عمل صحیح و سالم وابسته به [[نیت]] می‌باشد. [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده‌اند: عمل جز به [[نیّت]] نیست<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: [[اعمال]] به نیت‌هاست و در [[حقیقت]] برای هر کس آن چیزی است که [[نیت]] می‌کند<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: [[قدر]] هر کس به [[قدر]] [[همت]] اوست و عملش به [[قدر]] [[نیت]] او<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. مقصود از [[نیّت]] در [[انتظار]] این است که برای [[رضای خدا]] شخص [[منتظر]] توجه قلبی به حضور [[منجی]]؛ و [[آمادگی]] روحی برای استقبال از [[ظهور]] آن [[حضرت]] داشته باشد. بنابراین [[اخلاص]] در [[نیت]] [[انتظار]]، می‌طلبد که شخص [[منتظر]] در تمام دوران [[زندگی]] توجه قلبی به [[خدا]] و [[تمسک]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} و [[حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشد زیرا به چنین افرادی [[پاداش]] هزار [[شهید]] داده می‌شود، چنان که [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"}}<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>؛ هر که در [[روزگار غیبت]] [[قائم]] ما، بر [[ولایت]] ما [[استوار]] بماند [[خداوند]] [[پاداش]] هزار [[شهید]] به مانند [[شهیدان]] [[بدر]] و [[احد]]، به وی عطا می‌فرماید.
# '''[[نیّت]]:''' از آنجا که در [[روایات]] [[انتظار]] [[عبادت]] و [[افضل]] [[اعمال]] معرفی شده است پس [[انتظار]] عملی عبادی است، در هر عمل عبادی لازم است [[بنده خدا]] [[نفس]] را از غیر [[حق]] بریده و عمل او به [[نیت]] [[قرب الهی]] و [[رضایت]] باری تعالی باشد. زیرا اگر [[اعمال عبادی]] [[خالص]] برای [[خدا]] نباشد [[شرک]] خفی خواهد شد که از آن به شدت [[نهی]] شده است. حضرت [[امام خمینی]] فرموده‌اند: "عامل بزرگ در کمال [[اعمال]] که در [[حقیقت]] به منزله [[قوه]] فاعله است [[نیت]] صادقه و [[اراده]] خالصه است که کمال، [[نقص]]، صحت و [[فساد]] [[عبادات]] کاملاً تابع آن است و هر [[قدر]] [[عبادات]] از تشریک خالص‌تر باشد کامل‌تر است. هیچ چیز در [[عبادات]] به اهمیّت [[نیت]] و [[خلوص]] آن نیست. زیرا که نسبت نیات به [[عبادات]]، نسبت [[ارواح]] به ابدان و [[نفوس]] به اجساد است"<ref>شرح چهل حدیث، ص ۳۲۵.</ref>. در لسان [[روایات]] نیز بیان شده که عمل صحیح و سالم وابسته به [[نیت]] می‌باشد. [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده‌اند: عمل جز به [[نیّت]] نیست<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرماید: [[اعمال]] به نیت‌هاست و در [[حقیقت]] برای هر کس آن چیزی است که [[نیت]] می‌کند<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز فرموده‌اند: [[قدر]] هر کس به [[قدر]] [[همت]] اوست و عملش به [[قدر]] [[نیت]] او<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>. مقصود از [[نیّت]] در [[انتظار]] این است که برای [[رضای خدا]] شخص [[منتظر]] توجه قلبی به حضور [[منجی]]؛ و [[آمادگی]] روحی برای استقبال از [[ظهور]] آن حضرت داشته باشد. بنابراین [[اخلاص]] در [[نیت]] [[انتظار]]، می‌طلبد که شخص [[منتظر]] در تمام دوران [[زندگی]] توجه قلبی به [[خدا]] و [[تمسک]] به [[ولایت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} و [[حضرت مهدی]] {{ع}} داشته باشد زیرا به چنین افرادی [[پاداش]] هزار [[شهید]] داده می‌شود، چنان که [[امام سجاد]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ"}}<ref>میزان الحکمة، (مکتب الاعلام الاسلامی)، ج ۱۰، باب نیت.</ref>؛ هر که در [[روزگار غیبت]] [[قائم]] ما، بر [[ولایت]] ما [[استوار]] بماند [[خداوند]] [[پاداش]] هزار [[شهید]] به مانند [[شهیدان]] [[بدر]] و [[احد]]، به وی عطا می‌فرماید.
# '''[[آمادگی]] و توانائی:''' هر عمل، روشی دارد؛ انجام و اجرای عمل این را می‌طلبد که عمل‌کننده باید طبق آن روش آماده شده و بر اساس آن، عمل را انجام دهد و [[قدرت]] انجام عمل نیز باید در فرد انجام‌دهنده باشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[انتظار ظهور امام مهدی]] {{ع}} یک عمل بسیار و در عین حال طولانی است که تمام [[عمر]] فردی و [[اجتماعی]] [[منتظر]] را، در بر می‌گیرد. بنابراین [[آمادگی]] و [[انتظار]]، محدود به وقت و زمان خاصی از [[زندگی]] وی نیست لذا [[انسان]] [[منتظر]] باید همیشه در حال [[انتظار]] باشد. [[آمادگی]] [[انتظار]]، تنها [[آمادگی]] نفسی و قلبی نیست، بلکه یک عمل ثابت و [[استوار]] است که باید مثل انجام دادن [[واجبات]] و اداء [[حقوق]] بجا آورده شود. [[آمادگی]] [[انتظار]] آنست که تمام وجود و اعضای [[بدن انسان]] [[منتظر]]، باید در حال [[انتظار]] باشند؛ یعنی از [[معاصی]] و [[گناهان]] اجتناب نماید و صفات رذیله و بد را از خود دور سازد تا اگر [[زمان ظهور]] [[حضرت]] را [[درک]] کنند مورد [[رحمت]] [[حضرت]] قرار بگیرد. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}<ref>بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) گوارا [[باد]] بر شما،‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است.
# '''[[آمادگی]] و توانائی:''' هر عمل، روشی دارد؛ انجام و اجرای عمل این را می‌طلبد که عمل‌کننده باید طبق آن روش آماده شده و بر اساس آن، عمل را انجام دهد و [[قدرت]] انجام عمل نیز باید در فرد انجام‌دهنده باشد. [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا}}<ref>خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند؛ سوره بقره، آیه ۲۸۶.</ref>. [[انتظار ظهور امام مهدی]] {{ع}} یک عمل بسیار و در عین حال طولانی است که تمام [[عمر]] فردی و [[اجتماعی]] [[منتظر]] را، در بر می‌گیرد. بنابراین [[آمادگی]] و [[انتظار]]، محدود به وقت و زمان خاصی از [[زندگی]] وی نیست لذا [[انسان]] [[منتظر]] باید همیشه در حال [[انتظار]] باشد. [[آمادگی]] [[انتظار]]، تنها [[آمادگی]] نفسی و قلبی نیست، بلکه یک عمل ثابت و [[استوار]] است که باید مثل انجام دادن [[واجبات]] و اداء [[حقوق]] بجا آورده شود. [[آمادگی]] [[انتظار]] آنست که تمام وجود و اعضای [[بدن انسان]] [[منتظر]]، باید در حال [[انتظار]] باشند؛ یعنی از [[معاصی]] و [[گناهان]] اجتناب نماید و صفات رذیله و بد را از خود دور سازد تا اگر [[زمان ظهور]] حضرت را [[درک]] کنند مورد [[رحمت]] حضرت قرار بگیرد. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"مَنْ سُرَّ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ"}}<ref>بحارالانوار، (بیروت، مؤسسة الوفاء)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. هر کس خوش دارد، در شمار [[اصحاب قائم]] باشد، باید در [[عصر انتظار]]، [[مظهر]] [[[اخلاق نیک]] [[اسلامی]] باشد. چنین کسی اگر پیش از [[قیام قائم]] درگذرد، [[پاداش]] او مانند کسانی باشد که [[قائم]] را [[درک]] کنند و به حضور او برسند. پس (در [[دینداری]] و تخلق به [[اخلاق]] [[اسلامی]]) بکوشید، بکوشید و در حال [[انتظار ظهور]] [[حق]] به سر برید. این ([[کردار]] [[پاک]] و افکار تابناک) گوارا [[باد]] بر شما،‌ای گروهی که [[رحمت خدا]] شامل حال شما است.
# '''[[پایداری]]:''' در [[انتظار]]، تنها توجه قلبی [[آمادگی]] کافی نیست؛ باید [[انسان]] [[منتظر]] نسبت به [[اعمال عبادی]] که بدان مکلّف شده نیز پایدار و [[استوار]] باشد. احادیثی که [[تشویق]] به [[انتظار]] نموده‌اند و فرموده‌اند که در [[عصر انتظار]] باید متخلّق به [[اخلاق]] [[اسلامی]] باشید و [[تقوی]] پیشه کنید، در واقع اهمیت [[اتقان]] و [[پایداری]] به عمل عبادی را بیان کرده‌اند. [[احادیث]] و روایاتی که می‌فرمایند: با فضیلت‌ترین [[عبادت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref>. [[نیّت]] و [[پایداری]] [[اعمال عبادی]] را در جهت [[رضایت خداوند]]، نشان داده‌اند. [[نیّت]] [[روح]] عمل، [[اتقان]] و [[پایداری]] ظرف تجسیم عمل است. رابطه [[نیّت]] و [[پایداری]] در [[محبت]] و [[دوستی]] [[اهل بیت]] {{ع}} در [[روایات]] مورد تأکید فراوان قرار گرفته است چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ يَكُونَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ يَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ"}}<ref>فقیه احمدآبادی، سید محمدتقی، نورالابصار فی فضیلة الانتظار، ص ۵۲.</ref>. [[مؤمن]] ایمانش کامل نمی‌شود، مگر وقتی که من در نزد او، از خودش عزیزتر باشم و [[اولاد]] من در نزد او، از [[اولاد]] خودش عزیزتر باشند و اهل من نزد او عزیزتر از اهل خودش باشند و امور مربوط به من نزد او مهم‌تر از امور مربوط به خودش باشد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در دعائی چنین می‌فرماید: "خدایا! ما را [[توفیق]] [[طاعت]] و دوری از [[معصیت]] روزی گردان و [[نیّت]] با [[خلوص]] و [[حقیقت]] و [[معرفت]] به آنچه نزد تو محترم است عطا فرما. و ما را به [[هدایت]] و [[استقامت]] [[کرامت]] فرما. و زبان ما را به [[صدق]] و صواب و سخن [[حکمت]] گویا ساز و [[دل]] ما را از [[علم]] و [[معرفت]] پر گردان. و شکم ما را از غذای [[حرام]] [[پاک]] دار. و دست ما را از [[ظلم]] به خلق و سرقت نگهدار و چشم ما را از نابکاری و [[خیانت]] ببند. و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و [[غیبت]] بندگانت مسدود گردان"<ref>مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشه‌ای، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۱.</ref>. بنابراین [[روایات]] و دعاهای مأثوره تأکید دارند که باید [[منتظران]] نسبت به آنچه [[مکلف]] شده‌اند، پایدار و [[استوار]] باشند.
# '''[[پایداری]]:''' در [[انتظار]]، تنها توجه قلبی [[آمادگی]] کافی نیست؛ باید [[انسان]] [[منتظر]] نسبت به [[اعمال عبادی]] که بدان مکلّف شده نیز پایدار و [[استوار]] باشد. احادیثی که [[تشویق]] به [[انتظار]] نموده‌اند و فرموده‌اند که در [[عصر انتظار]] باید متخلّق به [[اخلاق]] [[اسلامی]] باشید و [[تقوی]] پیشه کنید، در واقع اهمیت [[اتقان]] و [[پایداری]] به عمل عبادی را بیان کرده‌اند. [[احادیث]] و روایاتی که می‌فرمایند: با فضیلت‌ترین [[عبادت]]، [[انتظار فرج]] است<ref>معجم احادیث الامام المهدی {{ع}}، ج ۱، ص ۲۸۶.</ref>. [[نیّت]] و [[پایداری]] [[اعمال عبادی]] را در جهت [[رضایت خداوند]]، نشان داده‌اند. [[نیّت]] [[روح]] عمل، [[اتقان]] و [[پایداری]] ظرف تجسیم عمل است. رابطه [[نیّت]] و [[پایداری]] در [[محبت]] و [[دوستی]] [[اهل بیت]] {{ع}} در [[روایات]] مورد تأکید فراوان قرار گرفته است چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرموده‌اند: {{متن حدیث|"لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ يَكُونَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ يَكُونَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ يَكُونَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِهِ"}}<ref>فقیه احمدآبادی، سید محمدتقی، نورالابصار فی فضیلة الانتظار، ص ۵۲.</ref>. [[مؤمن]] ایمانش کامل نمی‌شود، مگر وقتی که من در نزد او، از خودش عزیزتر باشم و [[اولاد]] من در نزد او، از [[اولاد]] خودش عزیزتر باشند و اهل من نزد او عزیزتر از اهل خودش باشند و امور مربوط به من نزد او مهم‌تر از امور مربوط به خودش باشد. [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در دعائی چنین می‌فرماید: "خدایا! ما را [[توفیق]] [[طاعت]] و دوری از [[معصیت]] روزی گردان و [[نیّت]] با [[خلوص]] و [[حقیقت]] و [[معرفت]] به آنچه نزد تو محترم است عطا فرما. و ما را به [[هدایت]] و [[استقامت]] [[کرامت]] فرما. و زبان ما را به [[صدق]] و صواب و سخن [[حکمت]] گویا ساز و [[دل]] ما را از [[علم]] و [[معرفت]] پر گردان. و شکم ما را از غذای [[حرام]] [[پاک]] دار. و دست ما را از [[ظلم]] به خلق و سرقت نگهدار و چشم ما را از نابکاری و [[خیانت]] ببند. و گوش ما را از شنیدن سخن بیهوده و [[غیبت]] بندگانت مسدود گردان"<ref>مفاتیح الجنان، ترجمه الهی قمشه‌ای، ص ۴۴۲ ـ ۴۴۱.</ref>. بنابراین [[روایات]] و دعاهای مأثوره تأکید دارند که باید [[منتظران]] نسبت به آنچه [[مکلف]] شده‌اند، پایدار و [[استوار]] باشند.
# '''[[هدف]] عبادی:''' مقصود از این [[هدف]]، [[غایت]] و مقصدی است که شخص [[منتظر]]، [[انتظار]] را برای آن [[تحمل]] می‌کند. عناصر سه‌گانه گذشته عهده‌دار تحقق بخشیدن این [[هدف]] می‌باشند و [[هدف]] عبادی به دو امر زیر تقسیم می‌شود:
# '''[[هدف]] عبادی:''' مقصود از این [[هدف]]، [[غایت]] و مقصدی است که شخص [[منتظر]]، [[انتظار]] را برای آن [[تحمل]] می‌کند. عناصر سه‌گانه گذشته عهده‌دار تحقق بخشیدن این [[هدف]] می‌باشند و [[هدف]] عبادی به دو امر زیر تقسیم می‌شود:
## [[رضایت خداوند]] و تلاش خالصانه برای دستیابی به رضای او از جمله اهداف [[انتظار]] و [[عبادات]] است.[[اعمال عبادی]] فقط وسیله رسیدن به [[رضایت خداوند]] است.
## [[رضایت خداوند]] و تلاش خالصانه برای دستیابی به رضای او از جمله اهداف [[انتظار]] و [[عبادات]] است.[[اعمال عبادی]] فقط وسیله رسیدن به [[رضایت خداوند]] است.
## [[هدف]] از [[انتظار]] [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} است که [[خداوند]] [[وعده]] تحقق آن را داده است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: "برای ما دولتی است که [[خداوند]] هرگاه بخواهد آن را می‌آورد"<ref>بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. [[حضرت]] نیز فرموده‌اند: "[[دولت ما]] آخر دولت‌هاست، تمام کسانی که باید به [[حکومت]] برسند می‌رسند تا اینکه چون [[سیره]] ما را ببینند نگویند اگر ما مالک امر می‌بودیم نیز چنین [[رفتار]] می‌کردیم"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"}}؛ بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۳۳۲، ب ۲۷، ح ۵۸.</ref>.
## [[هدف]] از [[انتظار]] [[آمادگی]] برای [[حکومت جهانی حضرت مهدی]] {{ع}} است که [[خداوند]] [[وعده]] تحقق آن را داده است. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده‌اند: "برای ما دولتی است که [[خداوند]] هرگاه بخواهد آن را می‌آورد"<ref>بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۱۴۰.</ref>. حضرت نیز فرموده‌اند: "[[دولت ما]] آخر دولت‌هاست، تمام کسانی که باید به [[حکومت]] برسند می‌رسند تا اینکه چون [[سیره]] ما را ببینند نگویند اگر ما مالک امر می‌بودیم نیز چنین [[رفتار]] می‌کردیم"<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ دَوْلَتَنَا آخِرُ الدُّوَلِ وَ لَمْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلَّا مَلَكُوا قَبْلَنَا لِئَلَّا يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مَلَكْنَا سِرْنَا بِمِثْلِ سِيرَةِ هَؤُلَاءِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ"}}؛ بحار الانوار، (مؤسسة الوفاء، بیروت)، ج ۵۲، ص ۳۳۲، ب ۲۷، ح ۵۸.</ref>.


بنابراین فرد [[منتظر]] باید برای [[رضای خدا]] [[آمادگی]] حضور در رکاب [[حضرت]] را در خود ایجاد نماید. در [[دعای افتتاح]] نیز [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} این [[هدف]] را مشخصاً بیان فرموده‌اند که: "خدایا! ما به تو [[امید]] و [[اشتیاق]] داریم که [[دولت]] باکرامت آن [[امام زمان]] را به [[ظهور]] آوری و [[اسلام]] و اهلش را به آن [[عزّت]] بخشی و [[نفاق]] و اهل [[نفاق]] را ذلیل و [[خوار]] گردانی و ما را در آن [[دولت]] حقّه اهل [[دعوت]] به طاعتت و از [[پیشوایان]] راه هدایتت قرار دهی و به واسطه آن بزرگوار به ما [[عزت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] عطا فرمائی"<ref>مفاتیح الجنان، ص ۳۶۱، دعای افتتاح.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص103-109.</ref>.
بنابراین فرد [[منتظر]] باید برای [[رضای خدا]] [[آمادگی]] حضور در رکاب حضرت را در خود ایجاد نماید. در [[دعای افتتاح]] نیز [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} این [[هدف]] را مشخصاً بیان فرموده‌اند که: "خدایا! ما به تو [[امید]] و [[اشتیاق]] داریم که [[دولت]] باکرامت آن [[امام زمان]] را به [[ظهور]] آوری و [[اسلام]] و اهلش را به آن [[عزّت]] بخشی و [[نفاق]] و اهل [[نفاق]] را ذلیل و [[خوار]] گردانی و ما را در آن [[دولت]] حقّه اهل [[دعوت]] به طاعتت و از [[پیشوایان]] راه هدایتت قرار دهی و به واسطه آن بزرگوار به ما [[عزت]] [[دنیا]] و [[آخرت]] عطا فرمائی"<ref>مفاتیح الجنان، ص ۳۶۱، دعای افتتاح.</ref>»<ref>[[میرزا عباس مهدوی‌فرد|مهدوی‌فرد، میرزا عباس]]، [[فلسفه انتظار (کتاب)|فلسفه انتظار]]، ص103-109.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
#«'''[[ورع]] و رعایت [[محاسن]] [[اخلاقی]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}:"هر که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[انتظار]] کشد و در حالی که [[منتظر]] است، [[پارسایی]] و [[[اخلاق نیک]] را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از [[دنیا]] برود و بعد از [[مرگ]] او، [[قائم]] [[قیام]] کند همانند اجر کسی را دارد که [[قائم]] را [[درک]] کند. پس (در کار و عمل) بکوشید و [[منتظر]] باشید، گوارایتان باد‌ای [[جماعت]] مشمول [[رحمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر ([[امامت]]) غیبتی دارد که در آن روزگار، دیندار همانند کسی است که خار مغیلان را با دست خویش [[خرد]] کند. [[امام]] سپس، اندکی خاموش ماند و آن‌گاه فرمود: [[صاحب]] این امر را غیبتی است، پس باید که [[بنده]] از [[خدا]] بترسد و به [[دین]] خویش چنگ آویزد"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِشَوْكِ الْقَتَادِ بِيَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۶۹ / ۱۱.</ref>.
#«'''[[ورع]] و رعایت [[محاسن]] [[اخلاقی]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}:"هر که [[دوست]] دارد از [[یاران قائم]] باشد، پس باید [[انتظار]] کشد و در حالی که [[منتظر]] است، [[پارسایی]] و [[[اخلاق نیک]] را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از [[دنیا]] برود و بعد از [[مرگ]] او، [[قائم]] [[قیام]] کند همانند اجر کسی را دارد که [[قائم]] را [[درک]] کند. پس (در کار و عمل) بکوشید و [[منتظر]] باشید، گوارایتان باد‌ای [[جماعت]] مشمول [[رحمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}.</ref>؛ "[[صاحب]] این امر ([[امامت]]) غیبتی دارد که در آن روزگار، دیندار همانند کسی است که خار مغیلان را با دست خویش [[خرد]] کند. [[امام]] سپس، اندکی خاموش ماند و آن‌گاه فرمود: [[صاحب]] این امر را غیبتی است، پس باید که [[بنده]] از [[خدا]] بترسد و به [[دین]] خویش چنگ آویزد"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}: إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً الْمُتَمَسِّكُ فِيهَا بِدِينِهِ كَالْخَارِطِ لِشَوْكِ الْقَتَادِ بِيَدِهِ ثُمَّ أَطْرَقَ مَلِيّاً ثُمَّ قَالَ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَيْبَةً فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَبْدٌ وَ لْيَتَمَسَّكْ بِدِينِهِ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۶۹ / ۱۱.</ref>.
# '''پرهیز از شکاکیت و [[پیروی]] از راه [[ائمه]] پیشین:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "... پس هرگز در [[حق]] او [[شک]] و [[تردید]] به خود راه ندهید، از صفحه [[دل]] هر گونه [[شک]] و [[تردید]] را بزدائید. من شما را برحذر کردم، سخت از آن بپرهیزید، از [[خدا]] [[توفیق]] و راهنمائی‌تان را مسئلت می‌نمایم"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}:...فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ وَ انْفُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حَذَّرْتُكُمْ فَاحْذَرُوا أَسْأَلُ اللَّهَ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۵۰ / ۱۰.</ref>؛ "اگر در زمانی قرار گرفتی که به امامی از آل محمدی {{صل}} دست نیافتی، هر که را قبلاً [[دوست]] داشتی (از [[ائمه]] گذشته) [[دوست]] بدار و هر که را از دشمنانشان [[دشمن]] داشتی [[دشمن]] بدار و از هر که [[پیروی]] نمودی [[پیروی]] کن و هر صبح و [[شام]] در [[انتظار فرج]] باش"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳.</ref>.
# '''پرهیز از شکاکیت و [[پیروی]] از راه [[ائمه]] پیشین:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "... پس هرگز در [[حق]] او [[شک]] و [[تردید]] به خود راه ندهید، از صفحه [[دل]] هر گونه [[شک]] و [[تردید]] را بزدائید. من شما را برحذر کردم، سخت از آن بپرهیزید، از [[خدا]] [[توفیق]] و راهنمائی‌تان را مسئلت می‌نمایم"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}:...فَإِيَّاكُمْ وَ الشَّكَّ وَ الِارْتِيَابَ وَ انْفُوا عَنْ أَنْفُسِكُمُ الشُّكُوكَ وَ قَدْ حَذَّرْتُكُمْ فَاحْذَرُوا أَسْأَلُ اللَّهَ تَوْفِيقَكُمْ وَ إِرْشَادَكُمْ}}؛ الغیبه للنعمانی: ۱۵۰ / ۱۰.</ref>؛ "اگر در زمانی قرار گرفتی که به امامی از آل محمدی {{صل}} دست نیافتی، هر که را قبلاً [[دوست]] داشتی (از [[ائمه]] گذشته) [[دوست]] بدار و هر که را از دشمنانشان [[دشمن]] داشتی [[دشمن]] بدار و از هر که [[پیروی]] نمودی [[پیروی]] کن و هر صبح و [[شام]] در [[انتظار فرج]] باش"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۳.</ref>.
# '''سفارش یکدیگر به [[صبر]]:''' [[سید]] [[اجل]] [[علی بن طاووس]] در کتاب اقبال از وجود [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[خطبه]] روز [[غدیر]] این‌گونه آورده است: "سوره والعصر درباره [[حضرت علی]] {{ع}} نازل شد و تفسیرش اینکه: (و) [[سوگند]] به [[پروردگار]] (عصر) [[قیامت]] که (همانا [[انسان]] در زیان است): یعنی [[دشمنان]] [[آل محمد]] {{صل}} (مگر کسانی که [[ایمان]] آوردند) به [[ولایت]] ایشان (و کارهای خوب انجام دادند) به [[همدردی]] کردن با برادرانشان (و یکدیگر را به [[صبر]] سفارش دادند) در [[زمان غیبت]] غائبشان...".<ref>اقبال، ۴۵۷.</ref>؛ "منظور از سفارش کردن یکدیگر به [[صبر]] آن است که [[مؤمن]] به [[فرزندان]] و [[نوادگان]] و [[خاندان]] و عیال و [[عشیره]] و [[برادران دینی]] و [[دوستان]] خویش و سایر [[مؤمنین]] سفارش و امر به ایقان به [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[صبر]] کردن در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]] بر طولانی شدن [[زمان غیبت]] و بر آنچه از [[آزار]] [[دشمنان]] و جفای [[دوستان]] و غیر اینها... می‌بینند به اینکه خوبی‌های [[صبر]] را برایشان باز گوید و..."<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۱۸.</ref>.
# '''سفارش یکدیگر به [[صبر]]:''' [[سید]] [[اجل]] [[علی بن طاووس]] در کتاب اقبال از وجود [[مبارک]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[خطبه]] روز [[غدیر]] این‌گونه آورده است: "سوره والعصر درباره [[حضرت علی]] {{ع}} نازل شد و تفسیرش اینکه: (و) [[سوگند]] به [[پروردگار]] (عصر) [[قیامت]] که (همانا [[انسان]] در زیان است): یعنی [[دشمنان]] [[آل محمد]] {{صل}} (مگر کسانی که [[ایمان]] آوردند) به [[ولایت]] ایشان (و کارهای خوب انجام دادند) به [[همدردی]] کردن با برادرانشان (و یکدیگر را به [[صبر]] سفارش دادند) در [[زمان غیبت]] غائبشان...".<ref>اقبال، ۴۵۷.</ref>؛ "منظور از سفارش کردن یکدیگر به [[صبر]] آن است که [[مؤمن]] به [[فرزندان]] و [[نوادگان]] و [[خاندان]] و عیال و [[عشیره]] و [[برادران دینی]] و [[دوستان]] خویش و سایر [[مؤمنین]] سفارش و امر به ایقان به [[حضرت قائم]] {{ع}} و [[صبر]] کردن در [[زمان غیبت]] آن حضرت بر طولانی شدن [[زمان غیبت]] و بر آنچه از [[آزار]] [[دشمنان]] و جفای [[دوستان]] و غیر اینها... می‌بینند به اینکه خوبی‌های [[صبر]] را برایشان باز گوید و..."<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۴۱۸.</ref>.
# '''[[دوری از صفات ناپسند]] [[مردم]] [[آخرالزمان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "... پس در این موقع بترسید و از [[خداوند متعال]] [[نجات]] را خواهان شوید و بدان که [[مردم]] در [[خشم]] و [[سخط]] [[الهی]] قرار گرفته‌اند و تنها [[خداوند]] آنها را مهلت می‌دهد به خاطر امری که [[اراده]] کرده برایشان و لذا در این هنگام آرزومند ([[ظهور]] و [[فرج]]) باش و تلاش کن برای اینکه [[خداوند عزوجل]] تو را در خلاف آن چیزی (آن اعمالی) که [[مردم]] بر آن هستند ببیند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}:...فَكُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِي سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا يُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ يُرَادُ بِهِمْ فَكُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْهِ}}.</ref>
# '''[[دوری از صفات ناپسند]] [[مردم]] [[آخرالزمان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "... پس در این موقع بترسید و از [[خداوند متعال]] [[نجات]] را خواهان شوید و بدان که [[مردم]] در [[خشم]] و [[سخط]] [[الهی]] قرار گرفته‌اند و تنها [[خداوند]] آنها را مهلت می‌دهد به خاطر امری که [[اراده]] کرده برایشان و لذا در این هنگام آرزومند ([[ظهور]] و [[فرج]]) باش و تلاش کن برای اینکه [[خداوند عزوجل]] تو را در خلاف آن چیزی (آن اعمالی) که [[مردم]] بر آن هستند ببیند"<ref>{{متن حدیث|قَالَ الصَّادِقُ {{ع}}:...فَكُنْ عَلَى حَذَرٍ وَ اطْلُبْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّجَاةَ وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّاسَ فِي سَخَطِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنَّمَا يُمْهِلُهُمْ لِأَمْرٍ يُرَادُ بِهِمْ فَكُنْ مُتَرَقِّباً وَ اجْتَهِدْ لِيَرَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي خِلَافِ مَا هُمْ عَلَيْهِ}}.</ref>
# '''[[اختیار]] [[گمنامی]] و پرهیز از شهرت کاذب و [[حفظ زبان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "(در [[دوران غیبت]]) زبان‌های خود را حفظ کنید، در خانه‌های خود بمانید (مگر به [[ضرورت]]) تا آنکه حادثه‌ای (که برای دیگران پیش می‌آید به واسطه [[گناه]] کردنشان در [[جامعه]]) برای شما پیش نیاید"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ، وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ؛ فَإِنَّهُ لَايُصِيبُكُمْ أَمْرٌ تُخَصُّونَ بِهِ أَبَداً}}؛ الکافی: ۲ / ۲۲۵ / ۱۳.</ref>؛ "برای [[مردم]] زمانی می‌رسد که [[انسان]] میان [[ناتوانی]] و تبه‌کاری مخیر می‌شود، هر کس چنین زمانی را [[درک]] کند، باید [[ناتوانی]] را بر [[فساد]] و [[تباهی]] برگزیند"<ref>{{متن حدیث|عَنِ النَّبِيِّ {{صل}}: سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يُخِيَّرُ فِيهِ الرَّجُلُ بَيْنَ الْعَجْزِ وَ الْفُجُورِ، فَمَن أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمانِ فَليَخْتَرِ الْعَجْزَ عَلَى الفُجُورِ}}؛ نهج الفصاحه / ۲ / ۳۷۲.</ref>.
# '''[[اختیار]] [[گمنامی]] و پرهیز از شهرت کاذب و [[حفظ زبان]]:''' [[امام صادق]] {{ع}}: "(در [[دوران غیبت]]) زبان‌های خود را حفظ کنید، در خانه‌های خود بمانید (مگر به [[ضرورت]]) تا آنکه حادثه‌ای (که برای دیگران پیش می‌آید به واسطه [[گناه]] کردنشان در [[جامعه]]) برای شما پیش نیاید"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الصَّادِقِ {{ع}}: كُفُّوا أَلْسِنَتَكُمْ، وَ الْزَمُوا بُيُوتَكُمْ؛ فَإِنَّهُ لَايُصِيبُكُمْ أَمْرٌ تُخَصُّونَ بِهِ أَبَداً}}؛ الکافی: ۲ / ۲۲۵ / ۱۳.</ref>؛ "برای [[مردم]] زمانی می‌رسد که [[انسان]] میان [[ناتوانی]] و تبه‌کاری مخیر می‌شود، هر کس چنین زمانی را [[درک]] کند، باید [[ناتوانی]] را بر [[فساد]] و [[تباهی]] برگزیند"<ref>{{متن حدیث|عَنِ النَّبِيِّ {{صل}}: سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يُخِيَّرُ فِيهِ الرَّجُلُ بَيْنَ الْعَجْزِ وَ الْفُجُورِ، فَمَن أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمانِ فَليَخْتَرِ الْعَجْزَ عَلَى الفُجُورِ}}؛ نهج الفصاحه / ۲ / ۳۷۲.</ref>.
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:
# '''[[مسئولیت‌پذیری]] نسبت به [[شیعیان]]:''' [[امام جواد]]: "همانا کسی که متکفل [[ایتام آل محمد]] {{صل}} شود، آنانکه از امامشان جدا شده و در [[جهل]] خود سرگردان مانده و در دست شیاطین‌شان و ناصبیان از دشمنانمان [[اسیر]] گشته‌اند، پس آنان را از چنگال [[شیاطین]] و [[دشمنان]] ما [[نجات]] داده و از حیرتشان بیرون برد و [[شیاطین]] را با رد وسوسه‌هایشان [[سرکوب]] نموده و ناصبیان را با [[دلایل]] پروردگارشان و [[دلیل]] امامانشان مقهور سازد. چنین کسانی نزد [[خداوند]] به بلندترین [[جایگاه]] از [[بندگان]] [[برتری]] یابند، بیش از [[فضیلت]] [[آسمان]] بر [[زمین]] و بیش از [[فضیلت]] [[عرش]] و کرسی و حُجُب بر [[آسمان]] و برتریِ آنها بر این عابد همچون امتیاز [[ماه]] شب چهارده بر مخفی‌ترین [[ستاره]] در [[آسمان]] می‌باشد" <ref>{{متن حدیث|قَالَ الْجَوَادُ {{ع}}: مَنْ تَكَفَّلَ بِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعِينَ عَنْ إِمَامِهِمْ الْمُتَحَيِّرِينَ فِي جَهْلِهِمْ الْأُسَرَاءِ فِي أَيْدِي شَيَاطِينِهِمْ وَ فِي أَيْدِي النَّوَاصِبِ مِنْ أَعْدَائِنَا فَاسْتَنْقَذَهُمْ مِنْهُمْ وَ أَخْرَجَهُمْ مِنْ حَيْرَتِهِمْ وَ قَهَرَ الشَّيَاطِينَ بِرَدِّ وَسَاوِسِهِمْ وَ قَهَرَ النَّاصِبِينَ بِحُجَجِ رَبِّهِمْ وَ دَلِيلِ أَئِمَّتِهِمْ لَيُفَضَّلُونَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى الْعِبَادِ بِأَفْضَلِ الْمَوَاقِعِ بِأَكْثَرَ مِنْ فَضْلِ السَّمَاءِ عَلَى الْأَرْضِ وَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ وَ الْحُجُبِ عَلَى السَّمَاءِ وَ فَضْلُهُمْ عَلَى هَذَا الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ عَلَى أَخْفَى كَوْكَبٍ فِي السَّمَاءِ}}بحارالانوار، ج ۲، ص ۶.</ref>.
# '''[[مسئولیت‌پذیری]] نسبت به [[شیعیان]]:''' [[امام جواد]]: "همانا کسی که متکفل [[ایتام آل محمد]] {{صل}} شود، آنانکه از امامشان جدا شده و در [[جهل]] خود سرگردان مانده و در دست شیاطین‌شان و ناصبیان از دشمنانمان [[اسیر]] گشته‌اند، پس آنان را از چنگال [[شیاطین]] و [[دشمنان]] ما [[نجات]] داده و از حیرتشان بیرون برد و [[شیاطین]] را با رد وسوسه‌هایشان [[سرکوب]] نموده و ناصبیان را با [[دلایل]] پروردگارشان و [[دلیل]] امامانشان مقهور سازد. چنین کسانی نزد [[خداوند]] به بلندترین [[جایگاه]] از [[بندگان]] [[برتری]] یابند، بیش از [[فضیلت]] [[آسمان]] بر [[زمین]] و بیش از [[فضیلت]] [[عرش]] و کرسی و حُجُب بر [[آسمان]] و برتریِ آنها بر این عابد همچون امتیاز [[ماه]] شب چهارده بر مخفی‌ترین [[ستاره]] در [[آسمان]] می‌باشد" <ref>{{متن حدیث|قَالَ الْجَوَادُ {{ع}}: مَنْ تَكَفَّلَ بِأَيْتَامِ آلِ مُحَمَّدٍ الْمُنْقَطِعِينَ عَنْ إِمَامِهِمْ الْمُتَحَيِّرِينَ فِي جَهْلِهِمْ الْأُسَرَاءِ فِي أَيْدِي شَيَاطِينِهِمْ وَ فِي أَيْدِي النَّوَاصِبِ مِنْ أَعْدَائِنَا فَاسْتَنْقَذَهُمْ مِنْهُمْ وَ أَخْرَجَهُمْ مِنْ حَيْرَتِهِمْ وَ قَهَرَ الشَّيَاطِينَ بِرَدِّ وَسَاوِسِهِمْ وَ قَهَرَ النَّاصِبِينَ بِحُجَجِ رَبِّهِمْ وَ دَلِيلِ أَئِمَّتِهِمْ لَيُفَضَّلُونَ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَى عَلَى الْعِبَادِ بِأَفْضَلِ الْمَوَاقِعِ بِأَكْثَرَ مِنْ فَضْلِ السَّمَاءِ عَلَى الْأَرْضِ وَ الْعَرْشِ وَ الْكُرْسِيِّ وَ الْحُجُبِ عَلَى السَّمَاءِ وَ فَضْلُهُمْ عَلَى هَذَا الْعَابِدِ كَفَضْلِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ عَلَى أَخْفَى كَوْكَبٍ فِي السَّمَاءِ}}بحارالانوار، ج ۲، ص ۶.</ref>.


در اینجا به فهرستی از [[تکالیف]] [[بندگان]] نسبت به آن [[حضرت]] {{ع}} در [[دوران غیبت]] که در کتاب [[شریف]] مکیال المکارم گردآوری شده، اشاره می‌کنیم:
در اینجا به فهرستی از [[تکالیف]] [[بندگان]] نسبت به آن حضرت {{ع}} در [[دوران غیبت]] که در کتاب [[شریف]] مکیال المکارم گردآوری شده، اشاره می‌کنیم:
# تحصیل صفات و [[آداب]] و ویژه گی‌های آن [[حضرت]].
# تحصیل صفات و [[آداب]] و ویژه گی‌های آن حضرت.
# رعایت [[ادب]] نسبت به یاد او.
# رعایت [[ادب]] نسبت به یاد او.
# [[محبت]] او به طور خاص.
# [[محبت]] او به طور خاص.
# [[محبوب]] نمودن او در میان [[مردم]]
# [[محبوب]] نمودن او در میان [[مردم]]
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن [[حضرت]].
# [[انتظار فرج]] و [[ظهور]] آن حضرت.
# اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن بزرگوار.
# اظهار [[اشتیاق]] به [[دیدار]] آن بزرگوار.
# ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن [[حضرت]].
# ذکر [[مناقب]] و [[فضایل]] آن حضرت.
# [[اندوهگین]] بودن [[مؤمن]] از [[فراق]] آن [[حضرت]].
# [[اندوهگین]] بودن [[مؤمن]] از [[فراق]] آن حضرت.
# حضور در مجالس [[فضائل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]] و تشکیل آن مجالس.
# حضور در مجالس [[فضائل]] و [[مناقب]] آن حضرت و تشکیل آن مجالس.
# سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[فضایل]] و [[مناقب]] آن [[حضرت]].
# سرودن و [[خواندن]] [[شعر]] در [[فضایل]] و [[مناقب]] آن حضرت.
# [[قیام]]، هنگام یاد شدن نام یا [[القاب]] آن [[حضرت]].
# [[قیام]]، هنگام یاد شدن نام یا [[القاب]] آن حضرت.
# [[گریستن]]، گریاندن و خود را به گریه‌کنندگان شبیه نمودن بر [[فراق]] آن [[حضرت]].
# [[گریستن]]، گریاندن و خود را به گریه‌کنندگان شبیه نمودن بر [[فراق]] آن حضرت.
# درخواست [[معرفت امام عصر]] {{ع}} از [[خداوند متعال]].
# درخواست [[معرفت امام عصر]] {{ع}} از [[خداوند متعال]].
# تداوم درخواست [[معرفت]] آن [[حضرت]].
# تداوم درخواست [[معرفت]] آن حضرت.
# [[دعا]] در [[زمان غیبت]] آن [[حضرت]].
# [[دعا]] در [[زمان غیبت]] آن حضرت.
# شناختن علاقه‌های [[ظهور]].
# شناختن علاقه‌های [[ظهور]].
# [[تسلیم]] بودن و [[عجله]] نکردن.
# [[تسلیم]] بودن و [[عجله]] نکردن.
# [[صدقه]] دادن به قصد [[سلامتی]] آن [[حضرت]] و انجام [[اعمال]] [[واجب]] و [[مستحب]] به [[نیابت]] از ایشان.
# [[صدقه]] دادن به قصد [[سلامتی]] آن حضرت و انجام [[اعمال]] [[واجب]] و [[مستحب]] به [[نیابت]] از ایشان.
# سعی در [[خدمت]] کردن به آن [[حضرت]].
# سعی در [[خدمت]] کردن به آن حضرت.
# [[تجدید بیعت]] با ایشان در هر روز و هر لحظه<ref>با استفاده از کتاب مکیال المکارم.</ref>»<ref>[[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 91-102.</ref>.
# [[تجدید بیعت]] با ایشان در هر روز و هر لحظه<ref>با استفاده از کتاب مکیال المکارم.</ref>»<ref>[[مهدی نیلی‌پور|نیلی‌پور، مهدی]]، [[انتظار و وظایف منتظران ۱ (کتاب)|انتظار و وظایف منتظران]]، ص 91-102.</ref>.
}}
}}
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
# ''' [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]] {{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.
# ''' [[خودسازی]]:''' نخستین [[وظیفه]] [[انسان]] [[منتظر]]، [[خودسازی]] و [[تربیت]] جسم و [[جان]] و [[آمادگی برای ظهور]] [[امام غایب]] است. زیرا [[شوق دیدار]] [[امام]] {{ع}} [[آدمی]] را می‌سازد، و او را برای [[درک]] ظهورش آماده می‌کند، و [[آمادگی]] نیز، جز در سایه انجام فرامین [[حقّ]] و [[دستورات]] [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به دست نمی‌آید. چراکه "[[آمادگی]]"، تنها صرف ادّعا نیست، بلکه [[ایمان]] و عمل است که [[آمادگی]] را جلوه می‌دهد.


[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن [[حضرت]] را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.
[[قرآن کریم]]، [[یاوران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[منتظران واقعی]] آن حضرت را [[بندگان]] [[صالح]] و [[شایسته]] [[خدا]]، و افراد [[پرهیزکاری]] می‌داند که [[ایمان به خدا]] دارند و [[کارهای نیک]] و [[شایسته]] انجام می‌دهند.


[[روایات اسلامی]] نیز، آنها را کسانی معرّفی می‌کند که [[خدا]] را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند. و پرهیزکارانه عمل می‌کنند، و به [[ولایت]] ائمّه [[معصومین]] {{عم}} معترفند، و به [[امامت امام غایب]] از انظار [[عقیده]] دارند، و خود را به [[اخلاق نیکو]] متخلّق می‌سازند، و به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] تمسّک می‌جویند، و بر [[ایمان]] و [[یقین]] خود می‌افزایند، و [[تسلیم]] [[دستورات]] [[دین]] و [[فرمان]] [[خاندان پیامبر]] می‌شوند.
[[روایات اسلامی]] نیز، آنها را کسانی معرّفی می‌کند که [[خدا]] را آن‌گونه که باید بشناسند، شناخته‌اند. و پرهیزکارانه عمل می‌کنند، و به [[ولایت]] ائمّه [[معصومین]] {{عم}} معترفند، و به [[امامت امام غایب]] از انظار [[عقیده]] دارند، و خود را به [[اخلاق نیکو]] متخلّق می‌سازند، و به [[آداب]] و [[عقاید]] [[دینی]] تمسّک می‌جویند، و بر [[ایمان]] و [[یقین]] خود می‌افزایند، و [[تسلیم]] [[دستورات]] [[دین]] و [[فرمان]] [[خاندان پیامبر]] می‌شوند.
خط ۲۰۸: خط ۲۰۸:
# بعد از [[نعمت]] [[اسلام]] که [[خداوند]] او را از [[گمراهی]] [[نجات]] داده است، از بازگشت به [[کفر]]، کراهت داشته باشد همان‌گونه‌که از افکنده شدن در [[آتش]] کراهت دارد"<ref>{{متن حدیث|ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ وَجَدَ حَلاوةَ الإِيمانِ: أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَ أَنْ يُحِبَّ المَرءُ لا يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَ أَنْ يُكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ، كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ}}؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۳۵، حرف الثاء، ح۳۴۱۵.</ref>.
# بعد از [[نعمت]] [[اسلام]] که [[خداوند]] او را از [[گمراهی]] [[نجات]] داده است، از بازگشت به [[کفر]]، کراهت داشته باشد همان‌گونه‌که از افکنده شدن در [[آتش]] کراهت دارد"<ref>{{متن حدیث|ثَلاثٌ مَنْ كُنَّ فيهِ وَجَدَ حَلاوةَ الإِيمانِ: أَنْ يَكُونَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا، وَ أَنْ يُحِبَّ المَرءُ لا يُحِبُّهُ إِلاَّ لِلَّهِ، وَ أَنْ يُكْرَهَ أَنْ يَعُودَ فِي الْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ، كَمَا يَكْرَهُ أَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ}}؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۱۳۵، حرف الثاء، ح۳۴۱۵.</ref>.


آن [[حضرت]] در رابطه با [[عقیده به ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] و [[امامت]] آن [[حضرت]]، و اوصاف [[مؤمنان]] و [[منتظران واقعی]] [[ظهور]]، و [[عشق]] و علاقه و [[محبّت]] آنان نسبت به [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[بردباری]] و شکیبایی‌شان در ثابت ماندن بر [[حقّ]] و [[حقیقت]] در روزگار بسیار سخت و دشوار [[عصر غیبت]]، چنین می‌فرماید: "خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبّت]] او، که [[خدای تبارک و تعالی]] آنها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: (این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای [[پرهیزکاران]]، آنها که به [[غیب]] [[ایمان]] می‌آورند)"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ! طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ! أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۱۰۱، و در چاپ دیگر، ص۴۴۳.</ref>
آن حضرت در رابطه با [[عقیده به ظهور حضرت مهدی]] {{ع}} و [[ایمان]] و [[اعتقاد]] به [[ولایت]] و [[امامت]] آن حضرت، و اوصاف [[مؤمنان]] و [[منتظران واقعی]] [[ظهور]]، و [[عشق]] و علاقه و [[محبّت]] آنان نسبت به [[حضرت ولی عصر]] {{ع}} و [[بردباری]] و شکیبایی‌شان در ثابت ماندن بر [[حقّ]] و [[حقیقت]] در روزگار بسیار سخت و دشوار [[عصر غیبت]]، چنین می‌فرماید: "خوشا به حال شکیبایان در [[غیبت]] او، خوشا به حال پابرجایان در [[محبّت]] او، که [[خدای تبارک و تعالی]] آنها را در کتاب خود چنین توصیف فرموده است: (این [[قرآن]] [[هدایت]] است برای [[پرهیزکاران]]، آنها که به [[غیب]] [[ایمان]] می‌آورند)"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِلصَّابِرِينَ فِي غَيْبَتِهِ! طُوبَى لِلْمُتَّقِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ! أُولَئِكَ وَصَفَهُمْ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ...}}؛ ینابیع المودّه، ج۳، ص۱۰۱، و در چاپ دیگر، ص۴۴۳.</ref>


'''۲- دگرسازی:''' بر اساس [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] و [[دستورات]] [[پیشوایان دین]]، تلاش برای فراهم آوردن انگیزه‌ها و وسایلی که موجب [[شناخت]] [[معارف اسلامی]] و پراکندن آنها می‌شود، بزرگترین [[خدمت]] انسانی و عالی‌ترین عمل [[اجتماعی]] و والاترین گام اصلاحی و مهمترین [[تکلیف]] [[واجب]] [[الهی]] است که هر [[انسان]] هوشیار و بیدار که [[توانایی]] کشیدن بار آن را به دوش دارد، بایستی بدون آن‌که در آن کار [[سستی]] روا بدارد، بدان [[قیام]] کند.
'''۲- دگرسازی:''' بر اساس [[تعالیم]] عالیه [[اسلام]] و [[دستورات]] [[پیشوایان دین]]، تلاش برای فراهم آوردن انگیزه‌ها و وسایلی که موجب [[شناخت]] [[معارف اسلامی]] و پراکندن آنها می‌شود، بزرگترین [[خدمت]] انسانی و عالی‌ترین عمل [[اجتماعی]] و والاترین گام اصلاحی و مهمترین [[تکلیف]] [[واجب]] [[الهی]] است که هر [[انسان]] هوشیار و بیدار که [[توانایی]] کشیدن بار آن را به دوش دارد، بایستی بدون آن‌که در آن کار [[سستی]] روا بدارد، بدان [[قیام]] کند.
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
«"مقوله [[انتظار ظهور]] با مسئلۀ [[آمادگی]]، [[زمینه‌سازی]] و [[برنامه‌ریزی]] برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن [[مقدمات ظهور]]، رابطه انفکاک‌ناپذیر دارد. در [[عصر انتظار]]، توجه به الزامات [[عقیدتی]] ـ [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] ضروری است و باید در [[دستور]] کار [[جامعه منتظران]] قرار گیرد. در ادامه، به برخی از این ضرورت‌ها و بایسته‌ها اشاره می‌کنیم:
«"مقوله [[انتظار ظهور]] با مسئلۀ [[آمادگی]]، [[زمینه‌سازی]] و [[برنامه‌ریزی]] برای اجرایی شدن اهداف بلند [[دینی]] و فراهم نمودن [[مقدمات ظهور]]، رابطه انفکاک‌ناپذیر دارد. در [[عصر انتظار]]، توجه به الزامات [[عقیدتی]] ـ [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[اندیشه]] [[انتظار]] ضروری است و باید در [[دستور]] کار [[جامعه منتظران]] قرار گیرد. در ادامه، به برخی از این ضرورت‌ها و بایسته‌ها اشاره می‌کنیم:
# [[معرفت]] منتظرانه: شناختن و شناساندن [[امام]] [[منتظَر]] {{ع}} و اهداف [[ظهور]] او، جزو اولین و مهم‌ترین الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است؛ زیرا بدون [[معرفت]] و [[شناخت]]، نه‌تنها سخن از [[زمینه‌سازی]]، مفهوم نمی‌یابد، بلکه اساساً اندیشة [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد.
# [[معرفت]] منتظرانه: شناختن و شناساندن [[امام]] [[منتظَر]] {{ع}} و اهداف [[ظهور]] او، جزو اولین و مهم‌ترین الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است؛ زیرا بدون [[معرفت]] و [[شناخت]]، نه‌تنها سخن از [[زمینه‌سازی]]، مفهوم نمی‌یابد، بلکه اساساً اندیشة [[انتظار]] شکل نمی‌گیرد.
# [[سلوک]] منتظرانه: دومین بایستگی [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]]، نمود و [[ظهور]] این [[باور]] در [[رفتار]] و [[سلوک]] شخصی و [[اجتماعی]] [[انسان منتظر]] است؛ زیرا احیای [[ارزش‌های الهی]] و [[آراستگی]] جامعة [[منتظر]] به [[فضایل]] انسانی، [[هدف]] اصلی در بحث [[انتظار]] است. از این رو، نمی‌توان [[منتظر ظهور]] بود اما در عمل، دغدغه اهداف [[ظهور]] را نداشت؛ زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]] {{ع}} نیز حاکمیت‌بخشی [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. بنابراین، [[الگوپذیری]] عملی از روش [[حضرت]] در [[عصر انتظار]]، شرط چنین انتظاری است.
# [[سلوک]] منتظرانه: دومین بایستگی [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]]، نمود و [[ظهور]] این [[باور]] در [[رفتار]] و [[سلوک]] شخصی و [[اجتماعی]] [[انسان منتظر]] است؛ زیرا احیای [[ارزش‌های الهی]] و [[آراستگی]] جامعة [[منتظر]] به [[فضایل]] انسانی، [[هدف]] اصلی در بحث [[انتظار]] است. از این رو، نمی‌توان [[منتظر ظهور]] بود اما در عمل، دغدغه اهداف [[ظهور]] را نداشت؛ زیرا [[مأموریت]] اصلی [[امام مهدی]] {{ع}} نیز حاکمیت‌بخشی [[اسلام]] در [[جهان]] و [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] است. بنابراین، [[الگوپذیری]] عملی از روش حضرت در [[عصر انتظار]]، شرط چنین انتظاری است.
# ایجاد رغبت [[اجتماعی]]: ایجاد رغبت [[اجتماعی]] به سوی تعجیل، از دیگر الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. تا زمانی که [[مردم]]، مسئلۀ [[ظهور]] را [[اولویت]] اساسی خود تلقی نکنند و به این مسئله بی‌اعتنا باشند، این رغبت [[اجتماعی]] به امر [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد. لازمة این دغدغه، انس با [[حضرت]]، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] و تلاش و اقدامات تمهید‌ساز در این زمینه است.
# ایجاد رغبت [[اجتماعی]]: ایجاد رغبت [[اجتماعی]] به سوی تعجیل، از دیگر الزامات [[انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. تا زمانی که [[مردم]]، مسئلۀ [[ظهور]] را [[اولویت]] اساسی خود تلقی نکنند و به این مسئله بی‌اعتنا باشند، این رغبت [[اجتماعی]] به امر [[ظهور]] تحقق نمی‌یابد. لازمة این دغدغه، انس با حضرت، [[دعا]] برای تعجیل [[ظهور]] و تلاش و اقدامات تمهید‌ساز در این زمینه است.
# تبدیل رغبت به روی‌کرد جمعی: ارتقای رغبت [[اجتماعی]] به روی‌کرد عمومی و حرکت به سمت استقبال از [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]]، از دیگر الزامات و [[بایسته‌های انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. اساساً تبدیل چنین باوری از حالت [[اعتقاد]] و [[گرایش]] بسیط به یک روی‌کرد جمعی، مهم‌ترین [[شرط تحقق ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا تا [[بشر]] به این [[باور]] نرسد که تنها راه [[نجات]] [[انسان]]، روی‌کرد به [[حکومت عدل جهانی]] مطرح در نظریة [[مهدویت]] است، هرگز خود را برای پذیرش آن آماده نخواهد کرد. از طرف دیگر، [[سنت]] خداوندی نیز این‌گونه است که [[بشر]] بدون چنین ره‌یافتی، از آثار [[حکومت عدل جهانی]] بهره‌مند نخواهد شد.
# تبدیل رغبت به روی‌کرد جمعی: ارتقای رغبت [[اجتماعی]] به روی‌کرد عمومی و حرکت به سمت استقبال از [[حکومت عدل جهانی]] [[مهدوی]]، از دیگر الزامات و [[بایسته‌های انتظار]] [[زمینه‌ساز]] است. اساساً تبدیل چنین باوری از حالت [[اعتقاد]] و [[گرایش]] بسیط به یک روی‌کرد جمعی، مهم‌ترین [[شرط تحقق ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا تا [[بشر]] به این [[باور]] نرسد که تنها راه [[نجات]] [[انسان]]، روی‌کرد به [[حکومت عدل جهانی]] مطرح در نظریة [[مهدویت]] است، هرگز خود را برای پذیرش آن آماده نخواهد کرد. از طرف دیگر، [[سنت]] خداوندی نیز این‌گونه است که [[بشر]] بدون چنین ره‌یافتی، از آثار [[حکومت عدل جهانی]] بهره‌مند نخواهد شد.
# [[جهانی‌سازی]] اندیشة [[انتظار ظهور]]: موضوع [[آمادگی عمومی]] و جهانی برای ورود به [[عصر ظهور]]، از عوامل تعیین‌کننده در بحث [[زمینه‌سازی ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا مهم‌ترین عامل و بلکه عامل اصلی [[تأخیر ظهور]] نیز، فقدان [[آمادگی جهانی]] برای پذیرش این اندیشة [[الهی]] و [[نجات‌بخش]] است. عوامل دیگر نیز به این عامل اساسی بازمی‌گردد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۲۲.</ref>.
# [[جهانی‌سازی]] اندیشة [[انتظار ظهور]]: موضوع [[آمادگی عمومی]] و جهانی برای ورود به [[عصر ظهور]]، از عوامل تعیین‌کننده در بحث [[زمینه‌سازی ظهور]] محسوب می‌شود؛ زیرا مهم‌ترین عامل و بلکه عامل اصلی [[تأخیر ظهور]] نیز، فقدان [[آمادگی جهانی]] برای پذیرش این اندیشة [[الهی]] و [[نجات‌بخش]] است. عوامل دیگر نیز به این عامل اساسی بازمی‌گردد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور (مقاله)|آموزه انتظار و زمینه‌سازی ظهور]]، ص ۱۲۲.</ref>.
خط ۲۴۳: خط ۲۴۳:
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] شیعیان در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است.<REF>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</REF> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:
«در مورد [[وظایف]] و [[تکالیف]] شیعیان در [[دوران غیبت]] سخن‌های بسیاری گفته شده است و حتی تا هشتاد [[وظیفه]] برای [[منتظران]] [[ظهور امام مهدی]] {{ع}} برشمرده شده است.<REF>مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ج ۲، ص ۱۰۴.</REF> در این بخش به تعدادی از مهم‌ترین این [[وظایف]] اشاره می‌کنیم:


'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به [[وجود مقدس امام زمان]] خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] از [[پیامبر اسلام]] [[نقل]] شده، آمده است: [[من مات]] و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة.<REF>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</REF>
'''[[شناخت حجت خدا]] و [[امام عصر]] {{ع}}''': اولین و مهم‌ترین وظیفه‌ای که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد [[کسب معرفت]] نسبت به [[وجود مقدس امام زمان]] خویش است. در [[روایات]] بسیاری که از طریق [[شیعه]] و [[اهل تسنن]] از [[پیامبر اسلام]] [[نقل]] شده، آمده است: {{متن حدیث|من مات و لم یعرف إمام زمانه مات میتة جاهلیّة}}<REF>بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸.</REF>. و در [[روایت]] دیگری از [[امام محمد باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن [[جاهلیت]] است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [[دولت آل محمد]] {{صل}} او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن حضرت باشد.</REF>
و در [[روایت]] دیگری از [[امام محمد باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ فَمِيتَتُهُ مِيتَةُ جَاهِلِيَّةٍ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ يَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا اَلْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ اَلْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۱، ح ۵؛ هر کس در حالی که امامی نداشته باشد بمیرد، مردنش مردن [[جاهلیت]] است و هر آنکه در حال شناختن امامش بمیرد پیش افتادن و یا تأخیر این امر [[دولت آل محمد]] {{صل}} او را زیان نرساند و هر کس بمیرد در حالی که امامش را شناخته همچون کسی است که در [[خیمه]] [[قائم]] {{ع}} با آن [[حضرت]] باشد.</REF>
 
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}.<REF>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای [[مردم]]! همانا [[خداوند]] –بزرگ باد یاد او- [[بندگان]] را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با [[پرستش]] او از [[بندگی]] هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[پدر]] و مادرم فدایت، [[معرفت خدا]] چیست؟ [[حضرت]] فرمود: این است که [[اهل]] هر زمانی، امامی را که باید از او [[فرمان]] برند، بشناسند.</REF>
[[امام حسین]] {{ع}} درباره [[معرفت امام]] می‌فرمایند: {{متن حدیث|أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ اَلْعِبَادَ إِلاَّ لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اِسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اَللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ اَلَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}.<REF>بحار الانوار، ج ۵، ص ۳۱۲؛ ای [[مردم]]! همانا [[خداوند]] –بزرگ باد یاد او- [[بندگان]] را نیافرید مگر برای این که او را بشناسند. پس هرگاه او را بشناسند او را بپرستند و هرگاه او را بپرستند، با [[پرستش]] او از [[بندگی]] هرآنچه جز خداست بی‌نیاز گردند. مردی سؤال کرد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]، [[پدر]] و مادرم فدایت، [[معرفت خدا]] چیست؟ حضرت فرمود: این است که [[اهل]] هر زمانی، امامی را که باید از او [[فرمان]] برند، بشناسند.</REF>


آری، [[فلسفه آفرینش انسان]]، رسیدن به [[مقام]] [[معرفت]] خداست. اما این [[معرفت]] حاصل نمی‌شود مگر به [[معرفت امام]] و [[حجت]] عصر {{ع}}؛ چرا که [[امام]]، آینه تمام نمای [[حق]] و واسطه [[شناخت]] خداست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نَحنُ العالِمُونَ (القائِمُونَ) بِأَمرِهِ وَ الدّاعُونَ إِلی سَبیلِهِ، بِنا عُرِفَ اللّهُ وَ بِنا عُبِدَ اللّهُ، نَحنُ الأَدِلاّءُ عَلَی اللّهِ وَ لَولانا ما عُبِدَ اللّه}}.<REF>بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ ما دانایان (برپا دارندگان) به امر [[خدا]] و [[دعوت]] کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما [[خدا]] شناخته و پرستیده می‌شود. ما [[راهنمایان]] به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم پرستیده نمی‌شد.</REF>
آری، [[فلسفه آفرینش انسان]]، رسیدن به [[مقام]] [[معرفت]] خداست. اما این [[معرفت]] حاصل نمی‌شود مگر به [[معرفت امام]] و [[حجت]] عصر {{ع}}؛ چرا که [[امام]]، آینه تمام نمای [[حق]] و واسطه [[شناخت]] خداست. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نَحنُ العالِمُونَ (القائِمُونَ) بِأَمرِهِ وَ الدّاعُونَ إِلی سَبیلِهِ، بِنا عُرِفَ اللّهُ وَ بِنا عُبِدَ اللّهُ، نَحنُ الأَدِلاّءُ عَلَی اللّهِ وَ لَولانا ما عُبِدَ اللّه}}.<REF>بحار الانوار، ج ۲۶، ص ۲۶۰؛ ما دانایان (برپا دارندگان) به امر [[خدا]] و [[دعوت]] کنندگان به راه او هستیم. به واسطه ما [[خدا]] شناخته و پرستیده می‌شود. ما [[راهنمایان]] به سوی خدا هستیم و اگر ما نبودیم پرستیده نمی‌شد.</REF>


توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد. ::::::از [[امام صادق]] {{ع}} سفارش به [[خواندن]] این [[دعا]] شده است: {{متن حدیث|اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى}}.<REF>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ [[کمال الدین و تمام النعمه]]، ج ۲، ص ۳۴۳ و ص ۵۱۲.</REF>
توجه به مفاد دعاهایی که [[خواندن]] آنها در [[عصر غیبت]] مورد تأکید قرار گرفته است. نیز ما را به اهمیت موضوع [[شناخت حجت خدا]] رهنمون می‌سازد.  
مراد و مقصود از «[[معرفت امام]]» که در [[روایات]] بر آن تأکید شده این است که ما آن [[حضرت]] را آنچنانکه هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این [[شناخت]] سبب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، [[شناختن شخص امام]] {{ع} به نام و [[نسب]]، و دوم، [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] است.<REF>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۷.</REF>
 
ابونصر پیش از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} به حضور آن [[حضرت]] می‌رسد. [[امام]] از او می‌پرسد: «آیا مرا می‌شناسی؟» پاسخ می‌دهد: پاسخ می‌دهد: «آری؛ شما [[سرور]] من و [[فرزند]] [[سرور]] من هستید». [[امام]] می‌فرماید: «مقصود من چنین شناختی نبود» ابونصر می‌گوید: «خودتان بفرمایید». [[امام]] می‌فرماید: من آخرین [[جانشین پیامبر خدا]] هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<REF>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</REF>
از [[امام صادق]] {{ع}} سفارش به [[خواندن]] این [[دعا]] شده است: {{متن حدیث|اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى}}.<REF>کافی، ج ۱، ص ۳۳۷؛ [[کمال الدین و تمام النعمه]]، ج ۲، ص ۳۴۳ و ص ۵۱۲.</REF>
 
مراد و مقصود از «[[معرفت امام]]» که در [[روایات]] بر آن تأکید شده این است که ما آن حضرت را آنچنانکه هست بشناسیم؛ به گونه‌ای که این [[شناخت]] سبب در [[امان]] ماندن ما از شبهه‌های [[ملحدان]] و مایه نجاتمان از [[اعمال]] [[گمراه‌کننده]] [[مدعیان دروغین]] باشد، و این چنین شناختی جز به دو امر حاصل نمی‌گردد: اول، [[شناختن شخص امام]] {{ع} به نام و [[نسب]]، و دوم، [[شناخت]] صفات و ویژگی‌های او و به دست آوردن این دو [[شناخت]] از اهم [[واجبات]] است.<REF>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۰۷.</REF>
 
ابونصر پیش از [[غیبت امام مهدی]] {{ع}} به حضور آن حضرت می‌رسد. [[امام]] از او می‌پرسد: «آیا مرا می‌شناسی؟» پاسخ می‌دهد: پاسخ می‌دهد: «آری؛ شما [[سرور]] من و [[فرزند]] [[سرور]] من هستید». [[امام]] می‌فرماید: «مقصود من چنین شناختی نبود» ابونصر می‌گوید: «خودتان بفرمایید». [[امام]] می‌فرماید: من آخرین [[جانشین پیامبر خدا]] هستم و [[خداوند]] به [[برکت]] من [[بلا]] را از [[خاندان]] و شیعیانم دور می‌کند.<REF>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</REF>


'''کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}.<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</REF>
'''کسب [[اخلاق نیکو]] و [[دوری از صفات ناپسند]]''': [[وظیفه]] مهم دیگری که هر [[شیعه]] [[منتظر]] بر عهده دارد پیراستن خود از خصایص [[ناپسند]] و آراستن خود به [[اخلاق نیکو]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ اَنْ یَکُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}.<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۲۰۰، ح ۱۶.</REF>
در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: «فليعمل كل امري منكم بما يقرب به من محبتنا و يتجنب ما يدنيه من كراهتنا و سخطنا».<REF>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ [[مجلسی]]، [[بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</REF>


'''[[پیوند با مقام ولایت]]''': [[حفظ]] و تقویت [[پیوند قلبی]] با [[امام عصر]] {{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] منتظردر [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید  و از مرزها نگهبانی کنید  و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|اِصْبِرُوا وَ صٰابِرُوا وَ رٰابِطُوا فَقَالَ اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ}}.<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۱۹۹؛ بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و در برابر دشمنانتان [[پایداری]] کنید، و با [[امام]] [[منتظران]] رابطه برقرار کنید.</REF>
در توقیعی که از [[امام مهدی]] {{ع}} گزارش شده است آمده: {{متن حدیث|فليعمل كل امري منكم بما يقرب به من محبتنا و يتجنب ما يدنيه من كراهتنا و سخطنا}}.<REF>الإحتجاج، ج ۲، ص ۵۹۹؛ [[مجلسی]]، [[بحار الانوار]]، ج ۵۳، ص ۱۷۶؛ پس هر یک از شما باید آنچه را که موجب [[دوستی]] ما می‌شود، پیشه خود سازد و از هر آنچه موجب [[خشم]] و ناخوشنودی ما می‌گردد، دوری گزیند.</REF>
 
'''[[پیوند با مقام ولایت]]''': [[حفظ]] و تقویت [[پیوند قلبی]] با [[امام عصر]] {{ع}} یکی دیگر از [[وظایف]] مهمی است که هر [[شیعه]] منتظر در [[عصر غیبت]] برعهده دارد. در روایتی از [[امام محمد باقر]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید  و از مرزها نگهبانی کنید  و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> آمده است: {{متن حدیث|اِصْبِرُوا وَ صٰابِرُوا وَ رٰابِطُوا فَقَالَ اِصْبِرُوا عَلَى أَدَاءِ اَلْفَرَائِضِ وَ صٰابِرُوا عَدُوَّكُمْ وَ رٰابِطُوا إِمَامَكُمُ اَلْمُنْتَظَرَ}}.<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۱۹۹؛ بر انجام [[واجبات]] [[صبر]] کنید و در برابر دشمنانتان [[پایداری]] کنید، و با [[امام]] [[منتظران]] رابطه برقرار کنید.</REF>


'''[[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم]] [[آل]] [[محمّد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم نظامی و غیر آن برای [[یاری]] [[امام غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|لَيَعِدَنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقائِمِ عليه السلام وَ لَوْ سَهْما فَإِنَّ اللّهَ تَعالي إِذا عَلِمَ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يَنْسِيَ في عُمْرِهِ حَتّي يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوانِهِ وَ أَنْصارِهِ}}<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ [[خدای تعالی]] هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن [[حضرت]] را [[درک]] کند و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد.</REF> در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند، به او [[شرح صدر]] عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش [[یاری]] کند.</REF>
'''[[کسب آمادگی برای ظهور]] [[حجت]] [[حق]]''': یکی دیگر از وظایفی، که به تصریح [[روایات]]، در [[دوران غیبت]] بر عهده [[شیعیان]] و [[منتظران فرج]] [[قائم آل محمّد]] {{صل}} است کسب آمادگی‌های لازم نظامی و غیر آن برای [[یاری]] [[امام غائب]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|لَيَعِدَنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقائِمِ عليه السلام وَ لَوْ سَهْما فَإِنَّ اللّهَ تَعالي إِذا عَلِمَ ذلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يَنْسِيَ في عُمْرِهِ حَتّي يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوانِهِ وَ أَنْصارِهِ}}<REF>غیبة [[نعمانی]]، ص ۳۲۰، ح ۱۰؛ هر یک از شما باید برای [[خروج]] [[حضرت قائم]] {{ع}} [سلاحی] مهیا کند. هر چند یک تیر باشد؛ [[خدای تعالی]] هرگاه بداند کسی چنین نیتی دارد [[امید]] آن است که عمرش را طولانی کند تا آن حضرت را [[درک]] کند و از [[یاران]] و همراهانش قرار گیرد.</REF> در [[روایت]] دیگری از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|أَنَّ مَنِ اِرْتَبَطَ دَابَّةً مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا أَدَرَّ اَللَّهُ رِزْقَهُ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ}}.<REF>الکافی، ج ۶، ص ۵۳۵، ح ۱؛ هر کس اسبی را به [[انتظار]] [[امر]] ما نگاه دارد و به سبب آن [[دشمنان]] ما را [[خشمگین]] سازد، در حالی که او منسوب به ماست، [[خداوند]] روزیش را فراخ گرداند، به او [[شرح صدر]] عطا کند، او را به آرزویش برساند و در رسیدن به خواسته‌هایش [[یاری]] کند.</REF>


در روایتی آمده است: {{متن حدیث|قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَمِ اَلرِّبَاطُ عِنْدَكُمْ قُلْتُ أَرْبَعُونَ قَالَ لَكِنْ رِبَاطُنَا رِبَاطُ اَلدَّهْرِ}}.<REF>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ [[حضرت]] [[ابوجعفر محمد بن علی]] ([[امام باقر]]){{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان [[مرابطه]] (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: [[چهل]] روز فرمودند: ولی [[مرابطه]] ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</REF> [[علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته}}.<REF>مراة العقول فی شرح أخبار [[آل]] الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر [[شیعیان]] [[واجب]] است که خود را بر [[اطاعت امام]] بر [[حق]] و [[انتظار فرج]] او ملتزم سازند و برای [[یاری]] نمودنش مهایا باشند.</REF>
در روایتی آمده است: {{متن حدیث|قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَمِ اَلرِّبَاطُ عِنْدَكُمْ قُلْتُ أَرْبَعُونَ قَالَ لَكِنْ رِبَاطُنَا رِبَاطُ اَلدَّهْرِ}}.<REF>الکافی، ج ۸، ص ۳۸۱، ح ۵۷۶؛ حضرت [[ابوجعفر محمد بن علی]] ([[امام باقر]]){{عم}}، به من فرمودند: منتهای زمان [[مرابطه]] (مرزداری) نزد شما چند روز است؟ عرضه داشتم: [[چهل]] روز فرمودند: ولی [[مرابطه]] ما مرابطه‌ای است که همیشه هست.</REF> [[علامه مجلسی]] در شرح این فرمایش [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: {{عربی|اي يجب علي الشيعة أن يربطوا أنفسهم على طاعة إمام الحق، و إنتظار فرجه و يتهياؤا لنصرته}}.<REF>مراة العقول فی شرح أخبار [[آل]] الرسول، ج ۲۶، ص ۵۸۲؛ بر [[شیعیان]] [[واجب]] است که خود را بر [[اطاعت امام]] بر [[حق]] و [[انتظار فرج]] او ملتزم سازند و برای [[یاری]] نمودنش مهایا باشند.</REF>


'''[[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] انسن [[رجوع به علما]] است. در روایتی از [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ اَلْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ بَعْضَ فُقَهَاءِ اَلشِّيعَةِ لاَ جَمِيعَهُمْ}}.<REF>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</REF>
'''[[ارتباط با فقها]] و [[مراجع تقلید]]''': روشن است که در [[دوران غیبت]] هیچ‌یک از [[احکام اسلام]] تعطیل نشده و باید تا آمدن [[امام عصر]] {{ع}} به همه آنچه [[اسلام]] از [[دستور]] داده است عمل شود. از طرفی امکان دسترسی به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} و فراگرفتن مستقیم [[احکام دین]] از ایشان، برای ما وجود ندارد. در چنین شرایطی [[وظیفه]] انسن [[رجوع به علما]] است. در روایتی از [[امام حسن عسکری]] {{ع}} از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ اَلْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلاَهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِكَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ بَعْضَ فُقَهَاءِ اَلشِّيعَةِ لاَ جَمِيعَهُمْ}}.<REF>وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱.</REF>
[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ «[[اسحاق بن یعقوب]]» می‌فرماید {{متن حدیث|وَ أَمَّا اَلْحَوَادِثُ اَلْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</REF>
[[امام عصر]] {{ع}} نیز در یکی از [[توقیعات]] خود در پاسخ «[[اسحاق بن یعقوب]]» می‌فرماید {{متن حدیث|وَ أَمَّا اَلْحَوَادِثُ اَلْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</REF>


'''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به «[[اسحاق بن یعقوب]]» صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}.<REF>«برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است». [[کتاب]] [[الغیبة طوسی]]، ص ۱۷۶.</REF> [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط [[رهایی]] از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لاَ يَنْجُو فِيهَا مِنَ اَلْهَلَكَةِ إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به [[خدا]] [[سوگند]] [او] غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‌یابد که [[خداوند]] آنها را بر قول به امامتش [[ثابت قدم]] داشته و در [[دعا]] برای [[تعجیل]] فرجش موفق کرده است.</REF>
'''[[دعا برای تعجیل فرج]]''': یکی از [[وظایف]] مهمی که بنا به تصریح [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} بر عهده همه [[منتظران]] گذاشته شده، [[دعا برای تعجیل فرج]] است. [[امام عصر]] {{ع}} در توقیعی که خطاب به «[[اسحاق بن یعقوب]]» صادر شده، می‌فرمایند: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرُوا اَلدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ اَلْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}.<REF>«برای [[تعجیل فرج]] بسیار [[دعا]] کنید که [[فرج]] شما همان است». [[کتاب]] [[الغیبة طوسی]]، ص ۱۷۶.</REF> [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نیز [[دعا برای تعجیل فرج]] را شرط [[رهایی]] از فتنه‌های [[دوران غیبت]] دانسته، {{متن حدیث|وَ اَللَّهِ لَيَغِيبَنَّ غَيْبَةً لاَ يَنْجُو فِيهَا مِنَ اَلْهَلَكَةِ إِلاَّ مَنْ ثَبَّتَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى اَلْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِيهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِيلِ فَرَجِهِ}}.<REF>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۸۴؛ به [[خدا]] [[سوگند]] او غیبتی خواهد داشت که در آن تنها کسانی از [[هلاکت]] [[نجات]] می‌یابد که [[خداوند]] آنها را بر قول به امامتش [[ثابت قدم]] داشته و در [[دعا]] برای [[تعجیل]] فرجش موفق کرده است.</REF>


'''[[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجّت الهی]] باشد. به بیان دیگر، [[اجتماع]] [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آنها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، [[تعجیل]] می‌شود.<REF>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</REF>
'''[[وحدت]] و [[همدلی]]''': از [[وظایف]] تک تک افراد [[منتظر]] که بگذریم، جمعیت [[منتظران]] نیز باید طرح و برنامه‌ای داشته باشند که در راستای اهداف [[امام]] و [[حجّت الهی]] باشد. به بیان دیگر، [[اجتماع]] [[منتظر]]، لازم است تلاش و حرکت خود را در مسیر [[رضایت]] [[رهبر موعود]] قرار دهد. [[امام عصر]] {{ع}} در یکی از [[توقیعات]] خود به چنین جمعیتی این گونه [[بشارت]] داده است: اگر [[شیعیان]] ما –که [[خداوند]] آنان را در راه اطاعتش [[یاری]] دهد- در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده، یکدل و مصمم باشند، البتّه [[نعمت]] [[دیدار]]، از آنان به تأخیر نمی‌افتند و [[سعادت]] [[ملاقات]] ما برای آنها با [[معرفت]] کامل و [[راستین]] به ما، [[تعجیل]] می‌شود.<REF>الاحتجاج، ج ۲، ص ۶۰۰، ش ۳۶۰.</REF>
آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] آمده است که مهم‌ترین آنها را بیان می‌کنیم:
آن [[عهد]] و [[پیمان]]، همان است که در [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] آمده است که مهم‌ترین آنها را بیان می‌کنیم:
# جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<REF>«و باید برخی از شما [[مسلمانان]]، [[خلق]] را به خیر و [[صلاح]] [[دعوت]] کنند و امر به [[نیکوکاری]] و [[نهی]] از [[بدکاری]] کنند، و اینها (که [[واسطه هدایت]] [[خلق]] هستند) [[رستگار]] خواهند بود» [[سوره آل عمران]] [[آیه]] ۱۰۴.</REF>
# جمعیت [[منتظران]] در مقابل [[بدعت‌ها]] و [[انحراف‌ها]] در [[دین]] رواج [[منکرات]] و [[زشتی‌ها]] در سطح [[جامعه]]، بی‌تفاوت نیستند. نیز در برابر فراموش شدن سنّت‌های [[نیکو]] و [[ارزش‌های اخلاقی]] از خود واکنش نشان می‌دهند. این، پیمانی است که براساس [[تعالیم قرآن]] بر دوش [[منتظران]] نهاده شده است. {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<REF>«و باید برخی از شما [[مسلمانان]]، [[خلق]] را به خیر و [[صلاح]] [[دعوت]] کنند و امر به [[نیکوکاری]] و [[نهی]] از [[بدکاری]] کنند، و اینها (که [[واسطه هدایت]] [[خلق]] هستند) [[رستگار]] خواهند بود» [[سوره آل عمران]] [[آیه]] ۱۰۴.</REF>
# [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و [[خودمحوری]]، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند. گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ [[حضرت]] فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، [[ضعیف]] را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند.<REF>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</REF> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۴۴.</ref>
# [[جامعه منتظر]] در برخورد با دیگران [[وظیفه]] دارد که [[تعاون]] و [[همکاری]] را سر فصل برنامه‌های خود قرار دهد. افراد این [[جامعه]] به دور از تنگ نظری و [[خودمحوری]]، پیوسته حال [[فقرا]] و [[نیازمندان]] [[جامعه]] را پی‌گیری می‌کنند و از آنان بی‌خبر نمی‌مانند. گروهی از [[شیعیان]] از [[امام باقر]] {{ع}} درخواست [[نصیحت]] کردند؛ حضرت فرمود: از میان شما آنکه نیرومند است، [[ضعیف]] را [[یاری]] کند و آنکه بی‌نیاز است با نیازمندتان [[مهربانی]] ورزد و هر یک از شما درباره دیگری [[خیرخواهی]] کند.<REF>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳، ح ۵.</REF> سخن آخر اینکه [[جامعه منتظر]] باید بکوشند که در همه ابعاد [[زندگی اجتماعی]]، الگوی سایر اجتماعات باشند و همه زمینه‌های لازم برای [[ظهور منجی موعود]] را فراهم کنند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۴۴.</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۲۹۰: خط ۲۹۵:
«در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصه تقابل و هم آوردی در "[[ولایت]]" است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] ([[طاغوت]]) و [[پیروان]] او از سوی دیگر. در این [[فرهنگ]]، [[انسان‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]]، آنها را از تاریکی‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]]، خارج و به روشنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌کند یا در خط [[ولایت]] [[شیطان]] و [[دوستان]] [[شیطان]] قرار دارند که اولیای‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>. بر اساس این نگرش، در [[آموزه‌های اسلامی]]، به نقش "[[ولایت]]" در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] توجه ویژه‌ای شده است و همه اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] "[[تولی]]" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است.
«در [[فرهنگ اسلامی]]، [[جهان]] عرصه تقابل و هم آوردی در "[[ولایت]]" است؛ [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] او از یک سو و [[ولایت]] [[شیطان]] ([[طاغوت]]) و [[پیروان]] او از سوی دیگر. در این [[فرهنگ]]، [[انسان‌ها]] یا در خط [[ولایت]] [[خدا]] و [[دوستان]] [[خدا]] هستند که [[خدا]]، آنها را از تاریکی‌های [[نادانی]] و [[گمراهی]]، خارج و به روشنای [[دانایی]] و [[رستگاری]] داخل می‌کند یا در خط [[ولایت]] [[شیطان]] و [[دوستان]] [[شیطان]] قرار دارند که اولیای‌شان، آنها را از [[روشنایی]] [[هدایت]] به سوی تاریکی‌های [[ضلالت]] می‌کشانند: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد اما سروران کافران، طاغوت‌هایند که آنها را از روشنایی به سوی تیرگی‌ها بیرون می‌کشانند؛ آنان دمساز آتشند، آنها در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵۷؛ و نیز ر.ک: سوره جاثیه، آیه ۱۹.</ref>. بر اساس این نگرش، در [[آموزه‌های اسلامی]]، به نقش "[[ولایت]]" در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] توجه ویژه‌ای شده است و همه اهل [[ایمان]] موظفند از یک‌سو، سر در گرو [[ولایت]] [[حق]] و [[پیروان]] آن داشته باشند و از سوی دیگر، از [[ولایت]] [[شیطان]] و [[پیروان]] او بیزاری جویند. این همان [[حقیقت]] "[[تولی]]" و "[[تبری]]" است که در [[مکتب]] [[تشیع]] بر آن بسیار تأکید شده است.


اگرچه "[[تولی]]" و "[[تبری]]" را در اصطلاح از [[فروع دین]] شمرده‌اند، ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]: چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همه [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[امام صادق]] {{ع}} فرماید: "آن کس که برای [[خدا]] [[دوستی]] بورزد، برای [[خدا]] [[دشمنی]] کند و برای [[خدا]] ببخشد، از کسانی است که [[ایمان]] او کامل شده است"<ref>همان، ص ۱۲۴، ح ۱.</ref>. و باز می‌فرماید: "کسی که [[دوستی]] و دشمنی‌اش بر اساس [[دین]] نباشد، [[دین]] ندارد"<ref>همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.</ref>. همچنین از آن [[حضرت]] [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] - [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای [[ایمان]] کدام است؟ گفتند: [[خدا]] و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: [[نماز]]؛ بعضی گفتند: [[زکات]]؛ بعضی گفتند: [[روزه]]؛ بعضی گفتند: [[حج]] و [[عمره]] و بعضی گفتند: [[جهاد]]. پس [[پیامبر خدا]] فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوار‌ترین دست آویزهای [[ایمان]] نیست، بلکه استوارترین دست‌آویز [[ایمان]]، [[دوستی]] در [[راه خدا]]، [[پیروی]] کردن از [[اولیای خدا]] و [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] خداست<ref>همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.</ref>. این همه نیست مگر به [[دلیل]] آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های [[آدمی]] مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین کننده منش و روش او در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در [[زندگی]] خود به چه کسی یا چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] که سرسپرده است.
اگرچه "[[تولی]]" و "[[تبری]]" را در اصطلاح از [[فروع دین]] شمرده‌اند، ولی از مجموعه [[معارف اسلامی]]، به ویژه آموزه‌های [[مکتب اهل بیت]]: چنین بر می‌آید که این دو موضوع، نه فرع [[دین]]، بلکه همه [[دین]] و تمامیت [[ایمان]] هستند و به بیان دیگر، [[دین]] و [[ایمان]] چیزی جز [[دوستی]] ورزیدن و [[بیزاری جستن]] (دوری گزیدن) به خاطر [[خدا]] نیست. [[فضیل بن یسار]]، یکی از [[یاران امام]] [[صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند: از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم: آیا [[دوستی]] و [[دشمنی]] از [[ایمان]] است؟ فرمود: آیا [[ایمان]] جز [[دوستی]] و [[دشمنی]] است؟"<ref>الکافی، ج ۲، ص ۱۲۵، ح ۵.</ref>. در [[روایت]] دیگری، [[امام صادق]] {{ع}} فرماید: "آن کس که برای [[خدا]] [[دوستی]] بورزد، برای [[خدا]] [[دشمنی]] کند و برای [[خدا]] ببخشد، از کسانی است که [[ایمان]] او کامل شده است"<ref>همان، ص ۱۲۴، ح ۱.</ref>. و باز می‌فرماید: "کسی که [[دوستی]] و دشمنی‌اش بر اساس [[دین]] نباشد، [[دین]] ندارد"<ref>همان، ص ۱۲۷، ح ۱۶.</ref>. همچنین از آن حضرت [[نقل]] شده است [[رسول خدا]] - [[درود]] و [[سلام]] [[خدا]] بر او و خاندانش [[باد]] - به یارانش فرمود: استوارترین دست‌آویزهای [[ایمان]] کدام است؟ گفتند: [[خدا]] و رسولش بهتر می‌دانند. بعضی گفتند: [[نماز]]؛ بعضی گفتند: [[زکات]]؛ بعضی گفتند: [[روزه]]؛ بعضی گفتند: [[حج]] و [[عمره]] و بعضی گفتند: [[جهاد]]. پس [[پیامبر خدا]] فرمود: برای همه آنچه گفتید فضیلتی است، ولی استوار‌ترین دست آویزهای [[ایمان]] نیست، بلکه استوارترین دست‌آویز [[ایمان]]، [[دوستی]] در [[راه خدا]]، [[پیروی]] کردن از [[اولیای خدا]] و [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] خداست<ref>همان، صص ۱۲۵ و ۱۲۶، ح ۶.</ref>. این همه نیست مگر به [[دلیل]] آنکه دوستی‌ها و دشمنی‌های [[آدمی]] مبدأ همه کنش‌ها و واکنش‌ها و اثرگذاری و اثرپذیری‌های او و تعیین کننده منش و روش او در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] است. [[نجات]] و [[رستگاری]] یا سقوط و [[گمراهی]] هر انسانی نیز بستگی تام و تمامی به این موضوع دارد که او در [[زندگی]] خود به چه کسی یا چه چیزی [[دل]] بسته و به [[ولایت]] که سرسپرده است.


در [[فرهنگ شیعی]]، [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مظهر]] همه [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همه [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] (دوری) از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: ما ریشه همه خوبی‌هاییم و همه [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جمله [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همه بدی‌هاست و همه [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>. در [[روایت]] دیگری که از [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}<ref>«بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است» سوره اعراف، آیه ۳۳.</ref>، [[نقل]] شده، این موضوع با عبارت دیگری بیان گردیده است: برای [[قرآن]] ظاهری است و [[باطنی]]. همه آنچه را [[خداوند]] در [[قرآن]] [[حرام]] کرده، ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] ستمکارند و همه آنچه را [[خدای تعالی]] در [[قرآن]] [[حلال]] فرموده ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] [[حق]] ([[ائمه معصومین]] {{عم}}) هستند<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۱۰.</ref>. بنابراین، برای همه کسانی که طالب [[هدایت]] و رستگاری‌اند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو [[ولایت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[اولیای خدا]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} دارند، ضروری است که [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. اینان تا [[ولایت مهدوی]] را که استمرار [[ولایت الهی]]، [[ولایت محمدی]] و [[ولایت علوی]] است، و نیز کسانی را که در تقابل با جریان [[ولایت مهدوی]] هستند، چنان که بایسته است، نشناسند، نمی‌توانند چنان که [[شایسته]] است، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] در آویزند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری جویند. [[حضرت]] [[امام خمینی]] در این زمینه می‌فرماید: شرط ورود به [[صراط]] [[نعمت]] [[حق]]، [[برائت]] و دوری از [[صراط]] [[گمراهان]] است که در همه سطوح و [[جوامع اسلامی]] باید پیاده شود<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۴.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو رکن اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جمله [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند.
در [[فرهنگ شیعی]]، [[امامان معصوم]] {{عم}} [[مظهر]] همه [[خوبی‌ها]] و [[دشمنان]] آنها [[مظهر]] همه [[بدی‌ها]] هستند و به طور طبیعی کسی که در پی [[خوبی‌ها]] و دوری از [[بدی]] هاست، راهی جز [[دل]] بستن به حضرات [[معصومین]] و [[برائت]] (دوری) از [[دشمنان]] آنها ندارد. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌فرماید: ما ریشه همه خوبی‌هاییم و همه [[خوبی‌ها]] از شاخ و برگ ماست. از جمله [[خوبی‌ها]] یگانه‌پرستی، [[نماز]]، [[روزه]] و... است. [[دشمن]] ما ریشه همه بدی‌هاست و همه [[اعمال]] [[زشت]] و ناشایست از شاخ و برگ آنهاست که [[دروغ‌گویی]]، [[تنگ‌نظری]]، [[سخن‌چینی]] و.... از آن جمله است<ref>الکافی، ج ۸، ص ۳۰۳، ح ۳۳۶.</ref>. در [[روایت]] دیگری که از [[امام]] [[موسی کاظم]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}<ref>«بگو جز این نیست که پروردگارم زشتکاری‌های آشکار و پنهان و گناه و افزونجویی ناروا را حرام کرده است» سوره اعراف، آیه ۳۳.</ref>، [[نقل]] شده، این موضوع با عبارت دیگری بیان گردیده است: برای [[قرآن]] ظاهری است و [[باطنی]]. همه آنچه را [[خداوند]] در [[قرآن]] [[حرام]] کرده، ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] ستمکارند و همه آنچه را [[خدای تعالی]] در [[قرآن]] [[حلال]] فرموده ظاهر [[قرآن]] است و [[باطن]] آن [[پیشوایان]] [[حق]] ([[ائمه معصومین]] {{عم}}) هستند<ref>الکافی، ج ۱، ص ۳۷۴، ح ۱۰.</ref>. بنابراین، برای همه کسانی که طالب [[هدایت]] و رستگاری‌اند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو [[ولایت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[اولیای خدا]]، [[حضرت مهدی]] {{ع}} دارند، ضروری است که [[دوستان]] و [[دشمنان]] اهل [[ایمان]] را بشناسند. اینان تا [[ولایت مهدوی]] را که استمرار [[ولایت الهی]]، [[ولایت محمدی]] و [[ولایت علوی]] است، و نیز کسانی را که در تقابل با جریان [[ولایت مهدوی]] هستند، چنان که بایسته است، نشناسند، نمی‌توانند چنان که [[شایسته]] است، به ریسمان [[ولایت مهدوی]] در آویزند و از [[دشمنان]] این [[ولایت]] بیزاری جویند. حضرت [[امام خمینی]] در این زمینه می‌فرماید: شرط ورود به [[صراط]] [[نعمت]] [[حق]]، [[برائت]] و دوری از [[صراط]] [[گمراهان]] است که در همه سطوح و [[جوامع اسلامی]] باید پیاده شود<ref>صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۱۴.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده می‌توان گفت [[ولایت‌ورزی]] و [[برائت‌جویی]] دو رکن اساسی [[انتظار]] هستند و تنها کسانی را می‌توان از جمله [[منتظران واقعی]] برشمرد که در [[دوران غیبت]] [[تولی]] و [[تبری]] را به مفهوم کامل آن، پیشه خود سازند.


در [[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به صراحت در مورد کسانی که باید [[مؤمنان]] به [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید [[مؤمنان]] در پی [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می‌کنیم:  
در [[قرآن کریم]] و [[روایات معصومین]] {{عم}} به صراحت در مورد کسانی که باید [[مؤمنان]] به [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها گردن نهند و همچنین کسانی که نباید [[مؤمنان]] در پی [[دوستی]] و [[ولایت]] آنها باشند سخن گفته شده است که در اینجا به مواردی از آنها اشاره می‌کنیم:  
خط ۳۰۰: خط ۳۰۵:
[[پیامبر خاتم]] {{صل}} در این زمینه می‌فرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>.
[[پیامبر خاتم]] {{صل}} در این زمینه می‌فرماید: هر که [[دوست]] دارد بر [[کشتی نجات]] بنشیند و به دستگیره [[استوار]] چنگ آویزد و ریسمان محکم [[خدا]] را بگیرد، باید پس از من [[علی]] را [[دوست]] بدارد و با دشمنش، [[دشمنی]] ورزد و از [[پیشوایان]] [[هدایت]] که از [[نسل]] اویند، [[پیروی]] کند<ref>محمد بن علی بن حسین شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا {{ع}}، ۲ ج. تحقیق: مؤسسة الإمام الخمینی، چاپ اول: مشهد، المؤتمر العالمی للإمام الرضا ۷، ۱۴۱۳ ه-. ق، ج ۱، ص ۲۹۲، ح ۴۳، به نقل از: محمد محمدی ری‌شهری، میزان الحکمة (همراه با ترجمه فارسی)، ترجمه: حمیدرضا شیخی، چاپ دوم: قم، دارالحدیت، ۱۳۷۷، ج ۲، صص ۹۷۴ و ۹۷۵.</ref>.


در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن [[حضرت]] خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش [[باد]] - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاک‌دامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه‌ای توجه شود، می‌توانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستی‌ها و دشمنی‌های ما باشند. بنابراین، می‌توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن [[حضرت]] خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطه‌طلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
در [[روایت]] دیگری، [[امام باقر]] {{ع}} در پاسخ کسی که از آن حضرت خواسته بود او را از [[دینی]] که خود و اهل بیتش بر آنند، [[آگاه]] سازد، فرمود: [[گواهی]] به اینکه خدایی جز [[خدای یکتا]] نیست و اینکه [[محمد]] - [[درود]] بر او و خاندانش [[باد]] - فرستاده خداست؛ [[اقرار]] به آنچه از سوی [[خدا]] آمده است؛ [[دوستی]] [[دوستان]] ما؛ [[بیزاری جستن]] از [[دشمنان]] ما [[تسلیم]] شدن در برابر [[فرمان]] ما؛ چشم به راه بودن [[قائم]] ما؛ تلاش در راه [[اطاعت خدا]] و [[پاک‌دامنی]] و [[پرهیزکاری]]<ref>بحارالأنوار، ج ۶۶، ص ۱۴، ح ۱۵.</ref>. اگر به این [[آیات]] و [[روایات]] فراتر از زاویه نگاه محدود مذهبی و فرقه‌ای توجه شود، می‌توانند معیار تشخیص [[دوستان]] و [[دشمنان]] ما در عصر حاضر و تعیین حدود دوستی‌ها و دشمنی‌های ما باشند. بنابراین، می‌توان گفت از آنجا که عصر حاضر، عصر [[امامت]] و [[ولایت امام مهدی]] {{ع}} است و ایشان [[حجت الهی]] در زمان هستند، از یک سو [[وظیفه]] داریم به ریسمان [[ولایت مهدوی]] چنگ زنیم و همه مناسبات فردی و [[اجتماعی]] خود را بر اساس خواست و [[رضایت]] او سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از [[تمسک]] به [[ولایت]] [[دشمنان]] آن حضرت خودداری کنیم و از هر آنچه در تقابل با این [[ولایت]] است، بیزاری جوییم. این موضوع، مبنا و اساس [[انتظار]] در [[تفکر]] [[شیعه]] است. بدون [[تردید]]، امروز [[فرهنگ]] و [[تمدن]] برخاسته از "[[اومانیسم]]"، "[[سکولاریسم]]" و "[[لیبرالیسم]]" غربی که با [[خوی]] استکباری و برتری‌طلبی خود در پی [[حاکمیت]] بخشیدن ولایتش بر سراسر [[جهان]] است، در تقابل جدی با [[فرهنگ]] ولایت‌محور [[شیعی]] و [[آرمان]] "[[حقیقت]] مدار"، "معنویت‌گرا" و "[[عدالت]] محور" [[مهدوی]] قرار دارد. از این رو، همه [[منتظران واقعی]] و هواخواهان [[ولایت مهدوی]] باید از این [[فرهنگ]] و [[تمدن]] بیزاری جویند و با سلطه‌طلبی آن مقابله کنند<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص ۸۵-۹۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۳۶۱: خط ۳۶۶:


«شاید بتوان گفت: مهم‌ترین وظیفه‌ که‌ منتظران‌ را در اوج خود نگه می‌دارد احساس حضور است، بدین معنا که شخص [[منتظر]]، از‌ طرفی‌، می‌داند‌ که تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] او در دید و منظر [[امام زمان]] است و، از‌ سوی‌ دیگر، [[خداوند]] به او از [[عقل]] و [[معرفت]] و قلم آنقدر عطا کرده که [[غیبت]] برای او به‌ منزله‌ مشاهده است. ازاین‌رو، در چنین شرایطی، احساس حضور در زمان غیبت‌ به‌ او دست می‌دهد.
«شاید بتوان گفت: مهم‌ترین وظیفه‌ که‌ منتظران‌ را در اوج خود نگه می‌دارد احساس حضور است، بدین معنا که شخص [[منتظر]]، از‌ طرفی‌، می‌داند‌ که تمام [[اعمال]] و [[رفتار]] او در دید و منظر [[امام زمان]] است و، از‌ سوی‌ دیگر، [[خداوند]] به او از [[عقل]] و [[معرفت]] و قلم آنقدر عطا کرده که [[غیبت]] برای او به‌ منزله‌ مشاهده است. ازاین‌رو، در چنین شرایطی، احساس حضور در زمان غیبت‌ به‌ او دست می‌دهد.
* '''یادکردن پیوسته‌ [[امام زمان]]''': در [[حدیثی]] [[امام کاظم]] فرمود: {{متن حدیث|يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵١، ص ١۵٠.</ref>. طبق این [[روایت]]، هرچند شخص آن‌ امام‌ غایب‌ از دیدگان پنهان است، یاد و ذکر آن [[حضرت]] از [[قلوب]] [[مؤمنان]] هرگز فراموش نمی‌شود. به عبارتی، مؤمنان‌ و ‌‌منتظران‌ آن [[حضرت]] پیوسته به یاد ایشان‌اند و با یاد و ذکر آن [[حضرت]] زندگی‌ می‌کنند‌.
* '''یادکردن پیوسته‌ [[امام زمان]]''': در [[حدیثی]] [[امام کاظم]] فرمود: {{متن حدیث|يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ}}<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج ۵١، ص ١۵٠.</ref>. طبق این [[روایت]]، هرچند شخص آن‌ امام‌ غایب‌ از دیدگان پنهان است، یاد و ذکر آن حضرت از [[قلوب]] [[مؤمنان]] هرگز فراموش نمی‌شود. به عبارتی، مؤمنان‌ و ‌‌منتظران‌ آن حضرت پیوسته به یاد ایشان‌اند و با یاد و ذکر آن حضرت زندگی‌ می‌کنند‌.
* '''صبر‌ و [[ثبات]] قدم بر [[ولایت ائمه]]''': از جمله [[وظایف]] مهمی که برای [[منتظر]] در زمان غیبت‌ ذکر شده است، ثبات‌قدم در [[ولایت]] [[اهل بیت]] است و این امر به‌ حدی دارای اهمیت است‌ که‌ منتظری که [[ثبات]] قدم دارد اجر و ثوابش با هزار [[شهید]] [[برابری]] می‌کند. [[امام سجاد]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>همان، ج ٢۵، ص ١٢۵.</ref>؛ هر کس بر [[ولایت]] ما در [[غیبت]] [[قائم]] ما [[ثابت قدم]] باشد، [[خداوند]] اجر هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] را به او عطا می‌فرماید‌.
* '''صبر‌ و [[ثبات]] قدم بر [[ولایت ائمه]]''': از جمله [[وظایف]] مهمی که برای [[منتظر]] در زمان غیبت‌ ذکر شده است، ثبات‌قدم در [[ولایت]] [[اهل بیت]] است و این امر به‌ حدی دارای اهمیت است‌ که‌ منتظری که [[ثبات]] قدم دارد اجر و ثوابش با هزار [[شهید]] [[برابری]] می‌کند. [[امام سجاد]] در این رابطه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ ثَبَتَ عَلَى وَلَايَتِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا أَعْطَاهُ اللَّهُ أَجْرَ أَلْفِ شَهِيدٍ مِثْلِ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ}}<ref>همان، ج ٢۵، ص ١٢۵.</ref>؛ هر کس بر [[ولایت]] ما در [[غیبت]] [[قائم]] ما [[ثابت قدم]] باشد، [[خداوند]] اجر هزار [[شهید]] همانند شهدای [[بدر]] و [[احد]] را به او عطا می‌فرماید‌.
* '''عمل‌ به [[وظایف]] ([[ورع]] و [[اجتهاد]])''': [[امام صادق]] کسانی را [[یاران امام زمان]] معرفی کرده است که در کنار [[انتظار]]، به [[ورع]] و نیکویی‌های [[اخلاق]] نیز عمل می‌کنند.
* '''عمل‌ به [[وظایف]] ([[ورع]] و [[اجتهاد]])''': [[امام صادق]] کسانی را [[یاران امام زمان]] معرفی کرده است که در کنار [[انتظار]]، به [[ورع]] و نیکویی‌های [[اخلاق]] نیز عمل می‌کنند.
* '''[[انتظار فرج]] و عدم [[یأس]]''': از دیگر وظایفی که در [[زمان غیبت]] برای [[منتظران]] بیان‌ شده‌ این‌ است که در [[انتظار]] خود دچار [[یأس]] و [[ناامیدی]] نشوند و [[شبهات]] و وسوسه‌های [[شیطان]] آنان‌ را‌ به واسطه طول [[غیبت]] مأیوس نکند و بدانند که، هرچند این [[انتظار]] به طول‌ بیانجامد‌، عاقبت‌، [[ظهور]] [[دولت حق]] اتفاق خواهد افتاد.
* '''[[انتظار فرج]] و عدم [[یأس]]''': از دیگر وظایفی که در [[زمان غیبت]] برای [[منتظران]] بیان‌ شده‌ این‌ است که در [[انتظار]] خود دچار [[یأس]] و [[ناامیدی]] نشوند و [[شبهات]] و وسوسه‌های [[شیطان]] آنان‌ را‌ به واسطه طول [[غیبت]] مأیوس نکند و بدانند که، هرچند این [[انتظار]] به طول‌ بیانجامد‌، عاقبت‌، [[ظهور]] [[دولت حق]] اتفاق خواهد افتاد.
* '''[[تمسک]] به‌ آنچه‌ به ما رسیده''': در برخی [[روایات]] برای‌ منتظران‌، از‌ [[تمسک]] و [[پایبندی]] به آنچه از [[ائمه]] به‌ ایشان‌ رسیده به عنوان [[وظیفه]] یاد شده است و فرموده‌اند در [[زمان غیبت]] به‌ امر‌ اولی [[تمسک]] جویید تا امر‌ دیگر‌ برایتان روشن‌ گردد‌. امام‌ [[صادق]] در این باره می‌فرماید: {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ}}<ref>همان، ص ١۵٨.</ref>؛ به امر اولی [[تمسک]] کنید‌ تا‌ زمانی که امر دیگر برای شما‌ آشکار شود. {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِمَا فِي أَيْدِيكُمْ، حَتَّى يَتَّضِحَ لَكُمُ الْأَمْرُ}}<ref>همان‌، ص ١۵٩.</ref>؛ [[تمسک]] کنید به آنچه در دستتان است تا امر برای شما واضح‌ گردد‌.
* '''[[تمسک]] به‌ آنچه‌ به ما رسیده''': در برخی [[روایات]] برای‌ منتظران‌، از‌ [[تمسک]] و [[پایبندی]] به آنچه از [[ائمه]] به‌ ایشان‌ رسیده به عنوان [[وظیفه]] یاد شده است و فرموده‌اند در [[زمان غیبت]] به‌ امر‌ اولی [[تمسک]] جویید تا امر‌ دیگر‌ برایتان روشن‌ گردد‌. امام‌ [[صادق]] در این باره می‌فرماید: {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِالْأَمْرِ الْأَوَّلِ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْآخِرُ}}<ref>همان، ص ١۵٨.</ref>؛ به امر اولی [[تمسک]] کنید‌ تا‌ زمانی که امر دیگر برای شما‌ آشکار شود. {{متن حدیث|فَتَمَسَّكُوا بِمَا فِي أَيْدِيكُمْ، حَتَّى يَتَّضِحَ لَكُمُ الْأَمْرُ}}<ref>همان‌، ص ١۵٩.</ref>؛ [[تمسک]] کنید به آنچه در دستتان است تا امر برای شما واضح‌ گردد‌.
* '''[[دعا برای فرج]]''': از جمله وظایف‌ مهمی‌ که‌ [[منتظران]] برای [[زمان غیبت]] به آن امر‌ شده‌‌اند، دعا‌ برای فرج‌ [[امام زمان]] است. مهم‌تر اینکه در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده امر به کثرت [[دعا برای فرج]] خواسته شده است. [[امام زمان]] در‌ این [[توقیع]] که به دست [[محمد بن عثمان]] - [[نایب دوم]] آن [[حضرت]] - رسید، پس از بیان [[علت غیبت]] و چگونگی انتفاع از آن [[حضرت]] در [[زمان غیبت]]، امر به کثرت [[دعا]] برای‌ تعجیل‌ [[فرج]] می‌نمایند و می‌فرماید: {{متن حدیث| وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ٢، ص ۴٧١.</ref>؛ و زیاد برای [[تعجیل فرج]] [[دعا]] کنید که قطعا همین [[فرج]] شماست. این امر آن هم از‌ ناحیه‌ [[امام زمان]] یکی از [[وظایف]] مهم [[زمان غیبت]] را تعیین می‌نماید که [[منتظر]] دائماً [[تعجیل فرج]] را از درگاه [[الهی]] خواهان است.
* '''[[دعا برای فرج]]''': از جمله وظایف‌ مهمی‌ که‌ [[منتظران]] برای [[زمان غیبت]] به آن امر‌ شده‌‌اند، دعا‌ برای فرج‌ [[امام زمان]] است. مهم‌تر اینکه در [[توقیع]] شریفی که از [[ناحیه مقدسه]] صادر شده امر به کثرت [[دعا برای فرج]] خواسته شده است. [[امام زمان]] در‌ این [[توقیع]] که به دست [[محمد بن عثمان]] - [[نایب دوم]] آن حضرت - رسید، پس از بیان [[علت غیبت]] و چگونگی انتفاع از آن حضرت در [[زمان غیبت]]، امر به کثرت [[دعا]] برای‌ تعجیل‌ [[فرج]] می‌نمایند و می‌فرماید: {{متن حدیث| وَ أَكْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِيلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِكَ فَرَجُكُمْ}}<ref>طبرسی، احتجاج، ج ٢، ص ۴٧١.</ref>؛ و زیاد برای [[تعجیل فرج]] [[دعا]] کنید که قطعا همین [[فرج]] شماست. این امر آن هم از‌ ناحیه‌ [[امام زمان]] یکی از [[وظایف]] مهم [[زمان غیبت]] را تعیین می‌نماید که [[منتظر]] دائماً [[تعجیل فرج]] را از درگاه [[الهی]] خواهان است.
* '''[[وظیفه عالمان]] [[منتظر]]''': برای [[علمای دین]] در [[زمان غیبت]]، [[وظایف]] سنگین‌تری، علاوه بر آنچه به عنوان [[وظایف]] عام ذکر شد‌، در‌ [[روایات]] آمده است و آنان باید [[مردم]] را به سوی [[امام]] بخوانند و بر وجود آن [[امام]] [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] آن [[حضرت]] [[دفاع]] نموده، [[ضعیفان]] از [[بندگان خدا]] را از تورهای‌ شیاطین‌ و [[شبهات]] گمراهان‌ [[نجات]] دهند. چنین علمایی برترین‌ها در نزد [[خداوند متعال]] [[لقب]] گرفته‌اند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۹-۲۴۴.</ref>.
* '''[[وظیفه عالمان]] [[منتظر]]''': برای [[علمای دین]] در [[زمان غیبت]]، [[وظایف]] سنگین‌تری، علاوه بر آنچه به عنوان [[وظایف]] عام ذکر شد‌، در‌ [[روایات]] آمده است و آنان باید [[مردم]] را به سوی [[امام]] بخوانند و بر وجود آن [[امام]] [[راهنمایی]] کنند و از [[دین]] آن حضرت [[دفاع]] نموده، [[ضعیفان]] از [[بندگان خدا]] را از تورهای‌ شیاطین‌ و [[شبهات]] گمراهان‌ [[نجات]] دهند. چنین علمایی برترین‌ها در نزد [[خداوند متعال]] [[لقب]] گرفته‌اند»<ref>[[سید علی موسوی|موسوی، سید علی]]، [[فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن (مقاله)|فلسفه انتظار فرج با تأکید بر افضل اعمال بودن آن]]، ص ۲۳۹-۲۴۴.</ref>.
}}
}}


۱۱۷٬۱۰۸

ویرایش