مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۴۴۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '[[رده:قبیله ' به '[[رده:') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| لقب = | | لقب = | ||
| اهل = | | اهل = | ||
| از قبیله = [[ | | از قبیله = [[بنیتمیم]] | ||
| از تیره = | | از تیره = | ||
| پدر = [[سهم تمیمی]] | | پدر = [[سهم تمیمی]] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[جریر]] [[فرزند]] [[سهم تمیمی]] مردی [[شجاع]] و شاعر و از [[یاران امام علی]] {{ع}} در [[صفين]] بود <ref> تهذيب التهذیب، ج۲، ص۴۰.</ref>. | [[جریر]] [[فرزند]] [[سهم تمیمی]] مردی [[شجاع]] و شاعر و از [[یاران امام علی]] {{ع}} در [[صفين]] بود <ref> تهذيب التهذیب، ج۲، ص۴۰.</ref>. | ||
[[سنان بن یزید]] [[نقل]] میکند: موقعی که ما به سوی [[شام]] در حرکت بودیم، [[جریر]] پیشاپیش [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در حرکت بود و اشعار حماسی میخواند<ref>یکی از ابیات او این بود: {{عربی|وقاتلی من خالف الإماما إني لأرجو أن لقينا العاما}}.</ref> تا به [[مدائن]] رسیدیم، در این جا شعری خواند که [[حضرت]] به او فرمود: «ای [[برادر]] [[بنی تمیم]]، چرا به جای [[شعر]] این [[آیات]] را نخواندی: {{متن قرآن|كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ * كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ}}»<ref>«چه بسیار بوستانها و چشمهها که از خود باز نهادند * و کشتزارها و کاخهایی ارزشمند را * و شادخوارییی که در آن شادمان بودند * بدینگونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۸.</ref> سپس فرمود: ای [[برادر]] تميم، اینها روزی خود [[وارث]] بودند و الان مردهاند و مورثون شدهاند، اینها [[کفران]] نعمتهای خود کردند به دنبال آن نقمتها و [[سختیها]] بر آنها نازل شد. سپس [[حضرت]] در ادامه فرمود: «از [[کفران]] [[نعمتها]] بپرهیزید - این جمله را سه بار تکرار کرد بعد فرمود: نقمت و عقوبتها بر شما وارد خواهد شد»، تا آخر [[حدیث]]<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ كُفْرَ اَلنِّعَمِ لاَ تَحُلَّ بِكُمُ اَلنِّقَمُ}}؛ تاريخ بغداد، ج۹، ص۲۱۳.</ref>از این داستان معلوم میشود او به همراه [[امام]] {{ع}} تا [[صفین]] بوده است.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۹۵.</ref> | [[سنان بن یزید]] [[نقل]] میکند: موقعی که ما به سوی [[شام]] در حرکت بودیم، [[جریر]] پیشاپیش [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در حرکت بود و اشعار حماسی میخواند<ref>یکی از ابیات او این بود: {{عربی|وقاتلی من خالف الإماما إني لأرجو أن لقينا العاما}}.</ref> تا به [[مدائن]] رسیدیم، در این جا شعری خواند که [[حضرت]] به او فرمود: «ای [[برادر]] [[بنی تمیم]]، چرا به جای [[شعر]] این [[آیات]] را نخواندی: {{متن قرآن|كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ * وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ * وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ * كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ}}»<ref>«چه بسیار بوستانها و چشمهها که از خود باز نهادند * و کشتزارها و کاخهایی ارزشمند را * و شادخوارییی که در آن شادمان بودند * بدینگونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۸.</ref> سپس فرمود: ای [[برادر]] تميم، اینها روزی خود [[وارث]] بودند و الان مردهاند و مورثون شدهاند، اینها [[کفران]] نعمتهای خود کردند به دنبال آن نقمتها و [[سختیها]] بر آنها نازل شد. سپس [[حضرت]] در ادامه فرمود: «از [[کفران]] [[نعمتها]] بپرهیزید - این جمله را سه بار تکرار کرد بعد فرمود: نقمت و عقوبتها بر شما وارد خواهد شد»، تا آخر [[حدیث]]<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ كُفْرَ اَلنِّعَمِ لاَ تَحُلَّ بِكُمُ اَلنِّقَمُ}}؛ تاريخ بغداد، ج۹، ص۲۱۳.</ref>از این داستان معلوم میشود او به همراه [[امام]] {{ع}} تا [[صفین]] بوده است.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۲۹۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | |||
{{مدخل وابسته}} | |||
* [[بنیتمیم]] (قبیله) | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۸: | ||
[[رده:اصحاب امام علی]] | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:بنیتمیم]] |