آیه تفقه در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
از دلیلهایی که بر | از دلیلهایی که بر حجّیت خبر واحد، حجّیت فتوای مجتهد در [[حق]] مقلّد، [[وجوب]] تحصیل [[اجتهاد]] و جواز [[تقلید]] اقامه شده، [[آیه تفقه]] است که به کوچ کردن گروهی از [[مردم]] جهت فراگیری احکام و [[معارف دینی]] [[دستور]] میدهد تا در مرحلۀ نخست، خود، آنها را فراگیرند و در مرحلۀ بعد، به سوی قومشان بازگشته، آنان را [[انذار]] کنند. | ||
در تمامی [[جوامع بشری]]، مسئلۀ بی اطلاعی مردم از [[قانون]] و مسئولیتهای ناشی از آن یکی از بزرگترین [[مشکلات]] اجرایی [[قوانین]] و [[اعمال]] اصل [[مسئول]] بودن هر فرد عضو [[جامعه سیاسی]] در برابر قانون است. این مشکل به ویژه در مورد قوانینی که دارای آثار | |||
در تمامی [[جوامع بشری]]، مسئلۀ بی اطلاعی مردم از [[قانون]] و مسئولیتهای ناشی از آن یکی از بزرگترین [[مشکلات]] اجرایی [[قوانین]] و [[اعمال]] اصل [[مسئول]] بودن هر فرد عضو [[جامعه سیاسی]] در برابر قانون است. این مشکل به ویژه در مورد قوانینی که دارای آثار حقوقی و کیفری نیز هست، بیشتر مطرح میشود. میگویند در سال ۱۸۷۰ میلادی قانونی وجود داشته که دادگاهها تا سه [[روز]] پس از انتشار قانون عذر عدم آشنایی با قوانین را میپذیرفتهاند<ref>حقوق جزای عمومی، ص۵۹.</ref>. | |||
[[اسلام]] در مورد [[احکام]] کیفری (حدود) [[جهل]] مرتکب [[جرم]] را به عنوان یک [[شبهه]] در رد و اسقاط [[کیفر]] پذیرفته است ({{عربی|الحدود تدرء بالشبهات}}) حتی در مواردیکه [[جهالت]] شخص مرتکب جرم، از روی [[سهلانگاری]] و [[تقصیر]] باشد. [[فقها]] [[جاهل]] به موضوع و [[حکم]] جرم را چه قاصر و چه مقصر باشد، معاف از کیفر دانستهاند، زیرا که اصل حدود بر پایۀ [[تخفیف]] گذارده شده است<ref>جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۶۷.</ref>. | [[اسلام]] در مورد [[احکام]] کیفری (حدود) [[جهل]] مرتکب [[جرم]] را به عنوان یک [[شبهه]] در رد و اسقاط [[کیفر]] پذیرفته است ({{عربی|الحدود تدرء بالشبهات}}) حتی در مواردیکه [[جهالت]] شخص مرتکب جرم، از روی [[سهلانگاری]] و [[تقصیر]] باشد. [[فقها]] [[جاهل]] به موضوع و [[حکم]] جرم را چه قاصر و چه مقصر باشد، معاف از کیفر دانستهاند، زیرا که اصل حدود بر پایۀ [[تخفیف]] گذارده شده است<ref>جواهر الکلام، ج۴۰، ص۲۶۷.</ref>. | ||
ولی اصولاً اسلام [[آگاهی]] یافتن و [[شناخت]] [[پیام]] [[وحی]] و آگاهی یافتن از [[احکام الهی]] و آثار و مسئولیتهای ناشی از آن را بر همگان لازم دانسته و در قوانین و احکام واجدین شرایط [[تکلیف]] را چه. عالم و چه جاهل یکسان مشمول مقررات شمرده است. | ولی اصولاً اسلام [[آگاهی]] یافتن و [[شناخت]] [[پیام]] [[وحی]] و آگاهی یافتن از [[احکام الهی]] و آثار و مسئولیتهای ناشی از آن را بر همگان لازم دانسته و در قوانین و احکام واجدین شرایط [[تکلیف]] را چه. عالم و چه جاهل یکسان مشمول مقررات شمرده است. | ||
از اینرو کسیکه به دلیل ندانستن [[وظیفه]] و [[مسئولیت]] خود [[تکالیف الهی]] را در زمینههای مختلف [[عبادی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و غیره انجام نداده باشد در مورد جهلش مسئول است و به او گفته میشود: {{عربی|هلا تعلمت؟}} چرا فرا نگرفتی؟ [[قرآن]] صریحاً اعلام میدارد: {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>. | از اینرو کسیکه به دلیل ندانستن [[وظیفه]] و [[مسئولیت]] خود [[تکالیف الهی]] را در زمینههای مختلف [[عبادی]]، [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و غیره انجام نداده باشد در مورد جهلش مسئول است و به او گفته میشود: {{عربی|هلا تعلمت؟}} چرا فرا نگرفتی؟ [[قرآن]] صریحاً اعلام میدارد: {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>. | ||
[[زراره]] میگوید از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم منظور از این [[آیه]] کیانند؟ {{متن حدیث|قَالَ: نَحْنُ. فَقُلْتُ: فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُونَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: وَ نَحْنُ السَّائِلُونَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: فَعَلَيْنَا أَنْ نَسْأَلَكُمْ؟ قَالَ: نَعَمْ}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۸، ص۴۸، ح۲۷.</ref>. | [[زراره]] میگوید از [[امام صادق]] {{ع}} پرسیدم منظور از این [[آیه]] کیانند؟ {{متن حدیث|قَالَ: نَحْنُ. فَقُلْتُ: فَأَنْتُمُ الْمَسْئُولُونَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: وَ نَحْنُ السَّائِلُونَ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْتُ: فَعَلَيْنَا أَنْ نَسْأَلَكُمْ؟ قَالَ: نَعَمْ}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۸، ص۴۸، ح۲۷.</ref>. | ||
امام صادق {{ع}} در پاسخ زراره فرمود: مقصود آیه ماییم. زراره بار دیگر پرسید: پس شما هستید که مورد سؤال و [[پرسش]] قرار میگیرید؟ فرمود: [[بلی]]. بار سوم سؤال کرد: آیا ما هستیم که پرسشکنندهایم؟ فرمود: بلی. زراره برای بار چهارم پرسید: پس بر ما [[واجب]] است که از شما سؤال کنیم؟ فرمود: بلی. | امام صادق {{ع}} در پاسخ زراره فرمود: مقصود آیه ماییم. زراره بار دیگر پرسید: پس شما هستید که مورد سؤال و [[پرسش]] قرار میگیرید؟ فرمود: [[بلی]]. بار سوم سؤال کرد: آیا ما هستیم که پرسشکنندهایم؟ فرمود: بلی. زراره برای بار چهارم پرسید: پس بر ما [[واجب]] است که از شما سؤال کنیم؟ فرمود: بلی. | ||
ولی اگر فرد [[مکلف]] بدون آنکه در کسب [[آگاهی]] و [[علم]] قصوری کرده باشد، نتوانست اطلاع لازم را درباره مسئولیتهای خود کسب کند، چنین مکلفی معذور خواهد بود، زیرا | ولی اگر فرد [[مکلف]] بدون آنکه در کسب [[آگاهی]] و [[علم]] قصوری کرده باشد، نتوانست اطلاع لازم را درباره مسئولیتهای خود کسب کند، چنین مکلفی معذور خواهد بود، زیرا مسئولیتخواهی از [[انسانی]] که [[جاهل]] به [[مسئولیت]] خویش است، حکمیانه نیست و دور از [[عدالت]] خواهد بود. {{متن قرآن|وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا}}<ref>«و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمیکنیم» سوره اسراء، آیه ۱۵.</ref>. | ||
در [[حدیث]] است که: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللَّهَ عَدْلٌ لَا يَجُورُ يَحْتَجُّ عَلَى خَلْقِهِ بِمَا يَعْلَمُونَ}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۸، ص۱۵۱.</ref>. یعنی: زیرا [[خداوند]] [[عادل]] است و [[ظلم]] نمیکند و او بر بندگانش به آنچه میدانند، [[احتجاج]] میکند و از آنها مسئولیت میطلبد. | در [[حدیث]] است که: {{متن حدیث|لِأَنَّ اللَّهَ عَدْلٌ لَا يَجُورُ يَحْتَجُّ عَلَى خَلْقِهِ بِمَا يَعْلَمُونَ}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۸، ص۱۵۱.</ref>. یعنی: زیرا [[خداوند]] [[عادل]] است و [[ظلم]] نمیکند و او بر بندگانش به آنچه میدانند، [[احتجاج]] میکند و از آنها مسئولیت میطلبد. | ||
برای عملی شدن اصل اشتراک عالم و جاهل در [[تکالیف]] و بیرون آمدن جاهل از عذر و عدم [[مسئولیتپذیری]] و در نهایت برای رسیدن به فلسفۀ نهایی [[احکام الهی]] اصل [[تفقه]] و [[انذار]] به عنوان یک وظیفۀ همگانی ( | برای عملی شدن اصل اشتراک عالم و جاهل در [[تکالیف]] و بیرون آمدن جاهل از عذر و عدم [[مسئولیتپذیری]] و در نهایت برای رسیدن به فلسفۀ نهایی [[احکام الهی]] اصل [[تفقه]] و [[انذار]] به عنوان یک وظیفۀ همگانی (واجب کفایی) در [[قرآن]] مطرحشده است به این ترتیب که: بر هر گروهی لازم است که عدهای از آنها برای کسب معرفتهای لازم و [[تحصیل علم]] [[هجرت]] کنند، تا پس از بازگشت مردمشان را بر اساس آنچه تفقه نمودهاند هشدار دهند و از عواقب و مسئولیتهای ناشی از [[علمی]] که فرا میگیرند، بترسانند. تا از طریق این طرح، همگان از تخلفات بپرهیزند (مضمون آیه تفقه و [[انذار]])<ref>{{متن قرآن|فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}} «و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۱، ص۴۴۹-۴۵۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۹.</ref> | ||
بر هر گروهی لازم است که عدهای از آنها برای کسب معرفتهای لازم و [[تحصیل علم]] [[هجرت]] کنند، تا پس از بازگشت مردمشان را بر اساس آنچه تفقه نمودهاند هشدار دهند و از عواقب و مسئولیتهای ناشی از [[علمی]] که فرا میگیرند، بترسانند. تا از طریق این طرح، همگان از تخلفات بپرهیزند (مضمون آیه تفقه و [[انذار]])<ref>{{متن قرآن|فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ}} «و مؤمنان نباید همگی رهسپار (جهاد یا آموختن دانش) شوند؛ اما چرا از هر گروه ایشان دستهای رهسپار نمیگردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند» سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۱، ص۴۴۹-۴۵۱.</ref><ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |