پرش به محتوا

حسد: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ مارس ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حسد در قرآن]] - [[حسد در حدیث]] - [[حسد در نهج البلاغه]] - [[حسد در اخلاق اسلامی]] - [[نفی حسد در معارف و سیره نبوی]] - [[حسد در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی حسد در معارف و سیره سجادی]] - [[حسد در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[حسد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حسد در قرآن]] - [[حسد در حدیث]] - [[حسد در نهج البلاغه]] - [[حسد در اخلاق اسلامی]] - [[نفی حسد در معارف و سیره نبوی]] - [[حسد در معارف دعا و زیارات]] - [[نفی حسد در معارف و سیره سجادی]] - [[حسد در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[حسد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
حسد به‌معنای آرزوی زوال [[نعمت]] از مستحق [[نعمت]] است. اگر [[حسادت]] شدید باشد، فرد افزون بر آرزوی زوال [[نعمت]]، [[تلاش]] می‌کند [[نعمت]] را از اهل آن بگیرد یا او را نابود کند. در فرق بین حسد و [[غبطه]] گفته‌اند: در [[غبطه]] آرزوی زوال از [[صاحب]] [[نعمت]] وجود ندارد، بلکه آن [[نعمت]] را برای خودش [[آرزو]] می‌کند. [[روایت]] شده است که [[مؤمن]] [[غبطه]] می‌خورد، امّا [[منافق]] [[حسادت]] می‌ورزد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 282.</ref>.
«حسد» به‌معنای آرزوی زوال [[نعمت]] از مستحق [[نعمت]] است. اگر [[حسادت]] شدید باشد، فرد افزون بر آرزوی زوال [[نعمت]]، [[تلاش]] می‌کند [[نعمت]] را از اهل آن بگیرد یا او را نابود کند. در فرق بین حسد و [[غبطه]] گفته‌اند: در [[غبطه]] آرزوی زوال از [[صاحب]] [[نعمت]] وجود ندارد، بلکه آن [[نعمت]] را برای خودش [[آرزو]] می‌کند. [[روایت]] شده است که [[مؤمن]] [[غبطه]] می‌خورد، امّا [[منافق]] [[حسادت]] می‌ورزد<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 282.</ref>.


از دیدگاه [[امام]] {{ع}} حسد نوعی [[بیماری]] است و زمانی بروز می‌کند که تجلی نعمتی در کسی دیده شود و [[حسود]] با دیدن آن به وی [[رشک]] برد. این [[بیماری]] زمانی برطرف می‌شود که [[حسود]] یا کسی که به او [[رشک]] برده شده از بین برود. در [[نکوهش]] این [[بیماری]] بیانات هشداردهنده‌ای از [[امام]] {{ع}} [[نقل]] شده که هر یک نشان‌دهنده خطر کشنده این [[بیماری]] است، زیرا این [[بیماری]] [[ایمان]] [[انسان]] را از بین می‌برد و جسم و [[جان]] [[حسود]] را به [[بیماری]] [[مبتلا]] می‌کند و کسی‌که به او [[رشک]] برده شده، در خطر قرار می‌گیرد. [[امام]] می‌فرماید: "[[رشک]] نورزید، زیرا حسد ایما را از بین می‌برد، چنان که [[آتش]] هیزم را می‌سوزاند"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵: {{متن حدیث|وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ}}</ref>. و نیز می‌فرماید:"[[حرص]] و [[تکبر]] و حسد انگیزه افتادن در سایر [[گناهان]] هستند و این سه از بدترین [[عیوب]] به‌شمار می‌آیند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۳: {{متن حدیث|وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در نگاهی دقیق با بیان خطر این [[بیماری]] که [[بیمار]] را از خطر خود غافل می‌کنند:"شگفتا که [[حسودان]] از [[سلامتی]] خود غافل‌اند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶: {{متن حدیث|الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ}}</ref>. و در بیان دیگر می‌فرماید: [[سلامتی بدن]] از کمی [[حسادت]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۴۸: {{متن حدیث|صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در بیان ویژگی [[منافقان]] می‌فرماید: کسانی‌که بر [[آسایش]] [[مردم]] [[رشک]] می‌ورزند؛ و در مورد [[قابیل]] که برادرش [[هابیل]] را کشت، می‌فرماید: [[حسادت]] باعث [[دشمنی]] و [[خودبزرگ‌بینی]] او شد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵: {{متن حدیث|وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 282-283.</ref>.
از دیدگاه [[امام]] {{ع}} حسد نوعی [[بیماری]] است و زمانی بروز می‌کند که تجلی نعمتی در کسی دیده شود و [[حسود]] با دیدن آن به وی [[رشک]] برد. این [[بیماری]] زمانی برطرف می‌شود که [[حسود]] یا کسی که به او [[رشک]] برده شده از بین برود. در [[نکوهش]] این [[بیماری]] بیانات هشداردهنده‌ای از [[امام]] {{ع}} [[نقل]] شده که هر یک نشان‌دهنده خطر کشنده این [[بیماری]] است، زیرا این [[بیماری]] [[ایمان]] [[انسان]] را از بین می‌برد و جسم و [[جان]] [[حسود]] را به [[بیماری]] [[مبتلا]] می‌کند و کسی‌که به او [[رشک]] برده شده، در خطر قرار می‌گیرد. [[امام]] می‌فرماید: "[[رشک]] نورزید، زیرا حسد ایما را از بین می‌برد، چنان که [[آتش]] هیزم را می‌سوزاند"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵: {{متن حدیث|وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ}}</ref>. و نیز می‌فرماید:"[[حرص]] و [[تکبر]] و حسد انگیزه افتادن در سایر [[گناهان]] هستند و این سه از بدترین [[عیوب]] به‌شمار می‌آیند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۳: {{متن حدیث|وَ لَا تَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ يَأْكُلُ الْإِيمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در نگاهی دقیق با بیان خطر این [[بیماری]] که [[بیمار]] را از خطر خود غافل می‌کنند:"شگفتا که [[حسودان]] از [[سلامتی]] خود غافل‌اند"<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۱۶: {{متن حدیث|الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ، عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ}}</ref>. و در بیان دیگر می‌فرماید: [[سلامتی بدن]] از کمی [[حسادت]] است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۴۸: {{متن حدیث|صِحَّةُ الْجَسَدِ، مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در بیان ویژگی [[منافقان]] می‌فرماید: کسانی‌که بر [[آسایش]] [[مردم]] [[رشک]] می‌ورزند؛ و در مورد [[قابیل]] که برادرش [[هابیل]] را کشت، می‌فرماید: [[حسادت]] باعث [[دشمنی]] و [[خودبزرگ‌بینی]] او شد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵: {{متن حدیث|وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ}}</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 282-283.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش