پرش به محتوا

تفسیر عرفانی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'عرفان نظری' به 'عرفان نظری'
جز (جایگزینی متن - 'درهم آمیختگی' به 'درهم‌آمیختگی')
جز (جایگزینی متن - 'عرفان نظری' به 'عرفان نظری')
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
تفسیر عرفانی به لحاظ روش و رویکرد تأویلی با برخی مشرب‌های [[فلسفی]] و [[کلامی]] همچون مشرب [[شیعی]] وجه اشتراک دارد<ref>تمدن اسلامی در قرن چهارم، ج ۱، ص۲۲۷. </ref>. از نظر [[تفکر شیعی]]، [[ضرورت]] [[تأویل]] را نمی‌توان [[انکار]] کرد؛ اما مصداق بارز [[آگاهان به تأویل]] [[آیات]]، بر مبنای [[روایات]] صحیح و [[موثق]]، [[اهل بیت]] {{ع}} و [[راسخان]] در علم‌اند.
تفسیر عرفانی به لحاظ روش و رویکرد تأویلی با برخی مشرب‌های [[فلسفی]] و [[کلامی]] همچون مشرب [[شیعی]] وجه اشتراک دارد<ref>تمدن اسلامی در قرن چهارم، ج ۱، ص۲۲۷. </ref>. از نظر [[تفکر شیعی]]، [[ضرورت]] [[تأویل]] را نمی‌توان [[انکار]] کرد؛ اما مصداق بارز [[آگاهان به تأویل]] [[آیات]]، بر مبنای [[روایات]] صحیح و [[موثق]]، [[اهل بیت]] {{ع}} و [[راسخان]] در علم‌اند.


[[هدف]] اصلی در این [[شیوه تفسیری]]، [[تطبیق]] اندیشه‌های [[عرفان]] نظری همچون [[وحدت وجود]] با [[آیات قرآن]] است<ref>التفسیر و المفسرون، معرفت، ج۲، ص۵۷۷؛ مکتب تفسیر اشاری، ص۱۷۴.</ref>. در کنار این رویکرد تأویلی، شیخ اکبر به نوع دیگری از [[تفسیر]] پایبند است که آن [[تفسیر اشاری]] ـ رمزی است. عارفانی چون [[ابن عربی]] [[فهم]] خود را از [[قرآن کریم]] نوعی [[الهام]] و [[معرفتی]] [[وحی]] گونه تلقی می‌‌کنند. اگر در [[تفسیر ابن عربی]] از روش تفسیر اشاری [[سخن]] می‌‌رود دقیقاً همین مفهوم مراد است. ابن عربی [[تنزیل]] اصلی [[قرآن]] بر [[پیامبر]] را از سوی [[خداوند]] دانسته، به موازات آن تنزیل فهم آن بر [[دل]] [[مؤمنان]] نیز به [[باور]] او از ناحیه خداوند است. ابن عربی فهمی از قرآن را معتبر می‌‌داند که خداوند بر اهلش ارزانی می‌‌کند. در چنین نگرشی وی از سخن [[بایزید بسطامی]] که گفته بود: {{عربی|حدثنی قلبی عن إلهی}} اثر پذیرفته بود. ابن عربی جریان [[افاضه الهی]] را مستمر دانسته، [[معتقد]] است [[فیض الهی]] و بشارت‌های [[روحانی]] هرگز پایان نمی‌پذیرند<ref>الفتوحات المکیه، ج ۱، ص۲۸۰.</ref>. ابن عربی ادعا می‌‌کند هرچه بر زبان [[اهل]] [[حقیقت]] ([[عارفان]] و صوفیان) از معانی اشاری قرآن جاری می‌‌شود در واقع شرح مراد خداوند است. به نظر او اینکه اهل [[باطن]] معنایی را که از آیه‌ها به دست می‌‌آورند اشارات می‌‌نامند نه تفسیر برای [[تقیه]] است، چون از علمای ظاهری و [[فقیهان]] می‌‌هراسند<ref> الفتوحات المکیه، ج ۱، ص۲۷۹.</ref>.<ref>[[محسن قاسم‌پور|قاسم‌پور، محمد]]، [[تفسیر عرفانی - قاسم‌پور (مقاله)|مقاله «تفسیر عرفانی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
[[هدف]] اصلی در این [[شیوه تفسیری]]، [[تطبیق]] اندیشه‌های [[عرفان نظری]] همچون [[وحدت وجود]] با [[آیات قرآن]] است<ref>التفسیر و المفسرون، معرفت، ج۲، ص۵۷۷؛ مکتب تفسیر اشاری، ص۱۷۴.</ref>. در کنار این رویکرد تأویلی، شیخ اکبر به نوع دیگری از [[تفسیر]] پایبند است که آن [[تفسیر اشاری]] ـ رمزی است. عارفانی چون [[ابن عربی]] [[فهم]] خود را از [[قرآن کریم]] نوعی [[الهام]] و [[معرفتی]] [[وحی]] گونه تلقی می‌‌کنند. اگر در [[تفسیر ابن عربی]] از روش تفسیر اشاری [[سخن]] می‌‌رود دقیقاً همین مفهوم مراد است. ابن عربی [[تنزیل]] اصلی [[قرآن]] بر [[پیامبر]] را از سوی [[خداوند]] دانسته، به موازات آن تنزیل فهم آن بر [[دل]] [[مؤمنان]] نیز به [[باور]] او از ناحیه خداوند است. ابن عربی فهمی از قرآن را معتبر می‌‌داند که خداوند بر اهلش ارزانی می‌‌کند. در چنین نگرشی وی از سخن [[بایزید بسطامی]] که گفته بود: {{عربی|حدثنی قلبی عن إلهی}} اثر پذیرفته بود. ابن عربی جریان [[افاضه الهی]] را مستمر دانسته، [[معتقد]] است [[فیض الهی]] و بشارت‌های [[روحانی]] هرگز پایان نمی‌پذیرند<ref>الفتوحات المکیه، ج ۱، ص۲۸۰.</ref>. ابن عربی ادعا می‌‌کند هرچه بر زبان [[اهل]] [[حقیقت]] ([[عارفان]] و صوفیان) از معانی اشاری قرآن جاری می‌‌شود در واقع شرح مراد خداوند است. به نظر او اینکه اهل [[باطن]] معنایی را که از آیه‌ها به دست می‌‌آورند اشارات می‌‌نامند نه تفسیر برای [[تقیه]] است، چون از علمای ظاهری و [[فقیهان]] می‌‌هراسند<ref> الفتوحات المکیه، ج ۱، ص۲۷۹.</ref>.<ref>[[محسن قاسم‌پور|قاسم‌پور، محمد]]، [[تفسیر عرفانی - قاسم‌پور (مقاله)|مقاله «تفسیر عرفانی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>


== موافقان و [[مخالفان]] [[تفسیر عرفانی]] ==
== موافقان و [[مخالفان]] [[تفسیر عرفانی]] ==
خط ۹۷: خط ۹۷:


== نمونه‌ها و آثار تفاسیر مبتنی بر عرفان نظری ==
== نمونه‌ها و آثار تفاسیر مبتنی بر عرفان نظری ==
تفسیر [[رحمة من الرحمن (کتاب)|رحمة من الرحمن]] فراهم آمده از آثار [[قرآنی]] و عرفانی [[ابن عربی]] همچون [[ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن (کتاب)|ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن]]، [[الجمع والتفصیل فی اسرار معانی التنزیل (کتاب)|الجمع والتفصیل فی اسرار معانی التنزیل]]، [[تفسیر القرآن الکریم والفتوحات المکیه (کتاب)|تفسیر القرآن الکریم والفتوحات المکیه]] از جمله تفاسیر مبتنی بر عرفان نظری است<ref>التفسیر و المفسرون، معرفت، ج ۲، ص۵۷۰ - ۵۷۳.</ref>. [[شیخ محمد عبده]] بر این [[باور]] است که تفسیر القرآن الکریم متعلق به عبدالرزاق کاشانی است و انتساب آن به ابن عربی به ادله‌ای درست نیست<ref>التفسیر والمفسرون، ذهبی، ج ۲، ص۴۰۰.</ref>. گرچه برخی دیگر به دلیل همسانی مباحث آن با [[الفتوحات المکیه (کتاب)|الفتوحات المکیه]] انتساب آن را به ابن عربی پذیرفتنی‌تر می‌‌دانند<ref>تفسیر و مفسران، معرفت، ج ۲، ص۴۱۴.</ref>. برخی دیگر از [[تفاسیر]] مهم و مشهور [[عرفان]] نظری عبارت‌اند از [[اعجاز البیان فی کشف بعض اسرار ام القرآن (کتاب)|اعجاز البیان فی کشف بعض اسرار ام القرآن]] از [[صدرالدین قونوی]] در [[تفسیر]] [[سوره حمد]]. او [[قرآن]] را ذوبطون و راه نیل به این بطون و لایه‌های درونی را [[تأویل]] می‌‌داند.
تفسیر [[رحمة من الرحمن (کتاب)|رحمة من الرحمن]] فراهم آمده از آثار [[قرآنی]] و عرفانی [[ابن عربی]] همچون [[ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن (کتاب)|ایجاز البیان فی الترجمة عن القرآن]]، [[الجمع والتفصیل فی اسرار معانی التنزیل (کتاب)|الجمع والتفصیل فی اسرار معانی التنزیل]]، [[تفسیر القرآن الکریم والفتوحات المکیه (کتاب)|تفسیر القرآن الکریم والفتوحات المکیه]] از جمله تفاسیر مبتنی بر عرفان نظری است<ref>التفسیر و المفسرون، معرفت، ج ۲، ص۵۷۰ - ۵۷۳.</ref>. [[شیخ محمد عبده]] بر این [[باور]] است که تفسیر القرآن الکریم متعلق به عبدالرزاق کاشانی است و انتساب آن به ابن عربی به ادله‌ای درست نیست<ref>التفسیر والمفسرون، ذهبی، ج ۲، ص۴۰۰.</ref>. گرچه برخی دیگر به دلیل همسانی مباحث آن با [[الفتوحات المکیه (کتاب)|الفتوحات المکیه]] انتساب آن را به ابن عربی پذیرفتنی‌تر می‌‌دانند<ref>تفسیر و مفسران، معرفت، ج ۲، ص۴۱۴.</ref>. برخی دیگر از [[تفاسیر]] مهم و مشهور [[عرفان نظری]] عبارت‌اند از [[اعجاز البیان فی کشف بعض اسرار ام القرآن (کتاب)|اعجاز البیان فی کشف بعض اسرار ام القرآن]] از [[صدرالدین قونوی]] در [[تفسیر]] [[سوره حمد]]. او [[قرآن]] را ذوبطون و راه نیل به این بطون و لایه‌های درونی را [[تأویل]] می‌‌داند.


تفسیر دیگر، تفسیر [[المحیط الاعظم (کتاب)|المحیط الاعظم]] [[سید حیدر آملی]] است. این تفسیر نیز بر آموزه‌های [[ابن عربی]] مبتنی و تلاشی است در جهت [[تطبیق]] [[تشیع]] و تصوف و جامع [[شریعت]] و [[طریقت]] و [[حقیقت]] است<ref>المحیط الاعظم، ج ۱، ص۱۹۵.</ref>. این اثر در اصل مشتمل بر ۷ مجلد بوده است که تاکنون جز جلد یکم و دوم آنکه به خط خود سید حیدر آملی و در کتابخانه عمومی مرحوم [[آیت الله]] [[نجفی مرعشی]] است، یافت نشده است. المحیط الاعظم مشتمل است بر ۷ مقدمه از جمله در بیان تأویل و تفسیر و فرق میان آنها و [[وجوب عقلی]] و [[نقلی]] [[تأویل قرآن]] است. پس از آن سوره حمد و بخشی از [[سوره بقره]] تفسیر شده است. وی این تفسیر را افاضه‌ای [[غیبی]] به طریقه [[کشف و شهود]] می‌‌داند<ref>ر. ک: تفسیر المحیط الاعظم، «مقدمه».</ref>.<ref>[[محسن قاسم‌پور|قاسم‌پور، محمد]]، [[تفسیر عرفانی - قاسم‌پور (مقاله)|مقاله «تفسیر عرفانی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
تفسیر دیگر، تفسیر [[المحیط الاعظم (کتاب)|المحیط الاعظم]] [[سید حیدر آملی]] است. این تفسیر نیز بر آموزه‌های [[ابن عربی]] مبتنی و تلاشی است در جهت [[تطبیق]] [[تشیع]] و تصوف و جامع [[شریعت]] و [[طریقت]] و [[حقیقت]] است<ref>المحیط الاعظم، ج ۱، ص۱۹۵.</ref>. این اثر در اصل مشتمل بر ۷ مجلد بوده است که تاکنون جز جلد یکم و دوم آنکه به خط خود سید حیدر آملی و در کتابخانه عمومی مرحوم [[آیت الله]] [[نجفی مرعشی]] است، یافت نشده است. المحیط الاعظم مشتمل است بر ۷ مقدمه از جمله در بیان تأویل و تفسیر و فرق میان آنها و [[وجوب عقلی]] و [[نقلی]] [[تأویل قرآن]] است. پس از آن سوره حمد و بخشی از [[سوره بقره]] تفسیر شده است. وی این تفسیر را افاضه‌ای [[غیبی]] به طریقه [[کشف و شهود]] می‌‌داند<ref>ر. ک: تفسیر المحیط الاعظم، «مقدمه».</ref>.<ref>[[محسن قاسم‌پور|قاسم‌پور، محمد]]، [[تفسیر عرفانی - قاسم‌پور (مقاله)|مقاله «تفسیر عرفانی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>
۲۱۸٬۱۳۹

ویرایش