تقلید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
«تقلید» در لغت به معنای وابسته کردن امری به امر دیگر و اتصال میان آنان آمده است<ref>التحقیق، ج ۹، ص ۳۰۶، "قلد".</ref> و به تناسب همین معنا، این واژه در موارد دیگری همچون نهادن چیزی بر گردن دیگری<ref>مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۱۹؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۳۶۵ - ۳۶۷؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۴۰ - ۵۴۱، "قلد".</ref>، بستن [[شمشیر]] به کمر<ref>المصباح، ص ۵۱۳؛ التحقیق، ج ۹، ص ۳۰۶، "قلد".</ref> و کاری را بر عهده کسی گذاشتن<ref>المصباح، ص ۵۱۲ - ۵۱۳؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۳۶۵ - ۳۶۷؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۴۰ - ۵۴۱، "قلد".</ref> به کار رفته است. در اصطلاح عام، تقلید عبارت است از [[پیروی]] کردن از فرد یا افرادی بدون [[تأمل]] و دقت و بدون دریافتن [[حقیقت]] [[امر]]<ref>لغت نامه، ج ۵، ص ۶۸۸۵؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج ۳، ص ۱۸۳۶، "تقلید".</ref> و به تعبیر دیگر، همرنگی با [[جماعت]] و پیروی محض از دیگران در مسائل [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] بدون | «تقلید» در لغت به معنای وابسته کردن امری به امر دیگر و اتصال میان آنان آمده است<ref>التحقیق، ج ۹، ص ۳۰۶، "قلد".</ref> و به تناسب همین معنا، این واژه در موارد دیگری همچون نهادن چیزی بر گردن دیگری<ref>مقاییس اللغه، ج ۵، ص ۱۹؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۳۶۵ - ۳۶۷؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۴۰ - ۵۴۱، "قلد".</ref>، بستن [[شمشیر]] به کمر<ref>المصباح، ص ۵۱۳؛ التحقیق، ج ۹، ص ۳۰۶، "قلد".</ref> و کاری را بر عهده کسی گذاشتن<ref>المصباح، ص ۵۱۲ - ۵۱۳؛ لسان العرب، ج ۳، ص ۳۶۵ - ۳۶۷؛ مجمع البحرین، ج ۳، ص ۵۴۰ - ۵۴۱، "قلد".</ref> به کار رفته است. در اصطلاح عام، تقلید عبارت است از [[پیروی]] کردن از فرد یا افرادی بدون [[تأمل]] و دقت و بدون دریافتن [[حقیقت]] [[امر]]<ref>لغت نامه، ج ۵، ص ۶۸۸۵؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج ۳، ص ۱۸۳۶، "تقلید".</ref> و به تعبیر دیگر، همرنگی با [[جماعت]] و پیروی محض از دیگران در مسائل [[اجتماعی]] و [[اخلاقی]] بدون تصمیمگیری مستقل و مسئولانه<ref>فرهنگ علوم سیاسی، ص ۸۰.</ref>. | ||
در [[علم]] [[فقه]] نیز، تقلید دو اصطلاح دارد: | در [[علم]] [[فقه]] نیز، تقلید دو اصطلاح دارد: | ||
# تقلید در مبحث [[حج]] که به معنای آویختن چیزی برگردن شتر، گاو یا گوسفند به [[نشانه]] [[قربانی]] بودن آن حیوان است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۸، ص ۵۷ - ۵۸؛ المغنی، ج ۳، ص ۵۷۴؛ القاموس الفقهی، ص ۳۰۸.</ref>. | # تقلید در مبحث [[حج]] که به معنای آویختن چیزی برگردن شتر، گاو یا گوسفند به [[نشانه]] [[قربانی]] بودن آن حیوان است<ref>جواهر الکلام، ج ۱۸، ص ۵۷ - ۵۸؛ المغنی، ج ۳، ص ۵۷۴؛ القاموس الفقهی، ص ۳۰۸.</ref>. | ||
# تقلید در مسائل و [[احکام دین]] که برای آن تعاریف گوناگونی ذکر شده است؛ از جمله پذیرش گفته فردی دیگر بدون درخواست [[حجت]] و دلیل<ref>المستصفی، ص ۳۷۰، ۳۷۲؛ معارج الاصول، ص ۱۹۹؛ القاموس الفقهی، ص ۳۰۸.</ref>، | # تقلید در مسائل و [[احکام دین]] که برای آن تعاریف گوناگونی ذکر شده است؛ از جمله پذیرش گفته فردی دیگر بدون درخواست [[حجت]] و دلیل<ref>المستصفی، ص ۳۷۰، ۳۷۲؛ معارج الاصول، ص ۱۹۹؛ القاموس الفقهی، ص ۳۰۸.</ref>، التزام شخص به نظر [[مجتهد]] حتی اگر به فتوای او عمل نکرده باشد<ref>العروة الوثقی، ج ۱، ص ۴؛ التنقیح، ج ۱، ص ۷۸؛ مصباح الاصول، ج ۳، ص ۴۴۷.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]؛ [[تقلید (مقاله)|مقاله «تقلید»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۸.</ref> | ||
== تقلید در [[قرآن]] == | == تقلید در [[قرآن]] == | ||
در قرآن از تقلید ناپسند با تعبیرهای مختلفی یاد شده است؛ مانند [[اقتدا]] و | در قرآن از تقلید ناپسند با تعبیرهای مختلفی یاد شده است؛ مانند [[اقتدا]] و پیروی از نیاکان<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰؛ سوره لقمان، آیه ۲۱؛ سوره مائده، آیه ۱۰۴؛ سوره صافات، آیه ۶۹-۷۰؛ سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>، [[پیروی]] [[ضعیفان]] از [[مستکبران]]<ref>سوره ابراهیم، آیه ۲۱.</ref> و [[پیروی]] از رؤسا و بزرگان [[گمراه]]<ref>سوره احزاب، آیه ۶۷.</ref>. [[آیات قرآن]] ضمن اشاره به تقلید اقوام پیشین و [[اعراب]] [[عصر جاهلی]] از نیاکانشان در [[عقاید]]، [[سنن]] و [[آداب]] خود و [[نکوهش]] این تقلید، آنان را به ترک روش [[باطل]] خود و پذیرش [[آیین حق]] فراخواندهاند. | ||
تقلید به معنای مشهور یعنی [[پیروی]] افراد غیر متخصص از متخصصان نیز با تعابیری گوناگون در [[قرآن کریم]] آمده است؛ از جمله | تقلید به معنای مشهور یعنی [[پیروی]] افراد غیر متخصص از متخصصان نیز با تعابیری گوناگون در [[قرآن کریم]] آمده است؛ از جمله پیروی ناآگاه از عالم<ref>سوره مریم، آیه ۴۳.</ref>، [[پرسش]] از [[اهل ذکر]] و اهل علم<ref>سوره نحل، آیه ۴۳، سوره انبیاء، آیه ۷.</ref>.<ref>[[محمد صادق یوسفی مقدم|یوسفی مقدم، محمد صادق]]؛ [[تقلید (مقاله)|مقاله «تقلید»]]؛ [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] ج۸؛ اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر، تقلید - زراعتیان (مقاله)|مقاله «تقلید»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۴۷۲ ـ ۴۷۶.</ref> | ||
== تقلید در [[ادیان]] و اقوام پیشین == | == تقلید در [[ادیان]] و اقوام پیشین == | ||
تقلید به صورت اصطلاحی [[فقهی]] و اصولی چندان سابقه ای ندارد؛ اما تقلید به معنای "مراجعه فرد غیر متخصص به متخصص و پذیرش دیدگاه وی" اصلی عقلایی است و برای این [[سیره]] [[خردمندان]] نمیتوان مبدأ زمانی خاصی تعیین کرد، زیرا این امر در میان عقلا در همه [[جوامع]] رواج داشته است، هرچند در برخی موارد در تشخیص مصداق صحیح آن [[اشتباه]] کرده و گاه از کسانی تقلید کردهاند که شایستگی و شرایط تقلید را نداشتهاند. [[قرآن کریم]] نمونههایی از آن را ذکر کرده است؛ از جمله: | تقلید به صورت اصطلاحی [[فقهی]] و اصولی چندان سابقه ای ندارد؛ اما تقلید به معنای "مراجعه فرد غیر متخصص به متخصص و پذیرش دیدگاه وی" اصلی عقلایی است و برای این [[سیره]] [[خردمندان]] نمیتوان مبدأ زمانی خاصی تعیین کرد، زیرا این امر در میان عقلا در همه [[جوامع]] رواج داشته است، هرچند در برخی موارد در تشخیص مصداق صحیح آن [[اشتباه]] کرده و گاه از کسانی تقلید کردهاند که شایستگی و شرایط تقلید را نداشتهاند. [[قرآن کریم]] نمونههایی از آن را ذکر کرده است؛ از جمله: | ||
=== تقلید [[مشرکان]] از نیاکان [[گمراه]] خود === | === تقلید [[مشرکان]] از نیاکان [[گمراه]] خود === | ||
برخی مشرکان در [[عقاید]] و [[سلوک]] عملی از پدران و نیاکان خود [[پیروی]] میکردند<ref>سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>. بر اساس برخی [[آیات قرآن]] این گونه تقلید در میان افراد یا اقوام گوناگون رواج داشته است. از جمله [[آزر]] عمو یا جد مادری [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}<ref>التبیان، ج ۹، ص ۱۹۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۳۲؛ الصافی، ج ۴، ص ۳۸۷.</ref> و [[قوم]] آن حضرت<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۱-۵۴.</ref>، [[قوم ثمود]]<ref>سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref>، [[قوم نوح]]<ref>سوره مؤمنون، آیه ۲۴.</ref>، [[قوم عاد]]<ref>سوره اعراف، آیه ۶۵-۷۰.</ref>، اشراف قوم [[فرعون]]<ref>سوره یونس، آیه ۷۸.</ref> و مشرکان [[ | برخی مشرکان در [[عقاید]] و [[سلوک]] عملی از پدران و نیاکان خود [[پیروی]] میکردند<ref>سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>. بر اساس برخی [[آیات قرآن]] این گونه تقلید در میان افراد یا اقوام گوناگون رواج داشته است. از جمله [[آزر]] عمو یا جد مادری [[حضرت ابراهیم]] {{ع}}<ref>التبیان، ج ۹، ص ۱۹۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۳۲؛ الصافی، ج ۴، ص ۳۸۷.</ref> و [[قوم]] آن حضرت<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۱-۵۴.</ref>، [[قوم ثمود]]<ref>سوره هود، آیه ۶۱-۶۲.</ref>، [[قوم نوح]]<ref>سوره مؤمنون، آیه ۲۴.</ref>، [[قوم عاد]]<ref>سوره اعراف، آیه ۶۵-۷۰.</ref>، اشراف قوم [[فرعون]]<ref>سوره یونس، آیه ۷۸.</ref> و مشرکان صدر [[اسلام]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰، سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>. این تقلید ناپسند گاه در [[اصول عقاید]] و [[پرستش]] خدایان بود؛ مانند پرستیدن [[بتها]] به جای [[خدا]]<ref>سوره انبیاء، آیه ۵۲-۵۳؛ سوره شعراء، آیه ۷۰-۷۶.</ref>، [[نفی]] [[نبوت پیامبران]] و [[کتب آسمانی]]<ref>سوره قصص، آیه ۳۶؛ سوره سبأ، آیه ۴۳-۴۵.</ref> و گاهی در مورد فروع و احکام عملی بود؛ مانند جواز برهنه [[طواف]] کردن بر گرد [[کعبه]]<ref>سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>.<ref>جامع البیان، ج ۸، ص ۲۰۱؛ المیزان، ج ۸، ص ۷۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۲۲۵.</ref>، [[حرام]] شمردن گوشت برخی حیوانات [[حلال]] گوشت یا تحریمِ سوار شدن بر آنها<ref>سوره مائده، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۴، ص ۳۸؛ فقه القرآن، ج ۲، ص ۲۹۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۳۳۵ - ۳۳۶.</ref>؛ ولی [[قرآن کریم]] تقلید [[مشرکان]] در مسائل [[دینی]] از نیاکان را به [[ادله]]ای متعدد از جمله [[ناآگاهی]] تقلید شوندگان از [[عقاید]] و [[دستورات]] دینی صحیح<ref>سوره مائده، آیه ۱۰۴؛ سوره اعراف، آیه ۲۸.</ref>، [[گمراهی]] آنان از راه [[حق]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰.</ref> و بیبهره بودن آنان از [[اندیشه]] و [[تعقل]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۷۰؛ سوره مائده، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref> [[باطل]] شمرده و چنین تقلیدهایی را در واقع پذیرش [[دعوت]] [[شیطان]] دانسته است<ref>سوره لقمان، آیه ۲۱.</ref> | ||
=== تقلید عوام [[یهود]] از [[عالمان]] [[گمراه]] خود === | === تقلید عوام [[یهود]] از [[عالمان]] [[گمراه]] خود === | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== تقلید پس از [[اسلام]] == | == تقلید پس از [[اسلام]] == | ||
پس از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، نه تنها شیوه خردمندانه تقلید یعنی رجوع به متخصص در مسائل [[دینی]] ممنوع نشد، بلکه [[مسلمانان]] به تقلید صحیح ترغیب شدند؛ از جمله در برخی [[آیات]]، [[ناآگاهان]] از [[علوم دینی]] [[مأمور]] شدهاند که از عالمان بپرسند<ref>سوره نحل، آیه ۴۳؛ سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> و در آیهای دیگر به مسلمانان توصیه شده که گروهی از آنان برای | پس از [[بعثت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، نه تنها شیوه خردمندانه تقلید یعنی رجوع به متخصص در مسائل [[دینی]] ممنوع نشد، بلکه [[مسلمانان]] به تقلید صحیح ترغیب شدند؛ از جمله در برخی [[آیات]]، [[ناآگاهان]] از [[علوم دینی]] [[مأمور]] شدهاند که از عالمان بپرسند<ref>سوره نحل، آیه ۴۳؛ سوره انبیاء، آیه ۷.</ref> و در آیهای دیگر به مسلمانان توصیه شده که گروهی از آنان برای فهم [[معارف دین]] به مراکز [[علمی]] [[هجرت]] کنند تا پس از بازگشت به سوی [[قوم]] خویش آنان را [[راهنمایی]] کنند<ref>سوره توبه، آیه ۱۲۲.</ref>. برپایه این رهنمود [[قرآنی]]، مسلمانان در عهد پیامبر {{صل}} برای فرا گرفتن [[احکام دین]] به [[مدینه]] میآمدند و پس از بازگشت به سرزمین خود احکام دین را به دیگران میآموختند<ref>فتح الباری، ج ۴، ص ۸۱.</ref>. | ||
[[رجوع به عالمان]] [[دین]] پس از عصر پیامبر {{صل}} نیز ادامه داشت، هرچند با توجه به پیدایش [[مذاهب]] گوناگون [[اسلامی]]، شیوههای متفاوتی داشت. [[شیعیان]] در زمان امامان {{ع}} کمتر نیاز به تقلید داشتند و [[احکام دین]] را به طور مستقیم از آنان میگرفتند؛ ولی با این وجود، آنان به عللی، از جمله وجود فاصله زیاد میان [[بلاد اسلامی]] و دسترسی نداشتن همگان به [[اهل بیت]] {{ع}}، وجود [[تقیه]] در برخی موارد، دشواریِ مراجعه مستقیم شیعیان به [[امامان]] {{ع}} و برای ترویج موضوع تقلید در میان [[شیعه]]، شیعیان را برای | [[رجوع به عالمان]] [[دین]] پس از عصر پیامبر {{صل}} نیز ادامه داشت، هرچند با توجه به پیدایش [[مذاهب]] گوناگون [[اسلامی]]، شیوههای متفاوتی داشت. [[شیعیان]] در زمان امامان {{ع}} کمتر نیاز به تقلید داشتند و [[احکام دین]] را به طور مستقیم از آنان میگرفتند؛ ولی با این وجود، آنان به عللی، از جمله وجود فاصله زیاد میان [[بلاد اسلامی]] و دسترسی نداشتن همگان به [[اهل بیت]] {{ع}}، وجود [[تقیه]] در برخی موارد، دشواریِ مراجعه مستقیم شیعیان به [[امامان]] {{ع}} و برای ترویج موضوع تقلید در میان [[شیعه]]، شیعیان را برای دریافت احکام به شماری از [[اصحاب]] خود ارجاع میدادند<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰ - ۱۵۰؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۷، ص ۳۱۳ ـ ۳۱۵؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۵۱.</ref>؛ گاه نیز اصحاب را برای [[فتوا]] دادن به حضور در [[مساجد]] و مراکز عمومی ترغیب میکردند<ref>وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۲۳۴؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۱۲۲؛ میزان الحکمه، ج ۳، ص ۲۳۷۳.</ref>. | ||
پیش از آغاز عصر غیبت و قطع | پیش از آغاز عصر غیبت و قطع ارتباط مستقیم شیعیان با امامان خویش، [[امام حسن عسکری]]<ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۶۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۳۱؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۸۸.</ref> و [[امام عصر]] {{ع}}<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰؛ الاحتجاج، ج ۲، ص ۲۸۳؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۹۰.</ref> با ذکر اوصافی خاص برای [[عالمان دین]]، شیعیان را به تقلید از آنان [[فرمان]] دادند و آنان را از [[پیروی]] از دیگران برحذر داشتند. برپایه این [[احادیث]]، فقهای واجد شرایط، [[مرجع]] شیعیان در تقلید قرار گرفتند و [[سنّت]] تقلید به تدریج در میان شیعیان رواج یافت و آثار گوناگونی در این موضوع نگاشته شد<ref>رسائل المرتضی، ج ۱، ص ۳۸ - ۴۵؛ ر. ک: الاجتهاد والتقلید، خویی.</ref>. | ||
در میان [[اهل سنت]] نیز موضوع تقلید از [[عالمان]] پس از عصر [[پیامبراکرم]] {{صل}} مطرح بود. برخی مؤلفان، فقه اهل سنت را از این جهت به ۴ دوره تقسیم کردهاند<ref>تاریخ حصر الاجتهاد، ص ۱۹ - ۲۷؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۹۰.</ref>: | در میان [[اهل سنت]] نیز موضوع تقلید از [[عالمان]] پس از عصر [[پیامبراکرم]] {{صل}} مطرح بود. برخی مؤلفان، فقه اهل سنت را از این جهت به ۴ دوره تقسیم کردهاند<ref>تاریخ حصر الاجتهاد، ص ۱۹ - ۲۷؛ دانشنامه جهان اسلام، ج ۷، ص ۷۹۰.</ref>: |