حزب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حزب در لغت]] - [[حزب در قرآن]] - [[حزب در فقه سیاسی]] - [[حزب در حقوق اسلامی]] | پرسش مرتبط =}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[حزب در لغت]] - [[حزب در قرآن]] - [[حزب در فقه سیاسی]] - [[حزب در حقوق اسلامی]] - [[حزب در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط =}} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
حزب در لغت به معنای دسته و گروه، عبارت است از گروهی از افراد [[جامعه]] که با یکدیگر [[متحد]] شده و بر مبنای اصول خاصی - که مورد قبول همه آنهاست - در جهت [[حفظ]] و توسعه [[منافع]] حزبی خود میکوشند<ref>برک، ادموند، نقل از احزاب سیاسی، ص۳۴.</ref>. در [[اسلام]] نیز، از واژۀ حزب سخن به میان آمده و [[قرآن کریم]]، تنها حزب قابل [[رستگاری]] را "[[حزب الله]]" میداند {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} <ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>. [[حزب الله]]، طیف گستردۀ [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است که کلیه نیروهای [[مسلمان]] و [[معتقد]] را شامل میگردد<ref>ر. ک: اصول کافی، ج۲، ص۱۸.</ref>. در [[صدر اسلام]] نیز، [[احزاب]] به همین معنا (گروهها) به کار میرفت. نمونه بازر آن، [[جنگ]] "[[خندق]]" در [[سال پنجم هجری]]، بود که به خاطر [[همبستگی]] و ائتلاف [[سیاسی]] نظامی گروههای مختلفی، نظیر [[مشرکین]] [[مکه]] به [[رهبری]] [[قریش]]، [[یهودیان]] [[مدینه]] همچون [[قبیله غطفان]] همراه اهالی نجد، [[قبیله بنی قریظه]] و غیر آنها، برای مقابله با [[مسلمانان]] به "[[جنگ احزاب]]" مشهور گشت<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۱؛ سیرۀ ابن هشام، ج۲، ص۲۱۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۳؛ سیره حلبی، ج۲، ص۳۳۵؛ فروغ ابدیت، ج۲، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۱.</ref> | حزب در لغت به معنای دسته و گروه، عبارت است از گروهی از افراد [[جامعه]] که با یکدیگر [[متحد]] شده و بر مبنای اصول خاصی - که مورد قبول همه آنهاست - در جهت [[حفظ]] و توسعه [[منافع]] حزبی خود میکوشند<ref>برک، ادموند، نقل از احزاب سیاسی، ص۳۴.</ref>. در [[اسلام]] نیز، از واژۀ حزب سخن به میان آمده و [[قرآن کریم]]، تنها حزب قابل [[رستگاری]] را "[[حزب الله]]" میداند {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}} <ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>. [[حزب الله]]، طیف گستردۀ [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] است که کلیه نیروهای [[مسلمان]] و [[معتقد]] را شامل میگردد<ref>ر. ک: اصول کافی، ج۲، ص۱۸.</ref>. در [[صدر اسلام]] نیز، [[احزاب]] به همین معنا (گروهها) به کار میرفت. نمونه بازر آن، [[جنگ]] "[[خندق]]" در [[سال پنجم هجری]]، بود که به خاطر [[همبستگی]] و ائتلاف [[سیاسی]] نظامی گروههای مختلفی، نظیر [[مشرکین]] [[مکه]] به [[رهبری]] [[قریش]]، [[یهودیان]] [[مدینه]] همچون [[قبیله غطفان]] همراه اهالی نجد، [[قبیله بنی قریظه]] و غیر آنها، برای مقابله با [[مسلمانان]] به "[[جنگ احزاب]]" مشهور گشت<ref>المغازی، ج۲، ص۴۴۱؛ سیرۀ ابن هشام، ج۲، ص۲۱۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۳؛ سیره حلبی، ج۲، ص۳۳۵؛ فروغ ابدیت، ج۲، ص۱۲۲.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۱.</ref> |