پرش به محتوا

گستره عصمت امام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر می‌رسد این مسأله تا [[زمان]] [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از [[گناهان صغیره]] و کبیره، تفکیک [[عصمت پیامبران]] مطرح و به [[عصمت امام]] نیز کشیده شد<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>  
بحث از [[قلمرو عصمت]] [[امام]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از تصدی منصب امامت و پس از آن تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در دوران حضور بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است. به نظر می‌رسد این مسأله تا [[زمان]] [[شیخ صدوق]] مطرح نبوده و در طول حیات [[فکری]] ایشان به تبع بحث از [[گناهان صغیره]] و کبیره، تفکیک [[عصمت پیامبران]] مطرح و به [[عصمت امام]] نیز کشیده شد<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹.</ref>  


اگرچه [[شیخ صدوق]] در آثار خود از واژگان گناه کبیره و صغیره استفاده کرده، هیچ معیاری برای تفکیک میان آن دو ارائه نکرده است. وی درباره اینکه آیا [[امام]] {{ع}} از [[گناهان کبیره]] و صغیره (پیش از تصدی منصب امامت) [[معصوم]] است یا نه، به گونه‌ای سخن گفته که عده‌ای از محققان را بر آن داشته است که او [[معتقد]] به [[عصمت امام]] در این محدوده زمانی نیست<ref>ر.ک: مهدی فرمانیان، مقاله عصمت امام، ص۱۸.</ref>. از آنجا که شیخ صدوق افزون بر تألیفاتی در حوزه [[کلام]] و [[عقاید]]، آثار فراوانی در حوزه [[حدیث]] نیز دارد، و برخورد و با این [[احادیث]] در برخی از آثارش نشان می‌دهد که مضمون و محتوای آنها را پذیرفته است، برای یافتن دیدگاه او لازم است افزون بر تحقیق در عبارات و کلماتش، سراغ [[روایات]] نقل شده به دست او نیز برویم.
اگرچه [[شیخ صدوق]] در آثار خود از واژگان گناه کبیره و صغیره استفاده کرده، هیچ معیاری برای تفکیک میان آن دو ارائه نکرده است. وی درباره اینکه آیا [[امام]] {{ع}} از [[گناهان کبیره]] و صغیره (پیش از تصدی منصب امامت) [[معصوم]] است یا نه، به گونه‌ای سخن گفته که عده‌ای از محققان را بر آن داشته است که او [[معتقد]] به [[عصمت امام]] در این محدوده زمانی نیست<ref>ر.ک: [[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۸.</ref>. از آنجا که شیخ صدوق افزون بر تألیفاتی در حوزه [[کلام]] و [[عقاید]]، آثار فراوانی در حوزه [[حدیث]] نیز دارد، و برخورد و با این [[احادیث]] در برخی از آثارش نشان می‌دهد که مضمون و محتوای آنها را پذیرفته است، برای یافتن دیدگاه او لازم است افزون بر تحقیق در عبارات و کلماتش، سراغ [[روایات]] نقل شده به دست او نیز برویم.


کلمات شیخ صدوق در این باره را با این مقدمه می‌توان در دو بخش بررسی کرد: روایات نقل شده از او عبارت‌های خود او.
کلمات شیخ صدوق در این باره را با این مقدمه می‌توان در دو بخش بررسی کرد: روایات نقل شده از او عبارت‌های خود او.
خط ۳۸: خط ۳۸:




هر دو احتمال، مؤیدهایی دارند. برای نمونه، اینکه مقصود از {{عربی|اوائل امورهم}} را امر امامت و نبوت بدانیم، قرینه‌ای دارد و آن این است که اگر مقصود از آن را همه ادوار زندگی بدانیم، ادامه عبارت، یعنی عدم انتساب نقص و [[عصیان]] و جهل به امامان در همه ادوار زندگی، با نظریات شیخ صدوق در باب [[علم امام]] که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، منافات دارد، و از همین روست که عده‌ای از محققان، با استناد به این عبارت، ایشان را قایل به [[معصوم]] نبودن [[امام]]، پیش از تصدی منصب امامت دانسته‌اند<ref>مهدی فرمانیان، مقاله عصمت امام، ص۱۸.</ref> و اگر مقصود از {{عربی|اوائل أمورهم}} را همه دوره‌های [[زندگی]] بدانیم، قرینه‌ای برای آن وجود دارد که همان آمدن {{عربی|و اواخرهم}} در ادامه عبارت است؛ بدین معنا که اگر مقصود تنها دوران [[نبوت]] و [[امامت]] بود، نیازی به آوردن {{عربی|اواخرهم}} نبود، و تفکیک میان دوران نبوت و امامت، به معنای [[عصمت]] در بخشی از آن و معصوم نبودن در بخشی دیگر، بی‌معناست.
هر دو احتمال، مؤیدهایی دارند. برای نمونه، اینکه مقصود از {{عربی|اوائل امورهم}} را امر امامت و نبوت بدانیم، قرینه‌ای دارد و آن این است که اگر مقصود از آن را همه ادوار زندگی بدانیم، ادامه عبارت، یعنی عدم انتساب نقص و [[عصیان]] و جهل به امامان در همه ادوار زندگی، با نظریات شیخ صدوق در باب [[علم امام]] که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، منافات دارد، و از همین روست که عده‌ای از محققان، با استناد به این عبارت، ایشان را قایل به [[معصوم]] نبودن [[امام]]، پیش از تصدی منصب امامت دانسته‌اند<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۸.</ref> و اگر مقصود از {{عربی|اوائل أمورهم}} را همه دوره‌های [[زندگی]] بدانیم، قرینه‌ای برای آن وجود دارد که همان آمدن {{عربی|و اواخرهم}} در ادامه عبارت است؛ بدین معنا که اگر مقصود تنها دوران [[نبوت]] و [[امامت]] بود، نیازی به آوردن {{عربی|اواخرهم}} نبود، و تفکیک میان دوران نبوت و امامت، به معنای [[عصمت]] در بخشی از آن و معصوم نبودن در بخشی دیگر، بی‌معناست.




خط ۵۷: خط ۵۷:
# ثانیاً، اگرچه این روایات را در [[اختیار]] داریم، و براساس آنها باید مدعی شویم که [[علم]] و عصمت امام پس از تصدی منصب امامت، امری ضروری است؛ ولی درباره پیش از آن، باید توقف کرد<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۰. عبارت ایشان به طور کامل چنین است: {{عربی|فأما الوصف لهم بالكمال في كل أحوالهم فإن المقطوع به كمالهم في جميع أحوالهم التي كانوا فيها حججا لله تعالى على خلقه و قد جاء الخبر بأن رسول الله {{صل}} و الأئمة {{عم}} من ذريته كانوا حججا لله تعالى منذ أكمل عقولهم إلى أن قبضهم و لم يكن لهم قبل أحوال التكليف أحوال نقص و جهل فإنهم يجرون مجرى عيسى و يحيى {{عم}} في حصول الكمال لهم مع صغر السن و قبل بلوغ الحلم. و هذا أمر تجوزه العقول و لا تنكره و ليس إلى تكذيب الأخبار سبيل و الوجه أن نقطع على كمالهم {{ع}} في العلم و العصمة في أحوال النبوة و الإمامة و نتوقف فيما قبل ذلك و هل كانت أحوال نبوة و إمامة أم لا و نقطع على أن العصمة لازمة لهم منذ أكمل الله تعالى عقولهم إلى أن قبضهم {{ع}}}}.</ref>.
# ثانیاً، اگرچه این روایات را در [[اختیار]] داریم، و براساس آنها باید مدعی شویم که [[علم]] و عصمت امام پس از تصدی منصب امامت، امری ضروری است؛ ولی درباره پیش از آن، باید توقف کرد<ref>محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۱۳۰. عبارت ایشان به طور کامل چنین است: {{عربی|فأما الوصف لهم بالكمال في كل أحوالهم فإن المقطوع به كمالهم في جميع أحوالهم التي كانوا فيها حججا لله تعالى على خلقه و قد جاء الخبر بأن رسول الله {{صل}} و الأئمة {{عم}} من ذريته كانوا حججا لله تعالى منذ أكمل عقولهم إلى أن قبضهم و لم يكن لهم قبل أحوال التكليف أحوال نقص و جهل فإنهم يجرون مجرى عيسى و يحيى {{عم}} في حصول الكمال لهم مع صغر السن و قبل بلوغ الحلم. و هذا أمر تجوزه العقول و لا تنكره و ليس إلى تكذيب الأخبار سبيل و الوجه أن نقطع على كمالهم {{ع}} في العلم و العصمة في أحوال النبوة و الإمامة و نتوقف فيما قبل ذلك و هل كانت أحوال نبوة و إمامة أم لا و نقطع على أن العصمة لازمة لهم منذ أكمل الله تعالى عقولهم إلى أن قبضهم {{ع}}}}.</ref>.


این دو نظریه، ممکن است در آغاز [[متعارض]] بنمایند؛ همان‌گونه که بر همین اساس، عده‌ای از محققان با توجه به نظریه دوم، شیخ مفید را کسی دانسته‌اند که درباره عصمت امام پیش از تصدی منصب امامت، [[اعتقاد]] راسخی ندارد<ref>مهدی فرمانیان، مقاله عصمت امام، ص۱۹.</ref>؛ ولی به نظر می‌رسد از میان برداشتن [[تعارض]] ظاهری این دو نظریه، چندان مشکل نباشد؛ زیرا با توجه به نظریه دوم می‌توان شیخ مفید را بر این [[باور]] دانست که بر اساس [[حکم عقل]]، [[امام]] {{ع}} ضرورتاً پس از تصدی منصب امامت از [[ارتکاب گناهان]] [[معصوم]] است. بر اساس نظریه اول نیز [[شیخ مفید]] می‌پذیرد که روایاتی هست که بر اساس آنها [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} به طور کلی از همه [[گناهان]]، پیش و پس از تصدی منصب امامت معصوم‌اند. با وجود این، چنین اخباری یقین‌آور نیست، و با توجه به آنکه [[عقل]] نیز درباره [[عصمت پیامبر اکرم]] {{صل}} و امامان پاک {{عم}} از گناهان پیش از تصدی منصب [[نبوت]] و [[امامت]] حکمی ندارد، باید در این باره توقف کرد.
این دو نظریه، ممکن است در آغاز [[متعارض]] بنمایند؛ همان‌گونه که بر همین اساس، عده‌ای از محققان با توجه به نظریه دوم، شیخ مفید را کسی دانسته‌اند که درباره عصمت امام پیش از تصدی منصب امامت، [[اعتقاد]] راسخی ندارد<ref>[[مهدی فرمانیان|فرمانیان، مهدی]]، [[عصمت امامان شیعه (مقاله)|عصمت امامان شیعه]]، [[معارف کلامی شیعه (کتاب)|معارف کلامی شیعه]]، ص۱۹.</ref>؛ ولی به نظر می‌رسد از میان برداشتن [[تعارض]] ظاهری این دو نظریه، چندان مشکل نباشد؛ زیرا با توجه به نظریه دوم می‌توان شیخ مفید را بر این [[باور]] دانست که بر اساس [[حکم عقل]]، [[امام]] {{ع}} ضرورتاً پس از تصدی منصب امامت از [[ارتکاب گناهان]] [[معصوم]] است. بر اساس نظریه اول نیز [[شیخ مفید]] می‌پذیرد که روایاتی هست که بر اساس آنها [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} به طور کلی از همه [[گناهان]]، پیش و پس از تصدی منصب امامت معصوم‌اند. با وجود این، چنین اخباری یقین‌آور نیست، و با توجه به آنکه [[عقل]] نیز درباره [[عصمت پیامبر اکرم]] {{صل}} و امامان پاک {{عم}} از گناهان پیش از تصدی منصب [[نبوت]] و [[امامت]] حکمی ندارد، باید در این باره توقف کرد.


با وجود این، شیخ مفید در برخی دیگر از آثار خود به گونه‌ای دیگر سخن گفته است. ایشان در کتاب اوائل المقالات بر این نکته تصریح می‌کند که ارتکاب برخی از گناهان [[صغیره]]، پیش از تصدی منصب امامت برای امام جایز است<ref>{{عربی|الأئمة القائمين مقام الانبياء... معصومون كعصمة الانبياء و انهم لا يجوز منهم صغيرة الا ما قدمت ذكر جوازه على الانبياء...}}محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۵.</ref>.
با وجود این، شیخ مفید در برخی دیگر از آثار خود به گونه‌ای دیگر سخن گفته است. ایشان در کتاب اوائل المقالات بر این نکته تصریح می‌کند که ارتکاب برخی از گناهان [[صغیره]]، پیش از تصدی منصب امامت برای امام جایز است<ref>{{عربی|الأئمة القائمين مقام الانبياء... معصومون كعصمة الانبياء و انهم لا يجوز منهم صغيرة الا ما قدمت ذكر جوازه على الانبياء...}}محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، اوائل المقالات، ص۶۵.</ref>.
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش