پرش به محتوا

یاری خواستن امام علی از کوفیان‌: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
شرح [[نهج البلاغة]]- به [[نقل]] از [[ابو مخنف]]-: وقتی [[ابو موسی]]، [[سخنرانی]] [[حسن]] {{ع}} و [[عمار]] را شنید، به پا خاست و بر [[منبر]] رفت و گفت: سپاسْ از آنِ خدایی است که ما را به واسطه [[محمد]] {{صل}} گرامی داشت و پس از جدایی، ما را جمع کرد و پس از [[دشمنی]]، ما را [[برادر]] و [[دوستدار]] یکدیگر قرار داد و بر ما [[خون]] و [[ثروت]] یکدیگر را [[حرام]] گردانید. [[خداوند سبحان]] فرمود: "و اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید" و فرمود: "و هر کسی عمداً مؤمنی را بکشد، کیفرش [[دوزخ]] است که در آن، ماندگار خواهد بود". پس ای [[بندگان خدا]]! از [[خداوند]]، [[پروا]] کنید، سلاحتان را بر [[زمین]] گذارید و از کشتن برادرانتان خودداری ورزید<ref>شرح نهج البلاغة، ج ۱۴، ص ۱۴.</ref>.
شرح [[نهج البلاغة]]- به [[نقل]] از [[ابو مخنف]]-: وقتی [[ابو موسی]]، [[سخنرانی]] [[حسن]] {{ع}} و [[عمار]] را شنید، به پا خاست و بر [[منبر]] رفت و گفت: سپاسْ از آنِ خدایی است که ما را به واسطه [[محمد]] {{صل}} گرامی داشت و پس از جدایی، ما را جمع کرد و پس از [[دشمنی]]، ما را [[برادر]] و [[دوستدار]] یکدیگر قرار داد و بر ما [[خون]] و [[ثروت]] یکدیگر را [[حرام]] گردانید. [[خداوند سبحان]] فرمود: "و اموالتان را میان خودتان به ناروا مخورید" و فرمود: "و هر کسی عمداً مؤمنی را بکشد، کیفرش [[دوزخ]] است که در آن، ماندگار خواهد بود". پس ای [[بندگان خدا]]! از [[خداوند]]، [[پروا]] کنید، سلاحتان را بر [[زمین]] گذارید و از کشتن برادرانتان خودداری ورزید<ref>شرح نهج البلاغة، ج ۱۴، ص ۱۴.</ref>.


== فرستادن اشتر برای رویارویی با [[فتنه]] ابو [[موسی‌]]==
== فرستادن اشتر برای رویارویی با [[فتنه]] [[ابوموسی‌]]==
[[امام علی]] {{ع}} به [[سپاه]] [[کوفه]] در کنار [[سپاه]] خود، نیاز داشت تا با قاطعیتِ تمام‌تر حرکت [[ناکثین]] را درهم شکند؛ اما جلوگیری [[ابو موسی]] از [[بسیج]] [[مردم کوفه]]، [[مانع]] حرکت آنان برای [[یاری امام]] {{ع}} شد. [[مالک اشتر]]، توان بازکردن این گره را داشت؛ زیرا پس از آنکه [[امام]] {{ع}} [[تصمیم]] داشت [[ابو موسی]] را به همراه سایر [[کارگزاران]] [[عثمان]] [[عزل]] نماید، او بود که به [[امیر مؤمنان]]، باقی‌گذاردن [[ابو موسی]] را در [[منصب]] [[زمامداری]] [[کوفه]] پیشنهاد کرده بود. برخی اسناد [[تاریخی]] تصریح می‌کنند که [[امام علی]] {{ع}} به اشتر فرمود: "تو درباره [[ابو موسی]] وساطت کردی که او را در [[کوفه]] ابقا کنم. اینک برو و آنچه را خراب کرده‌ای، [[اصلاح]] کن"<ref>شرح نهج البلاغة، ج ۱۴، ص ۲۰.</ref>. اما از روایتی که [[نصر]] بن مُزاحم آورده، چنین برمی‌آید که مالک، خود به [[امام]] {{ع}} پیشنهاد داد که به [[کوفه]] رود و آنچه را [[ابوموسی]] بر هم ریخته، [[اصلاح]] نماید.
[[امام علی]] {{ع}} به [[سپاه]] [[کوفه]] در کنار [[سپاه]] خود، نیاز داشت تا با قاطعیتِ تمام‌تر حرکت [[ناکثین]] را درهم شکند؛ اما جلوگیری [[ابو موسی]] از [[بسیج]] [[مردم کوفه]]، [[مانع]] حرکت آنان برای [[یاری امام]] {{ع}} شد. [[مالک اشتر]]، توان بازکردن این گره را داشت؛ زیرا پس از آنکه [[امام]] {{ع}} [[تصمیم]] داشت [[ابو موسی]] را به همراه سایر [[کارگزاران]] [[عثمان]] [[عزل]] نماید، او بود که به [[امیر مؤمنان]]، باقی‌گذاردن [[ابو موسی]] را در [[منصب]] [[زمامداری]] [[کوفه]] پیشنهاد کرده بود. برخی اسناد [[تاریخی]] تصریح می‌کنند که [[امام علی]] {{ع}} به اشتر فرمود: "تو درباره [[ابو موسی]] وساطت کردی که او را در [[کوفه]] ابقا کنم. اینک برو و آنچه را خراب کرده‌ای، [[اصلاح]] کن"<ref>شرح نهج البلاغة، ج ۱۴، ص ۲۰.</ref>. اما از روایتی که [[نصر]] بن مُزاحم آورده، چنین برمی‌آید که مالک، خود به [[امام]] {{ع}} پیشنهاد داد که به [[کوفه]] رود و آنچه را [[ابوموسی]] بر هم ریخته، [[اصلاح]] نماید.


۱۱۴٬۰۴۳

ویرایش