عصمت امام علی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←پرسشهای وابسته
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = عصمت امام علی| عنوان مدخل = عصمت امام علی| مداخل مرتبط = [[عصمت امام علی در قرآن]] - [[عصمت امام علی در حدیث]]| پرسش مرتبط = عصمت (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = عصمت امام علی| عنوان مدخل = عصمت امام علی| مداخل مرتبط = [[عصمت امام علی در قرآن]] - [[عصمت امام علی در حدیث]] - [[عصمت امام علی از دیدگاه اهل سنت]] | پرسش مرتبط = عصمت (پرسش)}} | ||
'''عصمت امام علی{{ع}}''' از [[آیات]] متعددی از قرآن کریم قابل استفاده است. آیات دال بر [[عصمت]] آن حضرت بر دو دسته هستند، نخست انها که به صورت کلی [[عصمت]] تمامی [[اهل بیت]] و [[امامان معصوم]]{{ع}} را ثابت میکنند و دوم آنها که دلالت بر [[عصمت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بالخصوص دارند. از میان دسته [[اول]] میتوان به [[ آیه اولی الامر]]، [[آیه صادقین]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مباهله]] اشاره نمود و از میان دسته دوم هم به [[آیه علم الکتاب]] و [[آیه ولایت]] اشاره کرد. | '''عصمت امام علی{{ع}}''' از [[آیات]] متعددی از قرآن کریم قابل استفاده است. آیات دال بر [[عصمت]] آن حضرت بر دو دسته هستند، نخست انها که به صورت کلی [[عصمت]] تمامی [[اهل بیت]] و [[امامان معصوم]]{{ع}} را ثابت میکنند و دوم آنها که دلالت بر [[عصمت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بالخصوص دارند. از میان دسته [[اول]] میتوان به [[ آیه اولی الامر]]، [[آیه صادقین]]، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مباهله]] اشاره نمود و از میان دسته دوم هم به [[آیه علم الکتاب]] و [[آیه ولایت]] اشاره کرد. | ||
== معناشناسی | == معناشناسی == | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
{{اصلی|عصمت در لغت}} | {{اصلی|عصمت در لغت}} | ||
عصمت، واژهای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار میرود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و | عصمت، واژهای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار میرود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «اعتصام» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷..</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref> | ||
=== در اصطلاح [[متکلمان]] === | === در اصطلاح [[متکلمان]] === | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
#'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> | #'''[[عصمت]] به معنای ملکه''': پس از آنکه [[شیخ مفید]] عصمت را به [[لطف]] تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش [[گناهان]] صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص۳۶۹؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج۸، ص۲۸۰ البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص۵۲۵.</ref>. پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند<ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص۵۵؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص۴۹۴.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص۳۴ - ۳۵.</ref> | ||
== | == اثبات عصمت امام علی از قرآن == | ||
{{اصلی|اثبات عصمت امام علی در قرآن}} | |||
[[آیات]] دلالت کننده بر [[عصمت امام علی]]{{ع}} را میتوان به دو دسته تقسیم نمود: | [[آیات]] دلالت کننده بر [[عصمت امام علی]]{{ع}} را میتوان به دو دسته تقسیم نمود: | ||
# دسته اول آیاتی که دلالت بر [[عصمت]] تمامی [[اهل بیت]] یا [[امامان معصوم]]{{ع}} میکنند و از آنجا که [[امام علی]]{{ع}} نیز یکی از آنها و بلکه نخستین فرد و [[افضل]] [[ائمه]] است، پس با [[اثبات عصمت اهل بیت]] و امامان معصوم، عصمت آن حضرت هم ثابت میشود. | # دسته اول آیاتی که دلالت بر [[عصمت]] تمامی [[اهل بیت]] یا [[امامان معصوم]]{{ع}} میکنند و از آنجا که [[امام علی]]{{ع}} نیز یکی از آنها و بلکه نخستین فرد و [[افضل]] [[ائمه]] است، پس با [[اثبات عصمت اهل بیت]] و امامان معصوم، عصمت آن حضرت هم ثابت میشود. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۳: | ||
=== دسته اول === | === دسته اول === | ||
==== [[آیه ابتلا]] ==== | ==== [[آیه ابتلا]] ==== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیه ابتلا چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)| آیه ابتلا چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد»(و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[خداوند متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که در خواست کرد [[امامت]] در [[نسل]] و [[ذریه]] او قرار گیرد، فرمود: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد»(و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[خداوند متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که در خواست کرد [[امامت]] در [[نسل]] و [[ذریه]] او قرار گیرد، فرمود: {{متن قرآن|لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۵: | ||
==== [[آیه اولی الامر]] ==== | ==== [[آیه اولی الامر]] ==== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیه اولیالامر چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟ (پرسش)| آیه اولیالامر چگونه بر عصمت اهل بیت و امامان دوازدهگانه دلالت میکند؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref>؛ [[روایات]] متعددی در منابع [[شیعه]]<ref> ر. ک: بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۵. </ref> و [[اهل سنت]]<ref>ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱. </ref> وجود دارد که مراد از "اولی الامر" را [[ائمه معصومین]] {{ع}} معرفی میکنند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[آیات ولایت در قرآن (کتاب)|آیات ولایت در قرآن]]، ص۱۱۶.</ref>.<ref>جابر بن عبدالله انصاری، در روایتی که به حدیث جابر معروف است، از پیامبر {{صل}} درباره واژه "اولی الامر" سؤال کرد. پیامبر {{صل}} در پاسخ فرمود: «آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ ایشان علی بن ابی طالب است و بعد از او به ترتیب حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی. خزاز رازی، کفایه الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۴-۵۵؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲، ج۱، ص۳۴۱. امام باقر {{ع}} در تفسیر این آیه میفرماید: «اولی الامر امامان از فرزندان علی و فاطمهاند، تا آنکه روز قیامت برپا شود». ایشان در جای دیگر نیز فرموده است: «خداوند از اولی الامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است» بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶. امام صادق {{ع}} نیز میفرماید: «آنان (اولی الامر) علی بن ابی طالب، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند». عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۲، ح۱۷۴.</ref> [[مفسران]] [[امامیه]] بر اساس این روایات، مصداقهای [[اولو الامر]] را [[امامان دوازدهگانه]] میدانند<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۹. با این حال علمای اهل سنت درباره مصادیق اولو الامر دیدگاههای مختلفی دارند. مصادیقی چون خلفای سه گانه، عالمان دینی، فرماندهان سریهها، فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳، ۱۱۴. و اهل حل و عقد از این جملهاند. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>. | {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref>؛ [[روایات]] متعددی در منابع [[شیعه]]<ref> ر. ک: بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۱۰۹-۱۱۵. </ref> و [[اهل سنت]]<ref>ابنمردویه، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۲۳۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۹۰ و ۱۹۱. </ref> وجود دارد که مراد از "اولی الامر" را [[ائمه معصومین]] {{ع}} معرفی میکنند<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[آیات ولایت در قرآن (کتاب)|آیات ولایت در قرآن]]، ص۱۱۶.</ref>.<ref>جابر بن عبدالله انصاری، در روایتی که به حدیث جابر معروف است، از پیامبر {{صل}} درباره واژه "اولی الامر" سؤال کرد. پیامبر {{صل}} در پاسخ فرمود: «آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند که اولِ ایشان علی بن ابی طالب است و بعد از او به ترتیب حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی. خزاز رازی، کفایه الاثر، ۱۴۰۱ق، ص۵۴-۵۵؛ قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲، ج۱، ص۳۴۱. امام باقر {{ع}} در تفسیر این آیه میفرماید: «اولی الامر امامان از فرزندان علی و فاطمهاند، تا آنکه روز قیامت برپا شود». ایشان در جای دیگر نیز فرموده است: «خداوند از اولی الامر فقط ما را قصد کرده است و همه مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است» بحرانی، البرهان، اسماعیلیان، ص۳۸۳ و ۳۸۶. امام صادق {{ع}} نیز میفرماید: «آنان (اولی الامر) علی بن ابی طالب، حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر یعنی من هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که امامان و رهبرانتان را در زمانی به شما شناساند که مردم آنان را انکار میکنند». عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۶۳ش، ص۲۵۲، ح۱۷۴.</ref> [[مفسران]] [[امامیه]] بر اساس این روایات، مصداقهای [[اولو الامر]] را [[امامان دوازدهگانه]] میدانند<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۲۳۶؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰۰؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۳۹۹. با این حال علمای اهل سنت درباره مصادیق اولو الامر دیدگاههای مختلفی دارند. مصادیقی چون خلفای سه گانه، عالمان دینی، فرماندهان سریهها، فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳، ۱۱۴. و اهل حل و عقد از این جملهاند. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۴۲: | ||
==== [[آیه صادقین]] ==== | ==== [[آیه صادقین]] ==== | ||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. [[خدای متعال]] در این [[آیه]]، [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] و معیت با صادقان [[امر]] کرده است. معیت به معنای [[اقتدا]] و | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)| آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>. [[خدای متعال]] در این [[آیه]]، [[مؤمنان]] را به [[همراهی]] و معیت با صادقان [[امر]] کرده است. معیت به معنای [[اقتدا]] و تمسک است که ملازم با [[اطاعت]] خواهد بود. این [[امر الهی]] در صورتی امکانپذیر است که اولاً همواره افراد صادقی در [[جامعه]] وجود داشته باشند. ثانیاً [[صادقین]] نیز دائم الصدق و از هر جهت صادق باشند؛ چرا که اگر امکان [[ارتکاب گناه]] و یا [[خطا]] در آنها وجود داشته باشد در آن صورت دیگر صادق ـ به نحو مطلق ـ نخواهند بود. بدیهی است، بعد از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} تنها افرادی که در مورد آنها صدق و [[عصمت]] متصور است، [[ائمه دوازدهگانه]] {{ع}} هستند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۵۵.</ref>. | |||
==== [[آیه تطهیر]] ==== | ==== [[آیه تطهیر]] ==== | ||
{{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ [[استدلال]] به این آیه، بر سه مقدمه [[استوار]] است: | {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>؛ [[استدلال]] به این آیه، بر سه مقدمه [[استوار]] است: | ||
# [[اراده]] [[تکوینی]] [[الهی]] به | # [[اراده]] [[تکوینی]] [[الهی]] به اذهاب رجس و تطهیر [[اهل بیت]] تعلّق گرفته است. | ||
# هر کس که اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر او تعلّق گرفته باشد [[معصوم]] است. | # هر کس که اراده تکوینی الهی به اذهاب رجس و تطهیر او تعلّق گرفته باشد [[معصوم]] است. | ||
# بر پایه بسیاری از [[روایات]]، [[ائمه شیعه]] مصداق [[اهل]] بیتاند. | # بر پایه بسیاری از [[روایات]]، [[ائمه شیعه]] مصداق [[اهل]] بیتاند. | ||
خط ۴۷: | خط ۵۴: | ||
نتیجه: [[امامان شیعه]] که امام علی{{ع}} نیز در شمار آنها است، {{عم}}، معصوماند. | نتیجه: [[امامان شیعه]] که امام علی{{ع}} نیز در شمار آنها است، {{عم}}، معصوماند. | ||
توضیح بیشتر اینکه بر اساس آیه تطهیر [[خدا]] چنین [[اراده]] کرده که از [[اهل بیت]]، [[پلیدی]] را زایل کرده و آنها را [[پاک]] و منزه قرار دهد: {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} مراد از تطهیری که خدا ذکر کرده، تطهیر عرفی و طبی نیست بدین معنا که مراد آیه این نیست که خدای متعال [[بیماریها]] را از آن حضرات زایل کرده است؛ هر چند اینها نیز مصداق تطهیر هستند، بلکه تطهیری که این [[آیه]] بیان میکند، در درجه اول، از آن چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] میداند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن [[نهی]] میکند؛ هر چه که [[گناه]] شمرده میشود؛ خواه | توضیح بیشتر اینکه بر اساس آیه تطهیر [[خدا]] چنین [[اراده]] کرده که از [[اهل بیت]]، [[پلیدی]] را زایل کرده و آنها را [[پاک]] و منزه قرار دهد: {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}، مراد از تطهیری که خدا ذکر کرده، تطهیر عرفی و طبی نیست بدین معنا که مراد آیه این نیست که خدای متعال [[بیماریها]] را از آن حضرات زایل کرده است؛ هر چند اینها نیز مصداق تطهیر هستند، بلکه تطهیری که این [[آیه]] بیان میکند، در درجه اول، از آن چیزهایی است که خود [[قرآن]] آنها را [[رجس]] میداند. رجس در قرآن یعنی هر چه که قرآن از آن [[نهی]] میکند؛ هر چه که [[گناه]] شمرده میشود؛ خواه گناه اعتقادی باشد یا گناه [[اخلاقی]] و یا گناه عملی. از این رو مفاد این آیه، همان [[عصمت اهل بیت]] یعنی منزه بودن آنها از هر نوع [[آلودگی]] است<ref>مجموعه آثار، مرتضی مطهری، ج۴، ص۹۱۳.</ref>. با [[اثبات]] طهارت و [[عصمت اهل بیت]] {{عم}}، نتایج مهمی در بحث [[امامت]] و [[ولایت]] قابل [[استنباط]] است. از جمله آنکه اهل بیت {{عم}} [[اسوه]] و مبین [[احکام الهی]] و معیار تفصیل [[حق]] از [[باطل]] محسوب میگردند. چنین فضیلتی ایجاب مینماید که [[مقام ولایت الهی]] به [[اذن خداوند]] متعین در آنان باشد<ref>[[محمد تقی فیاضبخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶]]، ص ۸۵ و ۱۰۹.</ref>. | ||
و از آنجا که در روایات، مصداق اهل بیت، را همان ائمه معصومان {{ع}} دانستهاند، این آیه بر عصمت آن حضرات و در درجه اول بر اصحاب کساء که امام علی{{ع}} نیز در میان آنان بوده است، دلالت دارد. به عنوان نمونه [[امام رضا]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] | و از آنجا که در روایات، مصداق اهل بیت، را همان ائمه معصومان {{ع}} دانستهاند، این آیه بر عصمت آن حضرات و در درجه اول بر اصحاب کساء که امام علی{{ع}} نیز در میان آنان بوده است، دلالت دارد. به عنوان نمونه [[امام رضا]] {{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] تطهیر، از [[حدیث ثقلین]] یاد میکنند و مصادیق [[اهل بیت]] {{عم}} را در [[آیه]] تطهیر، همان مصادیق [[اهل بیت در حدیث]] [[ثقلین]]<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۴۳۴، ح۳۸۱۳.</ref> برمی شمارند: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} {{متن حدیث| وَ هُمُ الَّذِينَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} إِنِّي مُخَلِّفٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ انْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا}}<ref>وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۸۸.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|ولایت و امامت در قرآن]]، ص۶۸.</ref> | ||
در برخی روایات دیگر چنین آمده که مقصود از اهلبیت پیامبر {{صل}} در این [[آیه]]؛ [[امیرالمؤمنین]]، [[فاطمه]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} است. در برخی از این روایات آمده است [[رسول خدا]] {{صل}} آنان را زیر عبای خود گرد آورد و به خداوند عرضه داشت: «اینان [[اهلبیت]] من هستند». [[امسلمه]]، [[همسر پیامبر]] {{صل}} از آن حضرت پرسید: «آیا من از اهلبیت نیستم؟ » [[پیامبر]] فرمود: «تو بر [[خیر و خوبی]] هستی، ولی اینها اهلبیت من هستند»<ref>تفسیر طبری، ج۲۲، ص۱۱-۱۳؛ الدر المنشور، ج۶، ص۵۳۲-۵۳۳؛ اسباب النزول، ص۱۳۹؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱۸، ص۳۱۴.</ref>. | |||
==== [[آیه مباهله]] ==== | ==== [[آیه مباهله]] ==== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیه مباهله چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)| آیه مباهله چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیدهاى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}} <ref>«از آن پس که به آگاهى رسیدهاى، هر کس که درباره او (عیسی مسیح) با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را و شما هم نفس خود را، آن گاه دعا و تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref>. | ||
در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که | در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده که نصارای نجران با [[رسول خدا]]{{صل}} درباره [[عیسی مسیح]]{{ع}} [[مجادله]] نمودند و اصرار داشتند که چون [[عیسی]] پدر ندارد پس پسر خداست. [[خداوند متعال]] در پاسخ به آنها فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}} <ref>«مثَل عیسى نزد خدا، چون مثَل آدم است که او را از خاک بیافرید و به او گفت: موجود شو. پس موجود شد». سوره آل عمران، آیه ۵۹</ref>. یعنی اگر پدر نداشتن [[عیسی]]{{ع}} [[دلیل]] است که [[خدا]] پدر اوست، پس [[خدا]] باید هم پدر [[آدم]]{{ع}} باشد هم مادرش؛ چون او بدون پدر و مادر [[خلق]] شده است؛ در حالی که [[نصاری]] [[آدم]] را مخلوق [[خدا]] میدانند، نه فرزند خدا. | ||
چون [[نصاری]] این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] میدانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خود را و شما [[زنان]] خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز [[نفس]] خود را حاضر سازیم و از [[خدا]] بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد | چون [[نصاری]] این [[استدلال]] [[قاطع]] را شنیدند، شروع کردند به آوردن توجیهات و سخنان غیر منطقی؛ لذا [[خداوند متعال]] از [[رسول خدا]] خواست که وارد [[مجادله]] نشود و در عوض از آنها بخواهد که اگر [[سخن]] خود را [[حقّ]] میدانید پس بیایید ما [[فرزندان]] خود را و شما [[فرزندان]] خود را، ما [[زنان]] خود را و شما [[زنان]] خود را، ما [[نفس]] خود را و شما نیز [[نفس]] خود را حاضر سازیم و از [[خدا]] بخواهیم که طرف [[باطل]] را نابود سازد<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۳۱۴.</ref>. مطابق [[روایات]] و اقوال [[مفسران]] و مورخان [[اسلامی]]، پیامبر اکرم {{صل}} [[علی بن ابیطالب]]، [[فاطمه زهرا]]، [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} را برای مباهله با خود برد. روشن است که حسن و حسین {{عم}}، مصداق {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} و [[فاطمه]] {{س}}، مصداق {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} و [[علی]] {{ع}} مصداق {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} است. بنابراین، علی {{ع}} به منزله نفس [[پیامبر]] {{صل}} است و همه مقامات معنوی آن حضرت را داراست، مگر [[مقام نبوت]] که استثنا شده است. | ||
بر این اساس، علی {{ع}} غیر از مقام نبوت، دیگر مقامات معنوی پیامبر {{صل}} را دارا بوده است که [[عصمت]] از آن جمله است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۱.</ref>. شکّی نیست که [[رسول خدا]] [[معصوم]] بود. پس [[امام علی]]{{ع}} هم باید [[معصوم]] باشد. | بر این اساس، علی {{ع}} غیر از مقام نبوت، دیگر مقامات معنوی پیامبر {{صل}} را دارا بوده است که [[عصمت]] از آن جمله است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|براهین و نصوص امامت]]، ص ۲۱.</ref>. شکّی نیست که [[رسول خدا]] [[معصوم]] بود. پس [[امام علی]]{{ع}} هم باید [[معصوم]] باشد. | ||
خط ۶۲: | خط ۷۳: | ||
=== دسته دوم === | === دسته دوم === | ||
==== [[آیه ولایت]] ==== | ==== [[آیه ولایت]] ==== | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیه ولایت چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)| آیه ولایت چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟]]'''{{پایان}} | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
{{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} <ref>«ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مىدهند». سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} <ref>«ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردهاند؛ همانها که نماز را برپا مى دارند و در حال رکوع، زکات مىدهند». سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>. | ||
مفسّرین [[شیعه]] و [[سنّی]] اتّفاق نظر دارند که [[شأن نزول]] این [[آیه شریفه]]، جریان [[صدقه دادن]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در حال [[رکوع]] بوده است. پس در میان مدّعیان [[امامت]]، تنها اوست که [[نماز]] و زکاتش یقیناً مورد قبول [[خدا]] واقع شده [[ولی]] در مقبولیّت و عدم مقبولیّت [[نماز]] و [[زکات]] دیگر مدّعیان [[امامت]] منطقاً نمیتوان به چنین [[یقینی]] [[دست]] یافت. | مفسّرین [[شیعه]] و [[سنّی]] اتّفاق نظر دارند که [[شأن نزول]] این [[آیه شریفه]]، جریان [[صدقه دادن]] [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در حال [[رکوع]] بوده است. پس در میان مدّعیان [[امامت]]، تنها اوست که [[نماز]] و زکاتش یقیناً مورد قبول [[خدا]] واقع شده [[ولی]] در مقبولیّت و عدم مقبولیّت [[نماز]] و [[زکات]] دیگر مدّعیان [[امامت]] منطقاً نمیتوان به چنین [[یقینی]] [[دست]] یافت. | ||
خط ۶۷: | خط ۸۰: | ||
طبق این [[آیه شریفه]]، [[ولایت]] تنها برای سه کس [[اثبات]] شده، [[خدا]]، [[رسول]] و کسانی که [[ایمان]] آورده و در حال [[رکوع]] [[نماز]] خود، [[زکات]] میدهند که [[امام علی]]{{ع}} مصداق اتمّ آن است. همچنین در این [[آیه]]، [[ولایت خدا]] و [[رسول]] او{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} یکسان است؛ یعنی [[ولایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز عین [[ولایت]] خداست. حال چگونه ممکن است [[ولایت]] کسی که [[معصوم]] نیست و احتمال [[گناه]] یا [[خطا]] در مورد او وجود دارد، عین ولایت پیامبر [[معصوم]] و عین [[ولایت خدا]] باشد؟ | طبق این [[آیه شریفه]]، [[ولایت]] تنها برای سه کس [[اثبات]] شده، [[خدا]]، [[رسول]] و کسانی که [[ایمان]] آورده و در حال [[رکوع]] [[نماز]] خود، [[زکات]] میدهند که [[امام علی]]{{ع}} مصداق اتمّ آن است. همچنین در این [[آیه]]، [[ولایت خدا]] و [[رسول]] او{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} یکسان است؛ یعنی [[ولایت]] [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز عین [[ولایت]] خداست. حال چگونه ممکن است [[ولایت]] کسی که [[معصوم]] نیست و احتمال [[گناه]] یا [[خطا]] در مورد او وجود دارد، عین ولایت پیامبر [[معصوم]] و عین [[ولایت خدا]] باشد؟ | ||
[[ولایت]] در [[آیه]] به هر معنایی گرفته شود، باز هم این [[آیه]] | [[ولایت]] در [[آیه]] به هر معنایی گرفته شود، باز هم این [[آیه]] دلالت بر [[عصمت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دارد.؛ چراکه اگر به معنی [[سرپرستی]] و [[حاکمیّت]] باشد؛ پس طبق این [[آیه]]، [[امر و نهی]] [[امام علی]]{{ع}} باید صد در صد مطابق [[حقّ]] باشد تا عین [[ولایت خدا]] شود؛ روشن است که لازمه این امر، [[عصمت]] آن حضرت است. چه اینکه محال است تمام [[اوامر و نواهی]] شخص غیر [[معصوم]]، عین [[اوامر و نواهی]] [[خدا]] باشد. | ||
اگر [[ولایت]] به معنی [[دوستی]] باشد، چنانچه [[اهل سنت]] به این معنا معتقدند، باز هم [[عصمت امام علی]]{{ع}} از طریق این [[آیه]] [[اثبات]] میشود.؛ چراکه طبق این معنا گویا [[خدا]] در این [[آیه]] ما را امر نموده که [[امام علی]]{{ع}} را مثل [[خدا]] و رسولش [[دوست]] بداریم. پس باید در همه حال [[دوستدار]] [[علی]]{{ع}} باشیم؛ چون [[خدا]] و [[رسول]] را همیشه و در هر حال باید [[دوست]] داشت و مورد استثنا ندارد. بدیهی است که [[امر خدا]] به [[دوستی]] با شخص غیر [[معصوم]] آن هم در همه احوالات، امری محال خواهد بود؛ پس اگر به [[دوستی]] آن حضرت در همه حال، [[امر]] شدهایم آن هم در کنار | اگر [[ولایت]] به معنی [[دوستی]] باشد، چنانچه [[اهل سنت]] به این معنا معتقدند، باز هم [[عصمت امام علی]]{{ع}} از طریق این [[آیه]] [[اثبات]] میشود.؛ چراکه طبق این معنا گویا [[خدا]] در این [[آیه]] ما را امر نموده که [[امام علی]]{{ع}} را مثل [[خدا]] و رسولش [[دوست]] بداریم. پس باید در همه حال [[دوستدار]] [[علی]]{{ع}} باشیم؛ چون [[خدا]] و [[رسول]] را همیشه و در هر حال باید [[دوست]] داشت و مورد استثنا ندارد. بدیهی است که [[امر خدا]] به [[دوستی]] با شخص غیر [[معصوم]] آن هم در همه احوالات، امری محال خواهد بود؛ پس اگر به [[دوستی]] آن حضرت در همه حال، [[امر]] شدهایم آن هم در کنار دوستی خدا و [[رسول]] او، معنایش این است که [[ارتکاب گناه]] از آن حضرت منتفی بوده و آن حضرت [[معصوم]] است. | ||
امّا اگر [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[یاری]] باشد، پس در [[حقیقت]] گویا این [[آیه]] ما را امر کرده که [[امام علی]]{{ع}} را در همه حال و در هر عملی [[یاری]] نماییم؛ همانگونه که [[نصرت]] [[خدا]] و رسولش در همه حال [[واجب]] است. حال اگر آن حضرت [[معصوم]] نباشد، ممکن است، در جایی [[مرتکب گناه]] شود و طبق این [[آیه]] ما باید در همه حال او را [[یاری]] نماییم؛ و شکی نیست که [[خدا]] ما را به [[یاری]] [[گناهکاران]] [[امر]] نمیکند؛ به [[شهادت]] این [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: خدا به زشتکارى فرمان نمى دهد»، سوره أعراف، آیه ۲۸.</ref> و این همان معنای [[عصمت]] است | امّا اگر [[ولایت]] به معنای [[نصرت]] و [[یاری]] باشد، پس در [[حقیقت]] گویا این [[آیه]] ما را امر کرده که [[امام علی]]{{ع}} را در همه حال و در هر عملی [[یاری]] نماییم؛ همانگونه که [[نصرت]] [[خدا]] و رسولش در همه حال [[واجب]] است. حال اگر آن حضرت [[معصوم]] نباشد، ممکن است، در جایی [[مرتکب گناه]] شود و طبق این [[آیه]] ما باید در همه حال او را [[یاری]] نماییم؛ و شکی نیست که [[خدا]] ما را به [[یاری]] [[گناهکاران]] [[امر]] نمیکند؛ به [[شهادت]] این [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو: خدا به زشتکارى فرمان نمى دهد»، سوره أعراف، آیه ۲۸.</ref> و این همان معنای [[عصمت]] است<ref>[[ادله عصمت امامان از منظر آیات و روایات (مقاله)|ادله عصمت امامان (ع) از منظر آیات و روایات]]، [[پرسمان دانشجو (کتاب)|پرسمان دانشجو]].</ref>. | ||
==== [[آیه علم الکتاب]] ==== | ==== [[آیه علم الکتاب]] ==== | ||
یکی دیگر از آیاتی که به طور خاص دلالت بر [[عصمت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دارد، [[آیه]] معروف به [[علم الکتاب]] است: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} <ref>«آنها که کافر شدند، مىگویند: «تو پیامبر نیستى». بگو: «کافى است که خداوند و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>. | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیه علم الکتاب چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)| آیه علم الکتاب چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[عصمت (پرسش)|(پرسمان عصمت)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F8FBF9| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |||
یکی دیگر از آیاتی که به طور خاص دلالت بر [[عصمت]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} دارد، [[آیه]] معروف به [[علم الکتاب]] است: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«آنها که کافر شدند، مىگویند: «تو پیامبر نیستى». بگو: «کافى است که خداوند و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>. | |||
یقیناً کسی که [[علم]] تمام کتاب ([[قرآن]]) نزد اوست از هر خطایی مصون است؛ چراکه [[قرآن کریم]] بیان کننده همه [[حقایق]] عالم است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«و ما این کتاب را بر تو نازل کردهایم که بیان کننده هر چیزى است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و این همان معنای عصمت است. حال سوال این است که این شخص که عالم به جمیع [[علم قرآن]] است و [[شهادت]] او در ردیف شهادت [[خداوند متعال]] قرار گرفته، کیست؟ | یقیناً کسی که [[علم]] تمام کتاب ([[قرآن]]) نزد اوست از هر خطایی مصون است؛ چراکه [[قرآن کریم]] بیان کننده همه [[حقایق]] عالم است: {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}<ref>«و ما این کتاب را بر تو نازل کردهایم که بیان کننده هر چیزى است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> و این همان معنای عصمت است. حال سوال این است که این شخص که عالم به جمیع [[علم قرآن]] است و [[شهادت]] او در ردیف شهادت [[خداوند متعال]] قرار گرفته، کیست؟ | ||
[[شیعه]] مدّعی است | [[شیعه]] مدّعی است تنها [[امام علی]]{{ع}} چنین شأنیتی را دارد و تنها اوست که بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} چنین [[علمی]] را داشت و از ابتدا نیز او بود که با قول و عمل خویش بر حقّانیّت رسول خدا{{صل}} شهادت میداد. ضمن آنکه روایاتی که در [[تفسیر]] این آیه وارد شدهاند، [[شأن نزول]] این آیه را [[امام امیرالمؤمنین]]{{ع}} میدانند. علاوه بر این [[روایات]] فراوانی نیز در منابع [[فریقین]] نقل شده که نشان میدهند علم آن حضرت عین قرآن و عین علم رسول الله{{صل}} است. [[روایت]] مشهور و مورد اتفاق [[نبوی]] که آن حضرت را باب علم رسول خدا{{صل}} معرفی نموده بهترین [[شاهد]] در این خصوص است<ref>{{متن حدیث|أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِی بَابُهَا فَمَن ارادَ المَدینَةَ فَلیَأت البابَ.}} «شهر علم هستم و علی دروازه آن است؛ پس هر که قصد ورود به شهر را دارد باید از در آن وارد شود». المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۲۷؛ تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج۴، ص۱۲۳۲؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۲، ص۲۵۱ و....</ref>.<ref>[[ادله عصمت امامان از منظر آیات و روایات (مقاله)|ادله عصمت امامان (ع) از منظر آیات و روایات]]، [[پرسمان دانشجو (کتاب)|پرسمان دانشجو]].</ref> | ||
== | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
# [[آیه مباهله چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
# [[آیه صادقین چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
# [[آیه ولایت چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
# [[آیه علم الکتاب چگونه بر عصمت امام علی دلالت میکند؟ (پرسش)]] | |||
{{پایان پرسشهای وابسته}} | {{پایان پرسشهای وابسته}} | ||
خط ۹۶: | خط ۱۱۳: | ||
# [[پرونده:1379713.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|'''عصمت در قرآن''']] | # [[پرونده:1379713.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|'''عصمت در قرآن''']] | ||
# [[پرونده:1100838.jpg|22px]] [[سید قاسم علیاحمدی|علیاحمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|'''حقانیت در اوج مظلومیت ج۱''']] | # [[پرونده:1100838.jpg|22px]] [[سید قاسم علیاحمدی|علیاحمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|'''حقانیت در اوج مظلومیت ج۱''']] | ||
# [[پرونده:1379153.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش]]، [[فرید محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶''']] | |||
# [[پرونده:136871.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[ولایت و امامت در قرآن (کتاب)|'''ولایت و امامت در قرآن''']] | |||
# [[پرونده:IM010223.jpg|22px]] [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|'''آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار''']] | |||
# [[پرونده:1368130.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[براهین و نصوص امامت (کتاب)|'''براهین و نصوص امامت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||