پرش به محتوا

عصمت از نسیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۷۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۵: خط ۴۵:
مراد از معصومان در اینجا، [[پیامبران]] و در رأس آنها پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} است. متکلمان امامیه قائل به عصمت همه [[انبیا]] و امامان معصوم{{ع}} از نسیان یا [[فراموشی]] هستند. چه فراموشی در [[دریافت وحی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] و چه فراموشی در سایر امورات شخصی [[زندگی]].
مراد از معصومان در اینجا، [[پیامبران]] و در رأس آنها پیامبر خاتم{{صل}} و [[امامان معصوم]]{{ع}} است. متکلمان امامیه قائل به عصمت همه [[انبیا]] و امامان معصوم{{ع}} از نسیان یا [[فراموشی]] هستند. چه فراموشی در [[دریافت وحی]] و [[ابلاغ]] آن به [[مردم]] و چه فراموشی در سایر امورات شخصی [[زندگی]].


=== [[آیات]] نافی [[عصمت پیامبران]] از نسیان ===
=== ادله [[عصمت انبیا]] از [[نسیان]] ===
==== ادله عقلی ====
برخی نوزده دلیل عقلی بر [[عصمت انبیا]] از [[نسیان]] اقامه کرده‌اند که این ادله عام بوده و عصمت از سهو و [[خطا]] را نیز در برمی‌گیرد<ref>شبر، سید عبد الله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص۱۴۱ ـ ۱۴۳، أنوار الهدی، قم، چاپ دوم، ۱۴۲۴.</ref> که عمده آنها به یک دلیل بر می‌گردد که همان [[نقض غرض]] باشد.
 
'''نقض غرض'''
 
عدم عصمت [[پیامبران]] از [[سهو]] و [[خطا]] موجب نقض غرض [[بعثت]] است که نقض غرض هم از مولاى [[حکیم]] محال است. پس احتمال سهو و خطا بر [[نبی]]{{صل}} هم محال خواهد بود.
 
توضیح اینکه؛ یکی از هدف‌های [[بعثت انبیا]] و [[فرستادن پیامبران]] از سوی [[پروردگار]] حکیم، [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] واقعى است تا با عمل به دستورهاى [[شرع]]، [[تزکیه]] و [[تربیت]] شده، به کمال [[شایسته]] [[انسانی]] و [[سعادت]] برسند. این [[هدف]] بدون [[عصمت پیامبران]] از سهو و خطا به دست نمی‌آید؛ زیرا با تجویز سهو و خطا بر [[انبیا]]، هر آینه ممکن است آنان در بیان [[اعمال]] و [[دستورات الهی]] که برای ارشاد و رسیدن [[بشر]] به مصالح [[واقعی]] وضع شده‌اند سهو و [[اشتباه]] نمایند و [[انسان]] در [[متابعت]] از آنان به مصالح واقعى دست پیدا نکند و همچنین با احتمال سهو و خطا در [[افعال]] و [[گفتار پیامبران]] و لو در امور عادی که به [[امور شرعی]] سرایت می‌کند، [[انسان]] در متابعت کامل از او دچار تردید می‌‌گردد و ممکن است برخی از [[دستورات]] او را به جهت تردید به وجود آمده ترک نماید و از رسیدن به سعادت [[محروم]] گردد که این امور، موجب نقض غرض از [[ارسال پیامبران]] و بر خلاف [[حکمت]] است و خلاف حکمت از [[خداوند]] صادر نمى‌‏شود»<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج‏۱، ص۳۵۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]، ج‏۱، ص۲۳۷.</ref>
 
==== ادله نقلی ====
===== [[آیات]] نافی [[عصمت پیامبران]] از نسیان =====
در بیان داستان و سرگذشت برخی از [[انبیای الهی]] در [[قرآن]]، آیاتی به چشم می‌‌خورد که ظاهرشان دلالت بر پدید آمدن نسیان و فراموشی در مورد برخی از آن حضرات دارد. برای مثال درباره حضرت [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌‌خوانیم: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا}}<ref>«(ولی) هنگامی که به محل تلاقی آن دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند؛ و ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و روان شد)» سوره کهف، آیه ۶۱.</ref>؛ با ملاحظه چنین آیاتی ممکن است این سؤال به [[ذهن]] برسد که آیا امکان پذیر بودن [[فراموشی]] راجع به [[انبیای الهی]]، [[عصمت]] آنها را نقض نمی‌کند؟! [[مفسران]] [[قرآن]]، توضیحات و تبیین‌های مختلفی راجع به چنین آیاتی بیان کرده اند: گروهی از [[مفسرین]] در [[تفسیر آیات]] نسبت دهنده [[نسیان]] به [[پیامبران]] گفته‌اند: «نسيان» گاهى به معناى درنگ کردن و یا ترک نمودن چيزى است، هرچند [[انسان]] آن را فراموش نكرده باشد، همان گونه كه در داستان [[حضرت آدم]]{{ع}} مى خوانيم: {{متن قرآن|وَلقَد عَهِدْنَا الى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ...}}<ref>«پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم؛ امّا او فراموش کرد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم!»، سوره طه، آیه ۱۱۵</ref>. مسلّماً حضرت آدم پيمان الهى را فراموش نكرده بود، ولى در مورد آن درنگ نمود، از این درنگ و تامل تعبير به فراموشى شده است.
در بیان داستان و سرگذشت برخی از [[انبیای الهی]] در [[قرآن]]، آیاتی به چشم می‌‌خورد که ظاهرشان دلالت بر پدید آمدن نسیان و فراموشی در مورد برخی از آن حضرات دارد. برای مثال درباره حضرت [[حضرت موسی]]{{ع}} می‌‌خوانیم: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا}}<ref>«(ولی) هنگامی که به محل تلاقی آن دو دریا رسیدند، ماهی خود را (که برای تغذیه همراه داشتند) فراموش کردند؛ و ماهی راه خود را در دریا پیش گرفت (و روان شد)» سوره کهف، آیه ۶۱.</ref>؛ با ملاحظه چنین آیاتی ممکن است این سؤال به [[ذهن]] برسد که آیا امکان پذیر بودن [[فراموشی]] راجع به [[انبیای الهی]]، [[عصمت]] آنها را نقض نمی‌کند؟! [[مفسران]] [[قرآن]]، توضیحات و تبیین‌های مختلفی راجع به چنین آیاتی بیان کرده اند: گروهی از [[مفسرین]] در [[تفسیر آیات]] نسبت دهنده [[نسیان]] به [[پیامبران]] گفته‌اند: «نسيان» گاهى به معناى درنگ کردن و یا ترک نمودن چيزى است، هرچند [[انسان]] آن را فراموش نكرده باشد، همان گونه كه در داستان [[حضرت آدم]]{{ع}} مى خوانيم: {{متن قرآن|وَلقَد عَهِدْنَا الى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِىَ...}}<ref>«پیش از این، از آدم پیمان گرفته بودیم؛ امّا او فراموش کرد؛ و عزم استواری برای او نیافتیم!»، سوره طه، آیه ۱۱۵</ref>. مسلّماً حضرت آدم پيمان الهى را فراموش نكرده بود، ولى در مورد آن درنگ نمود، از این درنگ و تامل تعبير به فراموشى شده است.


همچنین درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا}}<ref>«و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد». سوره مریم، آیه ۶۴.</ref> که خطاب به [[پیامبر اسلام]] است، گفته شده معنای آن چنین است: «اى [[محمّد]] [[خدا]] تو را به حال خود رها نمى كند». درست همان معنایی که بر آیه: {{متن قرآن|مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى‏}}<ref>سوره ضحی، آیه ۳.</ref> نیز منطبق است و چنین مفهومی به آن می‌‌بخشد: «پروردگارت تو را وانگذاشت و بر تو [[غضب]] نكرد»<ref>طبرسى فضل بن حسن، ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج ‏۴، ص۵۱.</ref>.
همچنین درباره [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا}}<ref>«و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد». سوره مریم، آیه ۶۴.</ref> که خطاب به [[پیامبر اسلام]] است، گفته شده معنای آن چنین است: «اى [[محمّد]] [[خدا]] تو را به حال خود رها نمى كند». درست همان معنایی که بر آیه: {{متن قرآن|مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى‏}}<ref>سوره ضحی، آیه ۳.</ref> نیز منطبق است و چنین مفهومی به آن می‌‌بخشد: «پروردگارت تو را وانگذاشت و بر تو [[غضب]] نكرد»<ref>طبرسى فضل بن حسن، ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج ‏۴، ص۵۱.</ref>.
=== [[عصمت پیامبر خاتم]] و [[امامان]] اثنی عشر از [[نسیان]] ===
یکی از دغدغه‌های [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، احتمال فراموش کردن [[آیات]] [[وحی]] از سوی آن حضرت بود؛ آن هم در شرایطی که حجم انبوهی از آیات بر او نازل شده و پیامبر خاتم{{صل}} موظف به دریافت کامل از [[فرشته وحی]] و [[ابلاغ]] آنها بدون هیچ کم و زیادی به [[مردم]] بود. به همین سبب [[قرآن کریم]] در آیات مختلفی این [[نگرانی]] را از آن حضرت دفع نموده و به نوعی به [[عصمت پیامبر]] از نسیان یا [[فراموشی]] اشاره نموده است.
از آنجا که فراموش کردن [[احکام الهی]] از جانب [[پیامبر]] یا [[امام]] ـ که [[جانشین]] و [[خلیفه پیامبر]] به شمار آمده و [[وظیفه]] حفط و [[تبیین دین]] را به عهده دارد ـ باعث [[گمراهی]] دیگران و [[احتجاج]] ایشان به آن عمل می‌گردد<ref>جمله {{متن قرآن|لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ}}«تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند» سوره جن، آیه ۲۸، می‌فهماند که رسول به‌گونه‌ای وحی الهی را دریافت و ابلاغ می‌کند که اشتباه و فراموشی در آن رخ نمی‌دهد.</ref>، از این رو اگر [[رسول]] یا امام در گرفتن وحی، [[حفظ وحی]] و [[تبلیغ]] آن مصونیت نداشته باشند؛ غرض [[خداوند]] یعنی [[ابلاغ رسالت]] حاصل نمی‌شود. یکی از مراحل مصونیت، حفظ وحی از [[خطا]] و نسیان است که باید بی‌کم‌وکاست به دست مردم برسد.


==== ادله [[عصمت پیامبر خاتم]] از نسیان ====  
==== ادله [[عصمت پیامبر خاتم]] از نسیان ====  
خط ۶۳: خط ۶۹:


===== [[ادله نقلی]] =====
===== [[ادله نقلی]] =====
[[آیات]]<ref>سوره نساء، آیات ۱۰۵ و ۱۱۳ و ۴۱ و ۶۴ و ۱۶۵؛ سوره بقره، آیه ۱۴۳؛ سوره مائده، آیه ۱۱۷؛ سوره احزاب، آیه ۲۱ و ۳۳، سوره آل عمران، آیات ۳۱ و ۳۲ و ۳۳؛ سوره حشر، آیه ۹؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷ و ۲۸؛ سوره انعام، آیه ۹۰؛ سوره مریم، آیه ۵۸.</ref> و [[روایات]] متعددی دلالت بر [[عصمت پیامبر اسلام]] از [[خطا]] و [[سهو]] و [[نسیان]] دارند که اینک به برخی از آنها اشاره می‌‌کنیم. 
'''آیات قرآن کریم'''
'''[[آیه تطهیر]]'''
خداوند متعال در شأن پنج تن اصحاب کساء مى‌‏فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«خدا چنین مى‏‌خواهد که هر رجس و پلیدى را از شما خانواده نبوت ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزّه گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref>. «[[رجس]]» در لغت به معنى شىء [[ناپاک]] است، خواه از نظر طبع آدمى [[آلوده]] و منفور باشد يا به حكم [[عقل]] يا [[شرع]] و يا همه اينها. به همين جهت راغب در مفردات بعد از آنكه رجس را به معناى شئ «قَذِر»؛ (آلوده) معنى مى كند؛ چهار صورت براى آن ذكر مى نمايد ـ آلوده از نظر طبع آدمى، يا عقل، يا شرع، و يا همه اينها ـ و اگر در بعضى از كلمات بزرگان، «رجس» به معنى [[گناه]] يا [[شرک]] يا [[اعتقاد]] [[باطل]] يا [[بخل]] و [[حسد]] تفسير شده، در حقيقت بيان مصداق هايى از آن مفهوم وسيع و گسترده است. به هر حال با توجه به «الف و لام جنس» كه بر سر اين كلمه آمده، {{متن قرآن|الرِّجْسَ}} معنى عموم را مى رساند و مفهوم آيه چنين است كه [[خداوند]] [[اراده]] كرده هر گونه و هر نوع از انواع آلودگى را از آنان دور سازد. جمله {{متن قرآن|وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}} با توجه به اينكه معنى «تطهير»، [[پاک]] ساختن است؛ تأكيد مجددى است بر مسأله نفى «رجس» و نفى همه پليدى‌ها كه در جمله قبل آمده است و واژه {{متن قرآن|تَطْهِيرًا}} كه به اصطلاح، مفعول مطلق است تأكيد ديگرى بر اين معنى است. نتيجه اينكه خداوند با انواع تأكيدها اراده فرموده است كه [[اهل بيت]] [[پيامبر اسلام]] {{صل}} را از هر گونه پليدى و آلودگى پاک و مبرّا سازد<ref>ر.ک: [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[پیام قرآن ج۹ (کتاب)|پیام قرآن ج۹]]، ص۱۳۹.</ref>.
نسيان و [[سهو]] نيز يکی از گونه‌های رجس است، زيرا ريشه آن به شيطان باز می‌‌گردد و قرآن کریم هر چيزی که به شيطان بر می‌‌گردد را از اهل بيت {{ع}} دور کرده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ}}، «لبته شیطان را هرگز بر کسانی که به خدا ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل و اعتماد می‌کنند تسلط نخواهد بود» سوره نحل، آیه ۹۹.</ref>.<ref>[https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/morajeat/۹۵/۹۵۱۱۰۶/ ربانی گلپایگانی، علی، درس گفتار امامت: کتاب المراجعات، ۹۵/۱۱/۶]</ref>.<ref>همچنین ر.ک: حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص ۱۳۹؛ [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات (کتاب)|شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات]]، ج ‏۱، ص ۲۴۱.</ref>
'''[[آیه اذن واعیه]]'''
[[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ}}<ref>«تا آن (غرق کفار و نجات مؤمنان) را مایه پند و عبرت شما مردم قرار دهیم و لکن گوش شنواى هوشمندان این پند و تذکر را تواند فرا گرفت»، سوره حاقه، آیه ۱۲».</ref> [[مفسران شیعه]]<ref>ر.ک: مجمع البیان، ج ۱۰، ص۵۱۹؛ ذکاوتى، قراگزلو، علیرضا، ترجمه اسباب النزول، ص۲۳۴، نشر نی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۳ش؛ فیض کاشانى، ملا محسن، تفسیر الصافى، محقق: اعلمی، حسین، ج ۵، ص۲۱۸، انتشارات الصدر، تهران، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق؛ شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص۵۳۰، دار البلاغة للطباعة و النشر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۲ق؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص۱۶۳، انتشارات اسلام، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش</ref> و [[سنی]]<ref>ثعلبى نیشابورى، احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص۲۸، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ ابن عطیه اندلسى، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق: عبدالسلام، عبدالشافى، محمد، ج ۵، ص۳۵۸، دارالکتب العلمیه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق؛ فخرالدین رازى، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ۳۰، ص۶۲۴، دار احیاء التراث العربى، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق؛ رشیدالدین میبدى، احمد بن ابى سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق: على اصغر حکمت، ج ۱۰، ص۲۰۹، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش؛ زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ۴، ص۶۰۰، دار الکتاب العربی، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق</ref> گفته‌اند این [[آیه]] به فرموده [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در [[حق]] حضرت [[امام علی]]{{ع}} نازل شده و مراد از «[[اذن واعیه]]»<ref>«گوش‌های حافظ و نگهدارنده»</ref>، امام علی{{ع}}است.
«اذن واعیه»؛ یعنی گوش‌هایى که ظرفیت و قابلیت [[حفظ]] و نگاهدارى ـ  [[پیام‌های الهی]] را ـ داشته باشد و این صلاحیت و قابلیت، اختصاص به [[معصوم]] دارد که [[سهو]] و [[اشتباه]] و [[نسیان]] و [[جهل]] و عدم [[درک]] در او راه نداشته باشد و گرنه واعیه نیست<ref>أطیب البیان، ج ‏۱۳، ص۱۶۳.</ref>. این [[آیه]] مطلق است و شامل تمام امور چه [[تبلیغ]] چه غیر تبلیغ می‌شود و به دلالت این آیه [[سهو]] و [[نسیان]] و [[خطا]] از [[امیر المؤمنین علی]]{{ع}} [[نفی]] شده است پس به طریق اولی دلالت بر نفی سهو و نسیان و خطا از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} دارد و به طریق اولی باید گفت سهو و نسیان و خطا در [[پیامبر خاتم]]{{صل}} راه ندارد<ref>عبد الرسول، غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ص۲۴۳.‏</ref>.
'''آیه عدم فراموشی قرآن'''
خداوند متعال خطاب به پیامبر خاتم {{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|سَنُقْرِؤُكَ فَلا تَنسَى}}<ref>«ما بزودی (قرآن را) بر تو می‌خوانیم و هرگز فراموش نخواهی کرد» سوره اعلی، آیه ۶</ref>. بر اساس این [[آیه]] [[خدای متعال]] به [[پیامبر خاتم]]{{صل}} [[امر]] نموده که هنگام [[نزول وحی]] [[عجله]] مکن و هرگز نگران فراموش کردن [[آیات الهی]] مباش، آن کس که این [[آیات]] بزرگ را برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] بر تو فرستاده، هم او [[حافظ]] و نگاهبان آنهاست، آری او نقش این آیات را در سینه [[پاک]] تو ثابت می‌دارد، به طوری که هرگز گرد و غبار [[نسیان]] بر آن نخواهد نشست<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ج۲۶، ص۳۹۳.</ref> و این همان عصمت از نسیان است.
'''سایر آیات'''
[[آیات]] زیر بر [[عصمت پیامبر]] از [[نسیان]] دلالت دارند:
[[آیات]] زیر بر [[عصمت پیامبر]] از [[نسیان]] دلالت دارند:
#{{متن قرآن|سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ الله إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى}}<ref>«زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمی‌بری * مگر آنچه را خدا خواهد که او آشکار و نهان را می‌داند» سوره اعلی، آیه ۶-۷.</ref>.
#{{متن قرآن|سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ الله إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى}}<ref>«زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمی‌بری * مگر آنچه را خدا خواهد که او آشکار و نهان را می‌داند» سوره اعلی، آیه ۶-۷.</ref>.
خط ۷۷: خط ۱۰۵:
# نباید که [[پیامبر]] در ادای وحی [[شتاب]] به [[خرج]] دهد و نگران [[فراموشی]] آن باشد: {{متن قرآن|وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ}}؛
# نباید که [[پیامبر]] در ادای وحی [[شتاب]] به [[خرج]] دهد و نگران [[فراموشی]] آن باشد: {{متن قرآن|وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ}}؛
# [[لزوم]] ان‌شاءالله گفتن، برای پیامبر هنگام [[یاد خدا]] پس از برطرف شدن فراموشی: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص۳۵۹.</ref>.
# [[لزوم]] ان‌شاءالله گفتن، برای پیامبر هنگام [[یاد خدا]] پس از برطرف شدن فراموشی: {{متن قرآن|وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص۳۵۹.</ref>.
'''[[روایات]]'''
[[روایات]] صادر شده در باب عدم [[سهو]] [[پیامبر خاتم]] و [[ائمه اطهار]]{{ع}} بسیار است که برای نمونه به دو [[روایت]] اشاره می‌‌کنیم:
# روایت اول: [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} می‌پرسد: آیا [[رسول خدا]]{{صل}} هیچ‌وقت [[سجده]] سهو انجام داد؟ [[امام]] {{ع}} می‌فرماید: «خیر، نه رسول خدا [[سجده]] سهو انجام داد و نه هیچ امامی که [[فقیه]] در [[دین]] هستند سجده سهو انجام دادند»<ref>شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الأحکام، ج ۲، ص۳۵۰ ـ ۳۵۱.</ref> مراد از روایت این است که آنها هرگز سهو نکردند تا بخواهند سجده سهو انجام بدهند.
# روایت دوم: [[امام علی]]{{ع}} در بیان [[صفات امام]] می‌‌فرماید: «برخی از صفات امام این است که امام باید از تمام [[گناهان]]، چه [[صغیره]] چه [[کبیره]] [[معصوم]] باشد، همچنین در [[فتوا]] نماند و در جواب دادن مسائل [[خطا]] نکند و سهو و [[نسیان]] نیز نداشته باشد..»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار،‏ ج ۲۵، ص۳۵۱.</ref>.


== دیدگاه [[اهل سنت]] ==
== دیدگاه [[اهل سنت]] ==
۱۱٬۰۸۱

ویرایش