پرش به محتوا

ابواروی دوسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۲۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ابواروی دوسی در تراجم و رجال]] - [[ابواروی دوسی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل  = ابواروی دوسی | مداخل مرتبط = [[ابواروی دوسی در تراجم و رجال]] - [[ابواروی دوسی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{جعبه اطلاعات اصحاب
| نام = ابواروی دوسی
| مشهور به =
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg   
| عرض تصویر =
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه
| نام کامل = ابواروی دوسی 
| نام‌های دیگر =
| جنسیت = مرد
| کنیه = 
| لقب = 
| اهل =
| از قبیله = [[ازد]]     
| از تیره =     
| پدر =       
| مادر =     
| همسر =   
| پسر =         
| دختر =
| خواهر = 
| برادر = 
| خویشاوندان = 
| وابستگان =
| تاریخ تولد = 
| محل تولد = 
| محل زندگی = 
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = 
| تاریخ شهادت =   
| محل شهادت = 
| طول عمر =   
| محل دفن = 
| دین =
| مذهب =
| از اصحاب = [[پیامبر خاتم]] 
| از طبقه =
| در جنگ = [[جنگ قرقرة الکدر]]   
| نقش‌ها =
| فعالیت‌ها = 
| علت شهرت =
| علت درگذشت = 
| علت شهادت =
| راوی از =
| روایات مشهور = 
| مشایخ او = 
| راویان از او =
| آخرین راوی از او =
}}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۸: خط ۵۶:
از وی درباره حالات رسول خدا {{صل}} به هنگام [[نزول وحی]] [[روایت]] شده که گفته است: من [[شاهد]] نزول وحی بر رسول خدا {{صل}} بودم که حضرت سوار بر مرکب خویش بود و در این حال، مرکب حضرت گاه زانو می‌زد و گاه بر می‌خاست؛ چنان که [[احساس]] می‌کردم زانوی مرکب حضرت خواهد [[شکست]]. از چهره [[مبارک]] ایشان نیز قطره‌های عرق مانند دانه‌های مروارید می‌چکید تا اینکه سنگینی [[وحی]] برداشته شد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۵۵.</ref>.
از وی درباره حالات رسول خدا {{صل}} به هنگام [[نزول وحی]] [[روایت]] شده که گفته است: من [[شاهد]] نزول وحی بر رسول خدا {{صل}} بودم که حضرت سوار بر مرکب خویش بود و در این حال، مرکب حضرت گاه زانو می‌زد و گاه بر می‌خاست؛ چنان که [[احساس]] می‌کردم زانوی مرکب حضرت خواهد [[شکست]]. از چهره [[مبارک]] ایشان نیز قطره‌های عرق مانند دانه‌های مروارید می‌چکید تا اینکه سنگینی [[وحی]] برداشته شد<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۵۵.</ref>.


واقدی از ابواروی دوسی نقل کرده است که می‌گفت: من در [[جنگ]] قرقرة الکدر (قراقرة الکدر) - [[سال دوم هجری]] - از کسانی بودم که راندن شتران غنیمتی را بر عهده داشتم. تا اینکه به صِرار، در سه میلی (تقریبا شش کیلومتری) [[مدینه]] رسیدیم. رسول خدا {{صل}} [[خمس]] شتران را، که از [[غطفان]] و [[بنی سلیم]] به [[غنیمت]] گرفته بود، برداشت و بقیه را که چهارصد شتر بود میان [[مسلمانان]] تقسیم کرد<ref>واقدی، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. نیز از ابواروی نقل شده است که می‌گفت: من [[نماز عصر]] را با [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مدینه]] می‌خواندم، سپس به ذو الحلیفه می‌رفتم و پیش از آنکه [[آفتاب]] غروب کند، به مدینه باز می‌گشتم<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۶۹؛ دولابی، ج۱، ص۳۵؛ با کمی اختلاف ر. ک: ابن حجر، ج۷، ص۸.</ref>. همچنین [[حاکم نیشابوری]]<ref>ج۳، ص۷۳.</ref> از طریق [[عاصم بن عمر بن حفص بن عاصم]] از ابواروی نقل کرده است که گفت: من نزد رسول خدا {{صل}} نشسته بودم که [[ابوبکر]] و [[عمر]] وارد شدند. حضرت فرمود: "[[ستایش]] خدایی را که مرا با شما [[یاری]] داد"<ref>و نیز ر. ک: ابن اثیر، ج۵، ص۱۳۵؛ طبرانی، ج۶، ص۲۲۸؛ متقی هندی، ج۱۱، ص۵۶۶؛ درباره ضعف سند این روایت ر. ک: امینی، ج۷، ص۲۹۸؛ هیثمی، ج۹، ص۵۱؛ ذهبی، ج۳، ص۲۵۶.</ref>.
واقدی از ابواروی دوسی نقل کرده است که می‌گفت: من در [[جنگ]] قرقرة الکدر (قراقرة الکدر) - [[سال دوم هجری]] - از کسانی بودم که راندن شتران غنیمتی را بر عهده داشتم. تا اینکه به صِرار، در سه میلی (تقریبا شش کیلومتری) [[مدینه]] رسیدیم. رسول خدا {{صل}} [[خمس]] شتران را، که از [[غطفان]] و [[بنی سلیم]] به [[غنیمت]] گرفته بود، برداشت و بقیه را که چهارصد شتر بود میان [[مسلمانان]] تقسیم کرد<ref>واقدی، ج۱، ص۱۸۳.</ref>. نیز از ابواروی نقل شده است که می‌گفت: من [[نماز عصر]] را با [[رسول خدا]] {{صل}} در [[مدینه]] می‌خواندم، سپس به ذو الحلیفه می‌رفتم و پیش از آنکه [[آفتاب]] غروب کند، به مدینه باز می‌گشتم<ref>طبرانی، ج۲۲، ص۳۶۹؛ دولابی، ج۱، ص۳۵؛ با کمی اختلاف ر. ک: ابن حجر، ج۷، ص۸.</ref>. همچنین [[حاکم نیشابوری]]<ref>ج۳، ص۷۳.</ref> از طریق [[عاصم بن عمر بن حفص بن عاصم]] از ابواروی نقل کرده است که گفت: من نزد رسول خدا {{صل}} نشسته بودم که [[ابوبکر]] و [[عمر]] وارد شدند. حضرت فرمود: «[[ستایش]] خدایی را که مرا با شما [[یاری]] داد»<ref>و نیز ر. ک: ابن اثیر، ج۵، ص۱۳۵؛ طبرانی، ج۶، ص۲۲۸؛ متقی هندی، ج۱۱، ص۵۶۶؛ درباره ضعف سند این روایت ر. ک: امینی، ج۷، ص۲۹۸؛ هیثمی، ج۹، ص۵۱؛ ذهبی، ج۳، ص۲۵۶.</ref>.


وقتی ابوبکر به [[شام]] [[لشکرکشی]] کرد، برای [[خالد بن سعید بن عاص]] که از [[بیعت با ابوبکر]] سرباز زده بود، پرچمی را بست و آن را نزد [[خالد]] فرستاد تا بخشی از [[سپاه]] را [[فرماندهی]] کند. عمر نزد ابوبکر رفت و به او گفت: [[خالد بن سعید]] را فرماندهی می‌دهی، در حالی که آن حرف‌ها را (در مورد [[مخالفت]] با [[بیعت ابوبکر]]) زده است. او آن‌قدر [[اصرار]] کرد تا ابوبکر، ابواروی دوسی را نزد خالد بن سعید فرستاد و [[پیام]] داد که [[خلیفه رسول خدا]] {{صل}} می‌گوید: [[پرچم]] ما را بر گردان. خالد نیز پرچم را بیرون آورد و به ابواروی دوسی داد و گفت: به [[خدا]] قسم نه [[انتصاب]] شما مرا [[خشنود]]، ساخت و نه [[عزل]] شما غمگینم کرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۵؛ بلاذری، ج۱، ص۱۲۸.</ref>
وقتی ابوبکر به [[شام]] [[لشکرکشی]] کرد، برای [[خالد بن سعید بن عاص]] که از [[بیعت با ابوبکر]] سرباز زده بود، پرچمی را بست و آن را نزد [[خالد]] فرستاد تا بخشی از [[سپاه]] را [[فرماندهی]] کند. عمر نزد ابوبکر رفت و به او گفت: [[خالد بن سعید]] را فرماندهی می‌دهی، در حالی که آن حرف‌ها را (در مورد [[مخالفت]] با [[بیعت ابوبکر]]) زده است. او آن‌قدر [[اصرار]] کرد تا ابوبکر، ابواروی دوسی را نزد خالد بن سعید فرستاد و [[پیام]] داد که [[خلیفه رسول خدا]] {{صل}} می‌گوید: [[پرچم]] ما را بر گردان. خالد نیز پرچم را بیرون آورد و به ابواروی دوسی داد و گفت: به [[خدا]] قسم نه [[انتصاب]] شما مرا [[خشنود]]، ساخت و نه [[عزل]] شما غمگینم کرد<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۵؛ بلاذری، ج۱، ص۱۲۸.</ref>


ابن سکن بر آن است که او [[مذهب]] [[عثمانی]] داشت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۵؛ ابن حجر، ج۷، ص۸.</ref> که البته چنین چیزی از [[امویان]] طبیعی است. وی [[اخبار]] متعدد و فراوانی درباره [[امام علی]]، به عنوان [[نخستین مسلمان]] دارد<ref>کحلانی، ج۱، ص۴۴.</ref>. [[سخن]] مجعول {{عربی|" اول من اسلم ابوبكر"}} نیز به او منسوب شده است <ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۲۸.</ref>. او در پایان [[خلافت]] [[معاویه]] درگذشت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۵؛ ابن حمزه، ص۴۸۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۸.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابواروی دوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۱۳-۱۱۴.</ref>
ابن سکن بر آن است که او [[مذهب]] [[عثمانی]] داشت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۵؛ ابن حجر، ج۷، ص۸.</ref> که البته چنین چیزی از [[امویان]] طبیعی است. وی [[اخبار]] متعدد و فراوانی درباره [[امام علی]]، به عنوان [[نخستین مسلمان]] دارد<ref>کحلانی، ج۱، ص۴۴.</ref>. [[سخن]] مجعول {{عربی|«اول من اسلم ابوبكر»}} نیز به او منسوب شده است <ref>ابن سعد، ج۳، ص۱۲۸.</ref>. او در پایان [[خلافت]] [[معاویه]] درگذشت<ref>ابن سعد، ج۴، ص۷۵؛ ابن حمزه، ص۴۸۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۸.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابواروی دوسی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۱۳-۱۱۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۲۴: خط ۷۲:
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:ازد]]
۲۴٬۴۶۴

ویرایش