دین در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظران' به 'صاحبنظران') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
== [[قلمرو دین]] == | == [[قلمرو دین]] == | ||
==مفهوم «[[دین]]» در کاربریهای [[قرآنی]]== | |||
«دین» در کاربریهای قرآنی به دو معنا به کار رفته است: | |||
۱. به معنای [[مجازات]] و [[مکافات]] چنانکه در [[آیات]] کریمۀ ذیل آمده است: | |||
#{{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز جزاست» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|وَإِنَّ الدِّينَ لَوَاقِعٌ}}<ref>«و بیشک (رستاخیز و) جزای اعمال واقع شدنی است!» سوره ذاریات، آیه ۶.</ref>. | |||
#{{متن قرآن|أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ}}<ref>«آیا کسی که پیوسته روز جزا را انکار میکند دیدی؟!» سوره ماعون، آیه ۱.</ref>. | |||
کاربری «دین» در این معنا در [[قرآن کریم]] معمولاً در مواردی است که کلمۀ «دین» در لفظ یا در معنا مضافالیه کلمۀ «[[یوم]]» باشد؛ لهذا در مجموع مراد از واژۀ «دین» در این نوع کاربری [[روز قیامت]] است که [[روز حساب]] و [[جزاء]] و مکافات است. | |||
روشن است که مراد از «دین» در آیۀ مورد بحث، این معنا نیست؛ زیرا [[نفی اکراه]] در «دین» به این معنا مفهوم معقولی ندارد. | |||
۲. به معنای [[شریعت]] یا [[نظام حاکم]] بر [[زندگی]] [[انسان]]. | |||
بیشترین کاربری واژۀ «دین» در قرآن کریم بدین معناست از جمله آیۀ مورد بحث. | |||
بنابراین مراد از «دین» در آیۀ مورد بحث شریعت و [[نظام]] زندگی است، یا قانونی که [[آدمی]] برای [[نظم]] بخشی به زندگی خویش آن را میپذیرد. و خویش را بدان پایبند ساخته و در چهارچوب آن عمل میکند. | |||
در [[حقیقت]] هر انسان [[عاقل]] و متعارفی [[دینی]] دارد که با آن زندگی خویش را نظم و جهت میبخشد. در این [[آیه]] صراحتاً اعلام شده است که [[خداوند]] دین خود (نظام زندگی [[الهی]] فرستاده شدۀ توسط [[انبیاء]]) را با [[اکراه]] و [[جبر]] بر [[مردم]] [[تحمیل]] نمیکند، بلکه همانگونه که در آیات گذشته آمده بود با [[برهان]] و [[وجدان]]، زمینۀ [[اقناع]] [[بشر]] را برای پذیرش آن فراهم نموده، و [[بشریت]] را به پذیرش آن فرا میخواند. | |||
[[دلایل]] و قرائنی که بر کاربری دین در آیۀ مورد بحث به مفهومی که گفته شد - یعنی نظام زندگی که بنیاد آن بر [[حاکمیت]] [[استوار]] است بلکه همان [[حاکمیت]] است - دلالت دارند فراوان است. در اینجا به مجموعهای از این قرائن و [[دلایل]] اشاره میکنیم: | |||
قرنیۀ اول: در خود آیۀ کریمه عبارت {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ...}} [[شاهد]] و قرینۀ روشنی بر ارادۀ این معنا از {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} است؛ زیرا واژۀ «[[طاغوت]]» همانگونه که در گذشته به تفصیل بیان شد بهمعنای [[حاکم]] [[نامشروع]] است، که پذیرش حاکمیت او در [[فرهنگ قرآن]] [[کریم]] خطرناکترین و شایعترین نوع [[شرک]] به شمار آمده و غالب [[آیات]] کریمۀ وارد دربارۀ شرک و [[نهی]] از آن به این نوع از شرک، که [[شرک در اطاعت]] است نظر دارند. افزون بر این در مباحث گذشته بر این نکته نیز مکرّراً تأکید شد که «[[ایمان]]» در [[قرآن کریم]] غالباً به معنای [[خضوع]] در برابر [[امر و نهی]] [[الهی]] و [[گردن نهادن]] به [[حاکمیت خدا]] به کار رفته است که در این [[آیه]] نیز ایمان در جملۀ {{متن قرآن|يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ}} به قرینۀ مقابله با [[کفر به طاغوت]] به همین معنا بکار رفته است. | |||
بنابراین جملۀ {{متن قرآن|فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ}} که در این آیه بر {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} [[تفریع]] شده قرینۀ روشنی بر ارادۀ معنای [[نظام]] [[زندگی]] حاکم بر [[انسان]] - یا همان «حاکمیت» - از واژۀ [[دین]]، در جملۀ {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} است. | |||
قرینۀ دوّم: [[سیاق آیات]] پیش و پس آیۀ مورد بحث - افزون بر [[سیاق]] داخلی آیه که در بالا بدان اشاره شد - قرینۀ روشن دیگری بر ارادۀ معنای [[نظام حاکم]] بر زندگی از واژۀ «دین» در آیۀ مورد بحث است. | |||
در آیۀ پس از این آیه میخوانیم: | |||
{{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ}}<ref>«خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها خارج ساخته، به سوی نور میبرد. ولی کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند» سوره بقره، آیه ۲۵۷.</ref>. | |||
تأکید بر [[حصر]] [[ولایت]] بر [[مؤمنین]] در [[ذات اقدس حق تعالی]]، و اشاره به تعدّد اولیاءِ [[کافران]] و اینکه همۀ آن اولیاءِ ادّعایی کافران، طاغوتند، [[سیاق]] دلالت بر معنای [[حاکمیت]] را در آیۀ فوقالذکر بهوجود آورده و بر [[حصر حاکمیت]] در [[ذات اقدس خدای متعال]] دلالت دارد. | |||
آیۀ پیش از آیۀ مورد بحث نیز بر همین سیاق دلالت دارد: | |||
{{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«هیچ معبودی جز خداوندِ یگانه زنده و پاینده نیست، (خداوندی که قائم به ذات خویش است، و موجودات دیگر، قائم به او). هیچگاه خواب سبک و سنگینی او را فرا نمیگیرد؛ (و لحظهای از تدبیر جهان هستی، غافل نمیماند؛) آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن اوست. کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟! آینده و گذشتۀ بندگان را میداند؛ و کسی از علم او آگاه نمیگردد؛ جز به مقداری که او بخواهد. قلمرو حکومت او، آسمانها و زمین را دربرگرفته؛ و نگاهداری آن دو [= آسمان و زمین]، او را خسته نمیکند. و اوست بلند مرتبۀ بزرگ» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>. | |||
تمام جُمل و مقاطع آیۀ کریمۀ فوقالذکر [[مبیّن]] و شارح حاکمیت حقه و کاملۀ ذات اقدس حق تعالی میباشند، توضیح مختصر این مطلب را به ترتیب [[جمل]] [[آیات]] بیان میکنیم: | |||
{{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ}}. | |||
این جملۀ شریفه چنانکه روشن است با [[حصر]] [[الوهیت]] - که متضمن حاکمیت است - در [[ذات اقدس حق]] آغاز، و بر ویژگیهای سهگانۀ این حاکمیت تأکید مینماید، این ویژگیها عبارتند از: | |||
#[[نفی]] محدودیت ذاتی، و [[جاودانگی]] بالذات این حاکمیت {{متن قرآن|الْحَيّ}}؛ | |||
#تأکید بر [[نفوذ]]، [[اقتدار]] و سلطۀ [[قدرتمند]] و فراگیر این [[حاکمیت]] {{متن قرآن|الْقَيُّوم}}؛ | |||
#تأکید براینکه جز در چهارچوب [[حاکمیت خداوند]] ارادۀ هیچ موجودی نمیتواند در جریان امور مملکت دخل و تأثیری داشته باشد {{متن قرآن|مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ}}؛ بنابراین [[اعمال قدرت]] در این مملکت منحصراً در [[اختیار]] اوست، و هیچ موجودی را یارای [[نفوذ]] در دایرۀ [[قدرت]] او بدون ارادۀ او نیست. | |||
{{متن قرآن|يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ}} همانگونه که هیچ موجودی را یارای نفوذ در دایرۀ قدرت او نیست، هیچ موجودی را نیز توان و امکان نفوذ در دایرۀ معلومات و اطلاعات نامحدود او نیست. | |||
خلاصه اینکه راه نفوذ در [[تشکیلات حکومتی]] این [[حاکم]] خواه در [[سیستم]] اعمال قدرت نامحدود او، و خواه در سیستم اطلاعات و معلومات نامحدود او بر همگان بسته است، مگر آنها که خود در این [[تشکیلات]] راه و کاری داشته و جایگاهی دارند و با إذن و [[اجازه]] و إشراف کامل حاکمیت به کار گرفته شدهاند. | |||
{{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}} در پایان اشاره به این [[حقیقت]] شده که [[مدیریت]] این مملکت گسترده و عریض، کار سخت و [[دشواری]] برای این حاکمیت نیست و هیچگاه حاکمیت را [[درمانده]] و خسته نمیکند {{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}؛ زیرا او «علی و [[عظیم]]» است، بلند مرتبه و برین جایگاه و بزرگ است. | |||
بنابر آنچه دربارۀ مضامین این [[آیه]] توضیح دادیم روشن است که [[سیاق]] این آیه نیز دربارۀ مسئلۀ [[حاکمیت خدا]] و ویژگیها و ابعاد آن است که قرینۀ دوّم در [[تأیید]] مراد مذکور از واژۀ «[[دین]]» در آیۀ مورد بحث است.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۲۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']] | # [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:11124.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|'''فقه نظام سیاسی اسلام ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||