پرش به محتوا

دین در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸٬۰۹۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
{{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}} در پایان اشاره به این [[حقیقت]] شده که [[مدیریت]] این مملکت گسترده و عریض، کار سخت و [[دشواری]] برای این حاکمیت نیست و هیچ‌گاه حاکمیت را [[درمانده]] و خسته نمی‌کند {{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}؛ زیرا او «علی و [[عظیم]]» است، بلند مرتبه و برین جایگاه و بزرگ است.
{{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}} در پایان اشاره به این [[حقیقت]] شده که [[مدیریت]] این مملکت گسترده و عریض، کار سخت و [[دشواری]] برای این حاکمیت نیست و هیچ‌گاه حاکمیت را [[درمانده]] و خسته نمی‌کند {{متن قرآن|وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا}}؛ زیرا او «علی و [[عظیم]]» است، بلند مرتبه و برین جایگاه و بزرگ است.
بنابر آنچه دربارۀ مضامین این [[آیه]] توضیح دادیم روشن است که [[سیاق]] این آیه نیز دربارۀ مسئلۀ [[حاکمیت خدا]] و ویژگی‌ها و ابعاد آن است که قرینۀ دوّم در [[تأیید]] مراد مذکور از واژۀ «[[دین]]» در آیۀ مورد بحث است.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۲۲.</ref>
بنابر آنچه دربارۀ مضامین این [[آیه]] توضیح دادیم روشن است که [[سیاق]] این آیه نیز دربارۀ مسئلۀ [[حاکمیت خدا]] و ویژگی‌ها و ابعاد آن است که قرینۀ دوّم در [[تأیید]] مراد مذکور از واژۀ «[[دین]]» در آیۀ مورد بحث است.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۲۲.</ref>
۱. قال تعالی:
{{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنها پیکار کنید؛ تا فتنه (و تجاوز و ستمی) باقی نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر (از روش ستمکارانۀ خود) دست برداشتند، (با آنان پیکار نکنید؛ زیرا) تعدّی جز بر ستمکاران روا نیست» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>.
از ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}} استفاده می‌شود که مراد از {{متن قرآن|فَإِنِ انْتَهَوْا}} انتهاء از [[ظلم]] است؛ بنابراین معنای «[[فتنه]]» که در صدر آیه آمده نیز معلوم می‌شود: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ}}‌؛ زیرا روشن می‌شود که مراد از فتنه همان ظلم و تعدّی به [[حقوق مردم]] است که در آیۀ قبل به نمونه‌ای از آن - که [[اخراج]] [[مردم]] از [[خانه]] و کاشانه و [[دیار]] و [[وطن]] است - اشاره شده است.
بنابراین معنای صدر آیه چنین می‌شود: {{عربی|و قاتلوهم حتى لا يكون ظلم و يكون الدّين - اي الحكم - لله و ذلك بقيام العدل و القسط بين الناس}}. با آنان [[پیکار]] کنید تا ستمی باقی نماند و [[قانون]] و [[نظام]] و [[فرمانروایی]] تنها از آنِ [[خدا]] باشد؛ یعنی نظام [[عدل و قسط]] بپا گردد». همان [[عدل]] و قسطی که در [[قرآن کریم]] [[مأموریت]] اصلی [[ادیان الهی]] و بالخصوص [[نبوّت]] [[خاتم پیامبران]] اعلام گردیده است،
{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ}}<ref>«ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان (قوۀ اجرای عدل کامل) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>.
{{متن قرآن|وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ}}<ref>«و بگو: «به تمام کتاب‌هایی که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم»» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>.
۲. قال تعالی:
{{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا آنها (آیینی) غیر از آیین خدا - که اسلام است - می‌طلبند، در حالی که تمام کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابرِ (فرمانِ) او تسلیم‌اند؛ و به سوی او بازگردانده می‌شوند؟!» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref>.
جملۀ {{متن قرآن|وَلَهُ أَسْلَمَ}} تا آخر [[آیه]] اشاره به [[خضوع]] همۀ اشیاء در برابر ارادۀ خداست. در این آیه به این نکته اشاره شده که جمعی از ساکنان [[زمین]] و [[آسمان]] به طور خواسته و آگاهانه سر [[تسلیم]] و [[طاعت]] در برابر [[حاکمیت]] فراگیر [[ارادۀ الهی]] فرود آورده و جمعی ناخواسته و از سر [[اکراه]] گردن به [[فرمان]] او نهاده‌اند، [[گردن نهادن]] ناخواسته به [[حاکمیت الهی]] مربوط به کسانی است که به فراخوانی [[انبیاء]] به سوی [[خدا]] و سرسپاری به فرمان او پشت کرده و سر به [[نافرمانی]] نهاده‌اند.
در این آیه تأکید شده است که آنهایی که به [[زعم]] خود سر به نافرمانی نهاده‌اند اگرچه به خواست خود به [[نظام]] [[تشریع]] [[خداوند]] گردن ننهاده‌اند، لکن ناخواسته در چهارچوب حاکمیت [[نظام تکوین]] [[الهی]] درآمده و ناگزیر محکوم [[قوانین طبیعی]] و جبری [[تکوینی]] [[حاکم]] بر [[جهان]] بوده و در برابر آن به ناچار تسلیم و خاضع‌اند.
بنابراین معنای صدر آیه نیز روشن است: {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ}}؛ زیرا به قرینۀ ذیل معلوم می‌شود که مراد از {{متن قرآن|دِينِ اللَّهِ}} [[نظام تشریعی]] خداوند است، یعنی همان نظام [[زندگی]] سعادتمندانه‌ای که خداوند توسط انبیاء{{عم}} برای ادارۀ زندگی [[بشر]] فرستاده است. بدین ترتیب روشن شد که معنای مجموع آیه چنین است:
«آیا نظام و قانونی جز آنچه خدا فرستاده می‌جویند درحالی‌که سراسر جهان از جمله خود آنان محکوم [[قانون]] تکوینی الهی‌اند و در برابر آن تسلیم و خاضع‌اند؟ اکنون که حاکمیت تکوینی الهی را ناخواسته گردن نهاده‌اند و بدین‌وسیله عملاً [[حقّ حاکمیت]] خدا را پذیرفته‌اند چرا در برابر [[حاکمیت تشریعی]] خداوند سر فرود نمی‌آورند؟»
۳. قال تعالی:
{{متن قرآن|فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ}}<ref>«در این هنگام، (یوسف) قبل از بارِ برادرش، به کاوش بارهای آنها [= سایر برادرانش] پرداخت؛ سپس آن را از بارِ برادرش [= بنیامین] بیرون آورد؛ این گونه راه چاره را به یوسف یاد دادیم. او هرگز نمی‌توانست برادرش را مطابق قانون پادشاه (مصر) بگیرد» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref>.
روشن است که مراد از {{متن قرآن|دِينِ الْمَلِكِ}} در ذیل آیۀ فوق همان [[نظام]] قانونی [[حاکم]] در مملکت [[مصر]] است.
۴. قال تعالی:
{{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ}}<ref>«هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و عاطفۀ بی‌جا) نسبت به آن دو شما را از (اجرای) قانون الهی مانع شود» سوره نور، آیه ۲.</ref>.
در این [[آیه]] نیز روشن است که معنای {{متن قرآن|دِينِ اللَّهِ}} شریعة [[الله]] است. و مراد از این [[شریعت]] چیزی نظیر [[عبادات]] و [[اذکار]] نیست بلکه شریعت [[کیفر]] و [[جزاء]] است که بخشی از [[قوانین]] [[حکومتی]] است؛ بنابراین {{متن قرآن|دِينِ اللَّهِ}} در این آیه نیز به معنای نظام و شریعت حاکم بر [[زندگی]] [[مردم]] است.
۵. قال تعالی:
{{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ * وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ...}}<ref>«آیا آنها غیر از او را ولی خود برگزیدند؟! درحالی‌که «ولی» فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده می‌کند، و اوست که بر هر چیزی تواناست * در هر چیز اختلاف کنید، حکم آن با خداست؛ این است خداوند، پروردگار من، بر او توکّل کرده‌ام و به سوی او باز می‌گردم!» سوره شوری، آیه ۹-۱۰.</ref>
تا آنجاکه فرمود: -
{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ}}<ref>«آیینی را برای شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: همان دین (خدا) را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید. و آنچه مشرکان را به آن دعوت می‌کنید [= توحید در اطاعت و فرمانبری] بر آنها گران است. خداوند هرکس را بخواهد برمی‌گزیند، و کسی را که توبه کند به سوی خویش هدایت می‌نماید» سوره شوری، آیه ۱۳.</ref>
سپس فرمود:
{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«پس تو نیز مردم را به همان دین فرابخوان و به همان گونه که دستور یافتی راه راست را در پیش گیر و از هوی و هوس‌های آنان پیروی مکن، و بگو: «به تمام کتاب‌هایی که خدا نازل کرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت را اجرا کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ کردار ما از آنِ ماست و کردار شما از آنِ شما؛ خصومت شخصی در میان ما و شما نیست؛ و خداوند ما و شما را (در قیامت) جمع می‌کند، و بازگشت (همه) به سوی اوست» سوره شوری، آیه ۱۵.</ref>
تا آنجا که فرمود:
{{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ}}<ref>«خداوند کسی است که کتاب را بحق نازل کرد و میزان (قوۀ اجرای عدل کامل) را؛ تو چه می‌دانی شاید روز رستاخیز (و داوری خداوند) نزدیک باشد!» سوره شوری، آیه ۱۷.</ref>
و سرانجام:
{{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«آیا معبودانی دارند که بی‌اذن خداوند آیین و قانونی برای آنها مقرّر کرده‌اند؟! اگر وعده قطعی (الهی و اجل معینی) برای آنها نبود، در میانشان داوری می‌شد (و دستور عذاب صادر می‌گشت) و به یقین برای ستمکاران عذاب دردناکی است» سوره شوری، آیه ۲۱.</ref>.
در این مجموعه از [[آیات]] روشن‌ترین و مفصل‌ترین توضیح و تبیین [[قرآنی]] را دربارۀ مفهوم «[[دین]]» می‌توان یافت که راه را بر هرگونه ابهام یا تشکیک در این زمینه می‌بندد، برای وضوح بیشتر آنچه در آیات فوق در این باره آمده است مطالب بیان شده در این آیات را به ترتیب در چند بند ارائه می‌کنیم:
#ابتدا تأکید بر ثبوت [[ولایت]] مطلق برای [[ذات اقدس حق]] و [[حصر]] این ولایت در او شده است: {{متن قرآن|أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ}}.
#سپس دلیل بر ثبوت این ولایت مطلق و انحصاری بر همۀ اشیاء، در ذات اقدس حق بیان شده است که [[حیات]] بخشیدن او بر [[مردگان]] و [[قدرت]] مطلق اوست {{متن قرآن|وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}.
#در آیۀ بعد تصریح شده که [[حق]] [[حکم]] و [[امر و نهی]] - و به طور کلی [[حاکمیت]] بر [[جامعۀ بشر]] -حق مخصوص [[خداوند]] است، و شخص یا گروه و یا منبع دیگری [[شایستگی]] چنین جایگاهی ندارد: {{متن قرآن|وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ}}.
#پس از مقدمات فوق الذکر - که در آن [[حصر حاکمیت]] و ولایت مطلق در همۀ [[جهان هستی]]، با [[برهان]]، بیان و [[اثبات]] شد - بر حصر حاکمیت در جامعۀ بشر نیز در ذات اقدس حق، تأکید شده و به [[تشریع]] [[نظام]] [[زندگی]] که از لوازم و آثار و [[وظایف]] [[حاکمیت الهی]] است اشاره شده، و با تبیین [[تشریع دین]] به‌وسیله [[خدا]] در طول [[تاریخ]] زندگی [[بشر]]، وظیفه‌ای که به عهدۀ [[انبیاء]] از نوح{{ع}} تا محمد{{صل}} در جهت تبیین و اجرای آن در میان [[جوامع بشری]] گذاشته شده بیان گردیده است.
{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى...}}
و سرانجام مأموریتی که در این راستا به طور ویژه بر عهدۀ [[خاتم پیامبران]] [[محمد مصطفی]]{{صل}} گذاشته شده تبیین شده، و به [[رسول خاتم]] دستور داده شده که خود و [[مأموریت الهی]] خود را برای [[مردم]] تبیین و اعلام کند:
{{متن قرآن|فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ...}}
بخش آخرین این [[آیه]] به روشنی مفهوم و مراد از [[دین]] در {{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ}} را تبیین، و معلوم می‌کند که این دین همان آئین [[عدل]] است، که [[حاکم]] نخستین و مطلق [[جهان]] برای ادارۀ [[شئون]] [[جامعۀ بشر]] و [[برقراری نظم]] عادلانه به دست [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرستاده و او را [[مأمور]] اجرای آن نموده است.
بنابر آنچه تاکنون بیان کردیم معلوم شد، قرائن بسیاری وجود دارد که مراد و مقصود را از «دین» در آیۀ کریمۀ {{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}} همان [[نظام]] [[زندگی]] و [[نظم]] عادلانۀ حاکم بر جامعۀ بشر معیّن و مشخص می‌کنند.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۲ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۲، ص ۱۳۰-۱۳۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۶۴

ویرایش