پرش به محتوا

ولایت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
به هر حال گسترده‌ترین کاربرد مصطلح ولایت در متون عربی و محاورات [[عرفی]] همان «[[امامت]]» و «حاکمیت سیاسی» است. به گونه‌ای که هرگاه این واژه بدون قید و قرینه استعمال شود، به ولایت سیاسی، [[امارت]] و [[حاکمیت]] انصراف دارد که مقصود همان مدیریت و تنظیم امور کلان [[اجتماعی]] است<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن - جوادی آملی (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۶۴.</ref>.
به هر حال گسترده‌ترین کاربرد مصطلح ولایت در متون عربی و محاورات [[عرفی]] همان «[[امامت]]» و «حاکمیت سیاسی» است. به گونه‌ای که هرگاه این واژه بدون قید و قرینه استعمال شود، به ولایت سیاسی، [[امارت]] و [[حاکمیت]] انصراف دارد که مقصود همان مدیریت و تنظیم امور کلان [[اجتماعی]] است<ref>[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن - جوادی آملی (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۶۴.</ref>.


== [[ولایت]] در [[قرآن]] ==
== ولایت در [[قرآن]] ==
{{اصلی|ولایت در قرآن}}
{{اصلی|ولایت در قرآن}}
کلمه "[[ولی]]" در [[قرآن مجید]] با مشتقات مختلف آن، ٢٣٣ بار به کار رفته است و از کلمات پُر استعمال محسوب می‌شود. از این تعداد ۱٢٣ مرتبه به صورت اسم و ۱۱٠ مرتبه به صورت فعل در [[قرآن]] به کار رفته است<ref>به عنوان مثال می‌توان از فعل "تولّی" یادآور شد که دارای دو معنای متفاوت مَحبت و اعراض کردن است؛ معنای مَحبت مانند آیه شریفه: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ}} («و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است» سوره مائده، آیه ۵۱)؛ و اما درباره معنای اعراض، برخی از اهل لغت نوشته‌اند: "آن معنا"، در صورتی است که با حرف "عن" متعدی شده باشد که گاهی در آیه، لفظ‍ آن مذکور است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا الله وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ}} («ای مؤمنان! از خداوند و پیامبر او فرمان برید و در حالی که سخن او را می‌شنوید از او رو مگردانید» سوره انفال، آیه ۲۰)؛ و گاهی آن حرف، در تقدیر است؛ مانند: {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ الله عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ}} («و اگر رو بگردانند، خداوند به (کار) تبهکاران، داناست» سوره آل عمران، آیه ۶۳)؛ مفردات راغب، ص۸۸۶، کلمه ولی.</ref>.  اما کلمه "[[ولایت]]"، فقط‍ دو بار در [[قرآن مجید]] استعمال شده است<ref>بنابر قرائت بعضی، در هر دو مورد آن، به صورت فتح "واو" است، پس ولایت با کسر "واو"، بنا بر آن قرائت، اصلاً در [[قرآن]] نیامده است و بنابر جواز هر دو وجه که بعضی قائل به آن هستند، با کسر "واو" نیز در قرآن آمده است؛ لذا برخی از اهل لغت نوشته‌اند: {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ}} («شما را با آنان هیچ پیوندی نیست» سوره انفال، آیه ۷۲) با فتح "واو" و نیز با کسر آن، قرائت شده است؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۱؛ ما اتفق لفظه و اختلف معناه، ص۴۷۱.</ref>:  
کلمه "[[ولی]]" در [[قرآن مجید]] با مشتقات مختلف آن، ٢٣٣ بار به کار رفته است و از کلمات پُر استعمال محسوب می‌شود. از این تعداد ۱٢٣ مرتبه به صورت اسم و ۱۱٠ مرتبه به صورت فعل در [[قرآن]] به کار رفته است<ref>به عنوان مثال می‌توان از فعل "تولّی" یادآور شد که دارای دو معنای متفاوت مَحبت و اعراض کردن است؛ معنای مَحبت مانند آیه شریفه: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ}} («و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است» سوره مائده، آیه ۵۱)؛ و اما درباره معنای اعراض، برخی از اهل لغت نوشته‌اند: "آن معنا"، در صورتی است که با حرف "عن" متعدی شده باشد که گاهی در آیه، لفظ‍ آن مذکور است؛ مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا الله وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ}} («ای مؤمنان! از خداوند و پیامبر او فرمان برید و در حالی که سخن او را می‌شنوید از او رو مگردانید» سوره انفال، آیه ۲۰)؛ و گاهی آن حرف، در تقدیر است؛ مانند: {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ الله عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ}} («و اگر رو بگردانند، خداوند به (کار) تبهکاران، داناست» سوره آل عمران، آیه ۶۳)؛ مفردات راغب، ص۸۸۶، کلمه ولی.</ref>.  اما کلمه "ولایت"، فقط‍ دو بار در [[قرآن مجید]] استعمال شده است<ref>بنابر قرائت بعضی، در هر دو مورد آن، به صورت فتح "واو" است، پس ولایت با کسر "واو"، بنا بر آن قرائت، اصلاً در [[قرآن]] نیامده است و بنابر جواز هر دو وجه که بعضی قائل به آن هستند، با کسر "واو" نیز در قرآن آمده است؛ لذا برخی از اهل لغت نوشته‌اند: {{متن قرآن|مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ}} («شما را با آنان هیچ پیوندی نیست» سوره انفال، آیه ۷۲) با فتح "واو" و نیز با کسر آن، قرائت شده است؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۱؛ ما اتفق لفظه و اختلف معناه، ص۴۷۱.</ref>:  
# {{متن قرآن|هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۴.</ref>؛ [[ولایت]] در [[آیه شریفه]] به معنای [[سلطنت]] و [[مالکیت]] است، یعنی در آن روز [[قدرت]] و [[سلطه]] مطلق [[الهی]] [[ظهور]] می‌کند و همگی تحت [[ولایت خدا]] در می‌آیند و به او [[ایمان]] می‌آورند و از آنچه در [[دنیا]] می‌پرستیده‌اند، [[بیزاری]] می‌جویند.
# {{متن قرآن|هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۴۴.</ref>؛ ولایت در [[آیه شریفه]] به معنای [[سلطنت]] و [[مالکیت]] است، یعنی در آن روز [[قدرت]] و [[سلطه]] مطلق [[الهی]] [[ظهور]] می‌کند و همگی تحت [[ولایت خدا]] در می‌آیند و به او [[ایمان]] می‌آورند و از آنچه در [[دنیا]] می‌پرستیده‌اند، [[بیزاری]] می‌جویند.
# {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّی يُهَاجِرُوا}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>؛ [[ولایت]] در [[آیه شریفه]] به معنای [[نصرت]] است.
# {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّی يُهَاجِرُوا}}<ref>«و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref>؛ ولایت در [[آیه شریفه]] به معنای [[نصرت]] است.


بر اساس موارد استعمال [[قرآنی]]، مراد از [[ولایت]]، نحوه‌ای نزدیکی بدون فاصله بین دو شیء است که نوعی رابطه بین آن دو برقرار باشد. رابطه‌ای که افراد [[جامعه]] و هم‌مسلکان با هم دارند، از سنخ اول و رابطه [[خدای متعال]] با مخلوقات خود از سنخ قِسم دوم است. بنابراین، مراد از معنای جامع [[ولایت]]، [[قرب]] و نزدیکی است که به صورت‌های گوناگونی مطرح شده و آن قرب، یا قرب [[حسی]] است، مثل نزدیک و قریب هم بودن دو چیز بدون فاصله [[اجنبی]] و شخص ثالث؛ یا قرب معنوی و غیر حسی است، مثل قرب [[دینی]]، قرب [[خویشاوندی]]، قرب [[اعتقادی]]، قرب [[دوستی]]، [[یاری]] و [[نصرت]]، قرب تدبیری و [[سلطنت]] و... . در [[قرآن کریم]] در بیش‌تر موارد، نوع دوم که همان [[قرب]] غیرحسی و معنوی است، استعمال شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۶-۳۸.</ref>.
بر اساس موارد استعمال [[قرآنی]]، مراد از ولایت، نحوه‌ای نزدیکی بدون فاصله بین دو شیء است که نوعی رابطه بین آن دو برقرار باشد. رابطه‌ای که افراد [[جامعه]] و هم‌مسلکان با هم دارند، از سنخ اول و رابطه [[خدای متعال]] با مخلوقات خود از سنخ قِسم دوم است. بنابراین، مراد از معنای جامع ولایت، [[قرب]] و نزدیکی است که به صورت‌های گوناگونی مطرح شده و آن قرب، یا قرب [[حسی]] است، مثل نزدیک و قریب هم بودن دو چیز بدون فاصله [[اجنبی]] و شخص ثالث؛ یا قرب معنوی و غیر حسی است، مثل قرب [[دینی]]، قرب [[خویشاوندی]]، قرب [[اعتقادی]]، قرب [[دوستی]]، [[یاری]] و [[نصرت]]، قرب تدبیری و [[سلطنت]] و... . در [[قرآن کریم]] در بیش‌تر موارد، نوع دوم که همان [[قرب]] غیرحسی و معنوی است، استعمال شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۶-۳۸.</ref>.


== اقسام [[ولایت]] ==
== اقسام ولایت ==
واژه «ولایت» را از جهات مختلف می‌توان تقسیم کرد:
واژه «ولایت» را از جهات مختلف می‌توان تقسیم کرد:
=== به لحاظ رتبی (ذاتی و جعلی) ===
=== به لحاظ رتبی (ذاتی و جعلی) ===
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[ولایت فقیه]] هنگامی‌ مطرح می‌شود که [[مردم]] در [[شناخت]] امور [[زندگی]] و [[اجتماعی]] خود به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} دسترسی نداشته باشند؛ یعنی ولایت فقیه، در [[حقیقت]]، [[نیابت]] عامّ از امام معصوم {{ع}} را دارد و به معنای سرپرستی امور شیعیان در عصر غیبت کبری است. این بدان سبب است که حضور کامل [[دین]] در [[جامعۀ انسانی]] در گرو برپایی حکومت اسلامی است و ضرورت وجود حکومت اسلامی، محدود به عصر پیامبر]{{صل}} یا [[روزگار]] حضور امام معصوم {{ع}} نیست<ref>[[امام خمینی|امام خمینی]]، [[ولایت فقیه - امام خمینی (کتاب)|ولایت فقیه]]، ص۱۹.</ref>.  
[[ولایت فقیه]] هنگامی‌ مطرح می‌شود که [[مردم]] در [[شناخت]] امور [[زندگی]] و [[اجتماعی]] خود به [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} دسترسی نداشته باشند؛ یعنی ولایت فقیه، در [[حقیقت]]، [[نیابت]] عامّ از امام معصوم {{ع}} را دارد و به معنای سرپرستی امور شیعیان در عصر غیبت کبری است. این بدان سبب است که حضور کامل [[دین]] در [[جامعۀ انسانی]] در گرو برپایی حکومت اسلامی است و ضرورت وجود حکومت اسلامی، محدود به عصر پیامبر]{{صل}} یا [[روزگار]] حضور امام معصوم {{ع}} نیست<ref>[[امام خمینی|امام خمینی]]، [[ولایت فقیه - امام خمینی (کتاب)|ولایت فقیه]]، ص۱۹.</ref>.  


نکته‌ لازم به ذکر آن است که [[مشروعیت ولایت فقیه]] همانند [[ولایت]] [[معصومین]] از راه [[نصب]] است؛ با این تفاوت که معصومین {{ع}} به نصب خاص [[الهی]] [[برگزیده]] شده‌اند، اما فقهاء به نصب عام، واجد چنین مقامی می‌شوند و نصب عام بدین معناست که شرایط و ویژگی‌های [[ولی فقیه]]، بدون تعیین مصداق آن در سخن معصومین آمده است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۱۹۷؛ [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص۲۶۳.</ref>.
نکته‌ لازم به ذکر آن است که [[مشروعیت ولایت فقیه]] همانند ولایت [[معصومین]] از راه [[نصب]] است؛ با این تفاوت که معصومین {{ع}} به نصب خاص [[الهی]] [[برگزیده]] شده‌اند، اما فقهاء به نصب عام، واجد چنین مقامی می‌شوند و نصب عام بدین معناست که شرایط و ویژگی‌های [[ولی فقیه]]، بدون تعیین مصداق آن در سخن معصومین آمده است<ref>ر.ک: [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص۱۹۷؛ [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص۲۶۳.</ref>.


==== ولایت حاکم ====
==== ولایت حاکم ====
خط ۷۲: خط ۷۲:
== ضرورت ولایت ==
== ضرورت ولایت ==
{{اصلی|ضرورت ولایت}}
{{اصلی|ضرورت ولایت}}
[[ولایت]] از ضروریات [[جامعه اسلامی]] است تا [[عقول]] [[مردم]] کامل شده و به [[هدایت]] رهنمون شوند. نصب [[الهی]] [[حاکم]]، [[استمرار]] [[تربیت]] الهی، ایمن ماندن [[دین]] و [[سیاست]] و... از ضروریات [[حاکمیت]] ولیّ الهی است<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]]، ص۱۵۸ ـ ۱۶۳.</ref>.
ولایت از ضروریات [[جامعه اسلامی]] است تا [[عقول]] [[مردم]] کامل شده و به [[هدایت]] رهنمون شوند. نصب [[الهی]] [[حاکم]]، [[استمرار]] [[تربیت]] الهی، ایمن ماندن [[دین]] و [[سیاست]] و... از ضروریات [[حاکمیت]] ولیّ الهی است<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]]، ص۱۵۸ ـ ۱۶۳.</ref>.


== اهداف ولایت ==
== اهداف ولایت ==
خط ۷۹: خط ۷۹:
## ایمان به مبدأ متعالی، [[تزکیه]] و [[تعلیم]] نفس: اهداف انبیاء به دو دسته اهداف میانی و اهداف نهایی تقسیم می‌شود. در میان اهداف پیغمبران، هدف اصلی آن است که [[انسان]] را به سر [[منزل]] تعالی برسانند. [[معجزه]] بزرگ انبیاء عبارت است از ساختن انسان‌های خوب و آراسته به [[فضائل اخلاقی]] که همه چیز خودش را برای [[هدف]] [[فدا]] می‌کند.  
## ایمان به مبدأ متعالی، [[تزکیه]] و [[تعلیم]] نفس: اهداف انبیاء به دو دسته اهداف میانی و اهداف نهایی تقسیم می‌شود. در میان اهداف پیغمبران، هدف اصلی آن است که [[انسان]] را به سر [[منزل]] تعالی برسانند. [[معجزه]] بزرگ انبیاء عبارت است از ساختن انسان‌های خوب و آراسته به [[فضائل اخلاقی]] که همه چیز خودش را برای [[هدف]] [[فدا]] می‌کند.  
## رها ساختن [[انسان]] از اقسام گوناگون [[شرک]]: دومین [[هدف]] ولیّ [[الهی]]، رهاساختن انسان از اشکال متنوع شرک است. یکی از مهم‌ترین [[برکات]] وجود [[پیامبر]] [[هدیه]] کردن [[توحید]] به [[جوامع بشری]] بود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد پیامبر{{صل}} و امام صادق{{ع}}، ۲۴/۶/۱۳۷۱. </ref>.
## رها ساختن [[انسان]] از اقسام گوناگون [[شرک]]: دومین [[هدف]] ولیّ [[الهی]]، رهاساختن انسان از اشکال متنوع شرک است. یکی از مهم‌ترین [[برکات]] وجود [[پیامبر]] [[هدیه]] کردن [[توحید]] به [[جوامع بشری]] بود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در سالروز میلاد پیامبر{{صل}} و امام صادق{{ع}}، ۲۴/۶/۱۳۷۱. </ref>.
# اهداف [[ولایت]] در بُعد اجتماعی:
# اهداف ولایت در بُعد اجتماعی:
## تشکیل جامعه و نظام توحیدی: برای دستیابی به هدف نهایی [[دین]] ([[تربیت]] انسان)، مقدماتی باید طی شود. الگوی [[ولایت الهی]]، با روش زاهدان، [[عارفان]] و حتی [[فیلسوفان]] متفاوت است. انبیاء [[معتقد]] به تربیت فردی و دانه دانه انسان‌سازی نیستند، انبیاء معتقدند برای ساختن انسان باید محیط مناسب تأسیس کرد که بتواند فرد را در خود بپروراند. ایشان دنبال کارخانه انسان‌سازی هستند که به طور خودکار [[انسان کامل]] [[پیغمبر]] پسند تحویل دهد، کارخانه انسان‌سازی، [[جامعه]] و [[نظام اسلامی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۵۳ و ۱۹/۷/۱۳۵۳.</ref>. به همین منظور هدف میانی انبیاء عبارت است از: تشکیل جامعه توحیدی و نظام [[الهی]]، که با [[قوانین]] و [[مقررات الهی]] اداره شود. خصوصیت چنین جامعه‌ای آن است که با تحقق [[توحید]]، [[زنجیر]] اطاعت غیر خدا از گردن [[مردم]] برداشته می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۷/۷/۱۳۵۳.</ref>.
## تشکیل جامعه و نظام توحیدی: برای دستیابی به هدف نهایی [[دین]] ([[تربیت]] انسان)، مقدماتی باید طی شود. الگوی [[ولایت الهی]]، با روش زاهدان، [[عارفان]] و حتی [[فیلسوفان]] متفاوت است. انبیاء [[معتقد]] به تربیت فردی و دانه دانه انسان‌سازی نیستند، انبیاء معتقدند برای ساختن انسان باید محیط مناسب تأسیس کرد که بتواند فرد را در خود بپروراند. ایشان دنبال کارخانه انسان‌سازی هستند که به طور خودکار [[انسان کامل]] [[پیغمبر]] پسند تحویل دهد، کارخانه انسان‌سازی، [[جامعه]] و [[نظام اسلامی]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۵۳ و ۱۹/۷/۱۳۵۳.</ref>. به همین منظور هدف میانی انبیاء عبارت است از: تشکیل جامعه توحیدی و نظام [[الهی]]، که با [[قوانین]] و [[مقررات الهی]] اداره شود. خصوصیت چنین جامعه‌ای آن است که با تحقق [[توحید]]، [[زنجیر]] اطاعت غیر خدا از گردن [[مردم]] برداشته می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۷/۷/۱۳۵۳.</ref>.
## [[برقراری عدالت]]: مقدمه دیگری که برای [[تربیت]] [[انسان]] توحیدی لازم است، تحقق عدالت اجتماعی است. [[دین الهی]] و واقعی بدون [[عدالت اجتماعی]] تحقق پیدا نمی‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۹/۱۱/۱۳۶۸.</ref>. جامعه دچار [[اختلاف طبقاتی]] از مسیر [[فطری]] و طبیعی خویش که هماهنگ با [[جهان]] است خارج شده و [[انبیاء]] بر سر آن‌اند که این جامعه را به مسر خویش بازگردانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۵۳.</ref>.  
## [[برقراری عدالت]]: مقدمه دیگری که برای [[تربیت]] [[انسان]] توحیدی لازم است، تحقق عدالت اجتماعی است. [[دین الهی]] و واقعی بدون [[عدالت اجتماعی]] تحقق پیدا نمی‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۹/۱۱/۱۳۶۸.</ref>. جامعه دچار [[اختلاف طبقاتی]] از مسیر [[فطری]] و طبیعی خویش که هماهنگ با [[جهان]] است خارج شده و [[انبیاء]] بر سر آن‌اند که این جامعه را به مسر خویش بازگردانند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۳/۷/۱۳۵۳.</ref>.  
۱۱۶٬۵۵۸

ویرایش