پرش به محتوا

آزادی عقیده: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۷۵۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ مهٔ ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۴: خط ۳۴:
# '''اجباری در کار نیست :''' [[رسول خدا]] {{صل}} هر سال هنگام فرا رسیدن موسم [[حج]] به میان [[قبایل]] می‌رفت و با رؤسای آنان صحبت می‌کرد و از آنان می‌خواست تا از وی حمایت کنند و از [[قتل]] وی به دست [[مشرکان]] [[قریش]] مانع شوند. [[رسول اکرم]] {{صل}} به آنان می‌فرمود: هیچ کس از شما را به پذیرش [[آیین اسلام]] مجبور نمی‌کنم و هر کس از شما در پذیرش آن آزاد است و هر کس که از پذیرش [[اسلام]] کراهت داشته باشد، او را مجبور نمی‌کنم. من از شما [[انتظار]] دارم در مقابل کسانی که قصد کشتن مرا دارند، از من حمایت کنید تا پیام‌ها و [[دستورهای الهی]] را به [[مردم]] برسانم<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۲، ص ۴۱۴.</ref>.
# '''اجباری در کار نیست :''' [[رسول خدا]] {{صل}} هر سال هنگام فرا رسیدن موسم [[حج]] به میان [[قبایل]] می‌رفت و با رؤسای آنان صحبت می‌کرد و از آنان می‌خواست تا از وی حمایت کنند و از [[قتل]] وی به دست [[مشرکان]] [[قریش]] مانع شوند. [[رسول اکرم]] {{صل}} به آنان می‌فرمود: هیچ کس از شما را به پذیرش [[آیین اسلام]] مجبور نمی‌کنم و هر کس از شما در پذیرش آن آزاد است و هر کس که از پذیرش [[اسلام]] کراهت داشته باشد، او را مجبور نمی‌کنم. من از شما [[انتظار]] دارم در مقابل کسانی که قصد کشتن مرا دارند، از من حمایت کنید تا پیام‌ها و [[دستورهای الهی]] را به [[مردم]] برسانم<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۲، ص ۴۱۴.</ref>.
# '''[[نامه]] [[صلح]] :''' از دیدگاه [[رسول خدا]] {{صل}} همه افراد در پذیرش [[دین اسلام]] آزاد بودند و اگر عده‌ای از [[مردم]] حاضر نبودند [[دین اسلام]] را بپذیرند، در سایه حمایت [[حکومت اسلامی]] [[زندگی]] می‌کردند و از آنان [[جزیه]] دریافت می‌شد. در [[نامه]] [[رسول]] اعظم {{صل}} به [[رئیس]] یکی از [[قبایل]] که [[منذر بن ساوی]] نام داشت چنین آمده است: "از [[محمد]]، [[پیامبر]] {{صل}} به منذر بن ساوی؛ با [[سلام]] و تحیت؛ [[خداوند]] یکتا را همراه تو [[سپاس]] می‌گویم. نامه‌ات به من رسید و آن را برای من خواندند. بدان! هر کس [[نماز]] ما را بخواند و به سوی [[قبله]] ما [[نماز]] گزارد و [[قربانی]] ما را بخورد، [[مسلمان]] است. هر کس هم که این امور را قبول نداشته باشد، باید [[جزیه]] بپردازد". پس از این [[نامه]]، منذر بن ساوی، [[مسلمان]] شد و اهل حجر را به [[اسلام]] فراخواند؛ اما واکنش [[مردم]] به [[دعوت]] منذر متفاوت بود و برخی [[مسلمان]] شدند و برخی دیگر هم ناراضی بودند؛ [[اعراب]]، [[مسلمان]] شدند و [[مجوسیان]] و [[یهودیان]]، [[اسلام]] را نپذیرفتند و به پرداخت [[جزیه]] [[رضایت]] دادند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص ۸۷ و الامام مالک، المدونة الکبری، ج ۲، ص ۴۷.</ref> و ...<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]] و [[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۸۹-۹۰.</ref>.
# '''[[نامه]] [[صلح]] :''' از دیدگاه [[رسول خدا]] {{صل}} همه افراد در پذیرش [[دین اسلام]] آزاد بودند و اگر عده‌ای از [[مردم]] حاضر نبودند [[دین اسلام]] را بپذیرند، در سایه حمایت [[حکومت اسلامی]] [[زندگی]] می‌کردند و از آنان [[جزیه]] دریافت می‌شد. در [[نامه]] [[رسول]] اعظم {{صل}} به [[رئیس]] یکی از [[قبایل]] که [[منذر بن ساوی]] نام داشت چنین آمده است: "از [[محمد]]، [[پیامبر]] {{صل}} به منذر بن ساوی؛ با [[سلام]] و تحیت؛ [[خداوند]] یکتا را همراه تو [[سپاس]] می‌گویم. نامه‌ات به من رسید و آن را برای من خواندند. بدان! هر کس [[نماز]] ما را بخواند و به سوی [[قبله]] ما [[نماز]] گزارد و [[قربانی]] ما را بخورد، [[مسلمان]] است. هر کس هم که این امور را قبول نداشته باشد، باید [[جزیه]] بپردازد". پس از این [[نامه]]، منذر بن ساوی، [[مسلمان]] شد و اهل حجر را به [[اسلام]] فراخواند؛ اما واکنش [[مردم]] به [[دعوت]] منذر متفاوت بود و برخی [[مسلمان]] شدند و برخی دیگر هم ناراضی بودند؛ [[اعراب]]، [[مسلمان]] شدند و [[مجوسیان]] و [[یهودیان]]، [[اسلام]] را نپذیرفتند و به پرداخت [[جزیه]] [[رضایت]] دادند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ص ۸۷ و الامام مالک، المدونة الکبری، ج ۲، ص ۴۷.</ref> و ...<ref>[[هادی اکبری|اکبری، هادی]] و [[فاطمه پهلوان‌پور|پهلوان‌پور، فاطمه]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۸۹-۹۰.</ref>.
== [[عقل]] و آزادی عقیده ==
عقل در [[فقه]] از جایگاه رفیعی برخوردار است، به گونه‌ای که در کنار [[قرآن]] و [[روایات]] از منابع و [[ادله]] [[دین]] به شمار می‌آید. ارج نهادن به [[تفکر]] و [[تعقل]] در قرآن و روایات و [[تشویق]] به آن از مسلمات به حساب می‌آید.  [[فقها]] در [[مسائل اعتقادی]] و [[اصول دین]]، [[تقلید]] را برنمی‌تابند و از [[مسلمانان]] می‌خواهند با تفکر و [[تأمل]] در حقانیت دین و آموزه‌های آن، دین را بپذیرند<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، پیرامون جمهوری اسلامی، ص۹۴ و ۱۲۴.</ref>. عقل هیچ‌گونه مصلحتی برای اسلام در [[اجبار]] و [[اکراه]] [[مردم]] به [[دین]] مشاهده نمی‌کند، بلکه چه بسا اجرای چنین احکامی موجب [[احساس]] تنفر و دین‌گریزی یا دین‌ستیزی در میان [[جامعه]] به ویژه نسل‌های جدید گردد که خلاف [[فلسفه]] [[جهاد]] است، چراکه جهاد به انگیزه بسط اسلام [[تشریع]] شده است.علاوه اینکه عقل بعد از فحص در منابع دینی، [[آزادی]] [[انتخاب]] دین را جزء آموزه‌های خود دین می‌یابد که نقش عقل در آن، کاشفیت است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۱۱۰-۱۲۰.</ref>.


== دیدگاه فقهی ==
== دیدگاه فقهی ==
۲۱۸٬۸۵۷

ویرایش