پرش به محتوا

اثبات امامت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
=== دلایل عقلی امامت ===
=== دلایل عقلی امامت ===
==== [[قاعده لطف]] ====
==== [[قاعده لطف]] ====
به همان دلیل که بنابر [[قاعده لطف]]، [[ارسال پیامبران]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، [[نصب امام]] نیز [[واجب]] است. "[[امام]]" کسی است که از [[دین الهی]] [[آگاهی]] کامل و بی‌نقص دارد و در این [[آگاهی]]، از [[شک]] و [[گمان]] [[پیروی]] نمی‌کند و به اشتباه و [[خطا]] نمی‌افتد. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} تعالیم [[اسلام]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] به میان [[مردم]] آورد؛ اما در مدت زندگانی آن [[پیامبر]] بزرگ آسمانی {{صل}} فرصت نبود تا [[مردم]] همه [[احکام]] و [[معارف الهی]] را بیاموزند. لذا لازم بود کسانی که از معارف وحیانی و غیبی آگاهی دارند، پس از او میان [[مردم]] باشند و [[مردم]] را دستگیری کنند و راه [[هدایت]] را استمرار بخشند. [[پیامبر]] {{صل}} نیز این افراد را برای بعد از خویش معرفی فرمود. متکلمان امامیه، این [[استدلال]] را بر [[قاعده لطف]] بنا کرده‌اند؛ بدین معنا که [[لطف الهی]] اقتضا دارد راه [[پیامبر]] {{صل}} ادامه یابد و [[امامان معصوم]] {{عم}} بر مسند [[هدایت]] و [[امامت]] جلوس کنند<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات‌، ۱/ ۵۲۹.</ref>. به صورت خلاصه می‌توان گفت: [[امامت]]، [[لطف]] است و ترک [[لطف]]، نقض غرض و نقض غرض از [[خدای حکیم]] سر نمی‌زند. غرض [[حکیم]] جز به آنچه راجح و بهتر است، تعلق نمی‌گیرد و راجح این است که [[انسان]] کاملی ـ با ویژگی‌هایی مانند [[عصمت]]، [[عدالت]]، [[دانایی]] و [[آگاهی]] ـ میان [[انسان‌ها]] باشد و آنان را به سوی کمال راهنمایی نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 242.</ref>.
به همان دلیل که بنابر [[قاعده لطف]]، [[ارسال پیامبران]] بر [[خداوند]] [[واجب]] است، [[نصب امام]] نیز [[واجب]] است. "[[امام]]" کسی است که از [[دین الهی]] [[آگاهی]] کامل و بی‌نقص دارد و در این [[آگاهی]]، از [[شک]] و [[گمان]] [[پیروی]] نمی‌کند و به اشتباه و [[خطا]] نمی‌افتد. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} تعالیم [[اسلام]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] به میان [[مردم]] آورد؛ اما در مدت زندگانی آن [[پیامبر]] بزرگ آسمانی {{صل}} فرصت نبود تا [[مردم]] همه [[احکام]] و [[معارف الهی]] را بیاموزند. لذا لازم بود کسانی که از معارف وحیانی و غیبی آگاهی دارند، پس از او میان [[مردم]] باشند و [[مردم]] را دستگیری کنند و راه [[هدایت]] را استمرار بخشند. [[پیامبر]] {{صل}} نیز این افراد را برای بعد از خویش معرفی فرمود. متکلمان امامیه، این [[استدلال]] را بر [[قاعده لطف]] بنا کرده‌اند؛ بدین معنا که [[لطف الهی]] اقتضا دارد راه [[پیامبر]] {{صل}} ادامه یابد و [[امامان معصوم]] {{عم}} بر مسند [[هدایت]] و [[امامت]] جلوس کنند<ref>مجموعه آثار شهید مطهری‌، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات‌، ۱/ ۵۲۹.</ref>. به صورت خلاصه می‌توان گفت: [[امامت]]، [[لطف]] است و ترک [[لطف]]، نقض غرض و نقض غرض از [[خدای حکیم]] سر نمی‌زند. غرض [[حکیم]] جز به آنچه راجح و بهتر است، تعلق نمی‌گیرد و راجح این است که [[انسان]] کاملی ـ با ویژگی‌هایی مانند [[عصمت]]، [[عدالت]]، [[دانایی]] و [[آگاهی]] ـ میان [[انسان‌ها]] باشد و آنان را به سوی کمال راهنمایی نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۲.</ref>.


در توضیح بیشتری از این قاعده می‌توان از به شرح [[علامه حلی]] استناد جست:
در توضیح بیشتری از این قاعده می‌توان از به شرح [[علامه حلی]] استناد جست:
خط ۹۱: خط ۹۱:


=== [[عصمت]] ===  
=== [[عصمت]] ===  
از دیدگاه [[امامیه]]، [[امام]] حافظ و نگاهبان‌ [[شریعت]] و [[مرجع]] [[مردم]] برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بنابراین، همان‌طور که [[پیامبر]] {{صل}} باید [[عصمت]] داشته باشد، [[امام]] نیز باید [[معصوم]] باشد. اگر [[امامت]]، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، ۳.</ref>، [[امام]] باید همان [[وظایف]] [[پیامبر]] را برعهده بگیرد و لذا دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] تاکید دارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. اگر گفته شود: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به اشتباه بیافتد، افراد دیگری یاری‌اش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. در جواب گفته می شود این سخن صحیح نیست؛ زیرا همین حرف درباره آن افراد هم گفته می‌شود و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این همچنان ادامه پیدا می‌کند مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و [[معصوم]] است. علاوه براینکه اگر [[خطا]] و اشتباه بر [[امام]] روا باشد، [[مردم]] باید او را راهنمایی کنند؛ حال آنکه [[وظیفه]] [[مردم]] [[پیروی]] از اوست نه [[راهنمایی]]. از آن رو که [[عصمت]]، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص [[معصوم]] از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها [[خداوند]] می‌تواند [[معصوم]] را به [[مردم]] نشان دهد و [[رسالت]] خویش را به او بسپارد<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مردم]] [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر را ندارند<ref>کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>
از دیدگاه [[امامیه]]، [[امام]] حافظ و نگاهبان‌ [[شریعت]] و [[مرجع]] [[مردم]] برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بنابراین، همان‌طور که [[پیامبر]] {{صل}} باید [[عصمت]] داشته باشد، [[امام]] نیز باید [[معصوم]] باشد. اگر [[امامت]]، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا}}؛ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، ۳.</ref>، [[امام]] باید همان [[وظایف]] [[پیامبر]] را برعهده بگیرد و لذا دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] تاکید دارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. اگر گفته شود: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به اشتباه بیافتد، افراد دیگری یاری‌اش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. در جواب گفته می شود این سخن صحیح نیست؛ زیرا همین حرف درباره آن افراد هم گفته می‌شود و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این همچنان ادامه پیدا می‌کند مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و [[معصوم]] است. علاوه براینکه اگر [[خطا]] و اشتباه بر [[امام]] روا باشد، [[مردم]] باید او را راهنمایی کنند؛ حال آنکه [[وظیفه]] [[مردم]] [[پیروی]] از اوست نه [[راهنمایی]]. از آن رو که [[عصمت]]، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص [[معصوم]] از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها [[خداوند]] می‌تواند [[معصوم]] را به [[مردم]] نشان دهد و [[رسالت]] خویش را به او بسپارد<ref>{{متن قرآن|اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ}}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مردم]] [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر را ندارند<ref>کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۳.</ref>


=== [[افضلیت]] ===  
=== [[افضلیت]] ===  
[[امام]] باید از همه فضیلت‌های انسانی بیش از [[مردم]] نصیب برده و از [[رذائل اخلاقی]] پیراسته باشد. او باید به نیازمندی‌های [[امت]] از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر باشد. این ویژگی را "[[افضلیت امام]]" می‌خوانند. شایسته نیست [[امام]] با دیگران برابر یا از آنان پایین‌تر باشد؛ زیرا لازمه [[برابری]]، ترجیح بدون دلیل و [[باطل]] است و مقدم کردن انسان پایین‌تر از نظر [[عقل]] قبیح است و [[قرآن]] آن را نکوهیده است<ref>{{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}}؛ سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>.<ref>کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 243.</ref>
[[امام]] باید از همه فضیلت‌های انسانی بیش از [[مردم]] نصیب برده و از [[رذائل اخلاقی]] پیراسته باشد. او باید به نیازمندی‌های [[امت]] از همه کس داناتر باشد و برای برآوردن آنها، تواناتر باشد. این ویژگی را "[[افضلیت امام]]" می‌خوانند. شایسته نیست [[امام]] با دیگران برابر یا از آنان پایین‌تر باشد؛ زیرا لازمه [[برابری]]، ترجیح بدون دلیل و [[باطل]] است و مقدم کردن انسان پایین‌تر از نظر [[عقل]] قبیح است و [[قرآن]] آن را نکوهیده است<ref>{{متن قرآن|أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى}}؛ سوره یونس، آیه ۳۵.</ref>.<ref>کشف المراد، ۳۹۲؛ الفوائد البهیه فی شرح عقائد الامامیة، ۲/ ۷۴؛ انیس الموحدین، ۱۱۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۳.</ref>


=== [[تنصیص]] ===  
=== [[تنصیص]] ===  
از آنجا که [[امامت]]، [[لطف خداوند]] است، باید تحقق یابد و چون این [[لطف الهی]] بدون [[عصمت]] ممکن نیست، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد. از همین رو [[خداوند]] باید تصریح به این امر داشته باشد. چنان که گذشت، [[مردم]] [[توان]] شناختن [[عصمت]] را ندارند و همان‌طور که شناختن شخص شایسته‌ برای [[نبوت]] در [[توان]] [[مردم]] نیست، شناختن [[امام]] نیز تنها بر عهده [[خداوند]] است. تفاوت تعیین [[پیامبر]] و [[امام]] در این است که [[پیامبر]] باید برای اثبات مدعای خویش [[معجزه]] داشته باشد؛ اما [[امام]] از راه انسانی [[معصوم]] ـ یعنی [[پیامبر]] ـ به [[مردم]] معرفی می‌شود. بدین سان، [[امامت]] از دیدگاه [[امامیه]]، مقامی است که تنها از راه نص پیامبر {{صل}} به شخص [[امام]] می‌رسد و راه انتخاب مردم در این عرصه بسته است<ref>کشف المراد، ۳۹۱؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۷۵؛ الفوائد البهیة، ۲/ ۷۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 244.</ref>
از آنجا که [[امامت]]، [[لطف خداوند]] است، باید تحقق یابد و چون این [[لطف الهی]] بدون [[عصمت]] ممکن نیست، [[امام]] باید [[معصوم]] باشد. از همین رو [[خداوند]] باید تصریح به این امر داشته باشد. چنان که گذشت، [[مردم]] [[توان]] شناختن [[عصمت]] را ندارند و همان‌طور که شناختن شخص شایسته‌ برای [[نبوت]] در [[توان]] [[مردم]] نیست، شناختن [[امام]] نیز تنها بر عهده [[خداوند]] است. تفاوت تعیین [[پیامبر]] و [[امام]] در این است که [[پیامبر]] باید برای اثبات مدعای خویش [[معجزه]] داشته باشد؛ اما [[امام]] از راه انسانی [[معصوم]] ـ یعنی [[پیامبر]] ـ به [[مردم]] معرفی می‌شود. بدین سان، [[امامت]] از دیدگاه [[امامیه]]، مقامی است که تنها از راه نص پیامبر {{صل}} به شخص [[امام]] می‌رسد و راه انتخاب مردم در این عرصه بسته است<ref>کشف المراد، ۳۹۱؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۷۵؛ الفوائد البهیة، ۲/ ۷۶.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۴.</ref>


=== دلایل نقلی امامت ===
=== دلایل نقلی امامت ===
۱۱۵٬۴۷۸

ویرایش